شاعرِ آیینهها
ترکیبِ ایستگاه اتوبوس + بارون + بوت + هودی = بهشت
ترکیبِ چای دارچینی + کتاب + پاییز= بهشت
میدونی وقتی یکی با خوندن متن تو اشک تو چشاش حلقه میزنه یعنی چی؟
یعنی اینکه حس میکنی شاید داره اتفاق میفته:)))))
" شباست و قایقم بشکسته و دریاست طوفانی
ز هر موجی به گوشم میرسد بانگ پریشانی "
-مهدی سهیلی
'به آب دیده بشوییم خرقهها از می
که موسم ورع و روزگار پرهیز است
مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر
که صاف این سر خم جمله دُردی آمیز است.
|حافظ
شاعرِ آیینهها
فواره وار، سربه هوايي و سربه زير چون تلخي شراب، دل آزار و دلپذير ماهی تویی و آب؛ من و تنگ؛ روزگا
سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد
من و تو پنجرههای قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد
ببر به بیهدفی دست بر کمان و ببین
کجاست آنکه دلش را سپر نخواهد کرد
خبرترین خبر روزگار بیخبریست
خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد
مرا به لفظ کهن عیب میکنند و رواست
که سینهسوخته از «می» حذر نخواهد کرد
|فاضل نظری