#صلیب_شکسته یا گردونهٔ خورشید :در فرهنگ هند این نماد به عنوان نمادی به معنای بخت، برهما یا سامسارا (تولد دوباره) مطرح بوده است.
☪✝ @Debate
امروزه #صلیب مهمترین نماد معرفی مسیحیت می باشد که از آن در عبادتگاهها و قبرستانها گرفته تا به عنوان زیور آلات و آویزها و ... استفاد میشود.
صلیب در شکلهای مختلف در بین اقوام و ملل مختلف استفاده می شده است.
در برخی اقوام و ملل به عنوان نمادی مقدس و در برخی ملل دیگر به عنوان وسیله ای برای مجازات و اعدام.
اما بیشترین کاربردی که از صلیب در دوران باستان می شناسیم استفاده از شکلهای مختلف آن در اعدام و مجازات بوده است.
در گذشته دولت مقتدر رم ، سرکشان و کسانی را که محکوم به مرگ می شدند ، از صلیبی مانند T استفاده می کرد و آنها را بر دار می کشید.
سبب این نفرت آن بود که در دولت روم، کشتن انسان بر روی صليب جان گدازترین و ننگین ترین نوع مرگ به شمار می آمد.
☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
"... و هر که #صلیب خود را برنداشته ، از عقب من نیاید (به دنبال من نیاید) لایق من نباشد." ☪✝ @Debat
البته توجه به آیات قبل و بعد نشان می دهد که منظور عیسی از برداشتن صلیب ، در دست گرفتن نشان و نماد صلیب نیست بلکه منظور عیسی ع ، نهراسیدن و نترسیدن از مرگ است چرا که ثابت قدم بودن در راه او ، کار آسانی نیست.
سعید عابدینی را بهتر بشناسید؛
از هوسبازی با نام کشیش تا ترویج مسیحیت صهیونیستی در ایران
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/526244
☪✝ @Debate
#اتاقک_های_اعتراف_خیابانی در #اسپانیا در فضای آزاد، این فرصت را برای “گناهکاران” پیش آورده که با اعتراف به گناهان خود در نزد #کشیش ها، “سبک” شوند!👇
🌐 @Debate
#اتاقک_های_اعتراف_خیابانی در #اسپانیا در فضای آزاد، این فرصت را برای “گناهکاران” پیش آورده که با اعتراف به گناهان خود در نزد #کشیش ها، “سبک” شوند!👇
🌐 @Debate
https://eitaa.com/Debate/181
#کلیسای_کانتور
کلیسای کانتور معروف به «برج ناقوس» در جنگ جهانی دوم در زمان اشغال ایران به دست روسها در شهرستان قزوین ساخته شد. این کلیسای کوچک مانند سایر کلیساها دارای طرحی چلیپایی است و محراب آن رو به #خاور است. ورودی کلیسا درضلع باختری آن قرار دارد و شامل فضای ورودی با #سقف شیبدار و درب ورودی است. پس از ورودی، پیش فضای هال قرار دارد که بالای آن برج ناقوس کلیسا با ارتفاع حدود یازده متر به چشم میخورد. هال شامل نمازخانه و محراب است و در دو طرف آن، دو فضای مستطیل شکل قرار دارد. فضای محراب به شکل نیم دایره است و بر فراز آن گنبدی قرار گرفته است. فضای نمازخانه دارای گنبد و فضاهای جانبی آن دارای پوشش تخت است. در نمای خارجی این کلیسا، ستونهای تزیینی دیده میشود. نقشه معماری کلیسا چند ضلعی نامنظم است که با آجر قرمز لعابدار پوشیده شده و نمای جالبی پیدا کرده است. در نمای خارجی کلیسا هم ستونهای تزیینی زیبایی به چشم میخورد و به دلیل همین شکل و شمایل خاص کلیسای کانتور در میان بناهای تاریخی قزوین جایگاهی متفاوت پیدا کرده است. دوگوشه طبقه اول برج ناقوس همچون نمازخانه دارای ستون نماهای بزرگی است ولی در طبقه دوم برچ چهار ستون در چهار گوشه آن با فاصلهای از دیوارها قرار داده شده است. به غیر از تورگیرهای #نمازخانه برج ناقوس نیز دارای نورگیرهایی میباشد. حیاط کلیسا دارای آجرفرش است که در محوطه آن سنگ قبرهایی به چشم میخورد که یکی آز آنها متعلق به یک خلبان روسی است.
☪✝ @Debate
ویلیام #هنری_کویلیام
☪✝ @Debate
ماجرای شگفت انگیز اولین #انگلیسی که به مسلمان گروید و ۶۰۰ نفر را #مسلمان کرد
عکسhttp://rahyafte.com/23132
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی
#عدالت_خدا
بنا بر #الهیات_مسیحی یکی از صفات خدا عدالت است چنانکه در کتاب تثنیه آمده است؛ خدا صخره است و اعمال او کامل زیرا همه طریقهای او انصاف است . خدای امین و از ظلم مبرا . عادل و راست است او (تثنیه ۳۲: ۴)
همچنین در پیدایش ابراهیم از خدا میپرسد: آیا داور تمام جهان انصاف نخواهد کرد . (پیدایش ۱۸: ۲۵ ) در کتاب #اشعیا میفرماید من یهوه به عدالت سخن میگویم و چیزهای راست را اعلان مینمایم . (اشعیا ۴۵: ۱۹) در رومیان نیز تاکید شده است « در آن عدالت خدا مکشوف میشود » ( رومیان 1: 17) پولس میپرسد آیا نزد خدا بی انصافی است ؟ حاشا( رومیان9: 14)
توماس واتسون معتقد است عدالت یعنی " به هر کسی حقش را بدهیم " و خدا عادل است یعنی آنچه عادلانه و منصفانه است انجام میدهد در امثال 24: 12 سلیمان از خداوند میپرسد: آیا هر کس را بر حسب اعمالش مکافات نخواهی کرد . اگر انسانها بی عدالتی میکنند یا به خاطر اجبار است و یا طمع و رشوه و خدا بی عدالتی نمیکند زیرا قادر مطلق است و کسی نمیتواند خدا را مجبور کند و بی عدالتی نمیکند زیرا خدا بی نیاز مطلق است و به چیزی طمع نمیکند . خدا کمال مطلق است و در همه چیز عالی است و از همین رو باید عادل باشد زیرا عدالت یک کمال است
بنا بر این دیدگاه هر انسانی یک خلقتی تازه و افریده ای جداگانه به حساب نمی اید و خدا نمیبایست گناه شخصی را به حساب شخص دیگری بگذارد چنانکه در حزقیال میخوانیم:
«هر که گناه کند او خواهد مرد پسر متحمل گناه پدرش نخواهد بود و پدر متحمل گناه پسرش نخواهد بود عدالت مرد عادل بر خودش خواهد بود و شرارت مرد شریر بر خودش خواهد بود».( حزقیال 18: 20)
در سفر اعداد، موسی و هارون از خداوند می پرسند: «آیا یک نفر گناه ورزد و بر تمامی جمعیت غضبناک می شوی؟» (اعداد 16: 22) در سفر تثنیه نیز عبارتی مشابه وجود دارد: «پدران به عوض پسران کشته نشوند و نه پسران به عوض پدران کشته شوند هر کس برای گناه خود کشته شود».( تثنیه : 24: 16)
با این حال #مسیحیان معتقد هستند خداوند در عین اینکه عادل است ولی تمامی بشریت را به خاطر گناه ادم عقوبت میکند بنا بر دکترین فدا، بشر به واسطه گناه آدم، عدالت ذاتی خویش را از دست داده و دیگر در مسیر کمال و نجات قرار نمی گیرد.او جریمه گناه آدم را به دوش میکشد.پولس رسول می¬گوید: پس همچنان که به یک خطا حکم شد بر جمیع مردمان برای قصاص(رومیان 5: 18)
آگوستین نیز بیان میکند:
«گناه ... بشر را در اسارتی فرو برده که خود به خود قادر به رهایی از چنگال آن نیست. گناه اصلی از منظر حقوقی، تقصیری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، همچون گناه پدری که دامن تمام فرزندانش رامی گیرد.»
1⃣ ادامه در پست بعد👇
☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #عدالت_خدا بنا بر #الهیات_مسیحی یکی از صفات خدا عدالت است چنانکه در کتاب تث
#عدالت_خدا
#استاد_کاشانی
مصوبه جلسه پنجم شورای ترنت در این باره میگوید .
«اگر کسی به طور قطع، اظهار یا ادعا نماید که خطای آدم ابوالبشر فقط موجب آزار خودش شد نه اولاد و اعقابش و تنها تقدس و عدالت خودش را از بین برد نه نسل و اعقابش را و اینکه بر اثر گناه آدم تنها مرگ جسمی و رنج بدنی به بشریت سرایت کرد نه مرگ روحی، می باید او را تکفیر کرده و مرتد بدانید.»
این آموزه در #کلیسای_پروتستان نیز به چشم می خورد. جان کالون معتقد است:
گناه نخستینِ آدم ابوالبشر، یک انحراف و فساد ذاتی است که در تمام اجزای بدن ما نفوذ کرده است. این گناه ابتدا ما را مشمول خشم خداوند گردانیده و سپس به کار های زشت وادار میکند. از این گناه در انجیل به «اعمال نفس» تعبیر شده است.(غلاطیان 5: 19) بی عفتی ناپاکی، ستیزه جویی ، رشک و جاه طلبی، برخی از مصادیق این گناهانند.
به نظر لوتر، گناه آدم موجب شد همه انسان ها با فطرتی آلوده به گناه و مملو از شرارت، شهوت و انحراف به دنیا آمده و به همین خاطر ذاتا نمی توانند ایمان درستی به خداوند داشته باشند. کسانی که غسل تعمید داده نمی شوند نیز در خشم و قهر ابدی خداوند گرفتار می شوند. به باور وی، کسانی همچون پلاگیوس که گناه آدم را گناه نمی دانند در حقیقت رنج و شایستگی #مسیح را دست کم گرفته اند.
جاناتان ادواردز معتقد است: « #جریمه گناه تنها به آدم اختصاص نیافت بلکه همه ما در این جریمه شریک بوده و مستحق دریافت مجازات گناه هستیم.»
منتقدان مسیحیت همواره اعتراض میکنند چگونه در #مسیحیت خداوند عادل است در عین حال گناه همه بشریت را به خاطر گناه یک نفر مجازات میکند و هر انسانی با بار گناه زاده میشود پلاگيوس، این امر را کفرگوئی و مستلزم این می دانست که خدا محکومیت ما را می¬خواهد نه نجات ما را، در حالی که خدا به هیچ غیر ممکنی دستور نداده است؛ زیرا او عادل است و کسی را به سبب آنچه نمی¬تواند رعایت کند، محکوم نمی¬کند.
مدافعان نظریه #گناه اصلی نیز با مشکلات زیادی برای تطبیق دیدگاه عدالت خدا با دکترین گناه اصلی روبرو هستند روبرو هستند . شلدون (Sheldon) در این باره می گوید:
همان خدایی که هر نیزرنگی را رسوا میکند و از بین میبرد در واقع در قضاوتش در باره ما نیرنگ بزرگی به کار برده است او میلیونها انسان را مقصر خطایی میداند که وی بخوبی میداند قبل از خلقت آنها انجام شده است و آنها قابلیت اجتناب از ان گناه را نداشتند مگر اینکه بتوانند مانع از خلقتشان شوند و اگر اینکه ما انسانها را مقصر خطایی بدانیم که خود مرتکب نشدند عدالت است بنابر این عدالت معنای خود را از دست داده است.
ژوستین شهید معتقد است «اگر انسان بد آفریده شده بود نمی شد برای وی، مجازاتی در نظر گرفت؛ زیرا وی کاری جز آنچه کرده است را نمی توانسته انجام دهد». بیان وینکی پراتنی نیز منتقدانه میپرسد:👇
«اگر وجود انسان را مساوی با گناه کار بودن وی بدانیم، می بایست خدا را نیز مسئول عواملی که باعث ناکامی وی شده است بدانیم».
این نکات در کلمات آسا ماهان نیز به چشم می خورد:
«یکی از عقاید افراطی دیگر این است که «ما از جد اولیه مان که موجودی ناقص است به وجود آمده ایم، بنابراین به طور قهری در برابر خداوند یاغی کرده و از عمل به احکام او سرباز می زنیم، امری که باعث می شود در هر دو جهان، مورد لعن و نفرین خداوند قرار بگیریم.» این عبارت، به وضوح نشان دهنده این است که این موجود ناقص، بدون شناخت، اراده و خواست خالق به وجود آمده، در حالی که در جای جای کتاب مقدس، خلقت این موجود به خداوند نسبت داده شده و او، خالق روح همه انسان ها دانسته شده است. عبارت «ما از نسل جد اولیه خودمان به وجود آمدیم» نیز هیچ کمکی به حل مسأله نمی کند.»
2⃣
☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
#معرفی_کتاب 📚 #رویکرد_یهودیت_به_ادیان_دیگر ☪✝ @Debate
#معرفی_کتاب:
#رویکرد_یهودیت_به_ادیان_دیگر
ناشر: دانشگاه ادیان و مذاهب
نویسنده: رضا گندمی نصرآبادی
مترجم: -
صفحه: 220
نوبت چاپ: اول
تاریخ چاپ: زمستان 94
قیمت: 9000
چکیده:
امروزه جوامع دینی به طور عام، محافل علمی به طور خاص و حوزۀ دینپژوهی و فلسفۀ دین به طور اخص با موضوع تکثر و تنوع ادیان دست به گریباناند. این موضوع بیشتر از نگاه بروندینی و فلسفۀ دین نگریسته میشود، اما اندیشمندانی که در این خصوص تأمل و تفکر کردهاند، خواسته یا ناخواسته، علاوه بر بحثهای بروندینی، برای اقناع همکیشان خود به متون مقدس و سنت دینی نیز استناد میکنند، و مؤیداتی برای دیدگاهشان مییابند.از این رو، در پژوهش حاضر مسئلۀ تکثر دینی در یهودیت از منظر درون دینی یعنی از دیدگاه کتاب مقدس، سنت حاخامی و متفکران دورههای مختلف تاریخی بررسی می گردد.
☪✝ @Debate
اروخ اسپینوزا یکی از بزرگترین #فیلسوفان_عقلگرا در #قرون-_جدید است. قدر و منزلت او تا مدتها پس از مرگش ناشناخته ماند و به اتهام کفر و ارتداد از او بدگویی شد. راسل در تاریخ فلسفه اش او را چنین توصیف کرده: «اسپینوزا شریف ترین و دوست داشتنی ترین فلاسفه ی بزرگ است.
از لحاظ قدرت فکری بعضی دیگر از او فراتر رفته اند، اما از لحاظ اخلاقی کسی به پای او نمی رسد. چنان که نتیجه ی طبیعی چنین اخلاقی است، او را در مدت عمرش و تا یک قرن پس از مرگش، همچون آیت خبث و شرارت می شناختند. اسپینوزا #یهودی #به_دنیا آمد، اما یهودیان او را #تکفیر کردند. #مسیحیان نیز به همان اندازه از او نفرت داشتند. با آن که سراسر فلسفه اش را اندیشه ی خدا فرا گرفته است، مومنین قشری او را به خدا ناشناسی متهم کردند.»
اسپینوزا در سال 1632 در خانواده ای از یهودیان پرتقالی تبار در #آمستردام به دنیا آمد. خانواده اش از یهودیانی بودند که پس از دوران تفتیش عقاید در جستجوی کسب آزادی به هلند آمده بودند. تعلیم و تربیت او از نوعی بود که هر کودک در جامعه ی یهودی آن را فرا می گرفت یعنی یادگرفتن #زبان_عبری، اسفار موسی، #کتب_پادشاهان و #انبیاء و در پایان تلمود را می آموختند. اسپینوزا چون می خواست ربن (روحانی یهودی) شود به تحصیلات خود ادامه داد.
☪✝ @Debate
با آن که اسپینوزا در جامعه ی بسته یهود پرورش یافته بود در مقابل سنت پرستی طغیان کرد و در 24 سالگی از سوی مراجع یهود تکفیر شد. برای او لعن نامه ای نوشتند و او را از #کنیسه راندند.:
«لعنت باد براو هنگام روز، ولعنت باد بر او هنگام شب؛ لعنت باد بر او هنگامی که می خوابد، و لعنت باد بر او هنگامی که بر می خیزد؛ لعنت باد بر او هنگامی که بیرون می رود، لعنت باد بر او هنگامی که به درون می آید؛ پروردگار او را نبخشاید؛ شعله ی خشم و غضب پرودگار بر این مرد افکنده باد؛ و پروردگار نام او را از زیر آسمانها محو کناد، و، پروردگار او را، تا نابودی کامل، از همه ی قبایل اسرائیل جدا کناد، با همه ی لعنت های آسمان که در کتاب شریعت مکتوب است؛ ولی شما که به خدای بزرگ ایمان دارید، همه پایدار بمانید!
ما مقرر می داریم که هیچ کس به او، نه به زبان و نه به نوشته، سخن نگوید، به او اعتناء نکند، با او زیر یک سقف نماند، در چهار ذراعی او نباشد، و هیچ نوشته ای از او نخواند»
پس از این تکفیر اسپینوزا دفاعیه ای خطاب به بزرگترین کنیسه نوشت و در آن از اعتقاد درست خود به دین دفاع کرد. متن این رساله به جای نمانده است.
اسپینوزا شخصیتی گوشه گیر و انزوا طلب بود. چنان که گاهی تا سه ماه از خانه اش بیرون نمی رفت. او حتی از پذیرش سمت استادی دانشگاه هایدلبرگ سرباز زد و روزگار را با تراشیدن عدسی برای عینک، میکروسکوپ و تلسکوپ گذراند. استنشاق گرد شیشه موجب ناراحتی ریوی او شد و به مرگش در 44 سالگی انجامید.
به تصدیق همه شاهکار او کتابی است به نام «اخلاق» که در آن به شیوه ی هندسه ی اقلیدسی درباره همه ی چیز بحث می کند. این کتاب را اغلب نمونه ی عالی یک نظام فلسفی خودبسنده می دانند که هدفش تبیین همه چیز است.
«فلسفه ی اسپینوزا در مجموع #فلسفه
«فلسفه ی اسپینوزا در مجموع فلسفه ی رستگاری از طریق شناخت خدا است. نزد او، هدف فلسفه «جستجوی خیری است قابل انتقال، که کشف آن ما را از لذتی دائم و عالی در زندگی آینده برخوردار خواهد کرد.»
«مابعداالطبیعه ی اسپینوزا بهترین نمونه ی فلسفه ای است که می توان آن را «وحدت وجود منطقی» نامید- یعنی نظریه ای که می گوید جهان کلا از یک جوهر واحد ساخته شده که هیچ یک از اجزای آن به تنهایی منطقاً نمی تواند واجد وجود باشد. اساس نهایی این نظر این است که هر قضیه دارای یک موضوع و یک محمول است»
مرتبه اسپینوزا با گذشت زمان شناخته شد چنان که هگل درباره ی او گفته است: «شما یا پیرو اسپینوزا هستید، و یا اساساً فیلسوف نیستید.» و آلبرت انیشتین در نامه ای نوشته که تنها به خدای اسپینوزا ایمان دارد. او همچنین بر رمان نویسانی مانند جرج الیوت و سامرست موام نیز تاثیرگذار بوده است.
#اسپینوزا_از_نقادان_کتاب_مقدس👆
☪✝ @Debate
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی
#جبر_گرائی_و_مسیحیت
با #مصلوب_شدن_مسیح #کفاره_نیابتی به عوض گناه آدم و حوا به خداوند پرداخت شده است و غضب خداوند فرو نشسته و نه بر زبان وی به آری تبدیل شده آیا ما انسانها به طور اتوماتیک وار از عوارض گناه اصلی رها میشویم و نجات میابیم و یا هنوز میبایست برای نیل به نجات کاری انجام دهیم ؟
اعمال صالح هیج نقشی در نجات انسانها ندارند و انسانها نمیتوانند با اعمالشان رضایت خداوند را خریداری کنند چنانکه کتاب مقدس نیز بیان میکند : از آنجا که به اعمال شریعت هیچ بشری در حضور او عادل شمرده نخواهد شد، (رومیان 3: 20 ) پولس در نامه به رومیان میگوید : لکن من جسمانی و زیر گناه فروخته شده هستم، (رومیان 7: 14 ) و الحال من دیگر فاعل آن نیستم بلکه آن گناهی که در من ساکن است. (رومیان 7: 17 )
پروتستان ها به پیروی از آگوستین معتقدند: قوای انسان در اثر گناه اصلی کاملا فاسد گشته و در نتیجه او برای نجات خود هیچ کاری نمی تواند انجام دهد . لوتر و کالون معتقد بودند که انسان ذاتا فاسد شده و گناهکار است و به خواست خود نمی تواند هیچ کار نیکی انجام دهد .
پس چه راه حلی برای نجات وجود دارد ؟ تعالیم کلیسای کاتولیک بیان میکند: وقتی شخصی مسیحی میشود باید در ابتدا بپذیرد که که مسیح فدای گناهان ما شد تا ما را از هر گناهی باز خرید کند و سپس تعمید بگیرد و با این عمل از گناه اصلی پاک میشود و مسیح با مرگ خود بر مرگ ناشی از گناه غلبه پیدا کرد و در نتیجه امکان نجات ما را فراهم ساخت
در اعتراف نامه آگسبورگ آمده است: « انسان¬ها نمی¬توانند با توانایی¬ها، شایستگی¬ها یا اعمال خود در پیشگاه خدا عادل شمرده شوند بلکه به واسطه مسیح از طریق ایمان و آن هنگامی است که معتقد باشند به واسطه مسیح که با مرگ خود گناهان ما را جبران کرده، لطف خدا شامل حالشان شده و گناهانشان بخشیده شده است. ».
بنا بر این مطابق آموزه های کلیسایی تنها با ایمان است که میتوان نجات یافت پولس در رساله به رومیان میگوید : پس چون از راه ایمانْ پارسا شمرده شدهایم، میان ما و خدا بهواسطۀ خداوندمان عیسی مسیح صلح برقرار شده است(رومیان 5: 1 ) لوقا مینویسد «... به خداوند عیسی مسیح ایمان آور که تو و اهل خانه ات نجات خواهیدیافت.» (اعمال، 31:16) «. هر که ایمان آورده، #تعمید یابد نجات یابد و اما هر که ایمان نیاورد بر او حکم خواهد شد ». و به وسیله ایمان دل ها پاک میشود: «... بلکه محض ایمان دل های ایشان را طاهر نمود.» (اعمال، 9:15؛ 18:26) ایمان شخص را محفوظ و پایدار می دارد: «... زیرا به ایمان قائم هستید.» (قرنتیان دوم، 24:1) ابراهیم به خدا ایمان آورد و آن برای او عدالت محسوب شد. (رومیان 4: 3 ) و انسانها تنها با ایمان به مسیح نجات میابند یوحنا مینویسد : زیرا خدا جهان را اینقدر محبّت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.)انجیل یوحنا 3: 16 (
در اعتقادنامه¬ای ترنت نیز تاکید شده است : که ایمان آغاز نجات است و ریشه همه عادل¬شمردن¬ها می¬باشد و بدون آن، خشنودی خدا و همراهی با فرزندان خدا امکان¬پذیر نیست .
حال که ایمان به صلیب تنها راه نجات است چگونه میتوان این ایمان را بدست آورد زیرا ایمان خود یک عمل قلبی است و قبلا پذیرفتیم که با اعمال نمیتوان خشنودی خدا را کسب کرد.
1⃣ ادامه در پست بعد 👇
☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #جبر_گرائی_و_مسیحیت با #مصلوب_شدن_مسیح #کفاره_نیابتی به عوض گناه آدم و حو
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی
#جبر_گرائی_و_مسیحیت
ادامه👇
اگوستین معتقد بود که تنها راه کسب ایمان فیض خداوندی است وما بدون فیض الهی نمیتوانیم به مسیح ایمان بیاوریم. . در اعمال رسولان آمده است که : اعتقاد داریم که محضِ فیضِ خداوند عیسی مسیح نجات خواهیم یافت،.( اعمال رسولان 15: 11 ) نتیجه فیض ایمان است و این فیض است که ایمان را بر میانگیزاند پولس در رساله به افسسيان ميگويد: «محض فيض نجات يافتهايم بهوسيلة ايمان» (افسسيان 8:2) اما حال چگونه میتوانیم فیض الهی را کسب کنیم ؟ اگوستین معتقد است فیض نیز تنها یک هدیه الهی است نه پاداشی از جانب وی؛ زیرا اگر پاداش بود انسان ها می توانستند با اعمال نیک خویش، آن را خریداری کنند؛ در حالی که فیض هدیه رایگان خدا است که به هر که بخواهد ارزانی می دارد. این ها کسانی اند که از میان بشر آلوده ای که تقدیرشان بر هلاکت است، نجات می یابند.
در #کتاب_مقدس نیز بیان میکند کسی نمیتواند نزد من آید، مگر آنکه پدری که مرا فرستاد او را جذب کند (انجیل یوحنا 6: 44 ) لوقا در اعمال رسولان یاد آور میشود که : آنانی که برای حیات جاودانی مقرّر بودند، ایمان آوردند. (اعمال رسولان 13: 48 ) و مطابق این دیدگاه تنها کسانی که از قبل انتخاب شده بودند ایمان آوردند
به باور آگوستین، نیز فیض تنها یک هدیه الهی بود نه پاداشی از جانب وی؛ زیرا اگر پاداش بود انسان ها می توانستند با اعمال نیک خویش، آن را خریداری کنند؛ در حالی که فیض هدیه رایگان خدا است که به هر که بخواهد ارزانی می دارد. این ها کسانی اند که از میان بشر آلوده ای که تقدیرشان بر هلاکت است، نجات می یابند. . راهبی بنديكتي به نام گودسكالك869مدعی بود، خدا برای برخي، هلاكت ابدي را مقدر كرده است.
اگر فیض عطیه خدا است حال اگر خدا به کسی این فیض را عطا کرد آیا ما انسان ها میتوانیم این فیض را رد کنیم و آن را نپذیریم ؟ و یا کاملا در پذیرش فیض جبر وجود دارد ؟ کالون مصلح بزرگ پروتستان معتقد بودند که از انجا که خداوند قادر مطلق است ما چگونه میتوانیم در برابر اقتدار او مقاومت کنیم (رومیان ۹: ۱۹-۲۱)؟
در نتیجه مطابق این الهیات نجات با عمل امکان پذیر نیست و تنها با ایمان صورت میپذیرد و امکان بدست آوردن ایمان با عمل نیز وجود ندارد و ایمان تنها با فیض الهی بدست می اید و فیض نیز بدست اوردنی نیست و تنها هدیه ای است که به هر کس که خدا از پیش انتخاب کرده باشد عطا میشود و به هر کس که نخواهد عطا نمیشود .و اگر خدا کسی را برای فیض انتخاب نمود او دیگر نمیتواند از پذیرش این فیض سر باز بزند و فیض را نپذیرد .
مصلحان بزرگ #پروتستان کاملا بر جبر امیز بودن نجات تاکید میکردند جان ویکلیف که یکی از مصلحان متقدم بر عصر اصلاحات است معتقد بود که اعمال انسان تاثیری در نجات ایشان ندارند و انسانها نمیتوانند با اعمال نجات یا فیض را خریداری کنند بلکه نجات انسان¬ها از قبل توسط خداوند تعیین شده است .
بر سر همین آموزه نزاع گسترده ای در قرن شانزدهم بین کالون و ارمینیوس در گرفت. کالون بر این عقیده بود که انسان از هر نظر بوسیلة گناه آلوده شده است و خودش قادر نیست که با تصمیم خود پیش خدا برود. اما ارمینویس میگفت که انسان از هر نظر بوسیلة گناه آلوده شده است، اما نه در حدی که نتواند تصمیم بگیرد و ایمانش را روی خدا بگذارد. .. در این میان جریان های بنیاد گرای پروتستان بیشتر متمایل به دیدگاه جبر آمیز کالون شدندو کاتولیک ها به دیدگاه دوم متمایل گشتند و معتقدند که از انجا که فیض هدیه رایگان خدا است این هدیه رایگان پاسخ رایگان آدمی را نیز میطلبد
همچنین کاتولیک ها بر نقش عمل در تکامل نجات نیز تاکید میکنند . بیانیه شورای ترنت می گوید:
«اگر انسان ها دوباره در مسیح متولد نشوند هرگز عادل شمرده نخواهند شد ... آنان در حالی که بدین سان عادل شده و دوستان خدا شناخته میشوند که از فضیلتی به فضیلت دیگر ترقی کرده اند و با سختی داده به اعضای بدن خویش و اهدای انها به عنوان ابزار عدالت برای مقدس شمرده شدن به تعبیر پولس هر روز تازه تر می شوند آنان با رعایت فرمان خدا و #کلیسا در حالی که ایمانشان با کارهای خیر توام می شود آن عدالتی را که از طریق فیض مسیح دریافت کرده اند افزایش می دهند و باز هم عادل شمرده می شوند».
استفاده از مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است.
2⃣
☪✝ @Debate
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی
آیا #مسیحیان معتقد به #نجات_ابدی هستند؟🤔
از #دیدگاه_کلیسا آیاوقتی کسی نجات پیدا میکند،برای همیشه نجات یافته است؟ دراین مورد دو #دیدگاه کلی وجود دارد پیروان کالون بخصوص وعمده #پروتستانهاطرفدارگزینه نجات ابدی هستند وازآنجاکه کالون(۱۵۰۹-۶۴ م) معتقد بود برای نجات و عادل شمردگی تنهاایمان کافی است واین ایمان نیزفیض خداوند است که به صورتی جبرآمیزبه هر کسی بخواهد عطامیکند وبه هرکسی نخواهد عطانمیکند.
واگرکسی فیض خداوند را دریافت به صورت جبرآمیزی نجات میابد اوست که ایماندار رابرمیگزیند (یوحنا ۱۶:۱۵)،و او را حفظ میکند (یوحنا۱۷: ۱۲-۱۳) وتابه ابد نگاه میدارد (یوحنا۱۰: ۲۸-۲۹ ). به اعتقاد ایشان هیچ چیز نمیتواند باعث جدایی برگزیدگان خدا ازمسیح گردد (رومیان۸: ۳۱-۳۹). حفظ مقدسین به طور روشن عبارتست ازاینکه ایماندار،در ایمان وعمل خود تداوم خواهد داشت ودرطریق نجات حفظ خواهدگردید. ایشان برای این ادعای خود به آیات ذیل استناد میکنند.
روح القدس در ایمانداران ساکن است (یوحنا 14 : 17 ؛ رومیان 8 : 9) و همۀ ایمانداران را در بدن مسیح تعمید میدهد (اول قرنتیان 12 : 13). اگر قرار باشد که ایمانداری نجات خود را از دست بدهد باید از بدن مسیح جدا باشد.
یوحنا 3 : 15 میگوید کسی که به #مسیح ایمان آورد "حیات جاودان" خواهد یافت. اگر شما امروز به مسیح ایمان آورید و حیات جاودان یابید ولی فردا آنرا ازدست دهید، دیگر لفظ " جاودان" هیچ معنایی ندارد. بنابراین اگر نجات خود را از دست دهید تمام وعدههای حیات جاودانی در کلام خدا با اشکال مواجه خواهند شد.
"زيرا يقين میدانم كه نه موت و نه حيات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چيزهای حال و نه چيزهای آينده و نه بلندی و نه پستی و نه هيچ مخلوق ديگر قدرت خواهد داشت كه ما را از محبّت خدا كه در خداوند ما مسيح عيسی است جدا سازد" (روميان 8 : 38 – 39).
وقتی شخصی عادل شمرده شد،ازآنجایی که درآسمان جلال یافته است،نجات او نیز تضمین یافته ودر امن و امان است. چنانکه پولس میگوید "وآنانیراكه از قبل معين فرمود ،ايشانرا هم خواند وآنانیراكه خواند ايشان رانيز عادل گردانيد وآنانی راكه عادل گردانيد،ايشان رانيزجلال داد".(رومیان 8 : 20)
کالون مصلح بزرگ پروتستان با تاکید فراوانی به آموزه نجات ابدی معتقد بود و میگفت وقتی کسی بوسیلة خدا برگزیده شد در ایمان پافشاری می کند و بطور دائم مسیح را انکار نکرده از او رو بر نمی گرداند.
همچنین پولس میگوید هیچ کس نمیتواند برگزیدگان را محکوم کند "كيست كه بربرگزيدگان خدا مدّعی شود؟آياخداكه عادل كننده است؟كيست كه برايشان فتوا دهد؟آيا مسيح كه مُرد بلكه نيزبرخاست،آنكه به دست راست خداهم هست ومارا نيز شفاعت میكند؟" (رومیان 8 : 33 – 34)
درمقابل این دیدگاه افراط گرایانه آرمینوس (۱۵۶۰- ۱۶۰۹ م)،معتقدبودکه انسان مختار است که فیض خدارابپذیرد و یا نپذیرد.. پس از آنجایی که برگزیدگی ونجات متکی به انتخاب انسان میباشد،پس بدیهی است که ارتداد و ازدست دادن نجات نیز منوط به انتخاب انسان و یا زندگی و اعمال او باشد.و یک ایماندار به مسیح می تواند با ارادة آزاد از مسیح رو بگرداند و نجاتش را از دست بدهد.
☪✝ @Debate
همچنین #پولس در رساله به رومیان میگوید: "زيرا يقين میدانم كه نه موت و نه حيات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چيزهای حال و نه چيزهای آينده و نه بلندی و نه پستی و نه هيچ مخلوق ديگر قدرت خواهد داشت كه ما را از محبّت خدا كه در خداوند ما مسيح عيسی است جدا سازد (روميان 8 : 38 – 39).
علاوه اینکه یوحنا 3 : 15 میگویدکسی که به مسیح ایمان آورد "حیات جاودان" خواهدیافت. همچنین در انجیل یوحنا امده است : "من به آنها حيات جاودانی میدهم وتا به ابد هلاك نخواهندشد وهيچ كس آنها را ازدست من نخواهدگرفت. پدری كه به من داد ازهمه بزرگتر است وكسی نمیتواند ازدست پدر من بگيرد" (يوحنا 10 : 28 – 29). و وقتی در این عبارت به حیات جاودان اشاره میشود طبعا به این مفهوم است که این حیات ابدی است و قابل نسخ نیست
1⃣ ادامه در پست بعد 👇
☪✝ @Debate