❣جمله تاریخی و جاودانه شهید رمضان
که روی سنگ مزارش هم نوشتهاند :
« ما امامت و ولایت فقیه
را این طور شناختهایم
که اگر گفت نفس نکشید
دهانمان را میبندیم
و نفس نمیکشیم »
#شهیدمجیدرمضان🌷
هدیه به ارواح طیبه همه شهدا فاتحه وصلوات
#از_شهدا_بیاموزیم ❣
#مدیون_شهدا_هستیم
#گردان_کمیل_هنوز_هم_زنده_ست
@defae_moghadas2
❣
✳️ بـــرش اول:
دوران سربازی شده بود راننده قریب؛ پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی.همراه او میرفت سرکشی باغهای غلامرضا پهلوی.
🔸 توی باغ، لب به چیزی نمیزد؛ آنقدر که بالاخره یک روز صدای غریب درآمده بود که: «همه به من التماس میکنند اجازه بدم از میوههای باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوههایی که خودم برات کنار میذارم رو هم برنمیداری ببری؟!»
✳️ بـــرش دوم:
با قریب رفته بود کاخ شاپور غلامرضا؛ موقع ناهار رسیده بودند. قریب او را برده بود آشپزخانه و سفارش کرده بود که هر غذایی میخواهد بهش بدهند. آن روز مهمانی بود و آشپزخانه پر از غذا و دسرهای مختلف.
🔹 بعدها برای مادرش تعریف کرده بود که: «غذای آن روز از گلوم پایین نرفت. رفتم تو کوچه پس کوچهها، نانوایی پیدا کردم. یه نون خریدم و کمی پنیر و انگور؛ نشستم کنار جوی آب و جای شما خالی ناهارم رو با لذت خوردم».
✓ ذاکــر اهـل بیت علیـهم السـلام
معـلم، شاعـر و سـراینده شعــر زیبـای :
«قــربون کبــوتـرای حــرمت امـام رضــا ع»
#شهید_غلامعلی_رجبی
📚 مجـموعه یادگــاران /جلد ۲۴
کتاب غلامعلی جندقی (رجبی)
نشـر روایت فـتح
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهیدانه
@defae_moghadas2
❣
❣ بعد از شهادت مظلومانه اش، خبردار شدیم بچه های واحد تعاون، موقع جمع آوری وسایل شخصی بجا مانده از او در چادر فرماندهی، دفترچه کوچکی با جلد آبی رنگ داخل ساک برزنتی اش پیدا کردهاند.
📘 حسین در صفحات این دفترچه، ضمن نوشتن رخدادهای روزمره و نکات مربوط به شرح وظایف اش در گردان سلمان، برای هر روز صفحه ای را به ظرایف رفتاری خودش اختصاص داده بود؛ این که مثلاً «امروز در جمعی نشستم و به مدت نیم ساعت وقت من به بطالت و یا گوش دادن به حرف هایی گذشت که هیچ بار اخلاقی و معرفتی نداشت.»
👈 بعد هم بابت این قضیه، خودش را سرزنش کرده و به درگاه خدا استغفار میکرد.
راوی: شهید حاج حسین همدانی
📚 پهلوان گودِ گرمدشت / گلعلی بابایی
زندگینامه #شهید_حسین_قجه ای
فرمانده گردان سلمان فارسی
لشگر حضرت رسول (ص)
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهیدانه
@defae_moghadas2
❣
❣چند سـال پس از انقـلاب،
مرتضی سیگارش را ترک کرد.
🔹 دلیلی که بیان میکرد این بود که: «امـام زمــان (عجل الله فرجه) در همه حـال ناظـر بر اعمـال و رفتـار ما هستند.
در اینصورت چطوری می توانم در حـضور ایشـان سیگار بکشم؟»
🔸 اینگونه بود که هرگز لب به سیگار نزد .
📚 کتـاب آوینی/ نشر یازهــرا (س)
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهیدانه
@defae_moghadas2
❣
✳️ از همان بچه گی علاقه به گمنــامی داشت. نمی خواست توی چشم باشد و تعریف و تمجید شود.
🔹 یک بار رفته بودیم پارک؛ خیلی اصرار کردم که از خاطرات سوریه بگوید. آخر سر دید عصبانی شدم، شروع کرد به خاطره گفتن. آن هم نه از خودش، فقط از شهدای دیگر .
🌹 این عشق به گمنــامی؛
در وصیتنامه اش هم مشهود بود:
«…دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید، پیکر بی جان مرا غریبانه تحویل گیرید و غریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه (س) قطعه ۳۱ به خاک بسپارید و روی سنگ قبرم چیزی ننویسید و اگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید “ تنــها پـرکــاهی تقـدیـم به پیشــگاه حــق تعــالی “ حتما چنین کاری بکنید. چون من از روی پُر نور و با جمال شهدای گمنام خجالت می کشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود؛ ولی آن نوگلان پـرپـر روی دشتها و کوهها، بی غسل و کفن بمانند یا زیر تانکها له گردند… ».
🌷 ما هم فقط یک عکس بالای مزارش گذاشتیم.
راوی: همسر شهید
📚 سند گمنـامی / زندگی و خاطرات
#شهید_احمد_مکیان
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهیدانه
❤️🍃
❣ جشن عروسےشان مصادف با عید غدیر خم بود ...
براےاینکه گناهی ناخواسته صورت نگیره
با پیشنهاد داماد ، تصمیم گرفته بودند
که سه روز،روزه بگیرند
که مقام معظم رهبری درباره تصمیم شون می فرماید :به نظر من این را باید ثبت گردد
🔰📚 که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی شان خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد. به خدا متوسل میشوند. سه روز روزه میگیرند.
♥️🌸____مبارکا باشه ____🌸♥️
شهید حمید سیاهکلی مرادی
#از_شهدا_بیاموزیم
@defae_moghadas2
❣