eitaa logo
بنیاد دعبل
389 دنبال‌کننده
969 عکس
113 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❖ بزن کف مرتضی داماد گشته بزن کف قلب زهرا شاد گشته 👏👏👏 بزن کف در قدوم ماه داماد بزن لبخند تا حق را کنی شاد 👏👏👏 چنین داماد را باشد عروسی که هستی آیدش بر پای بوسی 👏👏👏 عروسی دختر ختم رسولان عروسی مصطفی را راحت جان 👏👏👏 عروسی مریم و هاجر کنیزش عروسی کو خدا دارد عزیزش 👏👏👏 عروسی هستی هستی فدایش عروسی خلق داماد از برایش 👏👏👏 چه دامادی که فخر کائنات است چه دامادی خداوند ثبات است 👏👏👏 چه دامادی سراپا فخر و عزت چه دامادی خدای عشق و غیرت 👏👏👏 چه دامادی محمد ساق دوشش ملائک هم غلام حلقه گوشش 👏👏👏 حلول ماه ذی الحجه و سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه ( س) مبارک باد 🌸🍃 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌@deabel
⭕️ 🔸امام جواد(ع): 🔹همانا قائم ما مهدى (عليه ‏السلام) است كه بر مسلمان واجب است در زمان غيبت او منتظرش باشد و هنگام ظهورش از او اطاعت كند.(منتخب الأثر: ص ۲۲۳) @deabel
به_یاد_محرم غمخوارِ کربلا غم عالم نمی‌خورد دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد هرکس که خورد نان تو جایی نمی‌رود هرکس که خورد داغِ تو را غم نمی‌خورد شأنِ دو چشمِ خیسِ عزادار عرشی است این حرفها به چشمه‌ی زمزم نمی‌خورد آنکه به زیر سایه‌ی زهرا نشسته است غمهای روزِ حشر مسلم نمی‌خورد آنکس که جای بستر بیماری ، از غمت آتش گرفت حسرت عزیزم نمی‌خورد من با محرم تو نفَس می‌زنم هنوز هرچند طعنه نوکرتان کم نمی‌خورد من حتم دارم از نفسِ گرمِ مادرت این سینه باز داغِ محرم نمی‌خورد (حسن لطفی ۹۹/۰۵/۰۲) @deabel
بیا ای گل بیا بی تو زمین سرد و زمان خسته بهاران است و لیک آمد خزان در باغ نو رسته بیا در غیرت شیعه که این آیین نمیگنجد تمام مسجد و محراب و درهای حرم بسته بساط هیئت و روضه همه بر چیده شد حالا نفس در سینه سنگین است و روح و جانمان خسته تو آقایی و ما رسم رفاقت را ندانستیم از این رو راه ‌وصل‌ ما ز هر چه ‌رشته‌ بگسسته بهار روشنایی ها به تاریکی مبدل شد تو را می خوانیم ای جانا ز اشک و آه پیوسته بیا محض رضای مادرت زهرا(س) تجلی کن ز دوریت غبار غم به روی چهره بنشسته اگر چه می شود خانه بساط روضه بر پا کرد ولی شوری دگر دارد دلم در هیئت و دسته چه کردیم اشک و استغفار و عجز و توبه کاری نیست که ما اینگونه درماندیم از این فعل ندانسته خداوندا بحق نیمه‌ی شعبان و مولودش به جان مهدی زهرا همان انسان وارسته در باغ حرم ها را به روی عاشقان وا کن به شان و حرمت زهرا(س) به آن پهلوی بشکسته بیا از کل هستی دور کن این هاله ی غم را غمی که جان عالم را گرفت آهسته آهسته! @deabel
چنان که مرغ دل من شود کبوتر دوست تمام عمر نشیند کنار معبر دوست بخواند از غم هجران روی انور دوست: "صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست" بدون یار، سراپا زیان و خسرانم نشسته ام سر سجاده ندبه می خوانم فراق، حق من بی وفاست می دانم "به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست" بگو برای نگار از ارادت بسیار سلام ما برسان سوی خیمه ی دلدار بگیر پیرهنی بهر دیده ی خون بار "و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار* برای دیده بیاور غباری از در دوست" من و صدا زدنِ یار، بی وضو هیهات