eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
870 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
همت حاج قاسم دوستش می‌گفت: حضرت آقا که فرمودند ، فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت... محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی رو در بیاره، شور می‌گرفت تو هیئت، می‌گفت برا امام حسین کم نذارین،. که فرمودند ؛ محمد حسین دیگه این کار رو ... روز که بچه‌ها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت. کی گفته ما حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل هستیم عاقلانه حسینیم... به قول خودش نمی‌ذاشت حرف آقا بشه. بلافاصله اطاعت می‌کرد. توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود. رو کار حساس بود پای کار بود، رو در نظر می‌گرفت و می‌ریخت و اعضا براش اولویت داشت ✍ پ.ن: سردار سلیمانی: عمار (شهید محمد خانی) برای من مثل بود https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣❣❣ این روزها کنار ضریح تو یا حسین(ع) با معرفت کسی است که یاد حسن(ع) کند جایی که شهریار دو عالم کفن نداشت بی معرفت کسی است که فکر کفن کند https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩یا حضرت عشق ... نذر کردم بدهم سر به هوای حرمت فتقبل سر من از سر لطف و کرمت https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
برگی از خاطرات مادر میگفت شبی محمدرضا رو دیدم که رختخوابش رو جمع کرده و روی زمین خوابیده ، علتش رو که پرسیدم ، گفت : بچه ها تو جبهه روی خاک میخوابن من نمیتونم روی تشک بخوابم. بارها محمدرضا را در نیمه شب مشغول مناجات با خدا و نماز شب دیده بودیم در نوجوانی به اوج تحول رسیده بود و نور شهادت در سیمای زیبایش دیده میشد،تا جایی که گاهی مادر او را در هاله ای از نور دیده بود و وقتی با خود محمدرضا درمیان گذاشته بود ،جواب گرفته بود که مادرم چیزی نیست و توجه نکن . فقط ۱۵ سالش بود که در عملیات خیبر گلوله ای به پهلوی محمدرضا اصابت می کند ، آیه ی "و مارمیت اذ رمیت و لکن الله رمی "،بر لبش جاری میشود ملائک بال میگشایند و محمدرضا همراهشان به عرش الهی پروازی جاودانه می کند. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ بگذارید بند بندم از هم بگسلد، هستیم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود، باز هم صبر می‌کنم و خدای بزرگ خود را عاشقانه می‌پرستم. آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم. به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنیا تسلط یابد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩یا حضرت عشق... نشسته ام بنویسم مرا حرم ببرید که غیر کرببلا من مگر کجا دارم؟ انا مجنون الحسین https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
برگی از خاطرات 🕊 برادر شهید تعریف میکرد که بعد از شهادت شهید زرگر مرادی در شبیخون سید یوسف به همراه شهید به بهشت آباد اهواز رفتیم همانطور که در حال حرکت ما بین قبور بودیم شهید دهبان به من اشاره کرد اگر شهید شدم من را درون این قبر دفن کنید  بهش گفتم علی جان تو باید داماد بشوی اما ایشان اشاره به قبر کرد که یادت نرود یک ماه نشد که علیرضا به شهادت رسید داشتیم پیکرشو برای تدفین به گلزار شهدا میبردیم.وصیت ایشان را فراموش کرده بودم.از کنار آن قبر رد شده بودیم که دیدم یکنفر چند بار به کتفم زد که مگر قرار نبود من را در این قبر دفن کنید بلا فاصله به تشییع کنندگان گفتم که برگردید این شهید را باید در این مکان دفن کنید. شهید دهبان در شعر معروف معلمیان و نوحه ی «ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود» نامش برده شده است. علیرضا ، آبان سال ۵۹ ، زمانی که فقط ۲۳سال داشت ، در سوسنگرد به شهادت رسید و در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت . https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
16.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چہ می فھمیم شھادت چیست مردم؟ شھید و همنشینش ڪیست مردم؟ تمام جست و جومان حاصلش بود: شهادت اتفاقی نیست مردم..! کشف پیکر ۶ شهید در ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام شهریور ۱۴۰۰ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩یا حضرت عشق... روز محشر بهشت خواهند رفت گریه کن ها به اتفاق حسین أنا مَجنوُنُ الْحُســــیــــن https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
خاطرات شهدا❣ یک بار که از جبهه به خانه آمد و من بازوی او را بوسیدم و به او گفتم پیام امام را شنیدی که فرمودند: ” من دست و بازوی رزمندگان را می بوسم. ” ولی او گفت: ” این پیام شامل من نمی شود و شامل کسانی می شود که لیاقت شهادت داشته باشند. ” بعد گریه کرد و به اتاق خودش رفت. همیشه به من می گفت: ” ما یک روز به دنیا می آییم و یک روز هم می رویم. ولی این مهم است که خودت جانت را را در راه اسلام و انقلاب بدهی ؛ نه این که مرگ در رختخواب را بپذیری. “ نقل از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
سیره شهدا❣ همراه سردار رفتہ بوديم اصفـ‌هان، مأموريت. موقع برگشتن، بردمان تخت فولاد. به گلزار شـ‌هدا ڪہ رسيديم، گفت: بچہ‌ها، دوست دارين، درے از درهاے بـ‌هشت رو بہ شما نشون بدم؟ گفتيم: چے از اين بـ‌هتر، سردار! ڪفش‌هاش را درآورد، وارد گلزار شد. يڪ راست بردمان سر مزار شـ‌هيد حسين خرازے. با يقين گفت: از اين قبر مطـ‌هر، درے بہ بـ‌هشت باز مےشه. نشستيم... موقع فاتحہ خواندن، حال و هواے سردار، تماشائے بود. توے آن لحظہ‌ها، هيچ ڪدام از ما نمےدانستيم ڪہ اين حال و هوا، حال و هواے پرواز است؛ به ده‌روز نڪشيد ڪہ خبر آسمانے شدن خودش را هم شنيديم... وصيت ڪرده بود ڪہ حتماً ڪنار "شـ‌هيد خرازے" دفنش ڪنند. دفنش هم ڪردند. تازه آن روز فهميديم ڪہ بنا بوده از اين‌جا، در ديگرے هم به بهشت باز بشود! https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️ ای جوانان مبادا درغفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد مبادا در رختخواب بمیرید که امام حسین (ع) درمیدان نبرد شهید شد و مبادا درحالت بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1