eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.1هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان رزمنده کانال هم حتما روی این ادعا تاییدیه صادر خواهند کرد بدون شک. مطلبی که به اشتراک می ذاریم در همین رابطه ست که شاعر ولایی برادر عزیز جناب سنایی دستی به قلم بردن و در وصف ایشون نکات قابل توجهی نوشتن که با هم می خونیم..... همراه باشید 👇
@defae_moghadas
🍂 🔻 آهنگـــــران اعجاز دفاع مقــــدس همه ی مردم ایران این نام زیبا را می شناسند ، (حاج صادق آهنگران) و همه او را می ستایند و به او صمیمانه عشق می ورزند . این که نسل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس علاقمند او هستند عجیب نیست اما عجیب این است که حتی متولدین سال های بعد از جنگ عاشق این مرد آسمانی هستند و جالب اینجاست که آنها نیز او را به نام حماسه خوان دفاع مقدس احترام می نمایند ، در حالی که آن روزگار را ندیده و درک نکرده اند . تصور بفرمایید در روزگار فعلی جنگی میان کشور ما و آل سعود در بگیرد و در جنگ آینده حاج محمود کریمی یا حاج میثم مطیعی به عنوان حماسه خوان شاخص دوران جنگ گل نمایند . خب بی تردید تمام ایرانی ها می دانند این ها مداحان شاخص کشورند ، از سابقه ای حرفه ای و درخشان نیز برخوردارند و همچنین علاقمندان فراوانی دارند ، پس سرآمد شدن آنها در جنگ آینده هیچ استبعادی ندارد و معجزه یا فعل خارق العاده ای صورت نمی گیرد . اما....... ⏬⏬
@defae_moghadas
🍂 اما در روزگار درخشان دفاع مقدس از سال پنجاه و نه تا شصت و هفت خورشیدی کسی گل کرد که در کار مداحی و حماسه خوانی از سابقه و پشتوانه‌ای برخوردار نبود و نهایت فعالیت او در زمینه مداحی تنها نوحه خوانی در یک هیئت کوچک زنجیرزنی بود . حالا تصور بفرمایید در روزگاری که مداحان قَدَر ، مشهور و بزرگی با سوابق طلایی و ارزشمند در عرصه بودند (که از ذکر نام آنها معذورم) به ناگاه یک بسیجی ساده و بی آلایش به نام (صادق آهنگران) از حاشیه های کشور و بدون برخورداری از امتیاز مرکز نشینی پیدا شد و هشت سالِ تمام عرصه را یک تنه قبضه کرد و حتی چند سال بعد از جنگ تحمیلی هم یک‌تنه میدان دار عرصه ی مداحی در کشور بود . ⏬⏬
🍂 صادق آهنگران تا یکی دو‌ سال اول جنگ تحمیلی به روضه خوانی هم مسلط نبود و حتی روضه های مشهور را نیز از روی نوشته و کاغذ قرائت می کرد . دعاهای مشهور را هم با کلی غلط و اشتباه قرائت می کرد اما اراده خدا و سیدالشهدا یک شبه او را به جایی رساند که شب های جمعه هزاران نفر از ساعت ها قبل از شروع دعای کمیل در حسینیه ها یا مساجد در انتظار شنیدن صدای او می نشستند و برای دیدنش از یکدیگر سبقت می گرفتند . من خودم از جمله کسانی بودم که حدود سه ساعت زودتر از آغاز مجلس صف اول می نشستم که صادق آهنگران را از کوتاه ترین فاصله ممکن ببینم و اگر بشود و محافظ ها بگذارند دستی به لباس او بکشم و این ها همه یعنی ؛ (وَ تُعِزُّ مـــَن تَشاء). ⏬⏬
@defae_moghadas
🍂 خلاصه کار این مداح گمنام تازه کار با اراده ی خدا به جایی رسید که بازار نوار فروشان آن روزگار رونق گرفت و صدایش شد دلیل ارتزاق فروشندگان کاست . این واقعا اعجاز است که در روزگاری که مداحان مشهورِ بزرگی نفس می کشیدند کار یک مداح مبتدی و گمنام به جایی بکشد که نود درصد بازار نوار را به خود اختصاص بدهد و ده در صد بگذارد برای چندین مداح معروف آن هم با فروشی ناچیز و غیر قابل مقایسه با آن نود در صد . طولی نکشید که صدام برای کسی که آهنگران را بکشد یا به اسارت درآورد جایزه تعیین کرد و مفسران سیاسی و نظامی در رسانه های بیگانه در صدد بررسی و تحلیل صدای او برآمدند تا آنجا که گفتند؛ (صدای صادق آهنگران از هر بسیجی یک تانکِ چیفتن می سازد.) روزهای اعزام نیرو که صدای خودش یا نوارش از طریق بلندگوها پخش می شد ، حتی کسانی که برای بدرقه آمده بودند دلشان می خواست سوار اتوبوس ها بشوند و به خط مقدم بروند . کسانی که از نزدیک این مرد بزرگ را می شناسند می دانند او بسیار اهل تواضع است و همین مسئله موجب شده اهل بیت دست او را بگیرند . آهنگران نیز افتاده بود و لذا دستش را گرفتند و بلندش کردند . ⏬⏬
🍂 خبرگان مداحی می دانند ابتدای کار هر مداح الزاما با تقلید از زُعَمای مداحی آغاز می گردد تا به مرور راه را پیدا نموده و سبک خاص خودش را پیدا نماید اما صادق آهنگران این مداح تازه کارِ گمنام میان مداحان پر آوازه بدون این که دوران ابتدایی و تقلید را سپری نماید قد علم کرد . آهنگران نه تنها مقلد مداحان مشهور عصر خویشتن‌ نشد بلکه به یکباره با سبکی حماسی و منحصر به فرد آمد و مرجع تقلید نود در صد مداحان کشور شد و گزافه نگفتم اگر بگویم اکثر مداحان شاخص امروزی روزگاری مقلد حاج صادق آهنگران بودند تا حالا که سبک‌ خاصی پیدا کردند . اما سبک‌ خواندن این یادگار سال‌های حماسه یک سبک انحصاری و منحصر به فرد است و فقط از گلوی خودش خریدار دارد و لا غیر . خیلی ها با تقلید از ذاکران مشهور به شهرت رسیدند و هنوز هم مقلدند اما هیچکس با سبک حاج صادق به جایی نرسید و مشهور نشد و لذا همین نکته می تواند وجه تمایزی بین سبک‌ ایشان و سایر سبک های مداحی باشد . ⏬⏬
@defae_moghadas
🍂 او سبکی جنوبی دارد و هرجا هم برود با سبک منحصر به فردش ابتدا پرچم سبز محمد و آل محمد علیهم السلام و سپس پرچم زادگاه خویش را بالا می برد ، در حالی که امروزه هر مداحی اهل هر جای کشور که باشد تهرانی می خواند ، چون مقلد سبک های تهرانی ست . از بحث های تخصصی که بگذریم حاج صادق آهنگران اسوه ی فروتنی و معلم اخلاق است و به عقیده ی من ایشان مجسمه ای زنده ست که مصالحش عبارتند از ؛ اخلاق اسلامی ، عشق اهل بیت ، تواضع ، ادب ، ولایت مداری و مردم داری . ⏬⏬
@defae_moghadas
🍂 خداوند حاج صادق آهنگران را در پناه خودش محافظت فرماید تا ان شاءالله در جنگ هایی که با فرماندهی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق می افتد بخواند؛ ای لشکـــر صاحــب زمــــان آماده بــــاش، آمـــاده بــــاش و السلام علیکم و رحمة الله ابراهیم سنائی - اهواز @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج صادق آهنگران در محفل رزمندگان - قبل از اعزام @defae_moghadas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#ای_شـ‌هـــید نام تو در شلمچہ با حضرت مادر گره خورده... اصلاً تا مےگویند شـ‌هادت در شلمچہ، منتظریم بشنویم: پـ‌هلو.. ســیـنہ... سوختن... گمــــنامـے.... @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 خاطرات اسرای عراقی ❣روز پنجم محاصره بود که دو تانک به طرف ما حمله کردند . بلافاصله گروهی برای مقابله آماده شدند و در یک درگیری که تقریبا یک ساعت طول کشید ، نفرات ما توانستند آن دو تانک را متوقف کنند . در این حمله 6یا 7نفر از نیروهای شما زخمی شده و در همان نقطه ماندند . فرمانده ما دستور داد که برای آوردن آن زخمی ها به نقطه درگیری برویم . چون احتمال می داد که بتواند اطلاعات مفیدی از زخمی های شما به دست بیاورد . شاید بتواند ما را از این محاصره کشنده نجات دهد. این اتفاق در منطقه " کله قندی " روی داد. ما ده روز تمام در این منطقه حساس در محاصره بودیم که روز دهم با حمله قوی نیروهای شما ما نتوانستیم مقاومت کنیم و به اسارت در آمدیم . این ده روز واقعا از سخت ترین روز های زندگیم بود . آنچه در این ده روز برایم عجیب بود ، اطلاعات نیروهای شما از وضعیت ما بود . در این منطقه نیروهای شما فوق العاده به خطوط ما نزدیک شده بودند ، طوری که حرف های ما را می شنیدند . می خواهم بگویم که این هم تعجب نداشت ، عجیب تر آن بود که نیروهای شما با صدای بلند به ما می گفتند :"به فلانی که می خواهد برود مرخصی بگویید که سلام ما را به کربلا برساند " و ما انگشت به دهان می ماندیم که بااین وضعیت چه باید کرد . همانطور که می دانید حساسیت نظامی " کله قندی " باعث شده بود که هم نیروهای شما و هم نیروهای ما برای درهم شکستن مقاومت یک دیگر پافشاری کنند حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
#هو_الشهید از زخـم ، شنـاسنامه دارند هنوز درمسجد خون اقامه دارند هنوز آنان همه از تبــار بـاران بودند رفتنـد ولی ادامـه دارنـد هنوز #هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد #شهدا_رهبرم_را_دعا_کن @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 من با تو هستم 9⃣ خاطرات همسر سردار شهید سید جمشید صفویان احساس می کنم بچه های خودم هستند؟ چند روز بعد پیشنهاد داد که برای ماه عسل برویم مشهد. گفت: «سر راه هم بریم تهران، دکتر دستم رو معاینه کنه.» به یکی از دوستانش که تیر به شکمش خورده بود و تهران بستری بود سپرد که برایش نوبت دکتر بگیرد. آبان ۶۲ بود که رفتیم تهران. ابتدا به ملاقات دوستش رفتیم بعد روانه ی درمانگاه شدیم تا دکتر دستش را معاینه کند. مدت زیادی منتظر ماندیم تا نوبتش شد. منشی دکتر اسمش را خواند و رفت داخل اما طولی نکشید که دوباره در مطب باز شد و سید جمشید در حالی که صورتش به طرف دکتر بود و می خندید بیرون آمد. پرسیدم: «چی شد؟ چرا این قدر زود اومدی؟!» گفت: «اصلا این متخصص ارتوپد نبود... نوبت دکتر رو اشتباه گرفته؛ به جای دکتر یزدانبخش برای دکتر یزدانی نوبت گرفته.» یک راست رفتیم پیش دوستش. تادیدش به او گفت: «این ترکش به جای شکمت باید می خورد توی سرت! مثلا برام نوبت گرفتی..) کلی باهم شوخی کردند و خندیدند و بعد هم کلا معاینه ی دستش را فراموش کرد و گفت: «بریم ملاقات بچه های مجروح» باهم رفتیم بیمارستان فیروزگر. دو نفر از نیروهای گردانشان یا به قول خودش بچه هایش در آن بیمارستان بستری بودند. پیش هر کدام از آنها که میرفتیم کلی باهم خوش و بش و شوخی می کردند. بچه ها با دیدن سید جمشید، عجیب خوشحال و سرحال می شدند. آنها خبر نداشتند که سید جمشید ازدواج کرده. مرا به آنها معرفی می کرد و می گفت: «ببینید چقدر برام عزیز بوده اید که برای عیادت شما خانمم رو همراهم آوردم.» بعد برای ملاقات دوستان دیگرش رفتیم بیمارستان نجمیه و بخش اول ماه عسلمان را با ملاقات بچه های رزمنده گذراندیم که البته بد هم نبود. بعد هم با قطار راهی مشهد شديم. همراه باشید با قسمت بعد 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 بوسه پیشانی خيلی آقا بود. تا می شنيد رزمنده ای شهيد شده ، می رفت و پیشانی اش را می بوسيد .تااينکه خبر دادن توی يک عمليات به شهادت رسيده . ❣به اتفاق چند تا از بچه ها رفتيم و به تلافی اون بوسه هايی 👌 که بر پیشانی شهدا زده بود ، پيشانيش رو بوسه باران کنيم.  رسيديم بالای سرش. پارچه رو کنار زديم. اما ديديم سر نداره...!!😔 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
🔴 شب شما بخیر دو سه روز پیش بود که صدای گوشیم بلند شد و اسم دوستی بر صفحه ظاهر شد. از مسئولین حوزه هنری خوزستان بود که بعد از سلام و احوال پرسی مژده ای داد. مژده ای که سالها انتظارش را می کشیدم تا نوبت به ما هم برسد و توفیق زیارتش نصیب گردد. دیدار با آقا و اماممون سید علی. همان که چهره زیبایش آرامش بخش قلوب است و اطمینان خاطر سهمیه محدود بود و انگشت شمار و در این سهمیه قلیل دو نفر از دوستان پا به رکاب قلم را هم همراه کردم. حاج عیسی نویسنده بیش از سی کتاب و حاج عباس عزیز که او هم از بزرگان استان در این وادی هستند که وجودشان برکتی است برای نشر معارف شهدا. مقدمات سفر و گرفتن بلیط و دیگر کارها انجام شد و بلطف الهی فردا راهی این دیدار شوق انگیز خواهیم بود. تلاش دارم راوی لحظه لحظه این دیدار که با محققین و راویان دفاع مقدس در دیدار سالانه "شب خاطره" برگزار می شود، باشم... قبل از هر چیز شاکر درگاه الهی هستم بخاطر این توفیق و پذیرش بنده سراپاتقصیر. 1⃣ 🌺