رسیده باده بر این خشکی گلو هیهات از اضطرار زنم بر غریبه رو هیهات "من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست" سرای سینه ام از غصه بیت الاحزان است همیشه دوری یوسف نصیب کنعان است که گفته است فراق نگار آسان است؟! "دل صنوبری ام همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست" نمی دهند به مجنون وصال لیلا را نمی دهند به او رخصت تماشا را به سرورش نرسانند عبد رسوا را "اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست" *بار: اذن، اجازه، رخصت محمد جواد شیرازی @deabel
یوسف، ای گمشده در بی‌سروسامانی‌ها! این غزل‌خوانی‌ها، معرکه‌گردانی‌ها سر بازار شلوغ است،‌ تو تنها ماندی همه جمع‌اند، چه شهری، چه بیابانی‌ها چیزی از سورۀ یوسف به عزیزی نرسید بس که در حق تو کردند مسلمانی‌ها همه در دست، ترنجی و از این می‌رنجی که به نام تو گرفتند چه مهمانی‌ها... «این چه شمعی‌ست که عالم همه پروانۀ اوست؟» این چه پروانه که کرده‌ست پرافشانی‌ها؟ یوسف گمشده! دنبالۀ این قصه کجاست؟ بشنو از نی که غریب‌اند نیستانی‌ها بوی پیراهن خونین کسی می‌آید این خبر را برسانید به کنعانی‌ها مهدی جهاندار @deabel
آنکه از هجر صحبتش کم شد خواه و ناخواه عزتش کم شد میخورد برزمین هرآنکس که با کریمان رفاقتش کم شد سفره ما به نام مهدی نیست بی سبب نیست برکتش کم شد ما نه کاری برای او کردیم و نه از طول غیبتش کم شد نه گره باز شد ز کار فرج نه که اصلا ز غربتش کم شد بشنو باور نکن اگر گفتند به گدایان عنایتش کم شد آبرویش به  باد خواهد رفت دل که شوق زیارتش کم شد همه لطف حسین بوده اگر نوکرش بار زحمتش کم شد آفتاب هدایت است حسین معنی مهدویت است حسین سید پوریا هاشمی @deabel
🌷 آیت الله بهجت (ره) : ☘ بهترین کاربرای به هلاکت نیافتادن در آخرالزمان دعای فرج امام زمان (علیه السلام) است ، البته دعای فرجی که در همه ی اعمال ما اثر بگذارد. 📚 نکته های ناب ص۷۱ ☀️ @deabel
🌷 پيامبراکرم (صلى الله عليه و آله) بر گروهى گذشتند كه سنگى را بلند مى كردند . فرمودند : اين چه كارى است؟ 🌿 گفتند : با اين كار ، نيرومندترين و محكم ترينِ خود را مى شناسيم . فرمودند : آيا به شما خبر دهم كه محكم ترين و قوى ترينِ شما كيست؟ گفتند : بلى اى پيامبر خدا ! 🌸 فرمودند : محكم ترين و قوى ترين شما ، كسى است كه 👌 هر گاه خشنود شود ، خشنودى اش او را به گناه و باطل نكشاند ، 👌 و هر گاه خشمگين شود ، خشمش او را از سخن حق ، بيرون نبرد ، 👌 و هر گاه به قدرت رسيد ، به آنچه برايش حق نيست، دست نزند. 📚 معانى الأخبار ، ص 366 ☀️ @deabel
آشفتۀ كار روزگاريم! ولى... عمريست كه در حضور ياريم! ولى... مولاى زمان! اجازه! عرضى داريم: هرجمعه به جاده، چشم داريم ! ولى... مانند گل بهار ،مى گريد و بس هرچند هميشه زار ،مى گريد و بس از هجر تو اى قرار آدينۀ وصل هر آينه روزگار ،مى گريد و بس در قلب زمين ،عشق به جانان جاريست در نبض زمان، نالۀ هجران جاريست از چشم تر چشمۀ جوشان دعا هر جمعه فقط ،ندبۀ باران جاريست خدا را شکر بهر نعمت عشق! ندارم حاجتی جز دولت عشق! دوبیتی لب گشوده صبح جمعه : سلام عاشقان بر حضرت عشق! محمدمهدى عبدالهى @deabel
آقا بگو به درد تو آیا نمی‌خوریم؟ اصلاً بگو به کار تو آقا نمی‌خوریم؟ آیا دروغ بود که با تو هزار بار ما گفته‌ایم جز غم مولا نمی‌خوریم؟ سنخیّتی کجاست میان مرام ما آیا هنوز هم به شما ما نمی‌خوریم؟ تا کی هنوز منتظر وعده‌های خویش تا کی به خُلق و خوی تَوَلّا نمی‌خوریم؟ حتی ز نفسِ خویش برائت نجسته‌ایم با این حساب ما به تبرّا نمی‌خوریم؟ روزی که تو می‌آیی و اعلام می‌کنی: ما با تو نیستیم، همه، جا نمی‌خوریم؟ انگار بسکه دل‌نگرانِ خودیم و بس غصه برای دین خدا را نمی‌خوریم؟ وقتی بدون خمس، ز هر لقمه می‌خوریم دیگر مگو که لقمه‌ی بیجا نمی‌خوریم؟ حال و هوای نیمه‌شب و گریه می‌رود وقتی که حرصِ توشه‌ی عقبا نمی‌خوریم؟ آیا ولای فاطمه ما را نداده‌اند گاهی چه می‌شود، غم زهرا نمی‌خوریم؟ غافل شدیم و حرمت خیمه شکسته شد ما ها به درد خیمه‌ی صحرا نمی‌خوریم؟ اینجا نشسته‌ایم و تمنّا کنیم که: آقا بیا، ولی به تمنا، نمی‌خوریم؟ از کشته‌های شیعه عدو پشته ساخته از چه به درد مردم دنیا نمی‌خوریم؟ این غصه نیست؟ اینکه بگوییم دم‌به‌دم ما غم به غیر ماتم عظما نمی‌خوریم؟ هرجا که هست ناله‌ی مظلوم، همرهیم جان بر کفیم و غصه‌ی تنها نمی‌خوریم؟ سوگند می‌دهیم به غم‌های کربلا آقا برس به داد تمنای کربلا محمود ژولیده @deabel
از زلف پریشان تو دارم گله چندان از زلف پریشان تو از زلف پریشان زلفت گره انداخته در کار دلم سخت ای دوست مرا از سر خود وا مکن آسان پنهان نکند راز مرا پرده‌ی اشکم عمری‌ست که دل باخته‌ام، از تو چه پنهان از عشق تو در آتشم، از آتش عشقت حیرانم و حیرانم و حیرانم و حیران یک شهر شود در پی‌ات آواره‌ی صحرا کافی‌ست که من سر بگذارم به بیابان هر لاله گرفته‌ست قنوت آمدنت را این خاک ندیده‌ست به خود بعد تو باران بازآی که در مقدم تو جان بفشانم من زنده از آنم که به عشق تو دهم جان یوسف رحیمی @deabel
قبله گاه قـبله گـاه دل من مـاه دل آراي تـو شد دل وجـان شيــفتة طلعت زيباي تو شد دل من زنـده به عشق تو بود در همه عمر هرچـه دارم همگي از سر سوداي تـوشد نـرگس مست دوچشمان تـو دل بـربـايد عشق ومستي هـمه ازنشعة صهباي توشد هــمه جـا ورد زبان وصف تورا مي گويند هست عالـم همه از صورت ومعناي تو شد چـشمة جـان من اي هستي بستان وصال هــمه مشتاق تـو وقامت رعناي تـوشد گـرچه مجنون به هواي غم ليلي ميسوخت جـان وسرباخته سراسيمه وشيداي تو شد گـر زلــيخا زسرشـوق پي يـوسف بـود يــوسف مـصر هـمي گرم تماشاي تو شد ليلي ازعشق تودردشت دمن مجنون گشت چـشمها بسته وسرگشته وشيداي تـو شد وادي طـور ز انـوار تــو روشــن گـرديد پـور عـمـران چـو مدهوش تجلّاي تو شد ((خوشنوا)) وصف تورا در همه دم مي گويد كـز طـريق غـزلــش طـور تولّاي تو شد محمدحسین محمدی(خوشنوا) @deabel
جان جا نان دلي پردرد دارم جان جانانم تورا خواهم بـه پاس انتظارت آنقدرمانم تورا خواهم بـياوازكـرم دست نـوازش بــرسر و رويم بكش ازمرحمت تاجان بستانم توراخواهم عجين گرديد وجان وروح من دريك نگاه تو حبـيبا رحمتي آور بـه درمانم تورا خواهم فراقت مي كشد اين عاشق دلداده ات آخر نظركن برمن و اين چشم گريا نم تورا خواهم اگر آيي كنارم من بـه پايت جان وسر بازم وگر نايي همي سردرگريبانم تورا خواهم قسم برجانت اي مولا نباشد جزتو محبوبم بيا بهر خدا فـرما تو احسانم تورا خواهم دلم تاراج لطف و مهر واحسان تو گرديده محّبا رحمتي آخـر مسلمانم تورا خواهم فراقت ميكشد آخـرمرا چشمم بـره مانده كرم كن خود بده برمن توساما نم توراخواهم براي (خوشنوا) مانده همين طبع روان و بس بماند خاطرت در متن ديـوانم تورا خواهم *** محمدحسین محمدی(خوشنوا) @deabel
قبله گاه قـبله گـاه دل من مـاه دل آراي تـو شد دل وجـان شيــفتة طلعت زيباي تو شد دل من زنـده به عشق تو بود در همه عمر هرچـه دارم همگي از سر سوداي تـوشد نـرگس مست دوچشمان تـو دل بـربـايد عشق ومستي هـمه ازنشعة صهباي توشد هــمه جـا ورد زبان وصف تورا مي گويند هست عالـم همه از صورت ومعناي تو شد چـشمة جـان من اي هستي بستان وصال هــمه مشتاق تـو وقامت رعناي تـوشد گـرچه مجنون به هواي غم ليلي ميسوخت جـان وسرباخته سراسيمه وشيداي تو شد گـر زلــيخا زسرشـوق پي يـوسف بـود يــوسف مـصر هـمي گرم تماشاي تو شد ليلي ازعشق تودردشت دمن مجنون گشت چـشمها بسته وسرگشته وشيداي تـو شد وادي طـور ز انـوار تــو روشــن گـرديد پـور عـمـران چـو مدهوش تجلّاي تو شد ((خوشنوا)) وصف تورا در همه دم مي گويد كـز طـريق غـزلــش طـور تولّاي تو شد محمدحسین محمدی(خوشنوا) @deabel
دستی بده تا که بگیرم دست هایت چشمی بده تا که کنم گریه برایت دست توسّل دارم و چشم تمنّا_ _ می دوزم امشب بر بلندای عطایت مثل همیشه دست خالی و غریبم یعنی نگاهی تازه کن سوی گدایت خاموشی امروز من از بی غمی نیست دیشب گریبان پاره کردم... در هوایت شب های بسیاری غریبانه نمودم در گوشه ی تنهایی ام آقا صدایت ای بی پناهی که پناه عالمینی جا ده دل آواره را زیر عبایت این گوشه ی دنیا کسی فکر نجات است با یک نظر دل را ببر تا بی نهایت اینجا به صبح روشنت ایمان ندارند کی می نمایی قصد اِعمال ولایت؟ قربان اشک صفحه ی قرآن چشمت وقت تلاوت کردن تبّت یدایت ای وارث خون گلوی سر بریده کی می چکد خون گلویم زیر پایت؟ شور شهادت دارم و شوق وصالت یابن الشّموس الطّالعه خونم حلالت مجتبی روشن روان @deabel
خشكی چشم پشیمان مرا دریابید به غباری سر مژگان مرا دریابید من اویسم ز قَرَن آمدم آقایم نیست چشم‌های تر ِ حیران مرا دریابید كاش می‌دیدم و با گریه‌كنان می‌گفتم حال آقای پریشانِ مرا دریابید می‌زنم سینه به پایِ غم‌تان تا یك روز سینه‌ی خسته‌ی سوزان مرا دریابید كاش در روضه فقط جان بسپارم پیشت كاش در كرب و بلا جان مرا دریابید گریه‌ی مادرِ تو می‌رسد از روضه‌ی ما دست‌ها، چاك گریبان مرا دریابید مادرت باز به سر می‌زند و می‌گوید پسر تشنه و عریان مرا دریابید عمّه‌ی كوچک ِ تو داشت به زینب می‌گفت زخم‌های لب مهمان مرا دریابید حسن لطفی @deabel
هر قدر می‌خواهد این دل، این دلِ تنها تو را در عوض هرگز نمی‌خواهد دمی دنیا تو را ! خاكِ عالم بر سرِ دنیا، كه چشمِ دوستان جست و جو باید كند در سینه‌ی صحرا تو را تو خودت مشتاق هستی میهمانِ ما شوی لیک می‌راند گناه از خانه‌های ما تو را ناله‌ی آقا بیایِ ما كجا، آن ناله‌ای كه زده در بینِ آن دیوار و در، زهرا تو را روز، روزِ توست، چون روزِ عمویِ توست، آه كم نخواهد داشت هرگز روزِ تاسوعا تو را گرچه می‌گویند هستی در تمامِ روضه‌ها بیشتر حس می‌كنم در روضه‌ی سقّا تو را دست‌هایم را دخیلِ دستِ آقایی كنم كه خبر داده است از حاجاتِ نوكرها تو را با دَمِ "ای ساقی لب‌تشنگان" خواهیم خواند در عزایِ ساقیِ لب‌تشنگان، آقا تو را محمد بیابانی @deabel
جان جا نان دلي پردرد دارم جان جانانم تورا خواهم بـه پاس انتظارت آنقدرمانم تورا خواهم بـياوازكـرم دست نـوازش بــرسر و رويم بكش ازمرحمت تاجان بستانم توراخواهم عجين گرديد وجان وروح من دريك نگاه تو حبـيبا رحمتي آور بـه درمانم تورا خواهم فراقت مي كشد اين عاشق دلداده ات آخر نظركن برمن و اين چشم گريا نم تورا خواهم اگر آيي كنارم من بـه پايت جان وسر بازم وگر نايي همي سردرگريبانم تورا خواهم قسم برجانت اي مولا نباشد جزتو محبوبم بيا بهر خدا فـرما تو احسانم تورا خواهم دلم تاراج لطف و مهر واحسان تو گرديده محّبا رحمتي آخـر مسلمانم تورا خواهم فراقت ميكشد آخـرمرا چشمم بـره مانده كرم كن خود بده برمن توساما نم توراخواهم براي (خوشنوا) مانده همين طبع روان و بس بماند خاطرت در متن ديـوانم تورا خواهم *** محمدحسین محمدی(خوشنوا) @deabel
شبيهِ چشمِ شما چـشم‌هایِ تـر دارد کَسی كه خاکِ حسينيه را به سر دارد تو گريه كردی و شد سُرخ چهره فهميدم كه وقتِ روضه‌ی تـو اشک هم جگر دارد خدا به رویِ من و تـو حساب وا كـرده كه گريـه‌ای بكنيم و حـساب بـردارد هـوای امشبمان فـرق می‌كند انـگار نشسته مـادری و دست بـر كمـر دارد حسين روز و شبـم را گرفته می‌دانم بـرایِ عاشقی‌ام عـقل دردسـر دارد فقط به تـربتِ اربـاب سجده می‌چسبد هميشه سجـده‌ی مـا مـزّه‌یِ دگر دارد مـرا حوالـه نمودند خاکِ پـا ببـرم هـزار شُكر كه ايـن خيمه رُفتگر دارد ميـانِ روضه نشستيم و عـاشقی می‌گفت بـخوان دعای فـرج را دعـا اثر دارد كسی كه داغِ بـرادر كشيـده می‌دانـد كــه رویِ قـوَّتِ زانویِ او اثـر دارد چـقـدر روضه‌ی نـا گفته در گلو داريم بيا بـه مجلسمان روضه‌یِ عمـو داريـم حسن لطفی @deabel
امام محمد باقر (ع) و عاشورا --------- ای امامی که ز غم ، داغ مکرر دیدی کربلا رفته ای و گلشن پرپر دیدی روز جانسوز عطش خیز در آغوش پدر غرق در خون گلو ، حنجر اصغر دیدی وقتی از معرکه برگشت علی اکبر اربا" اربا بدن چون گل اکبر دیدی پیش ایمان مجسم که بخون می غلتید در کف کفر یقین سرخی خنجر دیدی تو در آن روز که می سوخت گلستان نبی داغ گلهای عطش ، داغ صنوبر دیدی بعد از آن لحظه که گودال بخود می لرزید عمه را در غم آلاله مکدر دیدی تا که بردند شما را ز کنار گودال بدن پاک شهیدان همه بی سر دیدی تو در آن فصل غم انگیز که جانها می سوخت مثل پاییز خزان گلشن حیدر دیدی در زمانی که عطش شعله به دلها می زد بر زمین پیکر سقای دلاور دیدی تا که بر ناقه نشاندند شقایق ها را به اسارت همه اولاد پیمبر دیدی به تماشای جگرسوزترین صحنه ی غم در کنار پدری ناله ی دختر دیدی دل ما خون ز غم توست امام باقر که بخاک آینه و اختر و گوهر دیدی "یاسر" از داغ جگرسوز امام پنجم در جگرها شرر و شعله و آذر دیدی ،،،،،،،،،،،،، محمود تاری «یاسر» @deabel
🌷 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) : ☘ به سوی عمل بشتابید و از فرارسیدن ناگهانی مرگ برترسید ، زیرا آن امیدی که به بازگشت رزق و روزی هست به بازگشت عمر نیست. 📚 نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴ ☀️ @deabel
🌷 امیرالمومنین (علیه السلام) : ☘ سوگند به آن كه همه آواها را مى شنود ، هيچ كس دلى را نسازد ، مگر آن كه خداوند از آن شادمانى لطفى بيافريند و بدانگاه كه و مصيبتى بدو رسد آن ، همچون آبى كه در نشيب روان گردد ، به سوى آن مصيبت و گرفتارى سرازير شود و آن را از او دور گرداند ، همچنان كه شتر غريبه [از ميان رمه شتران] رانده مى شود . 📖 نهج البلاغة الحكمة 257 @deabel