🌗 #شب_قدر
-- قسمت دوم (پایانی)
فرمانده محور با یقینی كامل سخن از امدادهای غیبی ميگفت و طلبهی همراه او شیرینترین لحظات جوانی خود را در جبهه یافته بود، و آن پیرمرد مشهدی پیام ميداد: «به خانوادهام سلام ميرسانم و ميگویم اگر من شهید شدم اسلحهام را زمین نگذارید.» دیگر چه كسی ميتواند این مؤمنین را از راه حقی كه در پیش گرفتهاند باز دارد؟
رضا لحظه به لحظه به میقات و میعاد خویش نزدیك و نزدیكتر ميشد، همان میقات و میعادی كه در پیمان ازلياش با خدا وجود داشت. بچههای جهاد كار خود را تمام كرده بودند و دستگاهها را به یك محور دیگر منتقل ميكردند و ما هرگز نميدانستیم كه چه در انتظار ماست. شاید رضا ميدانست كه آنهمه برای رسیدن به جزیرهی بوارین اشتیاق داشت. او به دنیا آمده بود تا بیست و سه سال عمر خویش را برای رسیدن به این وعدهگاه ذخیره كند.
در حاشیهی غربی نخلستانهای جزیرهی بوارین، نقطهای هست كه در آنجا رضا با سیدالشهدا (ع) وعدهی ملاقات دارد. آنجا كربلای اوست. از همان نقطه است كه رضا همهی آن هزار و سیصد و پنجاه سال را به طرفهی العینی طی ميكند و در عاشورای سال ٦١ هجری قمری در صحرای كربلا حضور ميیابد و در ركاب ابا عبدا الحسین شهید ميشود. همهی شهدا اینچنیناند.
اسفند ١٣٦٣، عملیات بدر
رضا صدابردار بود و در همهی عملیاتها حضور داشت، هرچند اگر ميخواست به جبهه نرود جواز شرعياش را در اختیار داشت، آنگونه كه حتی گناهی هم متوجه او نگردد. از كودكی مینیسك یكی از پاهایش پاره شده بود و پزشكها او را از رفتن به جبهه منع ميكردند. عقل او را منع ميكرد، اما عشق او را باز ميكشید. بیماری پاهایش كه ميتوانست بهانه باشد، قفس شده بود؛ قفسی كه او را از پرواز باز ميداشت. اما رضا تاب نیاورد، قفس را هم برداشت و با خود برد.
وقتی به یاد ميآورم در عملیات بدر، لحظاتی را كه در برابر تیر مستقیم دشمن، رضا و مصطفی و اكبر چگونه با خیزهای بلند به نوبت ميدویدند و به یكباره خود را به زمین ميانداختند و صبر ميكردند تا دیگری برسد و اینگونه از تیررس دشمن دور ميشدند، در ميیابم كه چگونه رضا لیاقت دیدار یافته است و ما نیافتهایم. پای او بال شكستهای بود كه ميخواست او را از پرواز باز دارد، اما دل شكستهی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت.
مادرش خیلی خوب او را ميشناخت و ميگفت:
«ميدونید كه رضا مریض هم بود. با اون ناراحتی پا كه داشت وقتی ميرفتیم دكتر، ميگفت: این اصلاً براش رفتن به جبهه، رفتن تو سنگر و جای نمدار مناسب نیست. این پاهاش نباید جمع بشه، زیاد نباید حركت كنه، زیاد نباید بدوه، راه بره. ولی عشق به وطن، عشق به امام كه او واقعاً عشق ميورزید به امام و تمام وجودش پر بود از عشق به امام _ این مطلب رو قبول نميكرد و در اكثر عملیاتها در جبهه حضور داشت. در یكی از عملیاتها نرفته بود، آن هم به خاطر این بود كه دكتر دستور داده بود در بیمارستان بستری باشه تا نوبت عمل بهش برسه. وقتی كه من باهاش برخورد كردم، بهوضوح اَشكاشرو دیدم.»
دل شكستهی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت. آخرین تصویری كه از رضا در خاطرهی ناقص دوربین باقی مانده است همین تصویری است كه او را در برابر مدخل جزیرهی بوارین و پمپهایی كه آب رودخانه را به داخل مواضع ما ميفرستادند نشان ميدهد.
رضا صدابردار بود و چون شهید شد تصویرها همچون پیكری بيروح یكباره سكوت كردند. اما نه، اینجا جای سكوت نیست. پیام رضا پیام مقاومت است. او شهید شد تا به ما بیاموزد كه در برابر ظلم به هیچ قیمتی نباید سكوت كرد و این راهی است كه اگر همهی ما هم شهیدِ آن شویم ميارزد؛ بگذریم از آنكه خداوند نیز جز خوبان را برای لقای خویش بر نميگزیند.
رضا اكنون بر زمان و مكان احاطه دارد و شاهد است كه چگونه صدها هزار رضای دیگر، در كربلای ما و در كربلاهای دیگر برای خدا قیام كردهاند. در حاشیهی غربی نخلستانهای جزیرهی بوارین، دهها رضای دیگر راه او را ادامه ميدادند.
بار دیگر، سخنان آن خواهر شهید در روز اعزام چهارمین كاروان از سپاهیان محمد در خاطرم زنده شد كه ميگفت:
«این جانمازا رو مادرا و خواهرای شهدا جمع شدند و برای شما دوختند. جانماز از ما، تربت هم از شما، برید ان شاءالله با فتح و پیروزی برگردید.»
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
* شهید رضا مرادی نسب ، صدابردار گروه تلویزیونی #روایت_فنح و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد🕊🕊🕊
🆔 @Defa_Moqaddas
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | اگر #شب_قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین ميگردد، همهی شبهای جبهه شب قدر است و از همینجاست كه تاریخ آیندهی كرهی زمین تقدیر ميشود.
🌗 شبهایی كه ملائكهی خدا نازل ميگردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج ميبرند. شاید آن شب، شب قدر رضا* نیز باشد؛ همان شبی كه شهادت او تقدیر ميگردد. خدا ميداند.
🌿 راوی: شهید سید مرتضی آوینی🌷
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
* شهید رضا مرادی نسب ، صدابردار گروه تلویزیونی #روایت_فنح و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد💕
🆔 @Defa_Moqaddas