هدایت شده از فهرست ۳ آهو 🌸😂
https://eitaa.com/joinchat/3803120503Cd84861347b
🌷🌷🍉🍇🍎
فهرست چنته دو 😂ب😂
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
#ورزش
#نوستالژی
⚽️ در مورد این عکس زیبا که چه خاطراتی رو برامون زنده کرد:
✍ مهدی عبداللهیان بهابادی
🔸سال ۷۱ بود و من و حسن حاتمی(پسرخاله) کلاس پنجم هم، مثل چهار سال قبل هم کلاسی بودیم . معلم کلاس پنجممون هم مثل کلاس اول آقای علی اکبر عابدی بودن و انصافا هم خوب درس می دادن و هم جذبه و هیبتی داشتن و حسابی ازشون می ترسیدیم.
اون سالها که بهاباد زمین چمن و سالن سرپوشیده درست درمونی نداشت مدرسه مدرس، استادیوم آزادی بهاباد بود و مثل این عکس ، بیشتر مسابقات اینجا برگزار می شد.
مدرسه ما هم خوش سلیقگی کرده بودن و یه دوره مسابقه فوتبال بین کلاسها راه انداختن که در نهایت کلاس ما و چهارمی ها که منصور گرانمایه هم عضوش بود به فینال رسیدیم .
برای بازی فینال؛ از روزای قبل ، کل کل و کری خونی عجیب غریبی بین معلمامون یعنی اکبر عابدی و عباس حداد معلم کلاس چهارم در گرفته بود و قرار شد یه روز عصر، از زمان شروع زنگ تفریحِ بین دو کلاس ، مسابقه حساسی آغاز بشه که بیشتر از اینکه برای ما مهم باشه برای معلّما سرنوشت ساز و با اهمیت بود. 😊
عصر روز موعود فرا رسید و زنگ اول کلاس ، آقای عابدی رو تخته سیاه تیم رو ارنج و به سبک دکتر کارلوس بیلاردوی آرژانتینی به هر نفر وظایفش رو یادآوری کردن و تاکید هم کردن که اگه باختین از فردا خودتون مدرسه نیاین. 😞😬
حسین ما (عبداللهیان) - که تو دهه ی هفتاد سری تو سرهای فوتبالیستای بهابادی داشت - به عنوان داور انتخاب شده بود و با همین هیبت تشریف آوردن وسط میدون.
یادمه با تبلیغاتی که شده بود سایر مدارس بهاباد هم تعطیل شده و حسن خودمون و حسن شارضا و کلا بچه های مدارس راهنمائی و دبیرستان شهر هم جمع شده بودن و در میون خیل تماشاچیا بازی اغاز شد.
در نهایت و پس از کلی بالا و پایین پریدن و حرص خوردن دو تا معلمها یعنی همون مربیا ( شما یورگن کلوپ و گواردیولا رو تصور کن، آقای عابدی و آقای حداد هم همونجور... 😎🤓) بالاخره ما بازی رو برده و قهرمان شدیم و از دست کتک و چوبهای احتمالی فردا در امان موندیم.
به رسم اهدای مدال المپیک، ما رو هم به خط کرده و مرحوم حسین غفوری با سینی نقل و شکلات از بازیکنان و تماشاچیا پذیرایی می کرد.
نوبت به توزیع مدال و جوایز رسید و در میان بُهت و حیرت ما، به هر نفر یه مجله رشد دانش آموز هدیه دادن🤨😏 ( البته بنده ناشکری نبودیم، الان که فکر می کنم خدائی همین رو به پرسپولیس هم که هرسال قهرمان میشه نمیدن 🤪 )
یاد اون روزای خوب جوونی و نوجوونی و مدرسه ی پر از خاطره ی مدرس بخیر😍
✅ برای خوندن و دیدن خاطرات و عکس و فیلمای نوستالژیک بهاباد، در ایتا به «چنته» بپیوندید: 👇
🆔 @chantehh
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از چَنتِه 🗃
#نوستالژی
#مردم_بهاباد
🔹از چپ: شادروانان حاج غلامحسین دهقان (شاغُلمسین) حسین دهقان (حسین مدلی جعفرا)، اکبر قطب الدینی، شادروان حسین قطب الدینی، سید جواد رضوی( فرزندحاج سید محمد رضوی) و شادروان علی صادقی
🔸ارسال از لیلا خانم قطب الدینی🙏
🆔 @chantehh
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
🌼 به یادعزیزان آسمانی فاتحه و صلوات
🕊🍃🌹اللَّهُمَّ صَلِّ
🕊🍃🌹 عَلَى مُحَمَّدٍ
🕊🍃🌹 وآلِ مُحَمَّدٍ
🕊🍃🌹وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌷اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
@dddd12_ahoo
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
یادی هم بکنیم از امام جمعه خوبمان حاج آقا ملاحسینی ایشان دو داماد بهابادی به نام شیخ زاده دارند🌸
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
یکبار در کتابفروشی اندیشه بودیم آقای اسماعیلی از کتابفروشی بیرون رفته بودند حاج آقا به شوخی گفتند ما که آخوندیم کسی شک نمی کند وقتشه دخل کتابفروشی را خالی کنیم 😂
۱۸ مرداد ۱۴۰۳