📌معاویه و عمرو عاص در هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها
در کتاب وقعة الصفين آمده: وقتی که معاویه درباره بستن آب فرات با فرماندهان لشکرش مشورت می کرد این جملات بین او و عمروعاص رد و بدل شد:👇
🔺️معاويه (به سليل) گفت: رأى درست همين است كه تو مىگويى، اما عمرو مرا رها نمىكند و آزاد نمىگذارد. عمرو گفت: راه دسترس ايشان به آب را آزاد گذار، زيرا على كسى نيست كه دست روى دست گذارد (و تحمّل كند) كه تو سيراب باشى و او تشنه ماند، او زبده سوارانى در اختيار دارد و چندان به آب فرات مىنگرد و راه مىجويد تا آن را بنوشد و يا در برش جان بازد، و تو خود مىدانى كه او دلاورى شجاع و گردى لشكر شكن است و اهل عراق و حجاز همراه اويند، و من و تو از او شنيدهايم آن وقتی كه مىگفت: «اگر فقط چهل مرد در اختيار داشتم! ...» وى مطلبى را [به معاویه] ياد آورى مىكرد، يعنى اگر روزى كه به خانه فاطمه هجوم می بردند و آن را مىجُستند چهل مرد با من بودند (دمار از روزگار مخالفانم مىكشيدم).
فَقَالَ مُعَاوِيَةُ الرَّأْيُ مَا تَقُولُ وَ لَكِنْ عَمْرٌو لَا يَدَعُنِي قَالَ عَمْرٌو خَلِّ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْمَاءِ فَإِنَّ عَلِيّاً لَمْ يَكُنْ لِيَظْمَأَ وَ أَنْتَ رَيَّانٌ وَ فِي يَدِهِ أَعِنَّةُ الْخَيْلِ وَ هُوَ يَنْظُرُ إِلَى الْفُرَاتِ حَتَّى يَشْرَبَ أَوْ يَمُوتَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ الشُّجَاعُ الْمُطْرِقُ وَ مَعَهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ وَ أَهْلُ الْحِجَازِ وَ قَدْ سَمِعْتُهُ أَنَا وَ أَنْتَ وَ هُوَ يَقُولُ: «لَوْ اسْتَمْكَنْتُ مِنْ أَرْبَعِينَ رَجُلًا» فَذَكَرَ أَمْراً يَعْنِي لَوْ أَنَّ مَعِي أَرْبَعِينَ رَجُلًا يَوْمَ فُتِّشَ الْبَيْتُ يَعْنِي بَيْتَ فَاطِمَةَ وَ ذَكَرُوا أَنَّهُ لَمَّا غَلَبَ أَهْلُ الشَّامِ عَلَى الْفُرَاتِ فَرِحُوا بِالْغَلَبَةِ
📚وقعة صفين المنقري، نصر بن مزاحم ج1ص163
https://lib.eshia.ir/22035/1/163
▪️متن« و قد سمعته انا و انت» و در شرح نهج البلاغه ( 1: 328)[ و قد سمعته انا مرارا در حالی که من بارها از او شنيدهام] آمده است.
@dehban_ir
هدایت شده از اندیشکده مستعدان
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب استاد آقای محمدتقی اکبرنژاد حفظه الله
سلام علیکم و رحمت الله
مستفاد از آیات قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام، وجوب جهاد تبیین و لزوم روشنگری و مقابله با تحریف و کج فهمی، بقدر وسع بر همه خصوصا اهل علم است. لذا بنده به عنوان شاگردی از مکتب امام صادق (ع) برای ادای تکلیف، این نامه را به حضرتعالی مینویسم تا اتمام حجت صورت گیرد.
برادر عزیز شما همواره در سخنرانیها و نوشتهها به انتقاد از تفکرات مختلف و تنقیص نظرات اعاظم حوزه پرداخته و بر لزوم مناظره تأکید کرده و اظهار میکنید که حوزه علمیه باید از فضای نقد حداکثری برخوردار باشد.
در همین راستا بارها مشاهیر حوزه را به مناظره دعوت کردهاید و اخیرا فریاد کشیدید و امام راحل عظیم الشان را متهم به "کیش شخصیت" کردید و رهبر معظم انقلاب را عملا نسبت به منتقدین ناشنوا خواندید.
برادرم شما همیشه افرادی را به مناظره دعوت میکنید که از هر لحاظ در وزن بسیار بالاتری از مثل شما قرار دارند و هنگامی که با پاسخ رد از جانب بزرگان مواجه میشوید، فریاد میزنید که چرا دچار خودبزرگ بینی هستند! و جالب اینکه همواره از مناظره با افرادی طفره می روید که همسطح شما هستند. آیا این رفتار، نشانهی همان عیب در جنابعالی نیست!!!
حضرتعالی همواره از رسانه برای ترویج نظرات خود و مظلوم نمایی استفاده میکنید و اگر افرادی به شما نقد تندی کنند آنها را متهم به بی اخلاقی میکنید، این در حالی است که خودتان مکرر به قلههای حوزههای علمیه تاخته و مرزهای اخلاق را بارها دریدهاید و خوب می دانید که اگر باد بکارید لاجرم طوفان درو می کنید!
به هر حال عزیزدل اگر فکر میکنید بدون تحصیلات لازم و تدریس مداوم و استفاده از اساتید مبرز چنان نابغهاید که بهتر از شیخ انصاری (ره) و امام راحل عظیمالشأن، سخن و سیره اهل بیت علیهم السلام را فهمیدهاید پس بسم الله، از نقد ابا نداشته و خود را در معرض مناظره با بنده به عنوان یکی از شاگردان و مریدان کوچک این دو قلهی تاریخ فقاهت و دین شناسی حوزههای علمیه قرار دهید.
حال که《صدای حوزه》پیشنهاد مناظره را مطرح کرده و زحمت میزبانی بیطرف را بر عهده گرفته، بندهی کمترین به عنوان یکی از دوستان خیرخواه و منتقد شما، با سابقه ۱۲ سال تحصیل علوم عقلی و ۲۰ سال تالیف و تدریس در فقه و اصول و اتفاقا هم سن و سال شما، برای دومین بار جنابعالی را دعوت به مناظره میکنم تا عیار نظراتتان تا حدی آشکار شود.
امیدوارم این دعوت علمی را پذیرفته و عملا مناظره، آزاداندیشی و نقد را ارج نهید.
از باب خیرخواهی، یک هفته منتظر مناظره مستقیم با شما هستم در غیر اینصورت در دفاع از مکتب و مرام سیاسی بزرگان و اعاظم شیعه، عمل به تکلیف خواهم نمود.
امید است خداوند متعال ما را موفق به رضای خویش کند.
و السلام
با احترام
سلمان رئوفی
۱۷ آذر ۱۴۰۲
٢٤ جمادی الاولی ١٤٤٥
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
مهدی دهبان
☝قدیمی ترین سند بر اثبات اعتقاد شیعیان در عصر امام صادق علیه السلام بر هجوم به بیت فاطمه زهرا سلام الله علیها حتی قدیمی تر [علی الظاهر] از کتاب التحریش بزودی رونمایی می شود.
کتاب ردود
واقعه شهادت صديقه طاهره حضرت فاطمه زهراء علیها السلام بر اساس يک سند ارزشمند از حدود نيمه سده دوم قمری
در اثر مهم کتاب الردود تأليف عبد الله بن یزيد الفزاري، از متکلمان برجسته و تأثيرگذار اباضی مذهب کوفه (و بغداد) در نيمه قرن دوم قمری قسمتی به موضوع اعتقادات شيعيان در خصوص مسائل مرتبط با امامت پرداخته شده. اطلاعاتی که در اين بند آمده از نقطه نظر اثبات قدمت و اعتبار عقايد شيعيان و گروههای مختلف آنان در اين موضوعات حائز اهميت بسيار زيادی است و از اسناد بسيار قابل اعتنا از نقطه نظر بحثها و پژوهشهای تاريخی به شمار میرود.
نکته جالب توجه اين است که میدانيم در کوفه، فزاري شريک تجاری هشام بن الحکم بود و با او کاملا آشنا و مرتبط بود و بعدا در بغداد هم در مجلس برامکه با هشام ارتباط داشت و در مجالس مناظرات آن مجلس با هشام و ديگر متکلمان عصر مانند ضرار بن عمرو شرکت میکرد.
توضیح: این مطلب را اخیرا پژوهشگر محترم جناب «دکتر حسن انصاری» برای اولین بار منتشر ساختهاند. [اینجا]
▪️سال وفات الفزاری ثبت نشده است اما باید با شواهد و قرائن(مثل دوستی با هشام متوفی ۱۷۹ هجری رفت و آمد با هارون الرشید خلافت۱۷۰_ ۱۹۰) ایشان را از علماء میانه قرن دوم هجری دانست.
البته گزارش های دیگری برای وفات هشام مثل گزارش سال ۱۹۹ هم وجود دارد که شواهد آن را تائید نمی کند.(اينجا، جای بحثش نیست)
@dehban_ir
💠سندی ارزشمند و بسیار قدیمی از اعتقاد پیروان اهل بیت به خلافت بلافصل امیر مؤمنان، شهادت حضرت زهراء و سقط شدن حضرت محسن بن علی در زمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام
❗یکی از ارزشمندترین این گزارشها که میتوان آن را تا این لحظه قدیمیترین گزارش کشف شده دانست، اثری است متعلق به عبدالله بن یزید فزاری (متکلم و عالم برجسته و مشهور اباضی مذهب) که در دوران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام میزیسته و شریک تجاری و هم بحث و مناظرهی هشام بن الحکم (رض) (عالم و متکلم برجسته شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهما السلام) بوده است.
🔺️وی در کتاب خود با عنوان «الردود» در مقام ردیه زدن بر شیعیان امامیه و معرفی عقاید ایشان که به زعم وی انحرافی و نادرست میباشد، به مواردی اشاره میکند که نشان میدهد تمامی عقاید قطعی و مسلم در نزد شیعه امامیه تا به امروز، همان چیزیست که بزرگان شیعه همچون هشام بن الحکم - که جز از معصوم اخذ نمیکردهاند - در زمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام بدان معتقد بودهاند.
🔺️وی در مقام معرفی اعتقادات و باورهای شیعیان در زمان خودش (عصر امام صادق و امام کاظم علیهما السلام) چنین مینویسد:
▪️متن عربی:
قال عبد الله: ثم جاءت طائفة أخرى إلى رئیسها فقالوا: ما تقول فی علی بن أبی طالب، فإن قوما برئوا منه وأکفروه وقاتلوه، فقال: احذروهم فإنهم أهل البدع، واکتبوا ما أحدثکم، روینا أن علیا کان أول الناس إسلام وأحسنهم مع رسول الله صلى الله علیه وسلم، وآثرهم عظمة عنده فی الإسلام وجهاد المشرکین، فإن النبی علیه السلام آخی بین أصحابه ثم آخی هو علیا، وقال: أنت بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبی من بعدی، وقال: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله، ووجه النبی علیه السلام أبا بکر [بتبلیغ] سورة براءة لیقرأها على الناس بالموسم، وینبذ لکل ذی عهد عهده فنزل علیه جبرائیل علیه السلام فقال له: إنه لا یبلغ عنک إلا رجل منک، فرفع النبی علیه السلام السورة إلى علی بن أبی طالب، ووجه بها إلى الموسم. وقال علیه السلام: إن منکم من یقاتل على تأویل القرآن کما قاتلت على تنزیله، فقام أبو بکر وعمر وأصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم، وکل واحد یسره أن یکون هو المقاتل بعد رسول الله صلى الله علیه وسلم ، وکان علی فی ناحیة وهو یخصف نعلیه، فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: یفعل ذلک خاصف النعل، یعنی علیة، وقال علیه السلام یوما وهو یرید أن یأکل طیرة قد طبخ له: اللهم ائتنی بأحب خلقک إلی أن یأکل معی من هذا الطیر، فجاء الله بعلی، فلما رآه النبی علیه السلام سُرَّ، وقال: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، واخذل من خذله وانصر من نصره، ونحو ذلک من الأحادیث المعروفة فی فضائل علی، فقبل ذلک قوم وهم عوام الناس ودانوا به وتولوا علیا، وقاتلوا معه کل من خالفه، وهم الشیعة والمعتزلة وعامة الأمة. وقام قوم من الشیعة وأفرطوا فی علی کما روی هم محدثهم أیضا أن النبی علیه السلام قال: علی خلیفتی فی أمتی ووصیی من بعدی، ونصبه للناس إماما، وأسر إلیه أشیاء من الوحی لم یعلمها أمته وجعل [إلیه] أمر نسائه من بعده فی یده، وأنه ردت علیه الشمس حین فاتته العصر بعدما غابت، وأنه دابة الله التی تخرج على الناس، ومعه عصی موسی وخاتم سلیمان علیهما السلام، وأنه قسیم الناس یقسم لها أهلها، یقول: هذا لی وهذا لها،👈 وأن أبابکر وعمر رضوان الله علیهما ضربا فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى ألقت جنینة،👉 وأن أبا بکر أمر خالد بن الولید حین تخلف علی عن بیعته أن یضرب عنقه إذا سلم أبو بکر من الصلاة، فلما قعد أبو بکر فی التشهد فبدی له، فقال قبل أن یسلم: یا خالد لا تفعل ما أمرتک، ونحو ذلک من الأحادیث المفتعلة الضالة المضلة لمن صدقها وقبلها أولئک المفرطون ودانوا بها وأکفروا من تقدم على على وزعموا أن الأمة کلها ارتدت بعد النبی علیه السلام حین لم یؤمروا علیا، وأنه ظلم وقهر، وبرئوا من أبی بکر وعمر، ومن لم یشهد بمثل شهادتهم، وهم الرافضة لعنهم الله، صاروا إلى ذلک بالروایات وسوء التأویل.
الفزاری الإباضی، عبد الله بن یزید (متوفای قرن دوم هجری)، الردود، ص9و10 (چاپ بریل)
📌لینک سایت انتشارات بریل:
https://brill.com/display/book/edcoll/9789004459571/BP000002.xml?language=en
@dehban_ir
ترجمه روایت:
عبدالله بن یزید فزاری میگوید: سپس گروه دیگری به نزد رئیسشان آمدند و گفتند: در مورد علی بن ابی طالب چه میگویی؟ گروهی از او ابراز برائت کردند و او را تکفیر کرده و با وی جنگیدند. وی در پاسخ گفت: از اینان بپرهیزید که اهل بدعت هستند و آن چه را برایتان میگویم بنویسید. برای ما روایت شده است که علی بن ابی طالب اولین و برترین مسلمان همراه رسول خدا و با عظمتترین مردم در اسلام و جهاد علیه مشرکان در نزد ایشان بود. پیامبر بین اصحابش پیوند اخوت و برادری منعقد کرد و سپس بین خود و علی بن ابی طالب چنین پیوندی برقرار ساخت و فرمود: [ای علی] منزلت تو نسبت به من همانند منزلت هارون نسبت به موسی است الا آن که پس از من پیامبری نیست. همچنین فرمود: هرکس که من مولای او بودم، علی مولای اوست. خداوندا، هر آن که او را دوست دارد دوست بدار و هر آن که وی را دشمن میدارد دشمن بدار. هرکس که وی را یاری کند یاری کن و هر ان کس که وی را خوار میسازد خوار گردان. پیامبر ابوبکر را برای ابلاغ سوره توبه فرستاد تا آن را برای مردم در مکه بخواند تا هر صاحب عهدی، عهد و پیمان خود را پس بگیرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: این امر را هیچکس نمیتواند به انجام برساند مگر کسی از خود تو باشد. پس پیامبر ابلاغ سوره توبه را به علی بن ابی طالب سپرد و وی را برای انجام این کار فرستاد. همچنین پیامبر فرمود: برخی از شما در باب تاویل قرآن خواهند جنگید همانطور که من برای نزول آن جنگیدم. در این هنگام ابوبکر و عمر و اصحاب رسول خدا برخاستند و هرکس بدین جهت خوشحال بود که او همان کسی است که پس از رسول خدا در باب تاویل قرآن خواهد جنگید. علی بن ابی طالب در آن زمان در گوشهای مشغول دوختن و وصله زدن کفشش بود. رسول خدا فرمود: آن فرد همان کسی که کفشش را میدوزد و وصله میزند خواهد بود یعنی علی بن ابی طالب. همچنین پیامبر روزی که میخواستند از گوشت پرندهای که برایشان آماده شده بود میل کنند، فرمودند: خداوندا، محبوبترین فرد در نزد خودت را به نزدم بیاور تا با من از گوشت این پرنده بخورد. در این هنگام خداوند علی بن ابی طالب را به نزد پیامبر آورد و هنگامی که پیامبر، علی بن ابی طالب را دیدند خوشحال شده و فرمودند: خداوندا، هر آن کس که وی را دوست دارد دوست بدار و هر آن کس که وی را دشمن میدارد دشمن بدار و هر آن کس که وی را خوار میسازد خوار و خفیف گردان و هر آن کس که وی را یاری میکند، یاری کن. و همچنین سایر احادیثی مشابه این احادیث را نقل میکنند که در باب فضائل علی بن ابی طالب معروف و شناخته شده است. گروهی این موارد را قبول کردند که عوام مردمند و آن را اعتقاد و دین خود قرار داده و ولایت علی بن ابی طالب را پذیرفتند و همراه او علیه تمامی کسانی که با وی به مخالفت برخاستند جنگیدند و اینان همان شیعه و معتزله و عموم امت هستند و گروهی از شیعیان در مورد علی بن ابی طالب افراط کردند همانطور که محدثشان نقل کرده که پیامبر فرمودند: علی خلیفه من و وصیم در امتم پس از من است و پیامبر، علی بن ابی طالب را به منزله امام برای مردم نصب کرد و مواردی از وحی را به صورت سری در اختیار او قرار داد که آن را به امتش نیاموخت و پیامبر امور همسرانش پس از خود را به علی سپرد و [در واقعهای] هنگامی که عصر فرا رسید و خورشید نزدیک به غروب کردن بود، خورشید برای علی بن ابی طالب بازگشت و همچنین [گفتهاند که] علی بن ابی طالب همان «دابة الله» است که بر مردم ظاهر خواهد شد و عصای موسی و خاتم سلیمان همراه اوست و وی تقسیم کننده بهشت و جهنم است👈 و این که ابوبکر و عمر بن خطاب، فاطمه دختر رسول خدا را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا این که جنینش را سقط کرد👉 و این که ابوبکر هنگامی که علی بن ابی طالب از بیعت با او سر باز زد به خالد بن ولید دستور داد تا وقتی ابوبکر سلام نماز را داد، خالد بن ولید گردن علی بن ابی طالب را بزند اما هنگامی که ابوبکر برای تشهد نشست، نظرش تغییر کرد و قبل از سلام دادن گفت: ای خالد، آن چه را به تو دستور دادم انجام نده. و دیگر احادیث دروغین و ضاله که کسی که آن را باور کند گمراه میسازد و افراطیان این احادیث را قبول کرده و دین خود قرار دادهاند و به همین دلیل کسانی را که پیش از علی بن ابی طالب بر مسند خلافت تکیه زدهاند را تکفیر کردهاند و بر این اعتقادند که امت پس از رسول خدا مرتد شدند چرا که علی بن ابی طالب را به خلافت قبول نکردند و علی بن ابی طالب مورد ظلم و ستم قرار گرفت و از ابوبکر و عمر و کسانی که به مانند ایشان شهادت ندهند و معتقد نباشند، ابراز برائت کردهاند و اینان همان روافض هستند که لعنت خدا بر ایشان باد (!!!). با چنین روایاتی و تاویلهای سوء و به این اعتقادات پایبندند.
📚الفزاری الإباضی، عبد الله بن یزید (متوفای قرن دوم هجری)، الردود، ص9و10 (چاپ بریل)
@dehban_ir
نظر شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ ه) از علماء بزرگ شیعه درباره شهادت حضرت زهراء س:
و المشهور الذي لا خلاف فيه بين الشيعة: أن عمر ضرب على بطنها حتى اسقطت فسمي السقط محسنا و الرواية بذلك مشهورة عندهم.
اختلافي بين شيعيان نيست که عمر بن الخطاب بر شکم فاطمه سلام الله عليها زد تا آنکه فرزندش را سقط کرد و آن فرزند محسن ناميده شد. روايت در اين باره نزد شيعيان مشهور است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى۴۶۰هـ)، تلخيص الشافي ج ۳ ص ۱۵۶
@dehban_ir
نظر سید مرتضی (متوفی ۴۳۶ ه) از علماء بزرگ شیعه درباره شهادت حضرت زهرا س :
هذا الخبر (فقالت (فاطمة) يا ابن الخطاب أتراك محرقا علي بابي قال: نعم …) قد روته الشيعة من طرق كثيرة … وأي اختيار لمن يحرق عليه بابه حتى يبايع؟
اين روايت را (فاطمه گفت اي پسر خطاب آيا ميخواهي خانه ام را بر سرم آتش بزني؟!) شيعه از طريقهاي گوناگوني نقل کرد. حال اين چگونه اختياري است که درب خانه ي کسي آتش زده شود تا بيعت کند؟
الشريف المرتضى، علي بن الحسين الموسوي (متوفاي۴۳۶هـ)، الشافي في الإمامة، ج ۳ ص ۲۴۱، تحقيق و تعليق: السيد الحسيني الخطيب، ناشر: مؤسسة إسماعيليان – قم، چاپ: الثانية، سال چاپ۱۴۱۰
@dehban_ir
شيخ مفيد (ره):
شيخ مفيد متوفاي ۴۱۳ق، نيز در باب زيارت اين بانو، به شهادت او تصريح ميکند و مينويسد:
فَإِذَا أَرَدْتَ زِيَارَتَهَا فَقِفْ بِالرَّوْضَةِ وَ قُل السَّلَامُ عَلَيْكِ … يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ أَيَّتُهَا الْبَتُولُ الشَّهِيدَة …
هر گاه اراده نمودي زيارت کني آن بانو را، در روضه توقف کن و بگو: سلام بر تو اي سرور بانوان عالم. اي بتول شهيده....
الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري البغدادي (متوفاى۴۱۳ هـ)، كتاب المزار مناسك المزار، ص ۱۷۹، تحقيق آية الله السيد محمد باقر الأبطحي، ناشر : دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع ـ بيروت، الطبعة: الثانية، ۱۴۱۴هـ ـ ۱۹۹۳م
@dehban_ir
شيخ صدوق (ره)
شيخ صدوق متوفاي ۳۸۱ ق، در يک جا به مناسبتي سخن از سقط محسن به ميان مي آورد و مينويسد:
هو (المحسن) السقط الذي ألقته فاطمة عليها السلام لما ضغطت بين البابين.
محسن همان جنيني است که فاطمه آنگاه که بين دو درب مورد فشار قرار گرفت، او را انداخت
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين،(متوفاى۳۸۱هـ)، معاني الأخبار، ص ۲۰۶، ناشر: جامعه مدرسين، قم، اول، ۱۴۰۳ ق.
🔺️و در باب زيارت آن بانو، هم اينگونه ميگويد:
السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ … السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ … السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَة.
سلام بر تو اي دختر رسول خدا … سلام بر تو اي صديقه شهيده … سلام بر تو که مورد ظلم واقع شدي و حق تو غصب شد. سلام بر تو که مورد ستم واقع شدي.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى۳۸۱هـ)، من لا يحضره الفقيه، ج ۲ ص ۵۷۳، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
@dehban_ir