┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۱۵۱ 🔅•✾••┈ ☀️جایگاه من نسبت به رسول خدا همانند جایگاه هارون نسبت به موسی است. رسول خدا به من فرمودند: در صورتی که امت گمراه شدند و تابع غیر تو شدند، اگر یاران یافتی، با آنان به جهاد برخیز وگرنه، دست نگه دار و خون خود را حفظ کن.» و ایشان آنچه امت بعد از او انجام می‌دهند، به من خبر دادند. 🔸هنگامی که بعد از قتل عثمان، یارانی برای به پا داشتن امر خدا و احیای قران و سنت یافتم، دست نگه داشتن برایم جایز نبود. دست خود را باز کردم و با این #ناکثین جنگیدم و فردا ان‌شاالله با #قاسطین، در سرزمین شام، در مکانی خواهم جنگید که به آن، #صفّین می‌گویند. بعد از آن با #مارقین، در سرزمینی از عراق خواهم جنگید که به آن، #نهروان گفته می‌شود. ♦️رسول خدا دستور جنگ با آنان در این سه مکان را به من داده‌اند. 🔸اگر بعد از رسول خدا از هر اقدامی اجتناب کردم، نه به دلیل عجز زیاد یا ترس یا کراهت از ملاقات پروردگار بود؛ بلکه به دلیل اطاعت از رسول خدا و عمل به وصیت ایشان بود. هنگامی که یارانی یافتم، نظر کردم و بین این دو راه، راه سومی نیافتم: 💠یا جهاد در راه خدا 💠و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر 💠یا کفر به خداوند و انکار آنچه نازل کرده و گرفتاری به زنجیرها در آتش جهنم و مرتد شدن از اسلام. 🔸رسول خدا به من خبر دادند که شهادت در انتظار من است و محاسن من به زودی از خون سرم خضاب خواهد شد. 📍قاتل من شقی‌ترین مردم از اولین و آخرین است. مردی است که در خباثت، برابر است با قاتل ناقه صالح و قابیل، قاتل برادرش هابیل، و نیز برابر است با بزرگ فرعون‌ها و آن کسی که با ابراهیم درباره خداوند مخاصمه کرد و هم رتبه است با دو نفر از بنی اسرائیل که کتابشان را تحریف کردند و سنتشان را تغییر دادند. 🔺در خانه علاء‌بن زیاد به عیادت علاء رفتم. منزل بزرگی داشت. به وی تذکر دادم: 🔸با این خانه وسیع در دنیا چه می‌کنی، وقتی در آخرت به آن نیازمندتری؟ 🔸آری، اگر بخواهی، می‌توانی با همین خانه به آخرت برسی. اگر در این خانه وسیع میهمانان را پذیرایی کنید و با خویشاوندان با نیکوکاری رفتار نمایی و حقوقی که بر گردن توست به صاحبان حق برسانی، آنگاه با همین خانه وسیع و آخرت نیز می‌توانی دست یابی. علاء از برادرش عاصم، شکایت کرد که زندگی را رها کرده و دست از دنیا شسته و به عبادت پرداخته است. برادرش را خواستم و به وی گفتم: 🔸ای دشمن جان خویش! این شیطان است که تو را سرگشته و سرگردان کرده است. آیا به همسر و فرزندان رحم نمی‌کنی؟ آیا چنین می‌پنداری که خداوند نعمت‌های پاکیزه‌اش را حلال کرده است، اما دوست ندارد تو از آن‌ها استفاده کنی؟ تو در برابر خدا کوچک‌تر از آنی که اینگونه با تو رفتار کند. 🔹عاصم پاسخ داد: ای امیرالمومنین، پس چرا تو خود با این لباس خشن و آن غذای ناگوار به سر می‌بری؟ 🔸به وی توضیح دادم: وای بر تو! من مانند تو نیستم. خداوند بر پیشوایان حق و عادل واجب فرموده است که خود را با مردم ضعیف و ناتوان همسان کنند تا فقر و نداری، نیازمندان تنگ است را به هیجان نیاورد و به طغیان نکشاند. آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist