eitaa logo
_دٌخـتَـــࢪاݩ زَهــرایــــی_
200 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
63 فایل
به نامش،درپناهش✨... اَلْحَمْدُللهِ اَلَّذْی خَلَقَ اُمّی اَلْزَهْــــــ💕ــرٰا و آنـی که گَر حُکم کُنَد هَمِگـی مَحکـومیم... https://eitaa.com/hadidsaz آیدےخادِم🌸⃟ 🌿 شرایط کانال:👇 @doghei شروع جهاد"٠٠/٣/٣"
مشاهده در ایتا
دانلود
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت کمیل سریع اسلحه اش را چک کرد،به دو مردی که از ماشین پیاده شدند نگاهی انداخت،متوجه ماشینش نشده بودند. آرام در را باز کرد و از ماشین پیاده شد،باید قبل از اینکه به ماشین سمانه نزدیک میشدن،آن ها را متوقف می کرد،اسلحه را بالا آورد و شلیک هوایی کرد. آن دو هراسان به عقب برگشتند ،با وحشت به کمیل و اسلحه ان نگاه کردند. یکی از آن ها با لکنت گفت: ــ تو،تو زنده ای؟ کمیل همزمان که آن ها را هدف گرفته بود، با دقت به چهره اش نگاهی انداخت اما او را به خاطر نیاورد. ــ کی هستی؟برا چی دنبال این ماشینید؟ نفر دومی آرام دستش را به سمت اسلحه اش برد که با شلیک کمیل جلوی پایش دستپاچه اسلحه بر روی زمین افتاد. عصبی غرید: ــ با پا بفرستش اینور وقتی از غیر مسلح بودن آن ها مطمئن شد،دوباره سوالش را پرسید،اما یکی از ان دو بدون توجه به سوال کمیل وتیر شلیک شده دوباره پرسید: ـ مگه تو نمردی؟من خودم بهت شلیک کردمـ کمیل پوزخندی زد! ــ پس تو بودی که شلیک کردی؟تیمور شمارو فرستاد؟ تا میخواستن لب باز کنند،ماشین های یگان وارد کوچه شدند. آن دو که میدانستند دیگر امیدی برای فرار نیست،دست هایشان را روی سر گذاشتند و بر زمین زانو زدند. دو نفر از نیروه های یگان به سمتشان آمدند و آن ها را به سمت ماشین بردند،تا آخرین لحظه نگاه شوکه ی آن مرد بر روی کمیل بود. یاسر به سمتش آمد و با لبخند خسته از گفت: ــ تیمور دستگیر شد کمیل ناباور گفت: ــ چی ؟ ــ تیمور دستگیر شد،همین یک ساعت پیش ↩️ ... ○⭕️ ✍🏻 : فاطمه امیری ○⭕️ --------------------•○◈❂ @Defenderp
۴ پــارتــــ تـقـدیــم نـگـاهــ قـشـنـگـتـونــــ✨🌱
؏ِـشق مَرز نِمیشِنـٰاسد🖐🏿🌱 دُرُسٺ مِثل «مَن وَ طُ»💦✨ مَن ایراٰنَم وَ طُ عِراٰقے💫 چِہ فِراٰقےچِہ فِراٰقے👀💔 @Defenderp
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤آخ بمیرم واسه اون طفل سه ساله🖤 🖤شهادت حضرت رقیه تسلیت باد🖤 خودمون زھࢪا؁ @Defenderp
گفتـ : ڪہ چے !؟😕 هےجانباز جانباز ... شہید شہید ... میخواستن نرن😑 ڪسے مجبورشون کرده بود !؟😂 گفتم : چرا اتفاقا ! مجبورشون میڪرد🎈 گفت : ڪی!؟😐 گفتم: همونـے که تو نداریش ! گفت : من ندارم!؟ چی رو😳 گفتم : غیرت 🙂✨👌 @Defenderp
°°°°°🌱°••°°°° هـر چـند ڪہ عیـآن است وݪے وقت بیـان است.. عِـشق ټۅ گـرآن قدر تریـن عِشق جہـان است🖇 @Defenderp
[🏴] •[ ]• 🌿با آب طلا نام حسین قاب کنید با نام حسین یادی از آب کنید... یٌـًـّـَـَـِـٌـَـٍـَـًاُ حًسَیًنٌ ~~~✦✦✦~~~
❏أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ❏ ✦دلِ‌مـٰان‌عَـجیـب‌هَـوآۍِ قَـدم‌زَدن‌درایـن‌خیـٰابـٰان‌هـٰاراڪَردِه‌اَسـت...![😇] هَـوآۍقَدم‌زَدن‌دَرخیـٰابـٰان‌هـٰایَت...♥️ لحظه‌ای_ با_ شهدا
با دلم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ گفتم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ حرم باشد براۍ اربعین...💔 مڹ چگونھ تا کنم با این دل واماندھ ام؟!