eitaa logo
📚➕دایی مثبت➕📚
1.3هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
17.5هزار ویدیو
105 فایل
باید مثبت بود تا جذب شود حس خوب را باید انتقال داد مطالب dayimosbat دایی مثبت را به دوستان خود ارسال کنید #دایی_مثبت در ایتا👇👇👇🤠 @dayimosbat ارتباط با ادمین @dayimosbat1
مشاهده در ایتا
دانلود
20.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 راز جمله‌ی عجیب امیرالمومنین 🔹️من نقطه زیر به بسم الله الرحمن الرحیم هستم 🔹️ با دقت گوش کنید و به شیعه بودن خود ببالید 🌹 🌹 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور
▫️تقویم ورق میخورد نوبت به تاجگذاری ماه ذی الحجه می رسد و ماه ذی الحجه منتظر تو است و ما منتظر وارث غدیر میمانیم... 💐 مبلغ غدیر مهدوی باشیم.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🟣چرا امام زمان عج به داد شیعیانشون نمیرسن⁉️ ✍️کلیددار حرم امام حسین که ۸۲ ساله کلید داره نقل میکنه: ‌ خدمت یکی از علما بودیم که یک هندویی آمد. نه داشت نه عقیده و اعتقادی ‌‌ ‌‌گفت: میلیاردرم اما برام پاپوش درست کردن انداختن گردنم ‌ ‌‌وکیل از انگلیس گرفتم کلی پول دادم تنها کاری که برام کرده یک روز فرجه گرفته اعدامم رو عقب انداخته... ‌ شنیدم شما شیعیان کسی رو دارید که میتونه بهم کمک کنه...دارید⁉️ ‌گفتن بله ‌ ‌گفت چیکار باید بکنم⁉️ من یک روز وقت دارم حتمیه! ‌گفتن: میری بازار یک دست لباس پاک، کفش پاک، خودتو میشوری پاک باشی... ‌‌‌ ‌‌ میری شیعه ها، اونجا صدا میزنی اونی که فریادرس ما شیعیانه میاد، مشکلتو میگی کمکت میکنه.. ‌‌ ‌کلیددار میفرماید: فردا یا پس فردا دیدیم هندو اومد با چشمان‌ گریون، گفتیم دیدی⁉️ چی شد⁉️ ‌‌ ‌‌گفت من رفتم قبرستان ۵ ساعت بدون وقفه یکسره گفتم یابن الحسن.. آخر کار گفتم: نکنه منو قبول نداره که جوابمو نمیده⁉️ ‌‌ ‌دقت کنید! هندو مطمئنه امام زمانی هست و فریادرس شیعه اس، منکر بودنش نیست! میگه لابد من لیاقت ندارم که جوابمو نمیده... ‌ ‌‌دوباره صدا زدم یابن الحسن... جلوه هایی از نور دیدم اما کسی رو ندیدم، حتی رد سم اسبها رو هم حس میکردم اما حتی اسبش رو هم‌ نمیدیدم ‌‌ ‌‌شخصی ازم پرسید: فلانی پسر فلانی چی میخوای⁉️ گفتم آقایی که اسم من و پدرمو میدونه حتما میدونه برای چی اومدم.. ‌‌ ‌آقا فرمودن: برات‌ پاپوش درست کردن توی فلان جا فلان کشو مدارکش هست و خلاصه... تبرئه شدی، راهشو برات هموار کردیم ‌‌ ‌‌میگه حس کردم اسب میخواد حرکت کنه گفتم آقا عرضی داشتم.. ‌فرمود: بفرما ‌گفتم: شما که انقدر آقایی ما که نداریم چه برسه به .. شیعه های شما انقدر گرفتارن توی فقر و بدبختی و... چرا به دادشون نمیرسید⁉️ ‌ فرمود: کدومشون مثل تو ۵ ساعت اومد صدا زد شک نکرد⁉️ یا کسی با اعتقادی که تو داشتی اومد صدا زد و ما جوابشو ندادیم⁉️ 📕پیوست: گیر ما شیعیان توی افکار و اعتقادات سستی هست که بعضا داریم ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو 🆔 @montazerane_zohour
💠 سلام بر امام حسین علیه السلام 🔻یونس بن ظَبیان به امام صادق علیه السلام عرض می کند: ▫️«فدایت شوم! بسیار مى شود که از امام حسین "علیه السلام" یاد مى کنم. در آن هنگام چه بگویم؟ 🔻حضرت فرمودند: 🔹« قُلْ صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تُعِيدُ ذَلِكَ ثَلَاثاً فَإِنَّ السَّلَامَ يَصِلُ إِلَيْهِ مِنْ قَرِيبٍ وَ مِنْ بَعِيدٍ » 🔸سه مرتبه بگو «صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ» که سلام به آن حضرت، از دور و نزدیک به ایشان مى رسد. 📗 الکافي ج۴ ص۵۷۵ ♥ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 وداع با ماه رمضان 🔸فرازهایی از دعای وداع پر از حسرت و اندوه امام سجاد علیه السلام با ماه مبارک رمضان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍀 سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... سلام های هر روزم، فرق میکند با روز قبل! هر روز مشتاق ترم برای دادن سلام هایی که مخاطبشان شماييد ! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمَلْهُوفينَ... ▫️سلام بر تو ای امید دلهای رنجور؛ تنها آرزوی ظهور توست که امید را در این قلب های خسته زنده نگاه می دارد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 السَّلاَمُ عَلَى مُعِزِّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ... سلام بر عزّت بخش دوستان و خوارکننده­‌ی دشمنان... 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمَلْهُوفينَ... ▫️سلام بر تو ای امید دلهای رنجور؛ تنها آرزوی ظهور توست که امید را در این قلب های خسته زنده نگاه می دارد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴هشت توصیه امام رضا علیه‌السلام برای ماه محرم ▪️با عمل به این دستورات امام هشتم بهره‌برداری بیشتری از ماه محرم داشته باشیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش!روضه حضرت علی اکبر(ع) 😭😭😭🖤🖤 خیز بابا تا ازاین صحرا رویم لیک سوی خیمه زنها رویم مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 لینک عضویت 👇👇👇👇👇 @dayimosbat