eitaa logo
گفتگوی اسلام و مسیحیت
586 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
434 ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
معتقد است به یک خطا حکم شد بر جمیع مردمان برای قصاص ( رومیان 5: 18) و لذا همه انسان هایی که از نسل آدم متولد میشوند با گناه زاده میشوند و تنها راه نجات ایمان به است و با ایمان به مسیح و انجام غسل تعمید عوارض گناه نخستین زدوده میشود و امکان نجات فرد مهیا میشود و در غیر این صورت امکان نجات نخواهد داشت. حال سوال مهمی ایجاد میشود که آیا منظور پولس از قصاص همه مردمان، شامل کودکان نوزاد نیز میشود؟! به باور کلیسا، هر کودکی که به دنیا می آید، وارث گناه آدم است و به همین خاطر می بایست تعمید داده شود تا مشمول نجات واقع گردد. در کتکیزم کاتولیک بیان میکند: «بشر سقوط کرده هنگام تولد با گناه اصلی آلوده است و برای رهایی از این آلودگی، نیازمند ولادت جدیدی است که این ولادت جدید، با مهیا میگردد. در بیانیه شورای ترنت نیز آمده است:👇 «اگر آنان (مردم) از سلاله «آدمِ تکفیر نشده» بودند مردم غیر عادل متولد نمی¬شدند. آنان به خاطر آن تکفیر، هنگامی که در رحم مادر هستند، بی عدالتی را از آن خود می¬کنند تا آنجا که اگر دوباره در مسیح متولد نشوند، هرگز عادل شمرده نخواهند شد ... و نوزادان بدون تعمید، حتی نوزادان کوچک، به خاطر گناه اصلی آدم، دارای تجربه مرگ روح هستند و بر همین اساس می بایست تعمید شوند.» و از همین رو اگر کودکی بدون تعمید از دنیا رود در عذاب الهی خواهد بود. آگوستین صراحتا کودکانی که بدون غسل تعمید از دنیا می رفتند را به خاطر وراثت گناه آدم، مشمول عذاب می دانست. در ادامه پدران یونانی کلیسا نیز از این نظریه تبعیت کردند. آگوستین هم چنین معتقد بود:👇 کودکانی که بدون تعمید از دنیا رفته اند شامل مجازات خفیفی میشوند زیرا پولس رسول میگوید : و حکم شد از گناه یک نفر برای قصاص همه مردمان( رمیان 5: 16) در پی مخالفت پلاگیوس با دیدگاه آگوستین در شهر کاتاژ در سال 481 شورائی تشکیل شد بیانیه شورای کارتاژ میگوید: «اگر کسی بگوید لازم نیست نوزاد را تعمید دهند، باید وی را تکفیر کرد. هم چنین اگر کسی به وجود کودکانی در ملکوت آسمان یا هر جای دیگری معتقد باشد که بدون تعمید از دنیا رفته و در عین حال در شادی به سرمی برند، می بایست تکفیر شود.» ، دیدگاه آگوستین در باره جهنمی شدن کودکان مورد پذیرش پدران کلیسا قرار گرفت و پدرانی مانند جروم و گرگوری کبیر دیدگاه وی را اتخاذ کردند . رابرت برنس –یکی از شاعران بزرگ قرون وسطی – در دعا می گوید: کودکان با به دنیا آمدن به جهنم می روند.» 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
آیا و یا دارد؟👇 میدانیم که شامل باید و ها و نباید های رفتاری است که توسط خداوند برای انسانها وضع میشود . و علی رغم اینکه مسیح بر عمل به شریعت تاکید میکرد و فرمود: “ گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم‌؛ نیامده‌ام تا باطل نمایم‌، بلکه تا تمام کنم‌. 18 زیرا هر آینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. 19 پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود؛ اما هر که به‌عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.” (متي 5: 17-20.)📔 اما پولس شریعت عهد عتیق را نسخ کرد. و معتقد شد مسیح با فدا ساختن جان خود بر روی ،همۀ قوانین شریعت مناسکی عهد عتیق را بکمال رسانید و آن را منسوخ نمود (رومیان 10: 4؛غلاطیان 3 : 23-25؛افسسیان 2 : 15) و مناسک دینی(مانند قوانین مربوط به تغذیه و مقررات قربانی) کنار نهاده نهاد . و انجام دادن شریعت را برابر با کفر به مسیح میدانست( غلاطيان 5 : 2)📔 اما آیا دیگر مسیحیان برای هر عملی آزاد هستند و هیچ الزامی در رفتار ندارند ؟ مطمئنا خیر و مسیحیان هم باید هایی را باید رعایت کنند و هم از نباید هایی میبایست اجتناب کنند. عیسای مسیح در موعظه هایش از مساله ای به نام احکام مسیح نام میبرد. عیسی مسیح به شاگردانش میگوید : اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید.( یوحنا 14: 15) و میفرماید : هر که احکام مرا دارد و آنها را حفظ کند، آن است که مرا محبت می‌نماید؛ و آنکه مرا محبت می‌نماید، پدر من او را محبت خواهد نمود و من او را محبت خواهم نمود و خود را به او ظاهر خواهم ساخت.( یوحنا 14: 21)📔 همچنین یوحنا میگوید : کسی که گوید او را می‌شناسم و احکام او را نگاه ندارد، دروغگوست و در وی راستی نیست. ( اول یوحنا 2: 4) ؛ در این آیات به روشنی شرط دوست داشتن عیسی و ایمان داشتن به وی که در نتیجه حضور در ملکوت خداوند را به همراه دارد، اطاعت کردن از دستورات وی خوانده شده و چنانچه کسی عیسی را دوست نداشته باشد، دستوراتش را نیز اجرا نمی کند. اما این دستورات عیسی چیست که باید اطاعت شود ؟ یکی از دستورات شریعت که توسّط عیسای مسیح نیز رعایت آن تاکید شده است ده فرمان است در انجیل وقتی جوانی از حضرت عیسی سوال کرد که چه کنم تا حیات جاودانی یابم ایشان پاسخ دادند: احکام را میدانی: زنا مکن، قتل مکن، دزدی منما، شهادت دروغ مده و پدر و مادر خود را محترم دار. ».( لوقا 18: 18-25.) و عیسی مسیح نه تنها لزوم عمل به این احکام را ضروری میداند بلکه بر آنها تفاسیری نیز ارائه میکند از جمله اینکه میفرماید : «شنیده‌اید که گفته شده، ”زنا مکن.“۲۸امّا من به شما می‌گویم، هر‌که با شهوت به زنی بنگرد، همان‌دم در دل خود با او زنا کرده است» ( متی 5: 21- 27) کلیسای از سده های نخستین عمل به احکام ده فرمان را ضروری میداند شورای ترنت تعلیم میدهدکه ده فرمان برای الزامی و انسان آمرزیده شده همچنان ملتزم به رعایت آنها است شورای واتیکان دوم نیز تاکید میکند که اسقفان که جانشینان رسولانند رسالت تعلیم همه قوم ها و موعظه انجیل به تام مخلوقات را .... از جانب خداوند دریافت میکنند ، تا تمام آدمیان بتوانند از طریق ایمان ، تعمید و رعایت ده فرمان نجات یابند . و همپنین علاوه بر ده فرمان آئین های مشخصی به عنوان آیین های کلیسایی تعیین شده است که مسیحیان باید آن را به جای آورند از جمله آئین تعمید است کتکیزم کاتولیک بیان میکند :خدا نجات را مقيّد به آيين تعميد كرده است. با تعميد همه گناهان بخشيده مى شوند، هم گناه اوليه و هم گناهان شخصى که تا قبل از مرتکب شده است، . لوتر راجع به آن مینویسد📝: موجب آمرزش گناهان شده، ما را از مرگ و شیطان نجات می¬دهد و به همه مومنان موهبت متبرک بودن ابدی را می¬بخشد . و همچنین مراسم یکی دیگر از باید های کلیسا است کلیسا معتقد است : اگر کسی جسد پسر انسان را نخورد و خون او را ننوشد در خود حيات ندارد».. در کلیسای کاتولیک مراسم اعتراف نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و کلیسا بیان میکند: هر كسى كه از گناهان خودش آگاه است بدون اينكه ابتدائاً آيين توبه را دريافت نمايد نبايد در مراسم عشای ربانی شرکت کند .. کلیسای کاتولیک در شورای ترنت در هفتمین نشست خود که در سال 1547 پایان یافت اعلام کرد: هر کس که بگوید آئین¬های مقدس در شریعت جدید موجب فیض نمی¬شوند بلکه فقط ایمان به وعده الاهی کافی است تا موجب فیض شود، مطرود است. همچنین عهد جدید بر انجام دستورات عبادی متعددی مانند از جمله نماز و دعا تاکید میکند عیسی مسیح میگوید: 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
یک که میتواند مرتبط به دین بودن یا نبودن باشد بحث زیر است.👇 آیا برای آزادی است؟👇 در بین مسیحیان در باره دو دیدگاه وجود دارد مطابق دیدگاه دوم که بیشتر کاتولیک ها و طرفداران ارمینیوس از آن طرفداری میکردند آموزه نجات ابدی وجود ندارد و هر که مرتکب گناه شود ممکن است فیض را برای همیشه از دست بدهد و لذا به هیچ وجه اجازه گناه یا معصیت را به پیروانشان نمیدهند اما مطابق دیدگاه اول که بیشتر طرفداران کالون و بسیاری از از آن طرفداری میکردند معتقد به نجات ابدی ایمانداران بودند . اما اگر کسی مطمئن به نجات جاودان هست آیا میتواند بی دغدغه گناه کند چون دیگر هیچ چیزی نمیتواند او را از نجات ابدی جدا سازد؟ طرفداران کالون پاسخ میدهند نجات تنها بافیض است،فقط بوسیلةایمان وتنها درعیسی مسیح (یوحنا 3 : 16 وافسسیان 2 : 8-9 ویوحنا 14 : 6).📔 درست وقتیکه یک شخص حقیقتا به عیسی مسیح ایمان میآورد،اونجات یافته ونجاتش ابدیست. نجات به وسیله ایمان بدست میآید،امابااعمال ادامه می یابد. پولس رسول به این موضوع در 3 : 3 اشاره میکند وقتیکه میپرسد "آیا اینقدر بیفهم هستید؟" که به روح شروع کرده،الان بجسم کامل میشوید؟" کسی نمیتواند نجات را با اعمالش خریداری کند. بنابراین طبق اعتقاد کلیسا،نه کسی توانایی دارد نجات را بدست آورد و نه ان را حفظ کند و این خداست که نجات ماراحفظ میکند (یهودا 24).📔 از نظر ایشان هر نوع انکار اطمینان به حفظ نجات ابدی،درواقع این رامیرساندکه ماباسعی خودمان وازطریق اعمالمان بایدنجات مان راحفظ کنیم. این کاملابرخلاف اعتقادنجات با فیض است. و ایمانداران بخاطرکارمسیح نجات می یابند نه کار خودشان (رومیان 4 : 3-8). ادعای اینکه مابایدکلام خدارا اطاعت کنیم ویازندگی خداپسندانه داشته باشیم تا بتوانیم نجات مانراحفظ کنیم مثل این است که بگوییم برای پرداخت جریمةگناهان کافی نبود. در حالی که طبق اعتقاد ایشان مرگ مسیح برای جریمةهمةگناهانرادرگذشته،حال،وآینده چه قبل وچه بعداز نجات کافی است (رومیان 5 : 8 و1 قرنتیان 15 : 3 و2 قرنتیان 5 : 21).📔 پولس اعلام میکند:👇 " خوب ، اكنون چه بايد كرد؟ آيا بايد به زندگي گذشته و گناه آلود خود ادامه دهيم تا خدا نيز لطف و بخشش بيشتري به ما نشان دهد؟2و3 هرگز! مگر نمي دانيد كه وقتي به مسيح ايمان آورديم و _تعميد گرفتيم ، جزئي از وجود پاك او شديم و با مرگ او، طبيعت گناه آلود ما نيز مرد؟ پس ، حال ، كه قدرت گناه در ما نابود شده است ، چگونه مي توانيم باز به زندگي گناه آلود سابق خود ادامه دهيم ؟ ... خلاصه ديگر اجازه ندهيد كه گناه بر اين بدن فاني شما حكمراني كند و به هيچ وجه تسليم خواهشهاي گناه آلود نشويد. ... پس گناه ديگر ارباب شما نباشد، زيرا اكنون ديگر در قيد شريعت نيستيد تا گناه شما را اسير خود سازد بلكه به فيض و لطف خدا از قيد آن آزاد شده ايد ( رومیان 6: 1-14)📔 1⃣ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی یک #بحثی که میتواند مرتبط به دین بودن یا نبودن #مسیحیت باشد بحث زیر است.👇
ادامه👇 وی همچنین افرادی که در زندگی میکنند را برده گناه میداند و میگوید : 15 اما اگر ما از راه اجراي شريعت و به دست نمي آيد، بلكه خدا آن را به خاطر و لطف خود به ما عطا مي كند، آيا اين بدان معناست كه مي توانيم باز هم گناه كنيم ؟ هرگز! 16 مگر نمي دانيد كه اگر اختيار زندگي خود را بدست كسي بسپاريد و مطيع او باشيد، شما برده او خواهيد بود، و او ارباب شما؟ شما مي توانيد گناه و مرگ را به عنوان ارباب انتخاب كنيد، و يا اطاعت از خدا و زندگي جاويد را. ( رومیان 6: 14-18) همچنین پولس در نامه به غلاطیان نیز مینویسد : و آنانی که متعلق به مسیح عیسی هستند ، طبیعت نفسانی را با هوس ها و امیال آن کرده اند. ( غلاطیان 5: 24)📔 یوحنا نیز معتقد است هر کس که در گناه زندگی کند نشان میدهدکه واقعا ایمان حقیقی و فیض را دریافت نکرده چنانکه کتاب مقدس میگوید : هر که گناه کند ، قانون خدا را می شکند ، زیرا گناه چیزی جز شکستن قانون نیست.... بنابراین محال است کسی که در اتحاد با مسیح زندگی می کند در گناه بسر ببرد ! اما ، هر که در گناه زندگی می کند او را هرگز ندیده و نشناخته است....هر که فرزند خدا است نمی تواند در گناه زندگی کند ، زیرا ذات الهی در او است و نمی تواند در گناه بسر برد.( اول یوحنا 3: 3-10)📔 بنا بر این هیچ کدام از مجوزی برای گناه کردن صادر نمیکنند و گناه را ممنوع میدانند طرفداران کالون نیز جواز گناه را صادر نمیکنند بلکه میگویند کسانی که زندگی گناه آلود را انتخاب کردند در واقع فیض حقیقی را دریافت نکرده اند . اما این آموزه مورد انتقاد جدی کاتولیک ها و بسیاری از روشنگران قرار گرفت و ایشان معتقدند آموزه نجات ابدی به سستی و رخوت میانجامد و گرچه طرفداران این آموزه نمیخواهند اجازه گناه را صادر کنند ولی به صورت اتوماتیک اگر انسانها مطمئن باشند که به صورت صد در صد نجات یافته اند خود را در بی بند و باری و گناه آزاد تر میدانند . و باعث غرور و تکبر ایشان میشود . بخصوص اگر این آموزه با دکترینی که از قبلی اراده معیوب بشر و عدم توانایی بشر برای خود داری از گناه ممزوج شود علاوه بر ازادی در گناه خود را برای انجام آن نیز ملامت نمیکنند و ان را تقصیر طبیعت ناقصشان میاندازند. انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 2⃣ ☪✝ @Debate
که مدعی هستند با چه شخصی ملاقات میکنند؟ یکی از ادعاهای رایج در میان ادعای ملاقات با مسیح در خواب یا بیداری است گر چه امکان ملاقات با مسیح یا هر یک از اولیا و انبیا الهی منتفی نیست ولی آیا این مدعیان واقعا مسیح را ملاقات کرده اند ؟ در یک مطالعات آماری از 100 نفر از کسانی که ادعای ملاقات با مسیح کرده از ایشان خواسته شد تا به پرسش های زیر پاسخ بدهند. 1- رنگ پوست فردی که ملاقات کرده اند چه رنگی بود؟ 2- رنگ چشمهایش چه رنگی بود ؟ قهوه ای ، یشمی ، آبی ، سیاه ، و... 3- موهایش چه رنگی بود ؟ قهوه ای ، طلائی، سیاه ،و... 4- موهایش بلند بود و بر روی شانه هایش ریخته شده بود و یا کوتاه بود؟ 5- موهایش سفید شده بود یا خیر؟ 6- چهره اش زیبا و دلفریب بود یا یک صورت عادی و معمولی داشت ؟ 7- از نظر هیکل لاغر یا چاق یا متوسط بود ؟ 8- تقریبا چقدر داشت؟ 9- قد وی بلند کوتاه یا متوسط بود؟ 10- آیا اگر دفعه دوم چنین فردی را در میان 20 شخص دیگر ببینند آیا میتوانند وی را باز شناسی کنند یا خیر؟ 11- فرد ملاقات شده شبیه کدام یک از تصاویر یا فیلم هایی بود که تا کنون در باره عیسی کشیده یا ساخته شده است ؟ اما پاسخ هایی که دریافت شد دو مشکل اساسی داشت یکی اینکه پاسخ ها به هیچ وجه یکدست نبود و هر کسی با یک فرد متفاوتی ملاقات کرده بود و برخی با یک فرد و برخی با فردی گندمی و برخی نیز با فردی مایل به سیاه ملاقات کرده بودند و برخی با فردی لاغر و برخی با فردی متوسط و همچنین برخی با یک مرد با موهای طلائی برخی قهوه ای و برخی مشکی ملاقات کرده بودند . و تقریبا از عیسی یک مرد هزار چهره ترسیم کرده بودند . و مشخص نبود که آیا عیسی یک چهره ثابت دارد و یا در هر لحظه مشخصات فیزیکی چهره اش متفاوت میشود یک بار سفید پوست و یک بار سیاه پوست یک بار بلند قد و یک بار کوتاه قد میشود ؟ اما بیشتر مصاحبه ها ادعای ملاقات با یک جوان 33 ساله سفید پوست ، بلند قد ، زیبا و چشم نواز ، چشم های آبی ، با موهای طلائی خرامیده بر روی شانه ، و با لباسی سفید و چهره ای کاملا متمایز میکردند که بیشتر شبیه بازیگر نقش عیسی در فیلم انجیل به روایت لوقا و یا فیلم the bible بود . اما این ادعا نیز با مشکل جدی روبرو بود زیرا گر چه اروپایی ها علاقه زیادی دارند تا عیسی را با چنین مشخصاتی ترسیم کنند و در معمول نقاشی ها و و فیلم ها از چنین تصاویری در باره عیسی استفاده میشود اما کتاب مقدس چهره عیسی را به گونه دیگری ترسیم میکند که با مشخصات فوق کاملا متفاوت است . گر چه کتاب مقدس یک تصویر گری کامل از چهره عیسای مسیح ارائه نکرده است ولی در بخش هایی از آن به برخی از خصوصیات چهره عیسی اشاره نموده است و در بخشهایی از عهد عتیق برخی از پیامبران مانند حزقیال( حزقیال فصل 40) و دانیال ( دانیال فصل 7 و 10) نیز با مسیح ملاقات کرده بودند و توصیفاتی از چهره عیسی بیان داشتند و در برخی از پیشگویی ها و مکاشفات نیز توصیفاتی در این باره بیان شده است. از جمله :👇 چهره زیبایی نداشت : گر چه تمامی کسانی که ادعای ملاقات با مسیح را دارند میگویند با یک فرد زیبا روی ملاقات کرده اند اما اشعیا پیشگویی میکند که« او را نه صورتی و نه جمالی می‌باشد. و چون او را می‌نگریم منظری ندارد که مشتاق او باشیم».( اشعیا 53: 2) و و همچنین در اشعیا 52 چهره عیسی را توصیف میکند که مطابق ترجمه عصر جدید « مردم از دیدن او وحشت می‌کردند، قیافه او چنان کریه بود که شباهتی به آدمیان نداشت» . (اشعیا 52: 14) در این آیه اشعیا از عبارت שָׁמְמ֤וּ= با اوای šā-mə-mū به معنای وحشت کردن استفاده میکند. خدشه ای در صورتش داشت : اشعیا 52 ایه 14 میگوید در چهره عیسی خدشه ای بود که صورتش را حتی از شباهت به یک انسان انداخته بود مردم از دیدن آن به هراس می افتند و یا چندش میکنند . در عبری از واژه מִשְׁחַ֥ת با آوای miš-ḥaṯ به معنای فساد و عیب در چهره استفاده شده است . گویا در آن زمان یک بیماری رایج بود که برخی از مردم چهره هایش به خاطر زخم یا ویروسی چنان معیوب میشد که در نگاه دیگران چندش اور میشد و پولس نیز به همین بیماری مبتلا بود و در نامه هایش مینویسد پولس سه بار از خدا خواسته اش که خدشه در چشمش را اصلاح کند ولی خدا به وی پاسخ نمیدهد (دوم قرنتیان ۱۲: ۷-۱۰( و در نامه دوم قرنتیان از آنانی که به خاطر عارضه ای که در چشمش داشت و قیافه اش را چندش آور کرده خرده گرفته بودند انتقاد میکند. و از غلاطیانی که او را به خاطر ظاهر ناپسندش تحقیر نکردند تشکر میکند.( غلاطیان 4: 14-16)📔 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #مدعیانی که مدعی #ملاقات_با_مسیح هستند با چه شخصی ملاقات میکنند؟ یکی از
مدعیانی که با هستند چه شخصی را ملاقات میکنند؟👇 عیسی نداشت :.براساس مسیح چهره متمایز و قابل تشخیصی نداشت زیرا کاهنان معبد نیاز داشتند پولی به یهودای اسخریوطی بپردازند تا عیسی را از بین حواریون برای ایشان بشناساند و از همین رو زماني كه مسیح و حواریون در باغ جتسيماني محاصره شدند یهودا با بوسیدن عیسی او را به کاهنان معرفی کرد (متی 26: 48) تا نشان دهد کدام یک ایشان مسیح است چرا كه کاهنان قادر به تشخيص وي از حواريونش نبودند در حالی که عیسی چندین بار در صحن معبد و در اورشلیم با کاهنان محاجه کرد بود و ایشان را به چالش کشیده بود اما با این وجود هنوز چهره اش آنقدر متمایز نبود که نیاز به پرداخت پول کلانی به یهودا نباشد . موهای عیسی کوتاه بود: در کتاب اعمال رسولان پولس مدعی میشود که در مکاشفه ای مسیح را دیده(اعمال رسولان 9: 3) چندی بعد وی در یکی از نامه هایش موهاي بلند براي مرد را تقبیح مي كند(اول قرنتیان 11: 14). بنا بر این مسیح نمیبایست موهای بلندی داشته باشد موهای سفید بود : یوحنا نیز در مکاشفه اش وقتی مسیح را ملاقات میکند مثل پیر مردی تصویر گری میکند که تمامی موهای سرش سفید است و مینویسد «سر و موی او سفید چون پشم، مثل برف سفید بود ( مکاشفه 1: 13) دانیال نیز در مکاشفه ای مسیح را ملاقات میکند میگوید« و لباس او مثل برف سفید و موی سرش مثل پشم پاک بود .» ( دانیال 7: 9) گر چه عیسی در 30 سالگی به خدمت مشغول شد و کل مدت خدمتش نیز بیش از 3 سال طول نکشید و در حدود 33 سالگی مصلوب شد اما گویا فشار و مشکلاتی که در راه خدمتش کشیده بود او را چنان شکسته بود که در قامت یک مرد 50 ساله نشان داده میشد . در یوحنا وقتی یهودیان وقتی میخواستند با عیسی مناظره کنند به وی گفتند تو که 50 سال بیشتر نداری ( یوحنا 16 :28)📔 2⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
از ایماندارانش میخواهد روز وشب به انتظار آمدن منجی موعود بنشینند و ظهورش را لحظه شماری کنند. عیسای مسیح امدن موعود را همانند اربابی به تصویر میکشد که به عروسی رفته و آمدنش به طول کشیده و غلامانش در منزل منتظر آمدن وی هستند تا در را برویش باز کنند لوقا به نقل از مسیح مینویسد :📝 مسیح نشانه های ظهور را همچون درخت انجیری میداند که شکوفه زده و نوید آمدن تابستان را میدهد و میگوید:👇 «درخت و درختان دیگر را در نظر آورید.۳۰به محض اینکه برگ می‌دهند، می‌توانید ببینید و دریابید که تابستان نزدیک است.۳۱به همینسان، هرگاه ببینید این چیزها رخ می‌دهد، درمی‌یابید که پادشاهی خدا نزدیک شده است. ( لوقا 21: 29-32)📔 لوقا به نقل از مسیح مینویسد :📝 کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید. ( انجیل لوقا 12: 35-36)📔 «بهوش باشید، مبادا عیش و نوش و مستی و نگرانیهای زندگی دلتان را سنگین سازد و آن روز چون دامی به‌ناگاه غافلگیرتان کند.۳۵زیرا بر همۀ مردم در سرتاسر جهان خواهد آمد.۳۶پس همیشه مراقب باشید و دعا کنید تا بتوانید از همۀ این چیزها که بزودی رخ خواهد داد، در امان بمانید و در حضور پسر انسان بایستید.»( لوقا 21: 34-36)📔 مسیح نشانه های ظهور را همچون درخت انجیری میداند که شکوفه زده و نوید آمدن تابستان را میدهد و میگوید:👇 «درخت انجیر و درختان دیگر را در نظر آورید.