eitaa logo
گفتگوی اسلام و مسیحیت
587 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
434 ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مطابق ، و قربانی شدن مسیح تنها راه است، و قبل از واقعه صلیب نجات انسانها امکان پذیر نبود مگ گراث میگوید: 👇 «آنچه مسیحیت را از دیگر ادیان در مورد نجات متفاوت میکند دو چیز است اول آنکه مسیحیان نجات را در گرو زندگی و مرگ عیسی مسیح میدانند و دوم اینکه خود این نجات در سنت مسیحی باز توسط عیسی مسیح شکل میگیرد بحثي در محافل الاهياتي است كه ايا واقعه صليب موجد نجات است يا بيانگر نجات» كالين گانتن(1988) نیز در کتاب خود«واقعیت کفاره» می نویسد:📝«مسيح، برای كار مهمي انجام داد كه بدون آن، نجات هرگز ممکن نبود. در مسيح، امري به وقوع پيوست كه شيوه جديد زندگي را مهيا مي كرد، کاری که ما به تنهائی، قادر به انجام آن نبودیم.» دیدگاه گانتن مشخصه اکثر تحلیل های مسیحی در مورد مبانی نجات است .مطابق با این دیدگاه نجات پس از مصلوب شدن مسیح امکان پذیر شد و همه کسانی که قبل از مسیح از دنیا رفتند در قهر و غضب خداوند به سر می بردند تا اینکه مسیح، پس از آن که به صلیب کشیده شد، به جهنم نزول کرد و با شکستن دروازه های آن، مؤمنین در بند را رهانید و وارد بهشت ساخت پولس در رساله ای که به افسسيان می نویسد به همین مطلب اشاره می کند: بنابراين‌ مي‌گويد: «چون‌ او به‌ اعلي‌'عليّيّن‌ صعود نمود، اسيري‌ را به‌ اسيري‌ برد وبخششها به‌ مردم‌ داد.» نزول‌ هم‌ كرد به‌ اَسْفَل‌ زمين‌. ..و او بخشيد بعضي‌ رسولان‌ و بعضي‌ انبيا و بعضي‌ مبشّرين‌ و بعضي‌ شبانان‌ و معلّمان‌ را، 12... .»( افسسيان 8:4-11)📔 اگر انسانهایی که قبل از مسیح مردند امکان نجات و ورود به بهشت نداشتند پس ایشان در کجا بودند؟ مطابق الهیات مسیحی ، مقصد نهایی فرد مرده برای عبریان را گاها با ادراکات تاریک و تیره ی جهنم مدرن، مقایسه می کنند، اما در واقعیت این دو با هم کاملا متفاوت هستند. شیول (Shi'ol) در مقصد مشترک مردم درستکار و بدکار است، مردگان در انجا جدا از خدا زندگی میکنند. اشعیا مینویسد:زیرا که شئول تو را حمد نمی‌گوید و موت تو را تسبیح نمی‌خواند و آنانی که به حفره فرو می‌روند به امانت تو امیدوار نمی‌باشند ( اشعیا 38 :18)📔 مطابق اعتقادات مسیحی شیول، مکانی است که همه به آنجا می روند و رفتن به اینجا هیچ ارتباطی به مجازات یا پاداش ندارد، همه به آنجا می روند چه خوب و چه بد. این راه دیگری برای تشریح آنچه می باشد که بر شما بعد از مرگ خواهد رفت. کلمه ی شیُول در عهد جدید مورد استفاده قرار نمی گیرد بلکه کتاب مقدس در اینجا از کلمه هادس (Hades) استفاده می کند، هادس در افسانه های یونان، فرمانروای مردگان و جهان زیرزمینی، پسر بزرگ تیتان کرونوس و رئا است. او و دوبرادرش زئوس و پوزئیدن پس از غلبه بر پدرشان قدرت را بدست گرفتند و خدایان تثلیثی یونان باستان را تشکیل دادند . اما در قرعه مشی تقسیم قلمرو حکومت زئوس خدای آسمان ها شد و پوزئیدن خدای دریاها و اما بدترین سهم نصیب هادس گردید و ان خدای جهان زیرین و دنیای مردگان و از همین رو یونانیان