eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
10.5هزار ویدیو
854 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دوران ⏳دی ماه سال 1365 🌷 عملیات کربلای چهار 🌴 محل استقرار رزمندگان گردان جعفرطیار در آبادان
.... 🌷برای شروع عملیات کربلای چهار منتقل شدیم آبادان. به عنوان غواص خط شکن زدیم به دل دشمن، وقتی وارد معبر دشمن شدیم، سعید محمدی اصل رو دیدم! 🌷باورم نمی شد، هر دو پایش قطع شده بود، پیکرش هم افتاده بود یه گوشه از معبر، دهانش رو نگاه کردم دیدم پر از خاکه، یه لحظه بغض گلویم رو گرفت. 🌷وقتی برگشتیم، علت کارش رو از بچه ها پرسیدم. گفتند: وقتی ترکش خورد به پای سعید، دهان خودش رو پر از خاک کرد. می خواست از شدت درد صدای ناله اش بلند نشه تا عملیات لو نره! خودش رو فدا کرد تا بچه ها قتل عام نشن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بمباران شیمیایی شهر آبادان در حین عملیات کربلای چهار 🌴 کانال
🔥 بمباران پالایشگاه آبادان توسط صدام - دوران جنگ تحمیلی
33.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙روایتگری فوق العاده زیبای حاج حسین یکتا از عملیات کربلای ۴ در کنار نهر خَِّین ▫️این خاطره گویی‌ را مقایسه کنیم با خاطرگویی‌ خودمان در جمع های خانوادگی و دوستانه!!! ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ | وداع زیبا و ملکوتی رزمندگان لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) 🌴 قبل از آغاز عملیات کربلایی ۴ 🌷سوم و چهارم دیماه ۶۵ -- سالروز عملیات کربلایی ۴ دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
37.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای مقتل یاران ما، ای نهر خیّن ای قصه گوی کربلای چهار بیّن با ما بگو از راز آن شبهای خونین با ما بگو از نغمه ی لبهای خونین 🌴 السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙روایتی دردناک از نحوه شهادت غواص خط‌شکن عملیات کربلای ۴ 🌷 ⚪️ عراقی‌ها پیکر این شهید را روی سیم خاردار انداختند تا به صلیب سرخ بگویند در حال فرار بوده است...!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوم و چهارم دی ماه سالروز عملیات تاریخی کربلای ۴ گرامی باد. لحظات اولیه شروع عملیات کربلای ۴ در منطقه نَهر خَیِّن و خداحافظی و شادمانی غواصانی که ۳۰ سال بعد با دست بسته به وطن آمدند! 🔸تا ساعاتی دیگر غواصان غریب و دریا دل سپاه اسلام با رمز «یا محمد رسول الله» به دل رودخانه‌ وحشی اروند می زنند و با سختی فراوان و پیکرهای خون آلود و با ذکر یا حسین خود را به جزایر ام الرصاص، ابوالخصیب، بوارین، بلجانیه، ابوفلوس و ام الطویله می رسانند. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ۴ دی سالروز شهادت بیسیمچی و غواص شهید حسن فاتحی ملقب به حسن سرطلا در عملیات کربلای ۴ گرامی باد. 🔸ماجرایی عجیب از لحظات آخر زندگی این شهید بزرگوار که تمثیلی از این صحبت شهید آوینی است که فرمود: «مرگ آگاهی کیفیت حضور مردان خدا را در دنیا بیان می دارد؛ تا آنجا که هرکه مقرب تر است مرگ آگاه تر است و بر این قیاس باید چنین گفت که حضور علی(ع) در عالم، عین مرگ آگاهی است. مرگ آگاهی یعنی که انسان همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را پیش رو دارد آگاه باشد و با این آگاهی زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد.
دفاع مقدس
🔷 ۴ دی سالروز شهادت بیسیمچی و غواص شهید حسن فاتحی ملقب به حسن سرطلا در عملیات کربلای ۴ گرامی باد. 🔸
💠 طلا عیارش را به تو‌ مدیون است.... حسن فاتحی (معروف به حسن آمریکایی) متولد ۲۰/ ۰۶/ ۱۳۴۸ است و از بچه های گردان غواصی حضرت یونس لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) اصفهان. این آخرین عکس شهیده و ۱۲ سال بعد از شهادت(۱۳۶۵/۱۰/۰۴) از روی پلاک هویت در منطقه "ام الرصاص"شهید شناسایی شد و به وطن بازگشت. شهید حسن فتاحی معروف به حسن امریکایی یا حسن سر طلا بیسیم چی گردان غواص لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان در منطقه نهر خین عملیات کربلای چهار به شهادت رسید. این اخرین عکس حسن هست ... سال ها می گذرد از رفتنش، ماندش در جزیره مجنون و رجعتش بعد از ۱۲ سال؛ آن هم با موهای طلایی. موهای طلایی که او را خاص کرده و بین بچه رزمنده ها به «حسن طلا» معروف شده بود
دفاع مقدس
💠 طلا عیارش را به تو‌ مدیون است.... حسن فاتحی (معروف به حسن آمریکایی) متولد ۲۰/ ۰۶/ ۱۳۴۸ است و از
🔷 خداحافظ مردم ایران، عملیات کربلای ۴ شروع شد و ما رفتیم اما اگر امروز هم میان شما بودیم می گفتیم که: 🔸قدر جمهوری اسلامی را بدانید چون این حکومت در حال حاضر ماحَصل جریان حق و تلاش همه انبیا و آزادی‌خواهان تمام تاریخ است. 🔸عملکرد ما را همه دیدند و وصیت‌نامه‌های ما نیز موجود است، پس خیلی برایمان دردناک است اگر فساد برخی انقلابی نماها و خائنین به خون ما را جزئی از دستاوردهای انقلابی بدانید که ما امشب پیکرهایمان را تقدیم آن می‌کنیم! 🔸سید علی خامنه‌ای را تنها نگذارید. او تنها بازمانده نسل ما و حنجره همه جریان حق در طول تاریخ است که خداوند آن را در عصر شما قرار داده است. 🔸در راه خدا ثابت قدم باشید و مشکلات و وسوسه های شیطان شما را ناامید نکند چون ظهور مولایمان حضرت مهدی (ع) نزدیک است و به زودی ما نیز به عصر شما رجعت می‌کنیم. 🔸ما تا آخرین قطره خون خودمان ایستادیم، شما هم باید بایستید و از راه ما محافظت کنید و خاطرات و منش ما را برای نسل جوان بازگو کنید. 🔸مسئولین باید مشکلات مردم را حل کنند والا در قیامت باید جوابگوی همه مردم کشور باشند و ما آنها را حلال نمی‌کنیم. 🔸در فضای مجازی و حقیقی حضور داشته باشید و اکاذیب دشمن را باور نکنید و قدرت تحلیل خود را بالا ببرید تا هلاک نشوید. 🔸فتنه‌هایی بزرگ و خرمشهرها در پیش است. خود را به سلاح ایمان مجهز کنید. هنوز هم رویایمان آزادی قدس و نابودی اسرائیل است. 🔸همانگونه که شهید آوینی فرمود: «هر کس می‌خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند، اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد.»
آه از آن قصه که غربت به نیستان دم زد یاد و خاطره بسیجی وارسته و مخلص و با صفا شهید سید جلال خوشی شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۵ عملیات خونین کربلای چهار عضوگردان میثم تمار، عضو گردان ابوذر، عضو واحد دیده بانی تیپ ذوالفقار ▫️لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
دفاع مقدس
آه از آن قصه که غربت به نیستان دم زد یاد و خاطره بسیجی وارسته و مخلص و با صفا شهید سید جلال خوشی
هر سال که به کریسمس نزدیک می‌شویم، یاد شهید سیدجلال خوشی می‌افتم! فردای روزِ زمینی شدن عیسی مسیح، جلال آسمانی شد! (توضیح اینکه، سال ۶۵ که جلال شهید شد، کریسمس در تاریخ چهارم دیماه بود، یعنی یک روز قبل از شهادت ایشون در روز جمعه پنجم دیماه ۱۳۶۵. ولی امسال یعنی سال ۹۹ که کبیسه است، شهادت سیدجلال و کریسمس، همزمان شده‌اند در روز ۵ دیماه.) ————————————— من و سيدجلال آشنایی من و جلال به تابستون ۶۲ و حضور در گردان میثم لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در اردوگاه قلاجه کرمانشاه برمی‌گرده. فرمانده گردان ما شهید کسائیان بود، با کاریزما و اقتدار در سطح یک فرمانده گردان آفندی و درعین حال، تواضع و فروتنی خاص خود. من و سیدجلال هر دو بسیجی و تو همین گردان بودیم که در عملیات والفجر ۴ در ارتفاعات کانی‌مانگا شرکت کردیم. من یکی از بی‌سیم‌چی‌های گردان بودم و جلال هم در یکی از گروهان‌ها، نیروی رزمی بود. من و جلال، سال ۶۳ در گردان ابوذر لشگر ۲۷ در اردوگاه بستان، با هم بودیم. جلال تو واحد نظامی بسیجی نازنین حسین مصطفایی که در عملیات بدر شهید شد، خدمت می‌کرد و من هم در واحد روابط عمومی گردان. بعد هم که حدود دو سال، در واحد دیده‌بانی تیپ ذوالفقار لشگر ۲۷، هر دو دیده‌بان بودیم. وقتی برای اولین مرتبه با سيدجلال در گردان میثم آشنا شدم، ایشون مثل بقيه اعضای گردان، خيلی داش مشتی، باصفا و درعين حال مودب، مهربون و دوست داشتنی بود. با خصوصياتی كه داشت ازقبيل حاضر جواب بودن، طرز راه رفتن و لباس پوشيدن، بيننده در نگاه اول احساس می‌كرد با يه نوجوون جنوب شهری باصفا مواجه شده. سيد بسيار حاضر جواب و شوخ‌طبع بود، طوريكه يک مرتبه من و ايشون با يكی از دوستان، آخر شب جلوی چادر نشسته بوديم، جلال و دوست ديگه‌مون شايد نزديك به یک ساعت بدون وقفه لطيفه تعريف می‌كردند و خوب معلوم بود كه من از خنده روده بر شده بودم! دوستی ما از سال ۶۴ عمق بیشتری پیدا کرد، وقتی که هر دو ما در واحد دیده‌بانی تیپ ذوالفقار ل ۲۷ مشغول به خدمت شدیم. با ارتباطات نزدیکی که با هم پیدا کردیم، دیگه كاملا می‌شد فهميد كه سيدجلال، یک فرد بسيار دانایی است. البته عموما بچه‌هايی كه وارد گروه ديده‌بانی می‌شدند بخاطر ضرورت اشراف بر محاسبات ریاضی و مسائل ديده بانی، بايد با مباحث رياضی و جغرافيا و نقشه‌خوانی و اين مسائل، آشنا می‌بودند. طبیعی بود سيد، با هوش و ذکاوتی که داشت، خيلی زود به اين مباحث تسلط پيدا كرد و با اشراف بر موضوع و شجاعتی كه داشت در یک مقطع زمانی، به فرماندهي ديده‌بانی هم رسيد. ولی نكته جالب اين بود كه سيدجلال به مسائل كاری و محاسبات نسبتا پیچیده ادوات نظامی که با ما دیده‌بان‌ها کار می‌کردند مانند خمپاره‌اندازهای مختلف و غيره هم تسط پيدا كرد و بارها می‌شد كه از ديدگاه برمی گشت عقب پيش بچه‌های ادوات و به اصطلاح، تو انجام محاسبات و اجرای دقيق آتيش اونها رو كمك می‌كرد. جلال، اطلاعات تخصصی نظامی خوبی هم داشت، مثلا وقتی هواپيمای عراقی رو توی هوا و با اون سرعت فوق‌العاده‌ای که داشت می‌ديد، سريع نوع هواپيما رو تشخیص می‌داد. جلال بسیار علاقمند مطالعه مجلات و مطالب نظامی بود. اطلاعات عمومی بسیار خوبی هم داشت. بعنوان مثال، درحالیکه اون زمان اینترنت نبود و در جبهه هم فرصت دیدن برنامه‌های تلویزیون فراهم نبود، جلال اسامی بسیاری از فوتبالیست‌های باشگاه‌های اروپایی رو می‌دونست. شاید دلیل دانایی جلال این بود که خیلی اهل مطالعه بود. خاطرم هست یکی از مجلات مورد علاقه جلال، مجله دانشمند بود که بصورت ماهیانه منتشر می‌شد. در منطقه یافت‌آباد تهران که خونواده آقای خوشی در اونجا زندگی می‌کردند، یک کتابفروشی بود که صاحب اون یک فرد مذهبی بود که در دوران شاه بخاطر فعالیت‌های سیاسی، مدتی زندانی شده بود. جلال با ایشون دوست بود و خیلی وقت‌ها که تهران بود، به این کتابفروشی سر می‌زد. با روحانی باصفا و مخلص لشگر ۲۷ یعنی حاج آقا پروازی هم دوست بود و زمانی که هر دو بزرگوار در تهران بودند، به ایشون سر می‌زد. جلال می‌گفت، وقت‌هایی که من پیش حاج آقا هستم، ایشون به درس و بحث طلبگی خودشون مشغول هستند و من هم از کتب و منابع حوزه استفاده می‌کنم. جلال البته خيلی شجاع بود و در بسیاری از عمليات‌های سخت شركت كرده بود. جالب اين بود كه بعد از عمليات بدر كه گروهانی که سید در اون بود، وقتی در يک موقعيت بسيار سخت گير افتاده بود و سيد که مجروح شده بود و با تعداد معدودی از رفقا توانسته بودند جان سالم به در ببرند، بعدا به من گفت: هنوز در وضعيت امتحان سخت الهی قرار نگرفتم و نمی‌دونم در زمان‌های سخت، چطور می‌تونم از پس امتحانات بربیام! در لايه‌های درونی سيد كه وارد می‌شدی، می‌ديدی که ایشون بسيار مقيد به آداب و عبادات و مستحبات بود. من معمولا شب‌ها كنار سيد می‌خوابيدم. ⚪️ ادامه👇👇
دفاع مقدس
هر سال که به کریسمس نزدیک می‌شویم، یاد شهید سیدجلال خوشی می‌افتم! فردای روزِ زمینی شدن عیسی مسیح، جل
❇️خاطرم هست که هرشب قبل از خواب، چند دقیقه‌ای می‌نشست و با خود خلوت می‌کرد. می‌دونستم که درحال «حاسبو، قبل ان تحاسبو» هست و لذا مزاحمش نمی‌شدم. بعد هم که می‌خوابیدیم، حدود یک ساعت قبل از نماز صبح بلند می‌شد و بگونه‌ای که کسی متوجه نشود می‌رفت سراغ نماز شب. البته چون من کنار ایشون بودم و شاید فضول، متوجه نماز شب سید می‌شدم. دقیق نمی‌دونم ولی حدس می‌زنم سالها نماز شب سیدجلال، چه در جبهه و چه زمانی که در تهران مرخصی بود، ترک نشده بود. سیدجلال، علاقه شدیدی هم به هیات و سخنرانی مذهبی و روضه‌خوانی داشت و طرفدار پر و پا قرص هیات بود. سيد جلال پس از سال‌ها حضور در مکتب عشق و عرفان جبهه‌، افتاده بود در وادی عرفان و به سرعت پیش می‌رفت و اذعان می‌كنم ديگه از ایشون، خیلی عقب افتاده بودم. مادر بزرگوار سيدجلال كه اين شهيد رو در دامن خودش به اين زيبايی و درستی پرورش داده برای بنده تعریف کردند: بعد از شهادت جلال، حاج آقا پروازی به من گفتند كه يک مرتبه سيدجلال سوالی عرفانی از من پرسيد و من به ايشون گفتم اجازه بده تا از استادم سوال كنم و جواب آن را به شما بدهم. آقاي پروازی گفتند كه رفتم حوزه و از استادم اون مطلب رو سوال كردم. استاد فرمودند اين سوال نشون میده که فرد سوال کننده مراتب عرفان رو خیلی پیش رفته که این مطلب به ذهن ایشون خطور کرده. حاج آقا پروازی به استاد گفتند که یک بسیجی ساده این سوال رو از ‌من پرسیده! جسم و‌ بدن جلال، دیگه طاقت کشش و ظرفیت روح او را نداشت. روح جلال در اوج ملکوت بود و جسم ایشون در کنار ما. سیدجلال، جلال و جبروت خدا رو لمس کرده بود و حاضر نبود آن را با هیچ چیز دیگری عوض کند. شاید بخاطر همین بود که در تاریخ ۵ دیماه ۶۵، زمانی که برادر عزیزمون مرتضی ایمانجانی، بسیجی واحد دیده‌بانی، وقتی بعد از کلی مقدمه چینی، بالاخره گفت که سیدجلال هم پرکشید و رفت، من اصلا تعجب نکردم و فقط گفتم: می‌دونستم سيد شهيد ميشه، ولی فكر نمی‌كردم اينقدر زود! كاش می‌شد از سيدجلال خوشی که شاید در آینده بیشتر به افسانه شبیه باشه تا یک ماجرای واقعی، در کشور ما یک فيلم ناب می‌ساختند تا جوان‌های ایران، دركنار فيلم‌هایی مثل نجات سرباز رايان كه بیننده محو سناريو و جلوه‌های ويژه اون می‌شوند و يا خواندن داستان‌هایی مثل پتروس فداكار كه البته در صحت آن هم ترديد وارد شده، بدانند كه آرامش، امنیت و اقتداری که اين مملكت در منطقه پرالتهاب خاورمیانه درحال حاضر دارد، مديون چه كسانی است. روح شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، بويژه سيدجلال خوشی شادتر از هميشه انشاءالله! رضا نوريان ۵ دیماه ۱۳۹۹ ✅ کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴ دی میلاد حضرت مسیح مبارک باد 🎞 توسل خانواده شهید مسیحی به امام زمان
🌴 رهبر انقلاب در منزل شهدای ارامنه و دیدار با خانواده‌های آنان ┄──┄──┄──┄─ا 🌲 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع) ▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ 💠 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع) ┄──┄──┄──┄─ا 🌷 «واهیک یسائیان» شهیدی از هموطنان ارمنی ✝️ 🌿 آرامش و اخلاق پسندیده‌اش زبانزد بود. به همه احترام می‌گذاشت. دانشجو بودن برایش مهم نبود و این که جزء هموطنان مسیحی باشد. در وقتی که در لشکر 9 زرهی خدمت می‌کرد، یک بار گفتند که مفقود شده است. بعد از یک روز بدون آب و غذا ماندن، در حالی که نیمی از بدنش در خاک بود، بیرونش آوردند و هنوز نفس می‌کشید. 🌾 یک سال قبل از شهادتش، در آخرین عید ژانویه‌، درخت کریسمس را تزیین می‌کرد. آخر شب مادر از او پرسید واهیک چرا ناراحتی؟ گفت: برای شما ناراحتم که ژانویه سال بعد دیگر کنارتان نیستم. همان گونه هم شد. سال بعد خبر شهادتش را به خانواده دادند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع) ┄──┄──┄──┄─ا 🎥 فیلم | تصاویری آرامش بخش از دیدار رهبر انقلاب با خانواده یکی از شهدای ارامنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع) ┄──┄──┄──┄─ا 🎥 فیلم | دیدار رهبر انقلاب با خانواده یکی از شهدای ارامنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر معظم انقلاب در منزل شهيد مسيحی: خيلی كيک خوشمزه‌ای است؛ شما نميخوريد؟
🌹آمار مسیحیان ایران در هشت سال دفاع مقدس
🌷شهید عیسی کره ایی 🕊🕊شهادت: ۴ دیماه ۱۳۶۵ -- خرمشهر دوران جنگ تحمیلی 👆📷 شهید عیسی کره‌ای (جلوی تصویر)
دفاع مقدس
#عیسایی_که_در_روز_تولد_مسیح_به_شهادت_رسید 🌷شهید عیسی کره ایی 🕊🕊شهادت: ۴ دیماه ۱۳۶۵ -- خرمشهر دورا
🌷شهید عیسی کره ایی شهادت: چهار دیماه ۶۵ مصادف با میلاد پیامبر عظیم الشان حضرت عیسی مسیح(ع) عیسی کره ای, در سال ۴۴ در محله نازی آباد تهران به دنیا آمد. مادر این شهید عزیز تعریف می‌کرد که: من عیسی رو بار دار بودم که حادثه تصادفی برای ما رخ داد و من صدمه دیدم . همه می‌گفتند از محالاته که این بچه زنده به دنیا بیاید. اما لطف خدا شامل حال من شد و عیسی سالم به دنیا آمد. تا اینکه فدایی راه اسلام و امام شود. عیسی تیرماه و در ایام ربیع الاول و تاج گذاری امام عصر(ع) به دنیا اومد. پدرش رفت برای او شناسنامه بگیره. به من گفت: خانوم اسمش رو چی بگذاریم. گفتم: من میگم اسمش رو بگذاریم. او رفت و از ثبت احوال زنگ زد که خانم با این اسم شناسنامه نمیدند. میگن و سلطان، این توهین به اعلی حضرته. من تعجب کردم و به پدرش گفتم: آقا.. اسم من ... اسمش رو فرزند مریم بگذار ... و اسم نوزاد من در شناسنامه ثبت شد: عیسیذذ . بزرگ که شد بارها تنها که می‌شدیم بهش می‌گفتم: پسرم، عیسی بی پدر به دنیا اومد و او من رو می‌بوسید و می‌خندید... عیسی برای من خیلی عزیز بود. سنش خیلی کم بود که به جبهه رفت. هر وقت می‌گفتم مادرجون کجایی؟ می‌گفت: اون عقب عقب ها هستم. بهش می‌گفتم: مادر، من فقط یه پسر کاکل به سر دارم. مواظب خودت باش و عیسی فقط می‌خندید. بعدها فهمیدم که این شازده پسر در واحد (ع) برای خودش بیا و برو داره. هر بار اومدم برای عیسی، زن بگیرم با یک بهونه از زیر کار فرار کرد. عیسی در همه عملیات‌های لشکر ۱۰ خط شکن بود. عملیات والفجر۸ جزو بود که از اروند رود گذشت. و نمیدانم خدای مهربان چی مقدر کرده بود که عیسیای مریم در روز ولادت حضرت عیسی شهید بشه . اینطور که همسنگرانش تعریف می‌کردند. لشکرسیدالشهداء(ع) قرار بود به عنوان پشتیبان لشکر خط شکن مازندران وارد عملیات شود. عیسی هم از سرگروه های اطلاعات عملیات بود و وظیفه هدایت چند گردان را برای حمله به مواضع دشمن به عهده داشت. اما عملیات با مشکل مواجه شد و قرار شد رزمندگان لشکرسیدالشهداء(ع) که در اطراف مسجد جامع خرمشهر برای عملیات مستقر بودند سریعا منطقه رو ترک کنند. رزمندگان لشکر از شهر بیرون رفته بودند ولی بچه های تخریب و اطلاعات عملیات در شهر حضور داشتند .صبح عملیات کربلای چهار که روز 4 دیماه 65 بود دشمن بعثی خرمشهر رو زیر آتش و گلوله قرار میده و عیسی هم که با جمعی از دوستانش در چند قدمی مسجد جامع خرمشهر بودند با اصابت گلوله کاتیوشا به شهادت می‌رسند. و این گونه بود ماجرای عیسایی که در روز ولادت حضرت عیسی ابن مریم(ع) در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید🕊