۳۰به محض اینکه برگ می‌دهند، می‌توانید ببینید و دریابید که تابستان نزدیک است.۳۱به همینسان، هرگاه ببینید این چیزها رخ می‌دهد، درمی‌یابید که پادشاهی خدا نزدیک شده است. ( لوقا 21: 29-32)📔 مژده مسیح به نزدیک بودن ملکوت آسمان و بازگشت مجدد وی حس انتظار زیادی در مسیحیان اولیه زنده کرده بود به گونه ای که وقتی چند نفر از مسیحیان تسالونیکی از دنیا رفتند و برای ایشان این سوال بوجود آمد که زمانی که مسیح بازگردد تکلیف مسیحیانی که مردند چه خواهد شد آیا انها هم میتواند مانند زندگان به آسمان ربوده شوند و پولس در جواب نامهشان نوشت بلی ایشان زنده خواهند شد و به همراه زندگان به آسمانها ربوده میشوند . ( اول تسالونیکیان 4: 16-17) ولی شدت انتظار در این شهر برخی از مسیحیان را واداشته بود تا کار و زندگی را رها کنند و به انتظار آمدن مسیح بنشینند در ای دیگر به ایشان یاد آور میشود تا دجال نیاید مسیح ظهور نخواهد کرد ( دوم تسالونیکی 2: 3) به نزدیک بودن ملکوت آسمان و بازگشت مجدد وی حس انتظار زیادی در مسیحیان اولیه زنده کرده بود به گونه ای که وقتی چند نفر از مسیحیان تسالونیکی از دنیا رفتند و برای ایشان این سوال بوجود آمد که زمانی که مسیح بازگردد تکلیف مسیحیانی که مردند چه خواهد شد آیا انها هم میتواند مانند زندگان به آسمان ربوده شوند و پولس در جواب نامهشان نوشت بلی ایشان زنده خواهند شد و به همراه زندگان به آسمانها ربوده میشوند . ( اول تسالونیکیان 4: 16-17) پطرس با اشاره به اینکه خود عیسی فرارسیدن پادشاهی خداوند را ناگهانی می‌دانست می‌گوید: «مانند کسی که منتظر هر اتفاقی است، منتظر آمدن عیسی مسیح باشید» (اول پطرس 13:1). او می‌پنداشت که «پایان همه چیز نزدیک است» (اول پطرس 4: 7) و زمان داوری نیز آغاز شده است (اول پطرس 4: 17). تعالیم در باره انتظار کشیدن برای آمدن موعود مینویسد:📝 671. كليسا...در ميان مخلوقاتى بسر مىبرد كه در مصيبت هاناله سرمى دهند و منتظر ظهور پسران خدا هستند». به همين دليل مسيحيان به خصوص در عشاى ربانى براى تسريع بازگشت مسيح دعا مىكنند، و به او مىگويند: «اى خداوند ما بيا». 672. مسيح پيش از عروجش تأكيد كرد كه زمان برقرارى ملكوت مسيحايى با شكوهى كه اسرائيل انتظار آن را مىكشد، فرا نرسيده است، كه به گفته ى پيامبران، براى تمام آدميان نظام عدالت نهايى، محبّت و صلح را به ارمغان مىآرود. برحسب قول خداوند زمان حاضر زمان روح القدس و شاهد بودن است، اما در عين حال مشخصه آن، «محنت» و گرفتارى به شر است كه دست از كليسا برنمى داردو طليعه كشمكشهاى آخرالزمان است. و زمان انتظار كشيدن و مراقب بودن است. گفتگوی اسلام و مسیحیت: ☪✝ @Debate
طبق خداوند سرزمین ما بین نیل تا فرات را به فرزندان ابراهیم عطا کرده بود.( پیدایش 15: 18) اما گناهان بنی اسرائیل منجر به آوارگی .اسارت قوم بنی اسرائیل در مصر شد . یهودیان معتقدند پادشاهانی از طرف خدا فرستاده میشوند تا بنی اسرائیل را از رنج و اسارات رهایی بخشند .این پادشاهان مسیح هستند. پس از مدتها اسارت و بردگی قوم بنی اسرائیل در مصر حضرت موسی و یوشع از جانب خدا مامور شد ایشان را از اسارت فرعون رهایی بخشد و به سرزمین وعده بازگرداند. حضرت موسی و یوشع اولین نجات بخش بنی اسرائیل به شمار می ایند. پس از اینکه بنی اسرائیل در سرمین فلسطین ساکن شدند حکومت مرکزی نداشتند و هر قبیله ای بصورت ملوک الطوایفی اداره میشد و همواره قبائل اطراف بر ایشان مسلط میشدند ایشان نیز باز شروع به بت پرستی و گناه کردند تا از سموئیل درخواست کردند که یک پادشاه بر آنها بگمارد و نیز شائول را برای ایشان انتخاب کرد و وی را با روغن مقدس مسح نمود (اول سموئیل 10: 1) و بعد از وی نیز داوود (دوم سموئیل 2: 4 و 7) و سلیمان (اول پادشاهان 1: 39) نیز از مسیحان عهد عتیق محسوب میشوندبعد از حکومت پادشاهان بنی اسرائیل دو باره به بت پرستی متمایل شدند و دو باره خداوند انها را مجازات نمود و آشوریان و بابلیان را بر ایشان مسلط نمود و ایشان را به اسارت و بردگی گرفتند . بعد از 70 سال اسارت در بابل باز خداوند پادشاهی در ایران به نام کورش را بر انگیخت تا بنی اسرائیل را از اسارت رهایی بخشد و کورش نیز گر چه با روغن مسح نشد ولی یکی از مسیح های محسوب میشود ( اشعیا 45: 1) اما مسیحای نهایی یهود یک رهبر است که توسط خداوند مسح شده است و از نسل داوود می‌باشد. او قبایل بنی اسراییل را متحد خواهد کرد و عصر مسیحایی را آغاز خواهد نمود که دورانی در صلح جهانی به نام دنیای آینده خواهد بود. دانیال معتقد است منجی یهود در شکل یک ماشیح یا مسیح ظهور پیدا میکند ( دانیال 9: 25 ) مسیح تحقق ماشیح قبل از آمدن عیسی با گرفتن مالیات های سنگین فشار زیادی را بر یهودیان بار آورده بودند و شوق انتظار مسیحائی در میان مردم شعله بیشتری گرفت و این بار عیسی فرزند مریم وظیفه مسیحایی را به عهده گرفت .در ابتدا کسی باور نمیکرد که عیسی ناصری همان مسیح موعود باشد حتی یحیی تعمید دهنده نیز شک کرد که آیا او واقعا مسیح باشد و لذا جمعی از شاگردانش را فرستاد که از عیسی بپرسند که او کیست ( متی 11: 2-6) و روزی عیسای مسیح از شاگردانش پرسید مردم در باره من چگونه فکر میکنند گفتند برخی تو را یحیی تعمید دهنده میدانند و برخی تو را ایلیا و برخی ارمیا یا ظهور یکی از انبیا میدانند عیسی پرسید شما مرا که میدانید پطرس پاسخ داد تویی مسیح پسر خدای زنده عیسی گفت خوشا به حال تو زیرا این مطلب خدا بر تو کشف نمود ( متی 16: 13-20) مرتا خواهر مریم مجدلیه نیز اعتراف میکند که عیسی همان مسیح است ( یوحنا 11: 27) اما با این حال عمده یهودیان نپذیرفتند که عیسی همان مسیح یا ماشیح نهائی باشد و لذا در جلسه محاکمه عیسی رئیس کهنه به وی میگوید به خدای حی قسمت میدهم که آیا تو مسیح هستی ؟ اما عیسی پاسخ کاهن را بی جواب گذاشت و گفت این سخنی است که تو میگوئی ( متی 26: 63-64)📔 مسیحیان بر این اعتقاد هستند که عیسای ناصری پس از 33 سال زندگی به صلیب کشیده شد و مرد و در قبر گذاشته شد اما پس از سه روز زنده شد و مدت 40 روز با شاگردانش زندگی کرد و سپس در جلوی چشم ایشان به آسمان برده شد بعد از اینکه عیسی به آسمان صعود کرد، فرشتگان به شاگردان گفتند، "گفتند ای مردان جلیلی چرا ایستاده بسوی آسمان نگرانید؟ همین عیسی که از نزد شما به آسمان بالا برده شد باز خواهد آمد." (اعمال 1: 11). زکریا 14: 4 محل بازگشت ثانوی او را کوه زیتون اعلام می کند. متی 24: 30 می گوید، "آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آنوقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم می آید." انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
، و توسط برخی از اصرار میکنند که ما صرفا میبایست به تبشیر بپردازیم و به منکران ومعاندانی که میخواهند با طرح اشکالاتی مسیحی را انکار کنند کاری نداشته باشیم و چنانکه انجیل میگوید: آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. ( متی 7: 6) اما آیا این تعلیم درست است؟ مبشران در حقیقت با این ترفند میخواهند مخاطبین خود را از آگاه شدن باز دارند و اجازه ندهند ایشان با استدلال و منطق اشنایی پیدا کنند این در حالی است که پطرس در نامه اش مینویسد:📝 پیوسته مستعد باشید تا هر که سبب امیدی را که دارید از شما بپرسد او را جواب دهید) اول پطرس 3: 15 ( عبارت اصلی یونانی جواب دادن در اول پطرس 3: 15 که در ترجمۀ قدیم آمده است همان آپولجیا ἀπολογίαν استفاده شده است. این عبارت در فرهنگ بسیار عمیق است. این عبارت یونانی زمانی بکار میرود که شخصی در شورا یا دادگاهی قرار گرفته است، به دلیل عقاید و باورش متهم شده است، او را به زیر سوال میبرند، و او ایستاده از باور و عقیدۀ خودش دفاع میکند. یعنی دفاعیه. معروفترین دفاعیۀ فرهنگ یونان، دفاع معروف افلاطون از باورهای سقراط است که نوشتهایی نیز به همین نام از قلم افلاطون باقی مانده است اشعیا نیز از قول خداوند نقل میکند که : خداوند می‌گوید: «بیایید تا با همدیگر محاجه نماییم. ( اشعیا 1: 18)📔 وقتی سرباز رومی به صورت عیسی طپانچه زد عیسی رو به کاهن کرد گفت اگر دروغ گفتم دلیل بیاور ( یوحنا 18: 23) و خود عیسی نیز بارها فریسیان را به چالش میطلبد و یا شبهات و اشکالاتشان را پاسخ میدهد. در انجیل بارها نشان داده شده است که عیسای مسیح با و کاهنان محاجه میکرد و ایشان از پاسخ دادن به عیسی عاجز میشدند ( متی 23: 41-46) و یا اشکالات ایشان را پاسخ میداد ( متی 21: 23-27)📔 پطرس در برابر شورای یهود محاجه کرد ( اعمال رسولان 4: 1-13) پولس نیز همواره در مورد مسیح مباحثه میکرد و برهان قاطع می اورد ( اعمال رسولان 19: 8) در سراسر عهد عتیق نیز انبیا در برابر مخالفین خود مناظره سراسر کتاب ایوب شرح مناظره ها و محاجه های ایوب در برابر دوستانش الیفاز ، بلدد، سوفر میباشد( ایوب 2: 11 الی 32) موسی در برابر فرعون مناظره میکند ( خروج فصل های 7-10) ایلیا در برابر پیامبران بعل.ارمیاء نبی در برابر صدقیا پادشاه یهودا و انبیاء دروغین زمان خود. دانیال و دوستانش در برابر نبوکد نصر مناظره میکنند اما در عین حال پولس میخواهد که : از مباحثات نامعقول و نسب نامه‌‌‌ها و نزاعها اعراض نما زیرا که بی ثمر و باطل است.( تیطوس 3: 9)📔 ولی با این همه تاکید بر استدلال ایشان ایمان را مقدم بر فهم میدانند و چنانکه آگوستین گفت ایمان می اورم تا بفهمم ایشان نیز تاکید میکنند که نمیتوان ایمان را با استدلال درک کرد و لذا پای عقل و استدلال در حوزه های ایمانی بسته خواهد بود و به انچه ایشان ادعا میکنند پیام خداست صرفا فقط باید ایمان آورد . و از گفتگو و استدلال در باره آن باید خود داری نمود. گفتگوی اسلام و مسیحیت: ☪✝ @Debate
و اروپاییان بعد از توسط کلمب راهی سرزمین های جدید شدند البته در این سرزمین های ساکنان سرخ پوست زندگی میکند و ابتدا باید تکلیف این ساکنان قدیمی مشخص شود. بزرگترین تراژدی نسل کشی امریکایی توسط فاتحان اروپایی از جمله هرنان کرتز و ... بود قبل از ورود اروپائیان قاره امریکا 145 میلیون سکنه داشت و 90 درصد این افراد با جنگ ، کار سخت در معادن ، تفتیش عقائد و تزریق بیماری واگیر دار قتل عام شدند. امار مجموع تلفات سرخ پوستان بر اثر استعمار قاره آمریکا حدود 138 میلیون نفر تخمین زده شده است البته برخی از مورخین امار های بسیار پائین تری و تا حدود 8 میلیون و 400 هزار نفر را تخمین زدند. یکی از دغدغه های فتح این سرزمین های مسیحی سازی مردم این سرزمین بوده است پادشاه اسپانیا «کارلوس پنجم» درجواب نامه هنران کورتز در مورد اجازه برای فتح مکزیک در نامه ای به او می نویسد: «باید مواظب باشی اولین نیت تو باید مسیحی سازی «اسپانیای جدید» باشد . اما ساکنان این سرزمین در برابر تغییر دین مقاومت میکردند و لذا قتل عام گسترده ای رخ داد کشیش دومینیکن دربار اسپانیا «خوان خینس سِپولوِرا» و کاتب ویژه پادشاه «کارلوس پنجم» معتقد بود: «خدا در سنت‌های لایتغیّر و مستمرخود همه این وحشی‌ها را به خاطر گناهانشان محکوم به فنا کرده‌است و آنها را مقهور دستان فاتحان اسپانیایی نموده‌است، در زمان‌های سابق نیز سنت الهی بر همین امر تحقق یافت و کنعانیان به دست یهودیان مقهور شدند. » اسقف اعظم سرزمین‌های فتح شده «توماس برلانگا» که نماینده ویژه پادشاه اسپانیا برای نظارت بر امور سرخپوستان بود، در نامه‌ای به دربار اسپانیا می‌نویسد: «برخی اسپانیایی‌ها نسبت به کشتن سرخپوستان آنقدر بی تفاوت هستند که انگار سگی را می‌کشند، حتی برخی به سگ‌ها بیشتر توجه دارند تا به سرخپوستان؛ سگ اینجا بیشتر از سرخپوستان مورد توجه و احترام است. اینجا کشتن زنان و مردان سرخپوست افتخار محسوب می‌شود و به جای مجازات؛ قاتلان تحسین می‌شوند پس از فتح مکزیک پروژه برده سازی سرخ پوستان آغاز شد«لاس کاساس»، کشیش دومنیکن در دفاع از دیدگاه خود بر لزوم برده گرفتن معتقد است : «حق حاکمیت و سلطه بر سرزمین هاکه توسط پاپ به اسپانیایی‌ها داده شده طبیعتا مستلزم حق بردگی گرفتن سرخپوستان است و این به نفع خود ایشان است که در مقابل اربابان اسپانیایی سر تسلیم فرو آورند. کشیش «موتولینیا » نیز توسل به زور برای هدایت سرخپوستان را لازم و مقدس می‌داند او در دفاع از فتوحات و خشونت فاتحان اسپانیایی در نامه‌ای به پاپ می‌نویسد: «لشگر کشی و فتح این مناطق تنها وسیله برای هدایت سرخپوستان به مسیحیت بود.» با این وجود برخی از کشیشانی نیز بودند که این نگرش افراطی را بر نمیتابیدند اما در مقابل کشیشانی نیز بودند که با این جنایات موافق نبودند از جمله «سپل ودا» معتقد است که مردم جهان باهم برابر و برادرند و سرخپوستان مانند بقیه دارای ادراک و تعقل اند پروژه برده سازی سرخ پوستان همراه با پروژه مسیحی سازی ایشان آغاز شد و در این راستا کشیشان دوشادوش استعمار گران فعالیت میکردند به غیر از که در سپاه کرتز خدمت میکردند پنج سال بعد از فتح تنوچتیتلان در 1524م. با ورود اولین گروه 12 نفری از راهبان فرانسیسکن به مکزیک، مسیحی سازی امریکای مکزیک آغاز گردید. هر ساله بر تعداد مبلغان مسیحی افزوده می‌شد. طبق آمار دربار اسپانیا در 1559م. 120 صومعه و صد ها کشیش در مکزیک فعالیت میکرد . در 1524م. «مارتین والنسیا» در حالی وارد مکزیک شدند که پاپ «مجوز ویژه » جدیدی جهت تشکیل «دادگاه تفتیش عقاید» توسط راهبان صادر کرده بود.. در 1535م. اولین مراسم «آدم سوزی» رسمی در مکزیک برگزار شد و دو نفر از افراد مشکوک به بدعت گذاری سوزانده شدند. پس از آن در 1535م. کاهن اعظم سرخپوستان «تِخوکوکو» مکزیک «کارلوس چیچیمِکاتیکوتل» را به جرم بدعت گذار سوزاند که سبب شورش سرخپوستان در این منطقه شد. یکی دیگر از اقدامات ا دستور به سوزاندن تمام «دست نوشته‌های تاریخی سرخپوستان» بود. در فتح «یوکاتان» مکزیک در 1562م. راهب فرانسیسکن اسپانیایی «دیِگودِ لاندا» دستور داد تمام این اسناد و دست نوشته‌های دیگر سوزانده شوند. همچنین وی دستور داد آثار و کتاب‌های سرخپوستان «مایا» به علت دعوت بت پرستی سوزانده شود. در نهایت پروژه مسیحی سازی امریکا موفق شد و طبق بالاترین آمار از میان 145 میلیون سکنه این سرزمین 138میلیون نفر قتل عام شدند و باقی مانده انها نیز به مسیحیت گرایش پیدا کردند . البته برخی با این امار موافق نیستند امار های کمتری از جمه 8.5 میلیون تلفات انسانی گزارش میکنند ☪✝ @Debate
یکی از مهم‌ترین مباحثی که در باره کتاب مقدس مطرح می‌شود، این است که آیا این کتاب به الهام الهی نوشته شده است یا نویسندگان معتبری تنها تاریخ و وقایع زمان خود را نگاشته‌اند؟ نظرهای متفاوتی در باره وحی و چگونگی آن در کتاب مقدس دارند. عموم علاوه بر محتوا، عبارات و کلمات کتاب مقدس را نیز به نحوی الهامی می‌دانند. از نظر ایشان، اگر کلمات، الهامی‌ نباشند، در الهامی ‌بودن محتوا نیز تردید خواهد بود. مطابق این نظریه، خداوند، پیام خویش را مستقیماً به انبیا و رسولان دیکته نمی‌کند، بلکه شرایطی را پدید می‌آورد تا نویسندگان کتاب مقدس، بهترین و مناسب‌ترین کلمات را انتخاب کنند. خدا برای ایجاد این شرایط، فرد منتخَب خویش را مدیریت می‌کند. تعالیم چنین بیان می‌کند: خدا، مصنّف كتاب مقدّس است. «حقايق وحى شده الهى كه متن كتاب مقدّس حاوى آن است و آن را ارائه مى‌كند، به الهام روح القدس نوشته شده است». «كليساى مادر مقدّس با تكيه بر ايمان دوره حواريون تمام كتابهاى عهد قديم و جديد را با تمام بخشهاى آن، مقدّس و قانونى مى‌شمارد؛ زيرا آنها به الهام روح القدس نوشته شده است و از اين جهت، خدا مصنّف آنهاست و به همين عنوان به كليسا واگذار شده‌اند.». خدا به نويسندگان بشرى كتب مقدّس الهام بخشيد. «خدا براى تدوين كتب مقدّس افرادى را برگزيد كه مؤلفان حقيقى آن كتب به حساب مى‌آيند؛ زيرا از استعداد و قواى خود استفاده كردند و اما خدا در آنها و به وسيله آنها عمل كرد و آنها را گماشته است تا هر چه را او مى‌خواهد، بنويسند و نه بيشتر»... كتب وحى شده، حقيقت را تعليم مى‌دهند. «بنا بر اين، از آنجا كه تمام تأكيدات مؤلفان يا نويسندگان مقدّس را بايد الهام شده و قول روح القدس تلقى کرد، بايد اذعان كنيم كه كتاب مقدّس، قاطعانه، صادقانه و بدون خطا، حقيقتى را تعليم مى‌دهند كه خدا به خاطر نجات ما خواسته است در كتب مقدّس مدوّن شود». «وحی» در اسلام به معنای ارتباطی معنوی است که پیامبران الهی برای دریافت پیام آسمانی از راه اتصال با عالم غیب برقرار می‌‌کنند. به نظر یکی از مفسران، «وحی یک نوع سخن گفتن آسمانی است که از راه حسّ و تفکر عقلی درک نمی‌شود، بلکه درک و شعور دیگری است که گاهی در برخی از افراد به مشیّت الهی پیدا می‌شود و دستورات غیبی را که از حس و عقل پنهان است، از وحی و تعلیم الهی دریافت می‌کند». قرآن، مهم‌ترین مصداق وحی در اسلام است، چنان‌که بیان شده است: «بدین گونه قرآن عربی به سوی تو وحی کردیم.» (شورا: 7) و خداونداز طریق فرشته وحی به پیامبر خود املا کرده است، چنان‌که می‌فرماید: «روح الامین، قرآن را بر قلب تو فرود آورد». (شعرا: 193) همچنین خداوند در سوره مزمّل خطاب به رسول خود می‌فرماید: «در حقیقت، ما به زودی بر تو گفتاری گرانبار القا میکنیم». (مزمل: 5)📙 در ، آیا کتاب مقدس نیز به وحیانی بودن خودش اذعان دارد؟ مدافعان دیدگاه الهامی بودن کتاب مقدس برای اثبات الهامی بودن کتاب مقدس به آیاتی از خود کتاب استناد می‌کنند. از جمله عباراتی در کتاب مقدس وجود دارد که نشان می‌دهد خدا یا روح القدس کلماتی به انبیا بیان می‌داشتند، مانند: «اي‌ برادران‌، آن‌ نوشته‌ باید تمام‌ شود كه‌ روح ‌القدس‌ از زبان‌ داوود پيش‌ گفت‌« (اعمال، 1: 16)، «خداوند، موسی را خطاب کرد و گفت» (خروج، 14: 1)، «آن گاه خداوند به اشعیا گفت» (اشعیا، 7: 3) و «زيرا‌ نبوّت‌ به‌ اراده‌ انسان‌ هرگز آورده‌ نشد، بلكه‌ مردمان‌ به‌ روح ‌القدس‌ مجذوب‌ شدند و از جانب‌ خدا سخن‌ گفتند». (دوم پطرس، 1: 21)📙 البته مهم‌ترین آیه‌ای که در این زمینه به آن استناد می‌شود، عبارتی است که پولس در نامه به ، نوشته است: «تمامي‌ كتب‌ از الهام‌ خداست‌ و برای تعليم‌ و تنبيه‌ و اصلاح‌ و تربيت‌ در عدالت‌ مفيد است‌«. (دوم تیموتائوس، 3: 16)📙 در مقابل، از نظر منتقدان، این آیات نمی‌توانند دلیل خوبی برای اثبات الهامی بودن تمام کتاب مقدس باشند؛ زیرا یا خطابش تنها به عهد عتیق است (دوم تیموتائوس، 3: 16) یا تنها به همان بخشی که مرتبط با آیه است (خروج، 14: 1) و نه همه کتاب مقدس موجود. با این حال، در شورای فلورانس (1444) چنین تصویب شد: کلیسای مقدس رومی اعتراف می‌کند که یک خدا، نویسنده عهد عتیق وعهد جدید یعنی کتابهای شریعت پیامبران و انجیل است؛ زیرا مردمان مقدس هر دو عهد، تحت الهام یک روح القدس سخن گفته‌اند. شورای اول نیز تأیید می‌کند: کلیسا، کتابهای عهد عتیق و عهد جدید را مقدس و قانونی می‌شمارد، اما نه به این دلیل که به وسیله انسانها نوشته شدند و کلیسا با حجیت خود، آنها را تأیید کرده است و نه به این سبب که بدون خطا در بردارنده مکاشفه الهی هستند، بلکه به این سبب که تحت الهام روح القدس نگاشته شدند و ادامه👇 ☪✝ @Debate
در سراسر تاریخ ، از همان روزگار بابل، پرستش در گروه سه تایی یا ثلاثی معمول بود. در مصر، یونان و روم نیز از قرنها پیش از آمدن مسیح تا قرنها پس از مرگ او، تأثیر این رسم مشهود بود. پس از مرگ رسولان، این اعتقادات بت‌پرستانه در مسیحیت نفوذ پیدا کرد. برخی از خدایان سه‌گانه در عهد باستان عبارتند از:🗿🗿🗿 مصريان قديم مى‌گفتند اوزيريس (خداى كشاورزى) با خواهرش، ايزيس (الهه مادر) ازدواج كرد و از ايشان، فرزندى به نام هوروس (خداى آفتاب) به دنيا آمد. اوزيريس به دست برادر خود به نام ست (خداى خشكسالى) كشته شد. ايزيس جسد شوهر مقتول خويش، اوزيريس را با زحمت فراوان به دست آورد و آن را به مصر برگرداند و پنهان كرد. هنگامى كه ست از اين قضيه آگاه شد، جسد را پيدا كرد و آن را به چهارده قطعه پاره پاره ساخت و هر قطعه را در مكانى در مصر به خاك سپرد. آن مكانها به بركت پاره‌هاى آن جسد، آباد و بارور شدند. هوروس كه اكنون بزرگ شده بود، به خونخواهى پدر، با عموى خود جنگيد و با آنكه يك چشم خود را از دست داد، بر عمویش پيروز شد و او را اسير كرد و نزد مادر خويش، ايزيس آورد. ايزيس، برادر شوهر خود را بخشود. آن گاه هوروس، قطعات جسد پدر را به يكديگر پيوند داد و به كمك خداى حكمت، او را زنده كرد. اوزيريس از آن پس در جهان نماند و اين عالم را به فرزندش، هوروس سپرد و به جهان زير زمين رفت و فرمانرواى مردگان شد. ویل دورانت تاریخ‌نویس گفته است: «مسیحیت، بت‌پرستی را نابود نکرد، بلکه از آن اقتباس کرد...ریشه های تثلیث از مصر سرچشمه میگیرد.». ☪✝ @Debate