باستان به دنیای مردگان دنیای هادس میگفتند عیسای مسیح نیز از همین واژه برای دنیای مردگان استفاده میکند انجیل میگوید : " و من بر روي اين صخره ، كليساي خود را بنا مي كنم ، و قدرتهاي هادس هرگز قادر به نابودي آن نخواهند بود." ( متی 16: 18) محققین برای کلمه های شیُول و هادس (Hades)، معنایی برابر انتخاب می کنند: دنیای مردگان، نه مکان مجازات. اولین ارجاع واضح کتاب مقدس به مجازات جهنم در کتاب دانیال، اتفاق می افتد. تمام مردگان زنده خواهند شد بعضي براي زندگي جاوداني و برخي براي شرمساري و خواري جاوداني" (دانیال 12: 2) کتکیزم کاتولیک این آموزه را این چنین ترسیم می کند: «اعتقادنامه رسولان ... به نزول مسيح در جهنّم و برخاستن از ميان مردگان در روز سوم اقرار مي كند... تصريحات مكرر عهد جديد مبني بر اين كه عيسي «از مردگان برخاست» نیز اقتضا مي كند عيساي مصلوب قبل از رستاخيز، در عالَم مردگان سكونت گزيده باشد.. كتاب مقدّس محل سكونت مردگان را كه مسيح در آن پايين رفت، «جهنّم» مي نامد، مکانی که در عبري، شيول و در يوناني، هداس خوانده مي شود؛ زيرا كساني كه آنجايند از رؤيت خدا محرومند. حالِ تمام مردگان منتظر منجي، چه بدكار چه درستكار، اين گونه است. این امر البته به معنای یکسان بودن سرنوشت آن ها نیست.. عيسي به جهنّم نزول نكرد تا لعنت شدگان را نجات دهد يا فلاكت جهنّم را بردارد، او نزول كرد تا عادلاني را كه پيش از او رفته اند نجات دهد. نزول به جهنّم، پيام نجات انجيل را به كمال مي رساند.. مسيح به اعماق مرگ نزول كرد، .. عيساي «رئيس حيات»، «صاحب قدرت موت يعني ابليس را تباه سازد و آناني كه از ترس موت، تمام عمر گرفتار بندگي بودند را آزاد گرداند»..او .. می خواهد آدم و حوا را كه همراه او اسيرست از قید و بندهاشان برهاند. ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی مدعیانی که #مدعی_ملاقات با #مسیح هستند چه شخصی را ملاقات میکنند؟👇 عیسی #
ادامه 👇 های_عیسی به بود : یعقوب وقتی میخواهد مژده ظهور مسیح از نسل یهودا را به فرزندانش بدهد میگوید « چشمان او تیره‌تر از شراب و خواهد بود. ( پیدایش 49: 12) در مکاشفه یوحنا نیز چشمانش را برنگ شعله آتش تصویر کرده است ( مکاشفه 1: 13)📔 اش بلند بود : در لاویان دستور داده شده است: مثل بت پرست‌ها موهای ناحیه شقیقه خود را نتراشید و گوشه‌های ریش خود را نچینید. ( لاویان 40 : 27) و عیسی نیز خود را ملتزم به شریعت عهد عتیق میدانست و کسانی که به نسخ شریعت باور دارند ان را مربوط به بعد از مصلوب شدن عیسی میدانند و بطور طبیعی میبایست مانند سایر یهودیان موهای دو طرف موهای شقیقه اش بلند بوده باشد . بدنش برنگ برنزی و برنجی بود : در مکاشفاتی که یوحنا از عیسی توصیف میکند میگوید « و پایهایش مانند برنج صیقلی که در کوره تابیده شود» ( مکاشفه 1: 15) دانیال نیز در مکاشفه اش میگوید « و جسد او مثل زبرجد بازوها و پایهایش مانند رنگ برنج صیقلی بود » ( دانیال 10 : 4-6) حزقیال نیز میگوید وقتی نزدیک شدم «مردی را دیدم که مثل برنز می‌درخشید و کنار دروازه خانه خدا ایستاده بود.» ( حزقیال 40 : 3)📔 صدایش مثل صدای یک گروه بود : دانیال توصیف میکند که صدای عیسی مثل صدای یک نفر نبود بلکه وقتی او صحبت میکرد مانند اینکه یک گروه با هم دارند صحبت میکنند بود و «آواز کلام او مثل صدای گروه عظیمی بود» ( دانیال 10 : 4-6)📔 یک چوبدستی در دست داشت : حزقیال در مکاشفه ای که با عیسی ملاقات کرده مینویسد او یک ریسمان و یک چوب اندازه گیری در دست داشت. ( حزقیال 40 : 3) و داوود نیز در مزامیر خطاب به عیسی میگوید: عصا و چوبدستی تو به من قوت قلب می‌بخشد. ( مزامیر 23: 4) ولی تنگی داشت : یوحنا در مکاشفه اش مینویسد:📝 را که ردای بلند در بر داشت و بر سینه وی کمربندی طلا بسته بود. ( مکاشفه 1: 13) اما با این حال این ردا مانند ردا های کاهنان یهود پهن نبود زیرا عیسی به شاگردانش دستور میدهد که به گفتار کاهنان گوش کنید و عمل کنید ولی از رفتارشان سر مشق نگیرید و مثل انها که دعا به بازو هایشان میبندند و دامن قباهایشان را پهن میکنند تا خود را دیندار نشان دهند نباشید ( متی 23: 5) با این حال معمولا کسانی که ادعای مکاشفه و یا ملاقات با مسیح را دارند ادعا نکردند که با مردی 50 ساله ، صورت خدشه دار ، چشمان شرابی ، موهای کوتاه ، موهای سفید ، قیافه ای معمولی و کمی ترسناک ، موهای شقیقه بلند ، رنگ پوست برنزی و یا برنجی ، و صدای مثل صدای یک گروه کر ملاقات کرده باشند و بیشتر مصاحبه ها ادعای ملاقات با یک جوان 33 ساله سفید پوست ، بلند قد ، زیبا و چشم نواز ، چشم های آبی ، با موهای طلائی خرامیده بر روی شانه ، و با لباسی سفید و چهره ای کاملا متمایز میکردند که بیشتر شبیه بازیگر نقش عیسی در فیلم انجیل به روایت لوقا و یا فیلم the bible بود و اگر به کتاب مقدس باور داریم شخصی که ملاقات کرده اند مطمئنا عیسی نبوده است ولی اینکه ان شخص چه کسی بوده باید بیشتر بررسی شود ولی میتواند ان اصلا ناشی از یک توهم و تلقین ذهنی باشد و همچنین میتواند ان شخص شیطان باشد زیرا در کتاب مقدس عیسی نور است ( یوحنا 8: 12 ) و حتی شیطان میتواند شیطان خودش را شبیه عیسی کند در نامه دوم قرنتیان تاکید شده است که « و عجب نیست، چونکه خود شیطان هم خویشتن را به فرشته نور مشابه می‌سازد». ( دوم قرنتیان 11: 13-14)📔 در بحث چهره عیسی، آنچه نوشتم توصیفاتی است که کتاب مقدس از چهره عیسی بیان میکند البته کامل نیست و میتوان برخی از خصوصیات دیگر را به این چهره شناسی اضافه کرد ولی بازگوی چهار مکاشفه ای است که برخی از انبیا و یا حواریون با عیسی ملاقات کردند و برخی از پیشگویی هایی که در باره وی امده و این تصویر عیسی در قامت یک مرد برنزه با موهای سفید و چشم قرمز شرابی تیره و دو سوی موهای شقیقه اش بلند و بافته شده و با خدشه ای در صورت و قیافه ای نازیبا کاملا مخالف تمام تصوراتی است که نقاش ها و فیلم سازان غربی از عیسی نقاشی میکنند. 3⃣ گفتگوی اسلام و مسیحیت: ☪✝ @Debate
طبق خداوند سرزمین ما بین نیل تا فرات را به فرزندان ابراهیم عطا کرده بود.( پیدایش 15: 18) اما گناهان بنی اسرائیل منجر به آوارگی .اسارت قوم بنی اسرائیل در مصر شد . یهودیان معتقدند پادشاهانی از طرف خدا فرستاده میشوند تا بنی اسرائیل را از رنج و اسارات رهایی بخشند .این پادشاهان مسیح هستند. پس از مدتها اسارت و بردگی قوم بنی اسرائیل در مصر حضرت موسی و یوشع از جانب خدا مامور شد ایشان را از اسارت فرعون رهایی بخشد و به سرزمین وعده بازگرداند. حضرت موسی و یوشع اولین نجات بخش بنی اسرائیل به شمار می ایند. پس از اینکه بنی اسرائیل در سرمین فلسطین ساکن شدند حکومت مرکزی نداشتند و هر قبیله ای بصورت ملوک الطوایفی اداره میشد و همواره قبائل اطراف بر ایشان مسلط میشدند ایشان نیز باز شروع به بت پرستی و گناه کردند تا از سموئیل درخواست کردند که یک پادشاه بر آنها بگمارد و نیز شائول را برای ایشان انتخاب کرد و وی را با روغن مقدس مسح نمود (اول سموئیل 10: 1) و بعد از وی نیز داوود (دوم سموئیل 2: 4 و 7) و سلیمان (اول پادشاهان 1: 39) نیز از مسیحان عهد عتیق محسوب میشوندبعد از حکومت پادشاهان بنی اسرائیل دو باره به بت پرستی متمایل شدند و دو باره خداوند انها را مجازات نمود و آشوریان و بابلیان را بر ایشان مسلط نمود و ایشان را به اسارت و بردگی گرفتند . بعد از 70 سال اسارت در بابل باز خداوند پادشاهی در ایران به نام کورش را بر انگیخت تا بنی اسرائیل را از اسارت رهایی بخشد و کورش نیز گر چه با روغن مسح نشد ولی یکی از مسیح های محسوب میشود ( اشعیا 45: 1) اما مسیحای نهایی یهود یک رهبر است که توسط خداوند مسح شده است و از نسل داوود می‌باشد. او قبایل بنی اسراییل را متحد خواهد کرد و عصر مسیحایی را آغاز خواهد نمود که دورانی در صلح جهانی به نام دنیای آینده خواهد بود. دانیال معتقد است منجی یهود در شکل یک ماشیح یا مسیح ظهور پیدا میکند ( دانیال 9: 25 ) مسیح تحقق ماشیح قبل از آمدن عیسی با گرفتن مالیات های سنگین فشار زیادی را بر یهودیان بار آورده بودند و شوق انتظار مسیحائی در میان مردم شعله بیشتری گرفت و این بار عیسی فرزند مریم وظیفه مسیحایی را به عهده گرفت .در ابتدا کسی باور نمیکرد که عیسی ناصری همان مسیح موعود باشد حتی یحیی تعمید دهنده نیز شک کرد که آیا او واقعا مسیح باشد و لذا جمعی از شاگردانش را فرستاد که از عیسی بپرسند که او کیست ( متی 11: 2-6) و روزی عیسای مسیح از شاگردانش پرسید مردم در باره من چگونه فکر میکنند گفتند برخی تو را یحیی تعمید دهنده میدانند و برخی تو را ایلیا و برخی ارمیا یا ظهور یکی از انبیا میدانند عیسی پرسید شما مرا که میدانید پطرس پاسخ داد تویی مسیح پسر خدای زنده عیسی گفت خوشا به حال تو زیرا این مطلب خدا بر تو کشف نمود ( متی 16: 13-20) مرتا خواهر مریم مجدلیه نیز اعتراف میکند که عیسی همان مسیح است ( یوحنا 11: 27) اما با این حال عمده یهودیان نپذیرفتند که عیسی همان مسیح یا ماشیح نهائی باشد و لذا در جلسه محاکمه عیسی رئیس کهنه به وی میگوید به خدای حی قسمت میدهم که آیا تو مسیح هستی ؟ اما عیسی پاسخ کاهن را بی جواب گذاشت و گفت این سخنی است که تو میگوئی ( متی 26: 63-64)📔 مسیحیان بر این اعتقاد هستند که عیسای ناصری پس از 33 سال زندگی به صلیب کشیده شد و مرد و در قبر گذاشته شد اما پس از سه روز زنده شد و مدت 40 روز با شاگردانش زندگی کرد و سپس در جلوی چشم ایشان به آسمان برده شد بعد از اینکه عیسی به آسمان صعود کرد، فرشتگان به شاگردان گفتند، "گفتند ای مردان جلیلی چرا ایستاده بسوی آسمان نگرانید؟ همین عیسی که از نزد شما به آسمان بالا برده شد باز خواهد آمد." (اعمال 1: 11). زکریا 14: 4 محل بازگشت ثانوی او را کوه زیتون اعلام می کند. متی 24: 30 می گوید، "آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آنوقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم می آید." انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #وحی_و_کتاب_مقدس یکی از مهم‌ترین مباحثی که در باره کتاب مقدس مطرح می‌شود،
و خدا نویسنده آنهاست و دقیقآ به همین شکل به کلیسا داده شده است. از نظر تمام بخشهای کتاب مقدس به یک اندازه مقدس و معتبرند و مسیحیان نمی‌توانند به ‌دلخواهِ خود انتخاب کنند که کدام عبارت را نادیده بگیرند و کدام عبارت را بپذیرند. مسیحیان نوشته‌‌های عهد جدید و عهد قدیم را هم‌عرض و هم‌سنگ یکدیگر می‌دانند. و به طور یکسان برای مسیحیان مقدس است و مجموعه آن را الهامی می‌دانند. تعالیم کلیسای کاتولیک بیان می‌کند: كليساى مادر مقدّس با تكيه بر ايمان دوره حواريون، تمام كتابهاى عهد قديم و جديد را با تمام بخشهاى آن، مقدّس و قانونى مىشمارد؛ زيرا آنها به الهام روح القدس نوشته شده است و از اين جهت، خدا مصنّف آنهاست و به همين عنوان به كليسا واگذار شده‌اند... . عهد عتيق جزو لاينفك كتاب مقدّس است. كتابهاى آن وحى الهى است و ارزش دایمى دارد؛ زيرا پيمان قديم هرگز نقص نشده است... مسيحيان، عهد عتيق را به عنوان كلمة حقيقى خدا محترم می‌شمارند. كليسا همواره با تصور طرد عهد عتيق با اين مستمسك كه عهد جديد آن را بی اعتبار كرده است (ماركيونيسم)، به شدت مخالفت كرده است. ☪✝ @Debate
3.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ وانک اصفهان یا کلیسای نجات دهنده مقدّس ، نام کلیسایی است در محله جلفا (اصفهان)، که از نام کلیسای «سورپ آمنا پرکیچ وانک» جوغا در نخجوان گرفته شده‌است. این کلیسا از کلیساهای تاریخی  اصفهان می‌باشد و در زمان شاه عباس دوم ساخته شده‌است. وانک در زبان ارمنی به معنی صومعه است. نکته جالبی که در این کلیسا بیشتر از هر چیزی جلب توجّه می کند گنبدهای این کلیساست. معمولا کلیساها دارای گنبدهای مخروطی شکل هستند امّا وانک برخلاف دیگر کلیساها گنبدی شبیه به گنبد مساجد دارد که تاثیر گرفته شده از دوره می باشد.⛪️ نقاشی های کلیسای وانک اصفهان روایت کاملی از و عهد جدید را در قالب تصویر به نمایش گذاشته. علاوه بر این نقّاشی ها در حیاط کلیسا تندیس هایی از نیم تنه مشاهیر نیز وجود دارد که به زیبایی این فضا افزوده. در سال ۱۶۰۶ کلیسای وانک ساخته می شود. البته کلیسای وانک از همان ابتدا به این شکلی که در حال حاضر می بینیم نبوده و به مرور و طی ۱۰ سال ساخت این کلیسا تکمیل می شود. کلیسای وانکی که در سال ۱۶۰۶ ساخته شد تنها ساختمان کوچکی بود که در حال حاضر قسمت جنوب غربی کلیسای وانک رو شامل می شود. در آن زمان این کلیسا هاکوب یا یعقوب نام داشت که تا ۵۰ سال به همین صورت مورد استفاده روحانیون و مرکزی برای آموزش ها بوده است. بر سر در ورودی کلیسای وانک اصفهان در کتیبه ای جمله زیر به چشم می خورد: «وانک آمنا پرکیچ و مقر سقف اعظم ارمنیان ۱۶۰۶۰ میلادی» ☪✝ eitaa.com/Debate
﷽؛ 🏥 سلسله مراتب در شرق آشوري كليسا فقط مركزي براي عبادت محسوب نشده ، نقش نهادي و سازماني آن در اولويت قرار گرفته است. در اين سازمان هر يك از اجزا در رابطه اي ويژه با كل قرار دارد و هر يك وظايف خود را متناسب با جايگاه كسب شده، انجام مي‌دهد.در واقع كليسا، يك حكومت كوچك در درون يك امپراطوري بزرگ تر است. در قديم نيز اين طبقه بندي وجود داشته است. در ايران كاتوليكوس كه امروزه به آن پاترياك ميگويند، رئيس كليساهاي شرق محسوب مي‌شد و تقريباً درجه‌اي همانند پاپ در روم داشت (ميلر، 310 : 1931). وي از بين اسقفان اعظم در شهرهاي بزرگ كه تعداد در آن بيشتر بوده انتخاب مي شده و چند ديگر را تحت نظارت خود داشته است. براي هر اسقفي معاوني بود كه زير نظر اين اسقف چند كشيش و شمّاس خدمت مي‌كردند(همان، 311). امروزه در كليساي شرق آشوري نه رتبۀ كليسايي وجود دارد كه در سه دستۀ كلي طبقه بندي مي‌شوند، رتبۀ شماسان، رتبۀ كشيشان، رتبۀ اسقفان.اين دسته بندي كلي با مناصب روحاني در كليساي ارتدكس شباهت تامي دارد (زيبايي نژاد، 90 : 1357).امّا در درون هر رتبه، سه دستۀ مختلف قرار مي گيرد. رتبۀ شمّاسان عبارت است از : قاري ، دستيار شمّاس و شمّاس. قاري يا قاري وا/ qariva/ كسي است كه در برخي از مراسم مذهبي فقط حق دارد بخش هايي از را قرائت كند. دستيار شمّاس كه به آن هوپتياكنا/ houpetiakena/ گفته مي‌شود، شماسي است كه مسئول تميز كردن كليسا و قدس القدس مي‌باشد. همچنين او حق دارد در طي مراسم بخش‌هايي از عهد عتيق و رسالات رسولان را قرائت كند. اما شماس يا دستيار كشيش فردي است كه همراه كشيش در تمام مراسم مذهبي از قبيل عقد، فوت، عشاي رباني و ... شركت كند (الف، 2 و 4). در رستۀ كشيشان، ابتدا يك كشيش ساده، يا قشيقا / qasiqa /قرار دارد كه مسئول برگزاري مراسم عبادي است. پس از وي خوري اسقف/ xoriosqof / قرار مي گيرد كه معمولاً دفتر دار اسقف محسوب مي‌شود. يعني اگر يك منطقه اسقف نشين باشد معمولاً يك نفر به عنوان دفتر دار انتخاب مي‌شود. خوري اسقف چشم و گوش اسقف و بازرس كليسا است. در مرحله بعد سركشيش يا آركدي ياكون / arkedei yakaun/ قرار دارد. سركشيش معمولاً براي يك منطقه انتخاب مي شود و كشيش‌هاي ناحيه تحت نظارت وي اداره‌ مي‌شوند و به نوعي سخن گوي اسقف محسوب مي‌شوند. (همو). در رستۀ اسقفان، ابتدا اسقف ساده قرار مي گيرد كه براي يك منطقه بزرگ مسيحي نشين انتخاب مي شود.از حيث اهميت نقش او در كليسا همچون نقش موسي (ع) براي هدايت قوم يهود در گذر از سرزمين مصر است. در اين رتبه بندي بعد از اسقف سر اسقف يا متراپوليد/ metrapolid / قرار دارد معمولاً پنج يا شش اسقف و يا حتي بيشتر تحت نظارت وي هستند. در اكثر كشور ها مترا پوليد در پايتخت آن كشور زندگي مي‌كند و واسط بين پاتريارك / pateriark/ و ساير اسقفان محسوب مي‌شود به اين فرد اسقف اعظم نيز مي گويند. پس از وي نيز پاتريارك قرار دارد كه بزرگ ترين مرجع كليسايي است و معادل پاپ در كليساي كاتوليك مي‌باشد. به پاتريارك در قديم كاتليكوس و جاثليق نيز مي گفتند. پاتريارك عالي ترين درجه كليسايي است كه مسئوليت سرپرستي كل كليسا در نقاط مختلف جهان را بر عهده دارد و تنها كسي است كه مي‌تواند مراسم دست گذاري اسقف اعظم را برگزار كند(همو). در كليساي كاتوليك (كلداني) نيز همين‌ طبقه‌بندي ‌با ‌تفاوت هاي‌ اندكي ‌قابل‌ مشاهده‌ است. اين‌ رتبه‌ها‌ عبارتنداز: رتبۀ شمّاس‌ها يا شمرش /samaras /رتبۀ كشيش‌ها يا قشا/ qasa / رتبۀ اسقفان يا اپسقوفapseqou fa/ آن ها طبق سنت كليساي قديمي هنوز داراي يك پاتريارك هستند، امّا اين پاتريارك زير نظر پاپ عمل مي‌كند(الف ، 3). نكتۀ جالب در كليساي شرق آشوري، عدم حضور زن در اين سلسله مراتب است. حتّي زن راهبه نيز در كليساي شرق وجود ندارد. البته رتبۀ زنان در ساير فرقه هاي كليسا از اين حد بالاتر نرفته است. هر چند گاه قدّيسه هايي در بين آن ها يافت مي‌شود كه به علّت ممارست‌هاي ذهني و روحي به مقام بلندي دست يافته اند، امّا رسيدن به مرحله شمّاسي نيز براي زن ها امکان پذير نيست. 📌📜این مقاله نوشته سركار خانم فرزانه سجّادپور است که از سايت آشور اقتباس شده است. ☪✝ eitaa.com/Debate
﷽؛ 📌 غرب برای غارت دنیا از همه چیز استفاده کرد، حتّی 🗡✝ قاتلان به دست سرخپوستان 🔱 ‼️ روژه گاردي متفکّر بزرگ معاصر فرانسوي معتقد است: «کامل‌ترين نمونه بنيادگرايي، همان است که بهانه‌هاي دوگانه عقيدتي آن ابتدا « کردن » بود تا برداشت خاص خودش از را به دنيا تحميل کند و نظاميان و بازرگانان نيز عهده‌دار بقيّه کارها، يعني کشتار و استثمار شدند.» ‼️ در اين دوره تبليغ آموزه‌هاي با خشونت‌آميزترين شيوه‌ها دنبال مي‌شد و خونين‌ترين جنايت‌ها با توجيهات ديني انجام گرفته است. گارودي مي‌نويسد:👇 «خونين‌ترين خشونت‌ها و ضمانت آنها از طرف جامعه مذهبي رياکار، ويژگي دائمي تاريخ ايالات_متّحده از ابتداي آن است. نخستين قشري‌گرايان انگليسي که قدم به خاک گذاشتند مرگبارترين اعتقادات تاريخ بشري را به آنجا بردند؛ اعتقاد به «قوم برگزيده» که به قتل‌عام‌ها و ربودن زمين بوميان چون «فرامين خداوند» مشروعيت مي‌بخشيد و الگويش کتاب توراتي يوشع بود. همانگونه که اسپانيايي‌ها قتل عام سرخپوستان جنوب قارّه را «تبليغ » مي‌خواندند، قشري‌گرايان انگليسي هم براي توجيه شکار سرخ پوستان و رُبودن زمين‌هايشان به صحيفه يوشع و «کشتارهاي مقدس» توسّل مي‌جستند.» 📚 کتاب پیشتازان انحطاط،(ص ۱۴۶ و ۲۸) 👤 روژه گارودی 💠 How were Christianity and colonialism connected? 🌐https://www.quora.com/How-were-Christianity-and-colonialism-connected ☪✝ eitaa.com/Debate
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ 📌سخنان عارفانه پزشک و نویسنده مجارستانی- کانادایی دکتر گابور ماته (Gabor Maté) که والدینش از بازماندگان هستند، در پاسخ به که برای توجیه جنایات خود به آیات استناد می‌کند. «نتانیاهو آنقدر به شر متعهّد است، که هرچه که می‌گوید حتّی برعکس آن هم درست نیست...» ☪✝eitaa.com/Debate