🔺ناگفتههای یک مامور اطلاعاتی سپاه (بخش هفتم)
📍🔸 تشکیل بخش التقاط اطلاعات سپاه
🔹تسنیم: شما بعد از کرمانشاه به بخش التقاط اطلاعات سپاه رفتید. آیا بخش التقاط کار تبیینی هم میکرد؟ یعنی غیر از اینکه ماموریت سختافزاری داشت کار تبیینی و فکری برای پیشگیری در این حوزه هم انجام میداد؟
یک بخشی در واحد التقاط سپاه درست شد به نام #بررسیها که قبل و بعد از هر اتفاق کوچک و بزرگی بررسی و تحلیل آن انجام میشد و #اشکالات_فرهنگی، #سیاسی و #امنیتی تبیین میشد. بخشی از آن به زیر مجموعههای سپاه ارجاع داده میشد که باید اجرا میکردند و بخشی از آن دیدگاهها به مسئولان داده میشد تا از این به بعد با بینش بازتری با مسائل برخورد کنند.
تشکیل بخش التقاط بعد از عملیات دستگیری اکثریت فرقان بود. تقریبا بدون جایگاه سازمانی و یک چیز ویژهای تشکیل شده بود و هرکس هر کمکی توانست کرد.
🔹تسنیم: اعضای بخش التقاط بیشتر بچههای سازمان مجاهدین انقلاب بودند؟
بچههای گروه “صف” در این قضیه عمدتا کمک کردند و برخی دوستان دیگر هم مشورت دادند. در بعضی اتفاقات هم امام خودشان یا بعضی آقایان را مامور کرد که انتصابات ویژه برای کارهای اطلاعاتی کنید. اینها همه دست به دست هم داد تا ضرورت تاسیس یک مرکز امنیتی قوی ایجاد شود. بعد با یکی شدن سپاههای مختلف و فرماندهی آقای محسن رضایی در اطلاعات سپاه، باعث شد که ایشان مشغول طراحی یک اطلاعات قوی بشود و یکی یکی بچهها را پیدا کند و بیاورد تا اطلاعات را تشکیل بدهد.
بعضی دوستانی هم که پروندههای ساواک را مطالعه میکردند، ایدههایی به نظرشان میآمد و به ایشان میدادند. حالا بعضیهایش تصویب میشد و بعضی هم تصویب نمیشد - ایدههای سازمانی و نه ایدههای کاری - تا اینکه با بچههای سپاه تهران موضوع التقاط قبل از عملیات مسلحانه منافقین را در سپاه تهران شروع کردند.
📍🔸به این نتیجه رسیدیم که “فرقان” و “مجاهدین خلق” جریان التقاطی هستند
به این رسیده بودیم که قضیه فرقان به عنوان یک جریان انحرافی_التقاطی و بعضی جریانهای دیگری که ضعیفتر بودند مانند #آرمان_مستضعفینیها و غیره، جریانی وسیع به نام التقاط است. جریاناتی انحرافی که ظواهر اسلامی را اسم میبرند و یا ظاهرش را عمل میکنند. برای مثال در جمع نماز هم میخوانند اما ایمان قلبی به آن نداشته و اهداف دیگری را دنبال میکنند. به همین دلیل این بچههای خوش فکر واحد التقاط را تاسیس کردند.
🔹تسنیم: پس تمرکز بخش التقاط بر روی جریانهای نفاق مانند مجاهدین خلق متمرکز بود؟
واحد التقاط با بررسی نیروهایی که در آن زمان در حد خودشان پختهترین نیروها بودند، تشکیل شد. نیروهای پختهای که هم راجع به منافقین، قبل از دستبردن به اسلحه دیدگاه داشتند و هم خبر داشتند که اینها مسلح هستند. همچنین تحلیل میکردند و میدانستند که اینها دارند یک طراحیهای جدیدی برای یک اهداف دیگری میکنند. هر کدام از این بچهها بر اساس برداشتی که از فرمایشات حضرت امام میکرد و بر اساس تجارب و مطالعاتی که داشتند، خودشان را معرفی میکردند.
🔹تسنیم: حضور شما در واحد التقاط به دستور آقا محسن بود؟
بنده را شهید بروجردی فرستاد. با استاد ما صحبت کردند و گفتند که فرمان امام این است که کسانی که آنجا به درد میخوردند نباید در ستاد بنشینند. بنابراین تکلیف شد و بنده هم گفتم چشم. با اینکه اطلاعات یک فرمانده خوب و قوی داشت ولی گفتند که من هم به واحد اطلاعات بروم.
🔹تسنیم: گویا فرمانده اطلاعات سپاه در غرب کشور در آن مقطع آقای هدایت است؟
بله؛ آقای هدایت بود. آقا محسن گفته بود که من بیایم تهران و من را ببیند. من در یک سفری که آمدم تهران رفتم خدمت ایشان و ایشان گفتند شما باید بروی اطلاعات و تمام توان و تجارب خود را بگذار چرا که اطلاعات در غرب کشور بسیار پیچیده است و بایستی که خیلی پیچیده هم شکل بگیرد. گفتند که باید نیروهایی را انتخاب کنی که بتوانند با این پیچیدگیها کنار بیایند و این معماها را حل کنند چرا که در غرب کشور خیلی معماها داریم. بنده هم گفتم چشم. فقط خواهش کردم تا فرماندهی سپاه عوض نشده به من حکم ندهید، چون حکمها را فرماندهی میداد.
گفتم من تحت فرماندهی همین برادری که هست کار میکنم و با افتخار هم کار میکنم و بگذارید ما تدریجی با هم آشنا بشویم و جا بیفتد. این کار من به این دلیل بود که یک موقعی اینطور تصور نشود که فلانی چون مجاهدین انقلابی بوده با سفارش آمده است. ایشان قبول کردند و گفتند من فکر خودت را قبول دارم ولی از نظر من تو پاسخگو هستی، اما از نظر سلسله مراتبی خودت آنجا به گونهای رفتار کن که مشکلی پیش نیاید. گفتم نگران نباشید من با ایشان راحت میتوانم تحت امر ایشان کار میکنم.
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist