eitaa logo
خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان
2.1هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
11.1هزار ویدیو
128 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @S_eghdami
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش من هم یک بودم 🍃🌺🍃🌺🍃 خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
آنروز که این لباس را برگزیدی ، شدی بر دین خدا و روزی که این لباس با خون سرخت در آمیخت ، خدا حرمت شد . روز و یاد و خاطره به ، گرامی باد 🍃🌺🍃🌺🍃 خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روز پاسدار 💠 🔻روز پاسدار بر تمام حافظان این مرزوبوم مبارک باد 🔷روابط عمومی تیپ نیروی مخصوص میرزاکوچک خان نزسا خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸تبریک اعیاد شعبانیه به زبان محلی 🔘 سرهنگ محمد علی ستیزه فرمانده سپاه در یک گفت و گوی تلویزیونی روز و را به زبان تالشی تبریک گفت خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
ما از گلوله‌ها هم نزدیک‌تر می‌شویم چهل و یک سال طول کشید که جمله آخر در کنار سرزمین های اشغالی متوجه شوم . این جمله را چند سال پیش در دفتر یادداشت نوشته و منتظر تحققش بودم. صبح روز 28 خردادماه سال 1361 در میدان صبحگاه پادگان زبدانی سوریه بیست روز قبل از اسارت گفت: « روزى اسرائیل چنان بترسد و در فکر باشد که مبادا به جاى گلوله، از لوله سلاح ها بیرون بیاید. » اکنون همان زمان است، اسرائیل ادعا می کند که بسیار نزدیک شده اند حتی از گلوله ها نزدیکترند. اما اسراییل بداند که هنوز وارد نشده است، فقط اشاره کرده است. اگر ظلم به مردم فلسطین بیشتر شود، مقاومت از گلوله ها هم نزدیک تر می شود و سیلی های سخت تر بر صورت زشتتان خواهد نواخت. شادی روح و نابودی دشمنان اسلام و مسلمین آزادی قدس شریف و پیروزی مسلمانان غیرتمند فلسطین دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
در میان کاوش‌ها بی‌شک روایتی از (بابانظر) در رابطه با مقاومت « ۷۲ پاسدار » در پیرامون طلبی به طور عجیبی با حادثه کربلا قرابت دارد . این فرمانده روایت می‌کند : وقایع عملیات و به ‌طور کل چیزهایی که در آن روزگار در این منطقه گذشت ، از این قرار بود که دشمن بعد از محاصره کامل به این فکر افتاد که باید ارتباط ما را از جنوب به شمال قطع کند و راه دیگری جز با قطع کردن جاده نبود ، چون رسیدن به جاده و بعد گرفتن پادگان دشت آزادگان و قطع کردن جاده اهواز دزفول اگر به دست عراقی‌ها انجام‌شده بود ، شاید دیگر غیرممکن بود که ما بتوانیم اهواز و یا منطقه را به ‌طور کل حفظ کنیم . این بود که برادران مسئول به فکر این افتادند که منطقه را به هر نحو هست حفظ کنند . دشمن هم با تمام توان در این منطقه فعالیت داشت . ما آن زمان مسئول گردان بودیم . با یکی از برادران دیگرمان به نام «بزم‌آرا». مأموریت به ما محول شد که در منطقه باشیم و از این منطقه حفاظت کنیم و یک گردان هم از ارتش در منطقه «فولی‌آباد» مستقر بود ، این کل نیرویی بود که ما در این منطقه داشتیم و یک مقدار نیروهای مردمی هم که مربوط به بود . دشمن عواملی در داخل منطقه داشت یعنی در و در جاهای دیگر . در آن روزگار منافقین و نیروهایی که از جمهوری اسلامی ایران ضربه خورده بودند به ‌طور فعال برای عراق گزارش تهیه می‌کردند . ما به این فکر افتادیم که در منطقه چندین عملیات ضربتی داشته باشیم و مسئولین سپاه و بسیج این فکری که برادران رزمنده در منطقه داشتند را تأیید فرمودند و قرار شد که ما در دو طرف جاده ، مستقر باشیم تا زمان مناسب این دشمن را از منطقه بیرون کنیم . عراق هم به فکر این بود که به هر نحوی شده و جاده تا را به تصرف دربیاورد . خوب به خاطر دارم که قبل از محاصره ، دشمن با دو گردان به حمله کرد . در منطقه‌ای است که در سه ‌راهی پادگان دشت آزادگان ، اهواز و قرار می‌گیرد . دشمن حرکت کرد تا با دو گردان زرهی این سه ‌راهی را قطع کند . ما ۷۲ نفر به نام ۷۲ تن آماده شدیم که این منطقه را حفظ کنیم و در مقابل این دو گردان بایستیم . البته این را یادآوری می‌کنم که این نفر کلاً بودند . از بچه‌های خود سپاه بودند که یک مقدار بچه‌های سپاه بودند و یک مقدار هم از بچه‌های خراسان که ما دو نفر هم از بچه‌های مشهد بودیم . حدود ساعت چهار بعدازظهر دشمن به جاده رسید و ما کلاً سلاحی که در اختیار داشتیم، «آر. پی.جی» بود، قرار شد این ۷۲ نفر با «آر. پی.جی» به جان تانک‌ها بیفتیم . نبرد تقریباً تا ساعت ۹ شب به طول انجامید، بعد از حدود تقریباً هفت، هشت ساعت زد و خورد خیلی شدید، ما توانستیم در بعضی نقاط ۳۰ کیلومتر دشمن را به عقب برانیم . ۱۳ تا ۱۴ تانک دشمن در منطقه منهدم شد و بقیه نیروهایشان پا به فرار گذاشتند . بعد که ما از منطقه برگشتیم ، اینجا برای ما خیلی عجیب بود . فرمانده سپاه حمیدیه وقتی چشمش به من افتاد، اشک در چشمانش حلقه زد و گفت خبر داری که از بچه‌های دیگر چند تا برگشتند ؟ گفتم : من فکر می‌کنم که همه برگشته باشند . گفت : نه! یک نفر دیگر برگشته . یکی شمایید و یکی او . ۷۰ نفرشان در این راه شدند . یعنی حفظ منطقه و دشت آزادگان به این شکل بود . شادی روح و 🍃🌺 https://eitaa.com/defapressguilan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 الا اهل عالم پیامم بگیر...🇮🇷 🌹میلاد امام حسین(ع) و روز به ویژه بر سبزپوشان حریم ولایت مبارک‌باد🌹 🌷کانال رسمی بنیادحفظ آثارونشرارزشهای دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan