eitaa logo
دفاع مقدس
396 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🎥 فیلم | سرلشکر محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس: 🌷شهید محمدعلی شاهمرادی(مسئ
💠 موتورسیکلتی میان انبوه دشمن 🔹 در زمستان سال ۱۳۶۱ در منطقه جنوب انجام گرفت. شهید تا آخرین لحظه عبور سفارش بسیجی‌ها را به فرماندهان کرد . از آن پس نیز با بی‌سیم سفارش می‌کرد . صبح ساعت ۶ گروهی از نیروها به محاصره دشمن افتادند و هدایت با بی‌سیم و پیک کارگر نیفتاد. 🔸 همه قطع امید کرده روحیه‌ها تنزل کرده بود، ناگهان نیروهای محاصره‌شده دیدند یک موتورسیکلت‌سوار از میان انبوه نیروهای دشمن به سرعت به سمت آنان می‌آید. وقتی موتور رسید دیدند شاهمرادی است. ▪️ بسیجی‌ها با دیدن این فرمانده شجاع و دلسوز که شخصاً به یاری آنان آمده بود ناگهان به وجد آمدند و روحیه‌شان چند برابر شد. با کمک او با یک یورش، حلقه محاصره شکسته شد و رزمندگان نجات یافتند. وقتی به عقب می‌آمدند خود شاهمرادی یکی یکی نیروها را از مَعبر میدان مین رد می‌کرد تا خدای نکرده آسیبی نبینند. 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 موتورسیکلتی میان انبوه دشمن 🔹 در زمستان سال ۱۳۶۱ در منطقه جنوب انجام گرفت. شهید تا آخرین لحظه عبور سفارش بسیجی‌ها را به فرماندهان کرد . از آن پس نیز با بی‌سیم سفارش می‌کرد . صبح ساعت ۶ گروهی از نیروها به محاصره دشمن افتادند و هدایت با بی‌سیم و پیک کارگر نیفتاد. 🔸 همه قطع امید کرده روحیه‌ها تنزل کرده بود، ناگهان نیروهای محاصره‌شده دیدند یک موتورسیکلت‌سوار از میان انبوه نیروهای دشمن به سرعت به سمت آنان می‌آید. وقتی موتور رسید دیدند شاهمرادی است. ▪️ بسیجی‌ها با دیدن این فرمانده شجاع و دلسوز که شخصاً به یاری آنان آمده بود ناگهان به وجد آمدند و روحیه‌شان چند برابر شد. با کمک او با یک یورش، حلقه محاصره شکسته شد و رزمندگان نجات یافتند. وقتی به عقب می‌آمدند خود شاهمرادی یکی یکی نیروها را از مَعبر میدان مین رد می‌کرد تا خدای نکرده آسیبی نبینند. 🆔 @Defa_Moqaddas
😊 | 😂 خر روشن شد😂 🌸 سال ۱۳۵۹ دسته‌ای از سپاه زرین شهر اصفهان به فرماندهی شهید محمدعلی در گروه ضربت سنندج خدمت می‌کردیم. 🍀 روزی برای انجام مأموریت با یک ماشین سیمرغ عازم اطراف سنندج بودیم، حین عبور از رودخانه، آب به سر شمع‌های ماشین نفوذ کرد و موجب خاموش شدن ماشین شد. 🌼 شاهمرادی به بی‌سیم‌چی که تازه کار بود گفت به فرمانده اطلاع بده که یواش‌تر بروند تا ما برسیم اما با رمز بگو! 🌿 بی‌سیم‌چی گفت: نم‌یدانم چه بگویم!! شهید شاهمرادی بی‌سیم را گرفت و گفت: حسین حسین شاهمراد.... آب تو گوش خر رفته کمی یواش تر...😐 کمی بعد ماشین روشن شد و شاهمراد به بی‌سیم‌چی گفت حالا تو اطلاع بده! 🌾 بی‌سیم‌چی تماس گرفت و گفت الو الو..... خر روشن شد...... 😂😂😂 🆔 @Defa_Moqaddas