eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌻 #سلام_بر_ابراهیم 🌻 معجزہ اذان 2️⃣ ✔️راوے : حسین اللہ ڪرم از ماجراے مطلع الفجر پنج سال گذشت. در
🌻 🌻 چفیہ راوے : عباس هادے ابراهيم در مرخصے بہ سر مے برد. آخر شب بود ڪہ آمد خانہ، ڪمے صحبت ڪرديم. بعد ديدم توے جيبش يڪ دستہ بزرگ اسڪناس قرار دارد! گفتم: راستي داداش، اينهمہ پول از ڪجا مييارے!؟ من چند بار تا حالا ديدم ڪہ بہ مردم ڪمڪ مے ڪنے، براے هيئت خرج مے ڪنے، الان هم ڪہ اين همہ پول تو جيب شماست! بعد بہ شوخے گفتم: راستش رو بگو، گنج پيدا ڪردے!؟ ابراهيم خنديد وگفت: نہ بابا، رفقا اينها را بہ من مے دهند، خودشان هم مے گويند در چہ راهے خرج ڪنم. فرداے آنروز با ابراهيم رفتيم بازار، از چند دالان و بازارچہ رد شديم. بہ مغازہ مورد نظر رسيديم. مغازہ تقريباً بزرگے بود. پيرمرد صاحب فروشگاہ و شاگردانش يڪ يڪ با ابراهيم دست و روبوسے ڪردند، معلوم بود ڪاملاً ابراهيم را مے شناسند. بعد از ڪمے صحبت هاے معمول، ابراهيم گفت: حاجے، من انشاءاللہ فردا عازم گيلان غرب هستم. پيرمرد هم گفت: ابرام جون، براے بچہ ها چيزے احتياج داريد؟ ابراهيم ڪاغذے را از جيبش بيرون آورد. بہ پيرمرد داد وگفت: بہ جز اين چند مورد، احتياج بہ يڪ دوربين فيلمبردارے داريم. چون اين رشادتها و حماسہ ها بايد حفظ بشہ .آيندگان بايد بدانند اين دين و اين مملڪت چہ طور حفظ شدہ. بعد هم ادامہ داد: براے خود بچہ هاے رزمندہ هم احتياج بہ تعداد زیادے چفيہ داريم. صحبت ڪہ بہ اينجا رسيد پسر آن آقا ڪہ حرفهاے ابراهيم را گوش مے ڪرد جلو آمد وگفت: حالا دوربين يہ چيزے، اما آقا ابرام، چفيہ ديگہ چيہ؟! مگہ شما مثل آدماے لات و بيڪار مے خواهيد دستمال گردن بندازيد!؟ ابراهيم مڪثے ڪرد وگفت: اخوے، چفيہ دستمال گردن نيست. بچہ هاے رزمندہ هر وقت وضو مے گيرند چفيہ برايشان حولہ است، هر وقت نماز مے خوانند سجادہ است. هر وقت زخمے شوند، با چفيہ زخم خودشان را مے بندند و... پيرمرد صاحب فروشگاہ پريد تو حرفش و گفت: چشم آقا ابرام، اون رو هم تهيہ مے ڪنيم. فردا قبل از ظهر جلوے درب خانہ بودم. همان پيرمرد با يڪ وانت پر از بار آمد. سريع رفتم داخل خانہ و ابراهيم را صدا ڪردم. پيرمرد يڪ دستگاہ دوربين و مقدارے وسايل ديگر بہ ابراهيم تحويل داد و گفت: ابرام جان، اين هم يڪ وانت پر از چفيہ. بعدها ابراهيم تعريف مے ڪرد ڪہ از آن چفيہ ها براے عمليات فتح المبين استفادہ ڪرديم. ڪم ڪم استفادہ از چفيہ عامل مشخصہ رزمندگان اسلام شد. ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 🌸 وقتے ابتڪار یڪ ڪارگر براے دریافت انگشتر آقا جواب می‌دهد!😁 حاشیه‌اے از دیدار امروز رهبر انقلاب با ڪارگران ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 🌼 سہ روز قبل از شهادت، او را دیدہ بودم. غروب پنج‌شنبہ، بیست‌ویڪم آبان ڪہ بچه‌ها درگیر شدند، ما دیرتر بہ آن نقطہ رسیدیم، او با دوستانش بہ شهادت رسیدہ بودند. آن‌ها را بہ عقب بردند، اضطراب شدیدے داشتم و دلم گواهے می‌داد ڪہ اتفاقے افتادہ است. هرچہ گشتم، پیدایش نڪردم، می‌ترسیدم از بچه‌ها سراغش را بگیرم. از یڪے از دوستان سراغش را گرفتم ڪہ گفت با بچه‌ها بہ عقب رفتہ است. اما با حرفش آرام نشدم و تا صبح نذر و نیاز ڪردم ڪہ سالم باشد. صبح یڪے از بچه‌ها در حالے ڪہ گریہ می‌ڪرد بہ طرفم آمد. فهمیدم ڪہ با سہ نفر دیگر هم‌زمان شهید شدند. بہ برڪت خون این چهار شهید، شهر آزاد شد و با فتح قسمت‌هاے زیادے از آن منطقہ، با روشن ڪردن موتور برق، اولین اذان بعد از آزادے از بلندگوے مسجد شهر پخش شد.🌸 نقل از همرزم شهید ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 📝 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ 🌾ڪشاورزے يڪ مزرعہ ے بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزے ڪہ گندم آن زبانزد خاص و عام بود. 🌾هنگام برداشت محصول بود. شبے از شبها روباهے وارد گندمزار شد و بخش ڪوچڪے از مزرعہ را لگدمال ڪرد و بہ پيرمرد ڪمے ضرر زد. 🌾پيرمرد ڪينہ ے روباہ را بہ دل گرفت. بعد از چند روز روباہ را بہ دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقدارے پوشال را بہ روغن آغشتہ ڪردہ، بہ دم روباہ بست و آتش زد. 🌾روباہ شعلہ ور در مزرعہ بہ اينطرف و آن طرف مے دويد و ڪشاورز بخت برگشتہ هم بہ دنبالش. در اين تعقيب و گريز، گندمزار بہ خاڪستر تبديل شد... 🌾وقتي ڪينہ بہ دل گرفتہ و در پے انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت! بهتر است ببخشيم و بگذريم... ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ سخنان جالب رهبر انقلاب در مورد تعرض به ایران و ماجرای 🔹آمریکایی ها یک بار حمله کردند طبس، خودشان را نجس کردند برگشتند رفتند! 📆۵ اردیبهشت؛ سالروز شکست مفتضحانه آمریکا در صحرای طبس @pahlavi1357 | آنچه باید بدانید 🌐کانال ما در پیام‌رسان های دیگر: 🔻در روبیکا https://rubika.ir/pahlavi1357 📡 مطالب‌مان را نشر دهید🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 🔅 شرڪت در ختم قرآن براے فرج صفحه:557 ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 🌟 امیرالمومنین امام علے (علیہ السلام) : مَن أحَبَّ شيئاً لَهِجَ بِذِكرِهِ هركس چيزى را دوست بدارد، هموارہ نام آن را بر زبان جارے میڪند. 📚 غررالحڪم، حدیث ۷۸۵۱ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 🎵 میدانے...! بین خودمان بماند🖐 گاهے دلم میخواهد، دل تو هم برایم تنگ شود اے شهید🌹 زیارت قبول♥ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😔 بے شرمانہ ترین و خبیثانہ ترین سلفے دنیا.... 🔰خدایا اسلام و مسلمین را پیروز بگردان... ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌻 #سلام_بر_ابراهیم 🌻 چفیہ راوے : عباس هادے ابراهيم در مرخصے بہ سر مے برد. آخر شب بود ڪہ آمد خانہ،
🌻 🌻 شوخ طبعے راوے : علے اڪبر صادقے ، اڪبر نوجوان ابراهيم در موارد جدّيت ڪار بسيار جدّے بود. اما در موارد شوخے و مزاح بسيار انسان خوش مشرب و شوخ طبعے بود. اصلاً يكے از دلائلے ڪہ خيليها جذب ابراهيم مے شدند همين موضوع بود. ابراهيم در مورد غذا خوردن اخلاق خاصے داشت! وقتے غذا بہ اندازہ ڪافے بود خوب غذا مے خورد و مے گفت: بدن ما بہ جهت ورزش و فعاليت زياد، احتياج بیشترے بہ غذا دارد. با يكے از بچہ هاے محلے گيلانغرب بہ يڪ ڪلہ پزے در ڪرمانشاہ رفتند. آنها دو نفرے سہ دست ڪامل ڪلہ پاچہ خوردند! يا وقتے يكے از بچہ ها، ابراهيم را براے ناهار دعوت ڪرد. براے سہ نفر 6 عدد مرغ را سرخ ڪرد و مقدار زیادے برنج و...آمادہ ڪرد، ڪہ البتہ چیزے هم اضافہ نيامد! ٭٭٭ در ايام مجروحيت ابراهيم بہ ديدنش رفتم. بعد با موتور بہ منزل يكے از رفقا براے مراسم افطارے رفتيم. صاحبخانہ از دوستان نزديڪ ابراهيم بود. خيلے تعارف مے ڪرد. ابراهيم هم ڪہ بہ تعارف احتياج نداشت! خلاصہ ڪم نگذاشت. تقريباً چيزے از سفرہ اتاق ما اضافہ نيامد جعفر جنگروے از دوستان ما هم آنجا بود. بعد از افطار مرتب داخل اتاق مجاور مے رفت و دوستانش را صدا مے ڪرد. يكے يكے آنها را مے آورد و مے گفت: ابرام جون، ايشون خيلي دوست داشتند شما را ببينند و... ابراهيم ڪہ خيلے خوردہ بود و بہ خاطر مجروحيت، پايش درد مے ڪرد، مجبور بود بہ احترام افراد بلند شود و روبوسے ڪند. جعفر هم پشت سرشان آرام و بيصدا مے خنديد. وقتے ابراهيم مے نشست، جعفر مے رفت و نفر بعدے را مے آورد! چندين بار اين ڪار را تڪرار ڪرد. ابراهيم ڪہ خيلے اذيت شدہ بود با آرامش خاصے گفت: جعفر جون، نوبت ما هم مے رسہ! آخرشب مے خواستيم برگرديم. ابراهيم سوار موتور من شد و گفت: سريع حرڪت ڪن جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راہ افتاد. فاصلہ ما با جعفر زياد شد. رسيديم بہ ايست و بازرسے! من ايستادم. ابراهيم باصداے بلند گفت: برادر بيا اينجا! يكے از جوانهاے مسلح جلو آمد. ابراهيم ادامہ داد: دوست عزيز، بندہ جانباز هستم و اين آقاے رانندہ هم از بچہ هاے سپاہ هستند. يكے موتور دنبال ما دارہ ميياد كہ... بعد ڪمے مڪث ڪرد و گفت: من چيزے نگم بهترہ، فقط خيلے مواظب باشيد. فڪر ڪنم مسلحہ! بعد گفت: بااجازہ و حرڪت ڪرديم. ڪمے جلوتر رفتم توے پيادہ رو و ايستادم. دوتايے داشتيم ميخنديديم. موتور جعفر رسيد. چهار نفر مسلح دور موتور را گرفتند! بعد