دفاع همچنان باقیست
☣ بازنگری گذشته و حال سازمان منافقین ☣ ۳ 🉑 بر اين اساس، سازمان در سال 1347 خطمشي خود را تحتتأثير
☣ بازنگری گذشته و حال سازمان منافقین ☣ ۴ 🉑
پس از #ماركسيست شدن #بسياري از #اعضاي_باقيمانده و #تصفيه_نيروهاي_مذهبي، مركزيت سازمان مجاهدين خلق در بيانيهاي در سال 1354 با اعلام نااميدي خود از تركيب ماركسيسم و اسلام، #اعلاميه_تغيير_ايدئولوژي سازمان را منتشر كردند و #ماركسيسم را #تنها_فلسفه_واقعي_انقلاب دانستند.
بنابراين عملاً #گرايشهاي_تروريستي سازمان تحتتأثير انديشههاي ماركسيستي تقويت شد. اين تغيير مواضع، #شكاف_عميقي را ميان نيروهاي سازمان ايجاد كرد و به گسترش #تصفيه_دروني و #ترور برخي #اعضاي_مذهبي سازمان انجاميد.(7) بر اين اساس، ريشههاي تروريستي فعاليتهاي منافقين با ترورها و تصفيههاي درونسازماني تشديد شد.
افرادي كه در اين سالها در تشكيلات به قتل رسيدند، عمدتاً در معرض دو اتهام قرار داشتند: نخستين دليل ترور آنان به مسائل #پليسي و #امنيتي و ترس سازمان از #نفوذ دوباره #ساواك و #احتمال_خيانت_اعضاء برميگشت؛ چنانكه ترورهاي
#جواد_سعيدي
#مرتضي_هودشتيان
#عليميرزاجعفر_علاف از اين نمونه بود.
دومين دليل ترورها به #اختلافات_عقيدتي درون اعضاء سازمان پس از تغيير ايدئولوژي مرتبط بود؛
چنانكه ترور #شريف_واقفي و #صمديه_لباف از اين قبيل بودند.(8) به هر حال با گذار سازمان از ترورهاي اين دوره و #شكاف_ايدئولوژيك درون سازماني، عملاً بسياري از اعضاي سازمان كه در زندان بودند منشعب شدند و جريانات مذهبي نيز حمايت خود را از سازمان قطع كردند. اين شرايط، زمينه ورود سازمان به دوره سوم فعاليت، يعني ركود و سازماندهي مجدد آن در زندان در خلال سالهاي 1354 تا 1357 را به وجود آورد.
در اين دوره، بسياري از اعضاي سازمان مجاهدين خلق در زندان بودند و به تدريج #مسعود_رجوي بعنوان باقيمانده هسته مركزي سازمان، از خطمشي ايدئولوژي قبلي سازمان دفاع كرد و جريان اصلي مجاهدين خلق را در درون زندان سازماندهي كرد. با آزادي زندانيان سياسي در سال 1357، اعضاي سازمان در بحبوحه انقلاب با حمله به اسلحهخانهها و پادگانها توانستند مقدار زيادي سلاح را به دست آورند. در همين زمان، فعاليت نيروها و هواداران سازمان در خارج از كشور نيز شدت گرفت و سازماندهي مجدد نيروها در داخل و خارج از كشور تقويت شد.
🔸دوم. ※ مواضع و عملكرد تروريستي سازمان در قبال انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي 1357 سازمان خود را قطب و محور انقلاب ميدانست و اعتقاد داشت نيروهاي انقلابي حاكم، قادر به تحقق جامعه بيطبقه توحيدي و رهبري مبارزه ضدامپرياليستي نيستند و بنابراين مردم تنها بايد از سازمان مجاهدين خلق پيروي كنند. بر اين اساس، با وقوع هر يك از حوادث و بحرانهاي پيدرپي در انقلاب، سازمان مجاهدين خلق بهرغم اعلام وفاداري لفظي به رهبر انقلاب، با تأكيد مستمر و گسترده بر صلاحيت و پيشتازي انحصاري خود و زيرسئوال بردن جريانهاي ديگر، واكنشهاي متفاوتي با جريان اصيل انقلاب از خود بروز داد و براي به دست گرفتن قدرت در كشور، به #نفوذ در اقشار مختلف #مردم و #جذب_نيرو در نهادهاي انقلابي پرداخت.(9) سازمان اين كار را از طريق فرستادن نيروهاي جديد به #اردوهاي_سازندگي در #روستاها
و #آموزشهاي_ايدئولوژيك در اين اردوها
و #شناسايي
و #ردهبندي_نيروها
و سپس #نفوذعناصر مورداعتماد خود به #نهادهاي_انقلابي انجام داد.
از سوي ديگر سازمان اقدام به #ايجاد يك #شبكه زيرزميني #مسلح، ظاهراً براي تأمين حفاظت خود كرد و آموزش #جنگهاي_چريكي را در #خانههاي_امن خود در دستور كار قرار داد.
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
✔️جناح چپ و علويان و تهديد گروههاي راستگرا در خلال دهههاي 1960و 1970 در پي جنگ جهاني دوم و تشكيل
♦️ کردهاي علوي و بسيج سياسي
خاستگاه #کُردهاي_علوي در ترکيه تفاوتهاي بسياري دارد. مذهب علوي در مرکز آناتولي بسيار قوي است، بويژه در منطقه #درسيم، مشترکات فراوان ميان #زازاها و علويها ابهام درباره يک ارتباط ويژه ميان آنها را ايجاد ميکند. روابط ميان #سنيها و #کردهاي_علوي از زمان درگيريهاي شيعي-سني در آناتولي در قرن شانزدهم خصمانه بوده است؛ چنانکه پيشتر ذکر شد! در خلال قيام #کردستان_عليه_کمونيستها در 1920، علويان جدا شدند و اعلام بيطرفي کردند. از يک سو، شماري از قبايل و رهبران علوي از ايده #خودمختاري يا حتي #استقلال_کردستان حمايت ميکردند؛ از ديگر سو، اکثر علويان به سنيها و مقاصد آنها اعتماد نداشتند. براي بسياري از سنيها اعاده خلافت يک موضوع محوري بود.
در خلال دهه 1950 #حاشيهنشينان_کُرد به دژ حامي اسلام تبديل شدند؛ يک محيط خشن و خطرناک براي سکولارهاي چپگراي تندرو. کُردهاي علوي نيز از اين شرايط وحشت داشتند. اکثر کُردهاي سني نسبت به ترکان سني احساس قرابت بيشتري داشتند تا کُردهاي علوي.
در اواخر دهه 1940 و اوايل دهه 1950 شمار زيادي در جامعه ترکيه به بازگشت به تعاليم سنتي متمايل شدند. بدين ترتيب واضح گرديد که احساسات مذهبي بين مردم هرگز تضعيف نميشود، بلکه تا حدودي تعاليم عمومي بويژه در کلان شهرها تنزل کرده بود. يک رخداد مهم در احياي اسلام تصميم به بازگشت آموزشهاي مذهبي به مدارس در اواخر دهه 1940 بود. #جريانهاي_صوفي نيز در سالهاي بعد از 1950 اجازه يافتند فعاليتهاي خود را از سر بگيرند.
در 1961 هنگامي که قانون اساسي ترکيه براي اولينبار اجازه تشکيل يک حزب سوسياليست را داد، حزب کارگران ترکيه(TWP) بوجود آمد. کُردها و علويها هسته اصلي اين حزب را در اواخر دهه 1960 تشکيل ميدادند. بسياري به سبب درخواست مالکيت زمين و کنترل طبقه مالکان بزرگ، به حزب جذب شده بودند و عدهاي هم به سبب عقايد چپگرايانه جذب اين حزب شدند. مسئله کردستان را نيز حزب مزبور برجسته كرد. [در نهايت] اين حزب در سال 1971 غيرقانوني اعلام شد.
تقابل خصمانه در درون جامعه ترکيه در اواخر دهه1970 و نيمه اول سال 1980 در قالب درگيري راستگراها عليه چپگراها، ترکان عليه کُردها، سنيها عليه هر دو گروه کُرد و علوي بروز يافت. در چنين اوضاعي در سال 1974 #عبدالله_اوجالان يک جنبش آزاديبخش ملي کُردي(PKK) را به راه انداخت که بر پايه #مارکسيسم و #لنينيسم شکل گرفته بود.
او همانند همراهانش قبلاً در آنکارا دانشجو بود. اينان اعضاي گروههاي مختلف جناح چپ بودند كه پس زمينههاي علوي و کُردي مشترک هم داشتند. آنها به همه شبکههاي گروههاي چپ ترکيه کمک ميکردند و در 1975 به قصد تأسيس تشکيلات در شهرهاي ریالاورفه، #الازيغ، #مرعش و ديگر نقاط کُردنشين به اين مناطق بازگشتند. اين سرآغاز شکلگيري #حزب_کارگران کردستان(PKK) بود. دشمنان PKK عبارت بودند از #فاشيستها، #کارگزاران_دولت و #حاميان_آنها، #چپهاي_ترکيه که مسئله کُردي را ذيل انقلاب چپگرايي قرار ميدادند و طبقه ملاکان استثمار کننده کُرد. آنها در 1984 نخستين حملات خودشان را عليه نيروهاي ترکيه در منطقه کردنشين آغاز كردند. از آن پس تقابلها ادامه داشته و شدت آن افزايش يافته است. بسياري از علويهاي کُرد از #حزب_خادمان_خلق کرد(HEP) حمايت ميكردند. اين حزب را اعضاي کُرد سابق پارلمان که از حزب مردمگراي سوسيال دمکرات (SHP) اخراج شده بودند، تشکيل داده بودند. HEP در سال 1993 تعطيل شد و در پي آن شماري از نمايندگان حزب مذكور گروه جديدي به نام #حزب_دمکراسي(DEP) تشکيل دادند. در رقابتهاي انتخاباتي محلي در مارس 1994،DEP به سبب ترور اعضاي حزب، حملات با بمب به مراکز و ادارات شاخههاي حزب و دستگيري اکثر اعضايش رسماً عقب نشيني و کنارهگيري کرد. حزب جديد کردي ديگري بنام #حزب_دمکراسي_خلق (HADEP) تشکيل شد.
وضعيت نشان ميدهد که علويهاي کُرد به نسبت دهه 1960 و 1970، در دهه 1990 از همتايان تُرک خود و احزاب و سازمانهاي آنها فاصله بيشتري گرفتند.
گروههای مسلح مخالف دولت ترکیه DHKP-C #جبهۀ_انقلابی_آزادی_خلق، #پکک [حزب کارگران کردستان]، ریالالقاعده و IBDA-C #جبهۀ_اسلامی #مبارزان_شرق_بزرگ.
ادامه در پُست بعدی....
فرقهها و ادیان جهان اسلام
https://eitaa.com/joinchat/1739522124Ca6c226e120
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist