هدف انسانی (Human Target) نام سریال تلویزیونی میباشد که توسط شبکه فاکس در آمریکا پخش میشود.
این فیلم براساس کمیکبوکی با همین نام ساخته شده است.
سازندهٔ این سریال جاناتان ای اشتین برگ میباشد.
این سریال ابتدا در کانادا پخش شد. سپس برای اولینبار در ۱۷ ژانویه ۲۰۱۰ این سریال در آمریکا روی ایر رفت. از ۱۷ نوامبر ۲۰۱۰ پخش فصل دوم این سریال شروع شد.
ساخت ادامهٔ این سریال در تاریخ ۱۰ مهٔ ۲۰۱۱ و پس از پایان فصل دوم، به صورت رسمی کنسل شد.
این سرسال دارای ۲ فصل و ۲۵ قسمت است و هر قسمت حدود ۴۲ دقیقه می باشد .
#معرفی_سریال
#هیومن_تارگت
#اد_اسپکتر
این سریال داستان زندگی شخصی به نام کریستوفر چنس(مارک ولی) را نشان میدهد که مأمور حفاظت شخصی است. او که آموزش دیده و بسیار باتجربه است در هر قسمت با کمک دوستان خود باید از جان شخصی حفاظت کند که جانش در خطر است. چنس با همکار تجاریاش (مدیر برنامههایش) وینستون(شای مکبراید) و گوئررو(جکی ارل هارلی) کار میکند. همچنین مشتری سابق ایلسا پوچی(ایندیرا وارما) و دزد باتجربهای به نام ایمز (جنت مونتگومری) به گروهشان میپیوندند. چنس هربار جان خود را به خطر میاندازد تا بفهمد چه کسی پشت ماجراست. حتی برخی اوقات مدیر برنامههایش (وینستون) هم نمیداند چه اتفاقی برای او خواهد افتاد.
#معرفی_سریال
#هیومن_تارگت
#اد_اسپکتر
کریستوفر چنس که محافظ شخصی که بسیار حرفهای و باتجربه عمل میکند همراه با دوستانش که شامل : کاراگاه وینستون که مدیر برنامههای چنس است ، گوئررو که یکی از دوستان سابق چنس که در مأموریتها به تیم کمک میکند ، ایلسا یوچی که یک مشتری سابق که سرمایهدار بزرگی است و تیم را از نظر مالی حمایت می کند و ایمز که دزد باتجربه و بامهارتی که طی جریانهایی به تیم میپیوندد.
#معرفی_سریال
#هیومن_تارگت
#اد_اسپکتر
این شخصیت در سریال ارو اما با بازیگر متفاوت به عنوان دوست قدیمی جان دیگل حضور پیدا کرد و ۲ حضور افتخاری در فصل ۵ داشته و حتی در فصل ۶ نیز حضور افتخاری داشته است .
#معرفی_سریال
#فکت
#هیومن_تارگت
#اد_اسپکتر
نگهبانان ، نام سریالی اکشن و رازآلود میباشد که توسط دیمون لیندلوف ساخته شده است. این سریال داستان گروهی را به تصویر میکشد که به عنوان قهرمانان نقابدار به فعالیت میپردازند و شناخته میشوند ، اما طبق یک قانون که توسط سناتور کین تصویب میشود این گروه منحل میشود و عدهای به پلیس ملحق و عدهای هم بازنشسته میشوند. اما در این میان یک نفر از این گروه به طور پنهانی فعالیت خود را ادامه میدهد و در دورانی که ابرقهرمانان و نقابداران عدالتخواه به دلیل استفاده از روشهای خشونتآمیز، به عنوان افرادی یاغی و قانونشکن شناخته میشوند، گروهی از آنها برای به راه انداختن یک انقلاب، با یکدیگر متحد میشوند.داستان سریال نگهبانان ادامهای بر مجموعه کتابهای مصوری به همین نام است. این کتابها را میتوان از سیاسیترین و اجتماعیترین آثار ادبی آمریکا دانست. شخصیتهای اصلی آن اثر، گروهی از ابرقهرمانان بودند. از ویژگیهای کمیکهای واچمن میتوان به شخصیتهای خاکستری و چندلایه و اتمسفر تراژیک و گیرا اشاره کرد. داستان سریال واچمن حدود 34 سال پس از انتهای ماجراهای کتابها آغاز شده و بر چندین شخصیت تمرکز دارد.
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر
Watchmen از آن دسته آثاری محسوب میشود که به گمان عده زیادی، غیرقابل اقتباس است. برخی داستانها و روایتها وجود دارند که بازتعریف شدنشان در یک مدیوم دیگر، کار را خراب میکند و واچمن نیز متعلق به همین گروه است. داستانی که آلن مور به رشته تحریر درآورده، در لا به لای کاغذهای طراحی این اثر آنچنان جانانه روایت میشود که تصور آن خارج از چارچوبهای کمیک، کار سختی است. این کار سخت برای اولین بار روی دوشهای زک اسنایدر قرار گرفت و فیلمی طولانی (بیش از سه ساعت) برای بازآفرینی کمیکبوک در پرده سینماها ساخت.
سریالی که لیندلوف ساخته در واقع ادامهای رسمی بر داستان واچمن دنیای کمیکبوک است.تیم سازنده سریال واچمن تصمیم گرفتهاند دنباله مستقلی از خود کمیکبوکها را بسازند و حتی در طی مصاحبهای مطبوعاتی رسما تاکید کرد که آنها میدانند آلن مور (خالق اصلی واچمن) بعد از دیدن سریال از دست آنها ناراحت شد و طرفداران سرسخت کمیک نیز شاید آزرده خاطر شوند.
سریال جدیدی که حداقل در قسمت اول، گاهی به واچمن ادای احترام میکرد را مورد عنایت خود قرار دادهاند!سریال واچمن اپیزود به اپیزود بهتر پیش میرود و با نزدیکتر کردن لایههای کمیک بوک به قصه اصلی سریال، محتوای بهتری پیدا میکند تا به شعارهای کلیشهای این روزهای هالیوود دامن بزند. مفاهیم مطرح شده در واچمن در اپیزودهای دوم و سوم مفاهیمی فلسفیتر و عمیقتری هستند و بیشتر به هسته اصلی قصه آلن مور نزدیک میشوند. خداوندگاری که زمین را رها کرده، انسانهایی که درگیر خشونت خود هستند، فساد در سیستم و…
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر
با اینکه اکثر کاراکترهای موجود در داستان شخصیتهای جدیدی نسبت به کمیکبوک هستند ولی به علت وابستگی ضمنی آنها به قصه اصلی، درک کردن آنها کار هرکسی نیست و بینندههای ناآشنا و تازهوارد با جهان کمیکبوک کمی گیج میشوند. لیندلوف سعی کرده سریالی بسازد که مخاطبین آن همه باشند و نه صرفا طرفداران کمیک بوک اما در این راه نتوانسته آنچنان موفقیت آمیز عمل کند. اشارات ریز و درشتی که به قصه اصلی میشود هر بینندهای، وارد و ناوارد به قصه اصلی، را مجاب میکند تا سرکی به کمیک بوکها بکشد.ناگفته نماند عشق به کمیک بوک واچمن و ارجاع دادن به داستان آن در جای جای سریال دیده میشود. کارگردان سعی کرده حفرههای داستانی کمیک بوک را نیز با ذهن خلاق خود پر کند و در این راه خوب قدم گذاشته است (مانند پرداخت به شخصیت هودد جاستیس) این موضوع هواداران کمیکبوکها را راضی میکند ولی آنها با سریالی طرف هستند که اساس داستان را کاملا دگرگون ساخته و قهرمانان آنها را یا به فراموشی سپرده و یا تبدیل به بت شخصیتهای منفی ماجرا کرده است.با ورود به قسمتهای دوم و سوم، مساله پررنگ نژادپرستی کمرنگ میشود و داستان بهتر پیش میرود. لیندلوف همانند سریال قبلی خود یعنی لاست، در اپیزودهای این سریال تصمیم گرفته تا هر قسمت راوی خودش را داشته باشد و زمانی که در قسمت سوم راوی به دست، لوری ، دختر کمدین میرسد شروع به رو کردن ورقهای بازی خود میکند. (کمدین نام یکی از قهرمانان قصه اصلی واچمن بود که با تجاوز به یک قهرمان زن دیگر باعث به دنیا آمدن لوری شد و بعدها به طرز مرموزی کشته شد.
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر
قسمت سوم با دکهای آغاز میشود که مانند محراب یک کلیسا، جایگاهی است برای راز و نیاز کردن با خداوندگار نشسته بر مریخ یعنی دکتر منهتن. این دکهها پیامهای مردمی را به دستان دکتر منهتن میرسانند و لوری که زمانی معشوقه این خداوندگار بوده، هر شب برای او پیامهایی میفرستد به امید اینکه نشانهای از وی دریافت کند. جنون و کمدی خاص کمیک بوک واچمن در این قسمت از سریال بیشتر از همیشه دیده میشود و زمانی که متوجه ماجرای اسارات آزیمندیاس و خدمتکارهایی که در واقع آدم مصنوعی هستند میشویم، به ادامه داستان امیدوار میشویم.
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر
اگر آلن مورد زمان نوشتن کمیک بوک واچمن به ماجراهای جنگ سرد و قهرمانان ملی اشاره کرد و ترس از کمونیست را در لا به لای تصاویر نوول گرافیکی خود به کار برد، لیندلوف تصمیم گرفته موضوع داغ این روزها را دستمایه ساخت فیلم خود قرار دهد: نژادپرستی علیه سیاهپوستان، پر رنگ و لعابتر کردن رگ و ریشههای فمنیسمی و خشونت پلیس آمریکا. این سه ترند محرک اصلی سریال واچمن هستند.
شروع سریال از کشتار نژادپرستانه تالسا آغاز میشود، کشتاری که منجر به کشته شدن تعداد زیادی سیاهپوست به دست گروههای نژادپرست شد و تا گزارشات مربوط به آن تا سالیان سال مخفیفانه باقی ماند و حتی در مدارس کشور نیز کمتر به آن پرداخته میشد. این کشتار که در سال ۱۹۲۱ رخ داد، دستمایه اصلی ساخت سریال جدید شده است.
جهان سریال جایی است که در آن نژادپرستی کماکان به شکل وحشتناکی وجود دارد و هر از گاهی گروههایی علیه سیاهان سراسر جهان قیام میکنند. سوارهنظام هفتم نام اصلی راس این گروههای معترض است که بنا به دلایلی نامعلوم، رورشاک (قهرمان کشته شده و کاراکتر اصلی کمیک بوک واچمن) را رهبر خود میدانند. مشخص نیست که چرا رورشاک تبدیل به بتی برای این گروهک تندرو و قاتل شده و چرا لیندلوف فکر کرده که اگر جهان قصه اصلی کمیک بوک ادامه مییافت، رورشاک تبدیل به چنین بتی میشد.
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر
دکتر منهتن که خدای این بشریت به حساب میرود، پس از کوچ به مریخ، زمین و زمینیان را به حال خود رها کرده و آزیمندیاس که به نوعی شخصیت منفی ماجرا است هم در یک قلعه در ناکجاآباد (شاید مریخ و شاید هم زمین) زندانی شده است. آزیمندیاس که زمانی خود ابرقهرمان بوده، با کنارهگیری از این حرفه، با دانشمندان دمخور شده و یکی از عجیب و غریبترین شخصیتهای منفی تاریخ کمیک بوک به حساب میآید.
خداوندگاری که زمین را رها کرده، انسانهایی که درگیر خشونت خود هستند، فساد در سیستم و… برخی از مسائل جذاب مطرح شده در قسمتهای اخیر هستند. ماجرای سواره نظام هفتم و گروهکهای نژادپرستی که بتشان رورشاک است، بیشترین چیزی است که میتواند هواداران کمیک را عصبانی کند و این عصبانیت همانطور که بارها به آن پرداختم، کاملا منطقی است. باید دید که تیم سازنده برای توجیه این اقدام خود در آینده چه برنامهای در چنته دارند و ماجرای این گروهک را چطور میتوانند در این جهان جنون آمیز ختم به خیر کنند.
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر
دکتر منهتن به عنوان قدرتمندترین ابرقهرمان دنیا نیز تصمیم به ترک زمین گرفته و از جوامع محو میشود. همچنین، مرگ شکوهمند رورشاک او را به اسوهای برای مخالفان سیاستهای دولت آمریکا تبدیل کرده است. گروهی از تروریستهای نژادپرست، از ماسک این قهرمان به عنوان نماد خود استفاده میکنند. در طرف مقابل، ماموران پلیس نیز برای محافظت از خود ناچار به استفاده از نقابهایی زردرنگ شدهاند. تمرکز اصلی سریال Watchmen بر یکی از مامورین ویژه پلیس شهر تولسا به نام انجلا ایبار یا سیستر نایت است. وایت نیز اکنون در مکانی دور افتاده زندانی شده و در میان کلونهایی عجیب و خدمتگزار زندگی میکند.در جهان سریال، پلیسها به صورت خود نقاب میزنند تا توسط گروهکهای تندرو شناسایی نشوند و خانوادههایشان مورد تهدید قرار نگیرند. داستان سریال در اکلاهاما میگذرد و در طی قسمت اول، رییس پلیس (کلانتر) این شهر توسط عدهای مرموز به دار آویخته میشود. ماجرا اینطور ادامه پیدا میکند که پلیس شهر میخواهد قاتل کلانتر را پیدا کند ولی این تنها داستان اصلی سریال نیست.
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر
پلیسها مجبور شدهاند تبدیل به قهرمانان نقابپوش شوند؛ چراکه این مردان و زنان قانون، بهصورت مداوم توسط یک گروه تروریستی به نام «سوارهنظام هفتم» مورد هدف قرار میگیرند و کشته میشوند.
اعضای سوارهنظام هفتم، نقاب رورشاخ میپوشند و ظاهرا به دنبال هرجومرج هستند. نیروی پلیس و فرهنگ ابرقهرمانی با هم ادغام شدهاند، بنابراین افرادی با قدرتهای خاص مثل دروغسنج انسانی (با بازی تیم بلیک نلسون) با مقاماتی مانند رییس پلیس شهر تولسا (با بازی دان جانسون) همکاری کنند. اما حتی در این شرایط هم نیروهای پارتیزانی، غیرقانونی محسوب میشوند.سوارهنظام هفتم او را برای تصاحب قدرتهایش اسیر کرد. با این حال لیدی ترو که یک قدم از سوارهنظام جلوتر بود مانع این کار شد تا خودش قدرتهای دکتر منهتن را بگیرد. اگرچه اقدام لیدی ترو با تلاش ادرین وایت ناتمام باقی ماند اما منهتن ظاهرا جان خود را در این فرآیند از دست داد.
#معرفی_سریال
#واچمن
#اد_اسپکتر