متوجہ اسلحہ ڪمذے جعفر شدند! ديگر هر چہ مے گفت كسے اهميت نميداد و... تقريباً نيم ساعت بعد مسئول گروہ آمد و حاج جعفر را شناخت. ڪلے معذرت خواهے ڪرد و بہ بچہ هاے گروهش گفت: ايشون، حاج جعفر جنگروے از فرماندهان لشگر سيدالشهداء هستند. بچہ هاے گروہ، با خجالت از ايشان معذرت خواهے ڪردند. جعفر هم ڪہ خيلے عصبانے شدہ بود، بدون اينڪہ حرفے بزند اسلحہ اش را تحويل گرفت و سوار موتور شد و حرڪت ڪرد. ڪمے جلوتر ڪہ آمد ابراهيم را ديد. در پيادہ رو ايستادہ و شديد مے خنديد! تازہ فهميد ڪہ چہ اتفاقے افتادہ. ابراهيم جلو آمد، جعفر را بغل ڪرد و بوسيد. اخمهاے جعفر بازشد. او هم خندہ اش گرفت. خدا را شڪر با خندہ همہ چيز تمام شد. ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 🌸 👓 شهریار هم این سید را دید از خود بی‌خود شد ما ڪہ دیگہ هیچے! ❗️ یا رب این شاخہ گل از شش جهتش دار نگاہ این دعا ڪردم و از شش جهت آمین آمد ✅ خدا بہ حق صاحب الزمان طول عمر با عزت بہ رهبرانقلاب عطا ڪن: آمین ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌼 🌼 دوازدهم خرداد سال ۹۴ بود ڪہ خبر شهادت اولین شهید فاتحین پخش شد. شهید عقیل بختیارے خبر تلخے بود... حتے براے محمد ڪہ تازہ از بستر تصادف بلند شدہ بود و هنوز بدنش جراحت داشت. بدنش زخمے بود اما خودشو براے مراسم تدفین بہ بهشت زهرا رسوند. یادمہ بعد از مراسم، از نزدیڪ مزار اومد ڪنار، یڪے از فرماندهانش در فاتحین، همراہ همسرش دورتر ایستادہ بودن و من باایشان فاصلہ چندانے نداشتم. نگران محمد بودم و زخم هاے بدنش و لباس مشڪے ڪہ تنش بود و آفتاب داغ خرداد ماہ... متوجہ حضور فرماندہ شد، چند قدمے نزدیڪ شد براے احوالپرسے اما یهو راهشو ڪج ڪرد و رفت... باهم ڪہ تنها شدیم، گفتم: محمد! مؤدبانه‌تر بود ڪہ براے احوالپرسے و احترام مے رفتے! تعجب ڪرد: مگہ تو هم اونجا بودے؟؟؟ گویا همین ڪہ متوجہ حضور یڪ خانوم ڪنار اون بندہ خدا شدہ، عقب ڪشیدہ... حتے انقدر توجہ نڪردہ ڪہ خواهرشو ببینہ!!! مے گفت: خانومش معذب میشد اگہ مے رفتم جلو! بعدا ازش عذرخواهے مے ڪنم... همین..!؟ دلیلش براے جلو نرفتن، نامحرم بودن نبود! معذب شدن اون خانوم بود! نامحرمے جاے خودش... همون روزا بود ڪہ عڪس شهید بختیارے رو مے آورد و باخندہ مے گفت: ببین! بااین مدل مو هم میشہ شهید شد... گاهے فڪر مے ڪنم ما ڪہ دم از شهید میزنیم، چقدر در رابطہ با نامحرم مثل شهید غیرت بہ خرج میدیم؟ دلتنگے خواهرانہ زیادہ اما بازگویے مرام شهید مهمترہ محرم و نامحرمے همیشہ پابرجاست، فضاے مجازے هم استثنا نیست. آدمها وقتے شهید میشن محرم میشن..!!؟ مدل مو امروزے اما غیرت ابالفضلے نقل از خواهر بزرگوار شهید ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا