✍️ #هردوانه را دریابیم!
مطلبی دیدم از یک فعال سیاسی، به این مضمون که عناصر گفتمانی جمهوری اسلامی ایران بین جریان اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم شدهاست، "امنیت" و "استقلال" را اصولگرایان برداشتهاند "آزادی" و "جامعه مدنی" را اصلاح طلبان
و مردم نیز با رای متناوب بین این دو جریان تعادل ایجاد کردهاند...
🔺به نظر نگارنده این تحلیل و تقسیمبندی، سادهانگارانه و البته ناشیانه است و اگر واقعیت داشتهباشد فاجعه بار، چرا که یک گفتمان، #گوشت_قربانی نیست که اجزای آن بین جناحها تقسیم شود و یا #اموال_عمومی و سپردههای مردم در موسسات مالی نیست که #اختلاس_فرمایند! و یا کشت و صنعت مغان و ماشینسازی تبریز نیست که به بهانه #خصوصیسازی به ثمن بخس به نورچشمیها #مثلا_بفروشند!
بدیهی است که اجزای یک گفتمان سیاسی(داعیهدار اداره یک کشور) تشکیل دهنده هویت همان گفتمان (بسان یک موجود زنده) است و تجزیه و تقسیم آن به مثابه سلاخی پیکر همان موجود زنده !!
در این خصوص به دو نکته باید اشاره کنم
اولا: مولفههای "رفاه" و "عدالت" در این تقسیمبندی نادیده گرفته شدهاست، البته وضعیت موجود جامعه هم نشان میدهد عملا این دو مقوله اولویت جناحها نبوده است حتی اگر از حیث نظری جریانات ذینقش در قدرت بدانها اعتقاد نشان دهند.
ثانیا: این نوع تقسیمبندی اگرچه از حیث ذهنی هم امکان پذیر است، لیکن در فضای عینی عاقلانه و منطقی نیست، چرا که امنیت و استقلال و آزادی و حقوق مردم و رفاه و عدالت لازمه حرکت رو به تکامل یک ملت است و صد البته لازم و ملزوم و مقوم هم...
بطور مثال "آزادی" زمینههای رشد افراد و جامعه را فراهم میآورد و شهروندان فکور و مشارکتجو و مسئولیتپذیر بزرگترین سرمایه و پشتوانه یک نظام سیاسی است و پشتوانه مردمی ارزشمندترین مولفه "امنیت" است
از طرف دیگر "امنیت " نگهبان و ضامن تحقق آزادی است و این دو بسترساز توسعه و پیشرفت اقتصادی و توسعه رفاه عمومی است و عدالت شاخص تناسب و تعادل بین مولفههای مختلف یک گفتمان است که صد البته بدون آن، تضادها و شکافهای افقی و عمودی سامانه جامعه را بهم میزند و ...
#محمود_عباسزاده_مشکینی
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist