❇️ سرزنش هزار و چهارصد ساله، برای یک وعده غذایی!
🔹عثمان بن حنیف از یاران و اصحاب حضرت امیرالمومنین علیهالسلام بود. تا زمان جنگ جمل هم والی بصره بود. برخی از مورخان میگویند عاقبتش ختم به شهادت شد، برخی هم میگویند به مرگ عادی از دنیا رفت؛ هرچه شد تا آخر در جبهه اهل بیت علیهم السلام ماند و ضد اهل بیت نشد.
🔸با این وجود، بخاطر نشستن بر سر سفره اشرافی که فقرا از آنها ناراحت بودند چنان مورد سرزنش امیر بیان(ع) قرار گرفت که آبرویش ۱۴۰۰ سال در طول تاریخ و در بین اهل دنیا تخطئه شده! بلی؛ چون فرماندار علوی نباید بر سر هر سفرهای بنشیند. از نظر برخی البته این چیزها عادی است و نباید مورد سوال واقع شود و آبروی اشخاص مهمتر است!
🔹از دیدگاه علی علیهالسلام اما آبروی حکومت علوی و جامعه اسلامی برتر و بالاتر از آبروی هر شخصی است. دیگران نباید بیدلیل با آبروی اشخاص بازی کنند. باید گناهان فردیشان را بپوشانند. اما در مسائل اجتماعی، خود شخص مسئول اصلی آبروی خودش و خانوادهاش است.
🔸بخشی از نامه حضرت را خطاب به #عثمان_بن_حنیف بخوانید و حظ کنید:
🔹اما بعد از حمد و ثناي خداوندي، اي فرزند حنيف، شنيده ام مردي از جوانان اهل بصره تو را به خوان گسترده اي از طعام دعوت نموده و تو بر سر آن خوان با شتاب حضور يافتي.
🔸طعام هاي رنگارنگ براي تو خوش آمده و کاسه هاي گوناگون پياپي بر سر سفره تو آورده شده است.
🔹و من گمان نداشتم تو خوردن غذاي قومي را بپذيري که فقراي آنان مورد اعراض قرار گيرند و بي نيازانشان بر سر طعام دعوت شوند.
🔸پس بنگر چه چيز خوردني از اين طعام مي جوي و مي بلعي، پس آنجا که شناسايي غذا براي تو مشکل است، آن را بينداز و در آن مورد که به پاکيزگي اصل و هدفهايش يقين کردي تناول نما.
🔹آگاه باش، براي هر پيروي، پيشروي است که بايد از او تبعيت نمايد و از علم او کسب نور کند. هشيار باش، امام شما از دنيايش به دو لباس کهنه و از خوراکش به دو قرص کفايت نموده است.
🔸بدانيد شما قطعا توانايي اين قناعت را نداريد، ولي با اتصاف به پرهيزکاري و کوشش و پاکدامني و درستکاري مرا ياري کنيد.
🔹سوگند به خدا، من از دنياي شما طلايي نيندوختم و از غنيمتها و منافع آن مالي جمع نکردم و براي لباس پوسيده ام، عوضي آماده ننمودم و حتي وجبي از زمين اين دنيا حيازت نکردم و من از قوت اين دنيا نگرفتم مگر به مقدار توشه جانداري که پشتش مجروح شود و غذايش کم شود و قطعا اين دنيا در برابر چشمم پست تر و موهون تر از دانه تلخ ناچيزي است که به کار دباغي برآيد.