eitaa logo
شاعرِ آیینه‌ها
266 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
23 ویدیو
1 فایل
در بهبه‌ی جریان بی‌روح اطراف؛ من زندگی می‌کنم در اعماق جنگل ذهنم! در اینجا همه پیمان می‌بندیم برای باهم بودن، ما‌ گوش می‌سپاریم به‌موسیقی طبیعت، قدم‌ می‌زنیم در میان پیچک‌های سبز‌رنگ ‌و سرمی‌کشیم فنجان‌تلخ زندگی را؛
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها چیزی که موقع‌ مریضی بد مزه نمیشه، چاییه.
هدایت شده از چرایی
کاش منم درخت بودم
در چشم‌هایش هم عشق دیدم و هم مرگ.
دستهایم را در باغچه میکارم سبز خواهم شد، میدانم، میدانم، میدانم. و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم، تخم خواهند گذاشت.
من می‌تونم تا اخر عمر فروغ بخونم و خسته نشم.
عهد بستی آنچه بین ماست ابدیست. یادم رفت که بپرسم، آیا عشق را میگویی یا رنج را... -نزار قبانی
[Dasein]
بوی غم میداد چشمانش.