eitaa logo
دبستان دخترانه قرآنی اباصالح(عج)
489 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
6.2هزار ویدیو
216 فایل
🔸آدرس: 🔸 ۰۹۱۹۸۸۶۰۰۱۳ ۰۹۱۲۲۵۱۶۸۶۳ 🌸https://eitaa.com/ddgabasaleh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷حاجت روایی با شهید نوید صفری   تصویری از دست نوشته توصیه شهید نوید صفری به زیارت عاشورا: ((زیارت عاشورا را بخوانید و ازطرف من به ارباب ابراز ارادت کنید.حتما هرکجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.)) 🌷 🌷 https://eitaa.com/ddgabasaleh تربیت قرآنی 💫💫 جامعه مهدوی
●شب عاشورا، سید احمد همه بچه ها رو جمع کرد. شروع کرد براشون به حرف زدن. گفت:« حر، شب عاشورا توبه کرد. امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند. بیایید ما هم امشب حر امام حسین عليه السلام بشیم.» ●نصف شب که شد. گفت: پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد. بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون.گفت: «حالا بریم» چند ساعت توی بیابون های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم اون شب احمد چیزهایی رو زمزمه می کرد که تا اون موقع نشنیده بودم. ✍راوی: همرزم_شهید https://eitaa.com/ddgabasaleh تربیت قرآنی 💫💫 جامعه مهدوی ◾️🕯◾️🕯◾️🕯◾️
شهیدمدافع حرم ولادت : ۱۳۶۱ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ نمی خوام اندازه یک خرما هم دین از کسی و حتی بیت المال گردنم باشه ... @ddgabasaleh تربیت قرآنی 💫💫 جامعه مهدوی
🚨 به سراغ آپارتمان اعلام شده رفتیم و بدون درگیری شخص مورد نظر رو دستگیرکردیم. وقتی می‌خواستیم از ساختمان خارج شویم جمعیت زیادی جمع شده بودن تا فرد مظنون رو مشاهده کنند. خیلی از آن‌ها ساکنان همان ساختمان بودند. ناگهان ابراهیم برگشت داخل آپارتمان و گفت:"صبر کنید!" با تعجب پرسیدیم: "چی شده؟" چیزی نگفت. فقط که به کمرش بسته بود رو باز کرد و به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسیدم:"ابرام چیکار می‌کنی !؟" با آرامش خاصی جواب داد: "ما بر اساس یه تماس و یه خبر، این آقا رو بازداشت کردیم. اگه آنچه که گفتن درست نباشه، آبروی این آقا رو بردیم و دیگه نمی‌تونه اینجا زندگی بکنه. همه مردم هم به چهره یک متهم به او نگاه می‌کنند. اما این طوری کسی اون رو نمی‌شناسه. اگر فردا هم آزاد بشه مشکلی پیش نمی‌یاد". وقتی از ساختمان خارج شدیم کسی مظنون مورد نظر را نشناخت و من به دقت نظر ابراهیم فکر می‌کردم که چقدر آبرو و شخصیت انسانها در نظرش مهم بود. کتاب سلام بر ابراهیم – ص ۵۶ https://eitaa.com/ddgabasaleh تربیت قرآنی 💫💫 جامعه مهدوی ◾️🕯◾️🕯◾️🕯◾️
خطاب به مقام معظم رهبری گفت: آقاجان به جان مادرت زهرا (س) مدیون هستید که روی خون، جان و نفس ما حساب نکنید. دم و بازدم ما، قطره خون ما، اعضا و جوارح ما برای شما است.💔 خانواده ما ۷ مرد دیگر دارد که در این راه تقدیم کند🌹
@ppt_doaادعیه‌و‌مناجات‌صوتیدرد دل عاشقانه ی شهید علمدار با شهدا.mp3
زمان: حجم: 3.16M
🌷 درد دل عاشقانه 🌷شهید سید مجتبی علمدار با شهدا 🌷 الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج https://eitaa.com/ddgabasaleh تربیت قرآنی💫💫 جامعه مهدوی
خطاب به مقام معظم رهبری گفت: آقاجان به جان مادرت زهرا (س) مدیون هستید که روی خون، جان و نفس ما حساب نکنید. دم و بازدم ما، قطره خون ما، اعضا و جوارح ما برای شما است.💔 خانواده ما ۷ مرد دیگر دارد که در این راه تقدیم کند🌹 https://eitaa.com/ddgabasaleh تربیت قرآنی 💫💫 جامعه مهدوی
@ppt_doaادعیه‌و‌مناجات‌صوتیدرد دل عاشقانه ی شهید علمدار با شهدا.mp3
زمان: حجم: 3.16M
🌷 درد دل عاشقانه 🌷شهید سید مجتبی علمدار با شهدا الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج https://eitaa.com/ddgabasaleh
برای آرمان....🙂 15 ثانیه به نقطه‌ی قرمز روی تصویر بدون اینکه چشمتون جای دیگرو ببینه نگاه کنید :)))) بعد به سقف نگاه کنید و تند تند پلک بزنید اگه نشد بدون اشتباه رفتی ! دوباره نگاه کن و سعی کن فقط تصویر رو ببینی و روی نقطه قرمز تمرکز کنی :)🌱 🌹 https://eitaa.com/ddgabasaleh
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شهید حاج قاسم سلیمانی: «من با این پاهادر حَرمت پا گذارده‌ام، دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباس ت آنها را برهنه دوانده ام و این پاها را در سنگرهای طولانی،خمیده جمع كردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمتِ آن حریم‌ها، آنها را ببخشی.» 🔺بخشی از وصیت‌نامه شهید حاج قاسم سلیمانی 🌹 https://eitaa.com/ddgabasaleh
‍🥫قوطی خالی کمپوت تو جبهه بودیم و داشتیم ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ به رزمندگان ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﯾﻢ که یک ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺩﯾﺪیم ﮐﻪ داخل آن ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮت بود با ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ که در آن ﻧﻮﺷﺘﻪ شده ﺑﻮﺩ: ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ! ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ، ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ نتوﺍنستیم بخریم ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.» ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ...😭 📚نقل از سردار شهید حسین خرازی 🌹 💠@ddgabasaleh