🌸 ختم جمعی قرآن کریم
🌸هدیه به روح آسمانی
🌸 شهید محمدرضا دهقان امیری
🌸 صفحه:۴۸۳
🌸 جزء ۲۵
🌸 سوره:شوری
🌹 @dehghan_amiri20🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌸🍃💦
🍃💦
💦
قسمتی از وصیت نامه شهید
🌹محمد رضا دهقان امیری🌹
"الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون"
صبررا سرلوحه کارخود قرار دهید و مطمئن باشید که همه از این دنیا خواهند رفت و تنها کسی که باقی می ماند خداوند متعال است،اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام المصائب خانوم زینب کبری(سلام الله علیها) کوچک تر است. روضه اباعبدالله و خانوم زینب کبری فراموش نشود.
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
کم حرف میزد، سه تاپسرش شهید شده بودن
پرسیدم مادرجان چندسالته؟
#گفت_هزار_سال...
خندیدم
گفت شوخی نمیکنم به اندازه ی هزارسال
بهم سخت گذشت صداش میلرزید.
#سلامتی_وصبوری_دلتنگ_مادران_شهدا_صلوات
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
💠اجرای عدالت از دیگاه امام خمینی
بدون چشم پوشی عدالت را درحق منحرفان و کج رفتاران اجرا کنید.
#قوه_قضاییه با قدرت تمام به کج رفتاران و منحرفان مهلت ندهند که با اعمال غیرانسانی - اسلامی خود عمداً یا از روی نادانی و بی بند و باری چهره مقدس جمهوری اسلامی را برخلاف آنچه هست نمایش دهند. باید عدالت اسلامی در حق آنان بدون غمض عین اجرا شود.
📖 صحیفه نور،جلد ۱۷،صفحه ۲۲۷
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
💎نشان افتخاری از بی نشان ها
🌸🍃✨هفتاد و دو ساعت بعد
گفت: «حاجی جون! سه روز دیگه عملیاته، من هم راهی این عملیات هستم و توی همین عملیات شهید میشم». گفتم: «مهدی جان! برادر من! آخه این چه حرفیه که میزنی، از کجا میدونی عملیات میشه؟ اصلاً از کجا میدونی شهید میشی؟»
گفت: «حاج آقا! بالاتر از اینها رو به تو بگم!؟ سه روز دیگه عملیات میشه، من میرم عملیات و هفتاد و دو ساعت دیگه، گلولهای به قلب من میخوره و شهید میشم». اتفاقاً سه روز بعد، عملیات تصویب شد و رفتیم عملیات. چیزی نمانده بود به قله. هفت نفر بیشتر نبودیم. مهدی دست انداخت درسیم خاردارهای حلقوی. زور زد و از هم بازشان کرد. زیر نور ماه دیدم که تیغهای فلزی از طرف دیگر دستش بیرون زده بود و خون شُرشُر میریخت. یک آن، گلولهای به سینهاش خورد و با دستهای باز، از پشت روی سیمهای خاردار افتاد. از نفر کناریم، ساعت را پرسیدم. گفت:«یازده و ربع». یعنی دقیقاً هفتاد و دو ساعت از پیشگویی مهدی گذشته بود. به اجبار برگشتیم ولی هرروز کارم این بود که از بچههای دیدهبان بپرسم: «چه خبر؟» و آنها بگویند: «هیچی. هنوز آن بالاست». مادر شهید خندان میگفت: «روز میلادش اربعین بود. هنگاهی که در پائیز ۱۳۶۲ خبر شهادت او را به ما دادند، اربعین بود. وقتی هم که بعد از ده سال بقایای پیکرش را برایمان آوردند، باز هم اربعین بود».
#شهیدمهدی_خندان
آن ســـــه مــــرد، ص۳۰۲-۲۹۶
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