eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 📝 ✍یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است 📙نمونه معارف اسلامی، ص ۴۱۹ 📗جامع احادیث شیعه، ج ۸ ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 دختری می‌خواست با پدرش از یک پل چوبی رد شود. پدر به دخترش گفت: دخترم! دست من را بگیر تا از پل رد شویم. دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست شما را نمی‌گیرم، شما دست مرا بگیر.پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و باهم رد شویم. دختر گفت: فرقش این است که اگر من دست شما را بگیرم، ممکن است هر لحظه دستتان را رها کنم، اما اگر شما دست مرا بگیری، هرگز آن را رها نخواهی کرد! 🌱 این دقیقا مانند داستان رابطه ما با خداوند است؛هرگاه ما دست او را بگیریم، ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم، اما اگر از او بخواهیم دست ما را بگیرد، هرگز دستمان را رها نخواهد کرد! و این یعنی عشق... ‌♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت اشکال نداره حالا چیکار کنیم تا درست بشه... اما مادر دوستم بهش میگفت خاک برسرت یه کار درست نمیتونی انجام بدی امروز هر دو بزرگسال و بالغیم. وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری که به ذهنم میاد خب چیکار کنم؟ و با حداقل اضطراب و عصبانیت مشکل رو حل میکنم. اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه خاک بر سر من که نمی تونم یه کار درست انجام بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟ حرفای امروز ما و احساسی که به فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای درونی فرزندمان خواهد شد. مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به فرزندانمان می دهیم. ‌♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 رجبعلی خیاط مستاجری داشت که زن و شوهر بودند با ۲۰ ریال اجاره. بعد از چند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدند. رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت: داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده، ۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن، این ۲۰ ریال رو هم بگیر اجاره ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه من باشه برای قدم نوزادت... ⭕ چند تای ما مثل رجبعلی‌خیاط هستیم...‼️ ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 فرشته از شیطان پرسید: بزرگترین حربه ات برای فریب انسانها چیست؟ شیطان گفت: به آنها می گویم هنوز فرصت هست... شیطان از فرشته پرسید: تو برای امید دادن به انسانها چه میگویی؟ فرشته گفت: به آنها می گویم هنوز فرصت هست... 🔶️ بیاییم از فرصت ها درست استفاده کنیم... ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت میرفت. به علت بی توجهی یک لنگه کفش ورزشی وی از پنجره قطار بیرون افتاد. مسافران دیگر برای پیرمرد تاسف میخوردند. ولی پیرمرد بی درنگ لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت. همه تعجب کردند. پیرمرد گفت که یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف میشود، ولی اگر کسی یک جفت کفش نو بیابد، چه قدر خوشحال خواهد شد. ببخشید و لبخند بزنید تا بتوانید راحت تر فراموش کنید.. ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 مردی از دست روزگار سخت می نالید. پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست. استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟ آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است. استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟ مرد گفت: خوب است و میتوان تحمل کرد. استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است. شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود. سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعیین میکند. پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است. ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 شخص جوانی در اتوبوس نشسته بود. در ایستگاه بعدی شخصی مسن با ترش‌رویی و سروصدا وارد اتوبوس شد و کنار او نشست و خود را به‌همراه کیف‌هایش با فشار و زور بر روی صندلی نشاند. کسی که در طرف دیگر آن جوان نشسته بود، از او پرسید که چرا چیزی نمیگوید. جوان با لبخندی پاسخ داد: سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است، من ایستگاه بعدی پیاده میشوم. 🔹اگر تک‌تک ما این موضوع را درک می‌کردیم که وقت ما بسیار کم است، آن‌وقت متوجه میشدیم که پرخاشگری، بحث و جدل‌های بی‌ نتیجه، نبخشیدن دیگران، ناراضی‌ بودن و عیب‌ جویی‌ کردن، تلف‌ کردن وقت و انرژی است. ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 بزرگی را گفتند تو برای تربیت فرزندانت چه می کنی؟ گفت هیچ کار... گفتند: مگر میشود؟ پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟ گفت:من در تربیت خود کوشیدم تا الگوی خوبی برای آنان باشم... ‌♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟ حضرت علی(ع) فرمودند:خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم،هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی. ۱.‌ ✅الحمدلله علی کل نعمه ۲. ✅و اسئل الله من کل خیر ۳. ✅و استغفر الله من کل ذنب ۴.‌ ✅ واعوذ بالله من کل شر ۱. خدا را سپاس و حمد می گویم برای هر نعمتی که به من داده است. ۲. و از خداوند درخواست میکنم هر خیر و خوبی را ۳. و خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم. ۴. و خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها. 📚بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۴۲ ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 🔹پیامبر (ص) شنیدند که زنی به کنیزش فحش و ناسزا می‌گوید، در حالی که روزه دار هم هست. حضرت دستور دادند طعامی آوردند و به آن زن فرمودند: «بخور!» زن عرض کرد: یا رسول الله! من روزه دار هستم! حضرت فرمودند: چگونه روزه داری، در صورتی که به کنیزت فحش میدهی؟ سپس فرمودند: روزه فقط خودداری از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها نیست، خداوند روزه را حجاب قرار داده از تمامی آنچه که روزه روزه داران را از بین میبرد. آنگاه فرمودند: ما قل الصوام و أکثر الجواع: چقدر روزه داران واقعی کم هستند، و گرسنگان زیاد. 📚 بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۹۳ ‌♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 روایت شده دو زن در عهد پیامبر (ص) روزه‌دار بودند، در آخر روز حالشان از شدت گرسنگی و تشنگی وخیم شد و نزدیک بود که تلف شوند، پس فرستادند کسی را پیش رسول خدا (ص) که تا از آن حضرت اذن افطار بگیرند، پیامبر (ص) ظرفی را فرستاد برای آن زنان، فرمود: به ایشان بگو که در داخل این ظرف قی کنید آنچه که خوردید، پس یکی از آن دو قی کرد نیمی از آن ظرف را از لخته‌های خون و گوشت خالص پر کرد و آن دیگری نیز با قی و استفراغ خویش بقیه ظرف را پر کرد، مردم از این ماجرا به شگفت در آمدند و تعجب کردند. 🔹 پیامبر (ص) فرمود: این دو زن از آنچه که بر آنها حلال بود امساک نمودند و بر آنچه که بر آنان حرام بود روزه خویش را باطل کردند، به این صورت که نشستند در کنار هم دیگر، از مردم غیبت کردند و این است آنچه که پشت سر مردم گفتند که در این ظرف است، از گوشت‌های آنان. 📚 روزه از ديدگاه قرآن و عترت، ص۷۰ ‌♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 پیامبر اکرم (ص) با شخصی قرار گذاشتند که یکدیگر را در مکانی معینی، کنار سنگی ملاقات نمایند. رسول اکرم، زودتر از موعد مقرر در محل حاضر شده و کنار سنگ توقف کردند و منتظر آمدن آن فرد شدند. زمان مقرر فرا رسید، اما آن مرد نیامد. چند ساعت گذشت. خورشید به وسط آسمان رسید و گرمای سوزان آن به بدن مبارک رسول خدا آزار رسانید. عده ای از اصحاب، پیامبر را در آن حالت دیده و عرض کردند که از اینجا حرکت بفرمائید زیرا آفتاب بسیار سوزان است. پیامبر در جواب ایشان فرمود: نمی توانم به جای دیگری بروم. چون در اینجا با کسی قرار گذاشته ام.‌ چند ساعت دیگر گذشت تا بالاخره آن مرد رسید. حضرت به او فرمود: اگر نیامده بودی از اینجا حرکت نمی کردم تا مرگم فرا میرسید. 📚 کتاب گناهان کبیره، ج۱، ص۴۳۴ ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 از حكيمى پرسيدند: عجيب ترين موجود عالم چيست؟ گفت: انسان. گفتند: چرا انسان؟ گفت: زيرا براى به دست آوردن مال، سلامتى اش را به خطر مى اندازد و پس از آن كه مالى به دست آورد، براى بازيابى صحت و سلامتى اش مصرف میکند. چنان غم آينده را میخورد، كه از امروز خود لذتى نمیبرد. چنان زندگى میكند، كه گويا هرگز نمیميرد. اما چنان میميرد، كه گويى اصلاً زنده نبوده است. ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 مردی در حضور رسول خدا (ص) در مقام دعا عرض كرد: خدايا پيامبر را بيامرز، مرا بيامرز، (لسان دعای او حصر بود). حضرت فرمودند: چرا دور رحمت خدا را سنگ چين كردی؟ چرا فقط من و تو؟ همه‌ مؤمنان را دعا كن: «إذا دعا أحدكم فليَعمّ فإنّه أوجب للدّعاء» هرگاه دعا می كنيد به دعای خود عموميت دهيد كه اجابت را حتمی می كند. اين دعای امام رضا (ع) چقدر كريمانه است: «واغفر لمن فى مشارق الأرض و مغاربها من المؤمنين والمؤمنات» یعنی خدايا در مشرق و مغرب عالم هر كسی كه اهل ايمان است او را بيامرز. 📚حکمت عبادات ص ٢٢٩ ‌♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 پسر ارشد حاج شیخ عباس قمی(ره) نقل می‌کند: پدر ما رسمش این بود که هر روز که سفره‌ی ناهار انداخته می‌شد، ما بچه‌ها که می‌نشستیم، یک حدیث کوتاه قرائت می‌کرد و می‌فرمود که تا ناهار فردا آن را حفظ کنید. این همه احادیثی که حفظ هستم و بالای منبر می‌گویم، همان حدیث‌هایی است که در آن ایام حفظ کرده بودم. 📚 به نقل از کتاب پندهای سعادت، ص۳۷۹ ♥🥀♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀 🥀 @dehghan_amiri20 ♥ 🥀 ♥🥀 🥀♥🥀 ♥🥀♥🥀
📝 📝 💠 رفت داخل اتاق، همان اتاقی که همیشه محل قرار او بود با جبرئیل. فرموده بود: کسی بر من وارد نشود؛ لحظه ای بعد اما نوه اش وارد اتاق شد. او را روی زانوی خودش نشاند. بوسید و نوازشش کرد. از فرشته وحی شنید که: او را شهید خواهند کرد، افرادی از امت تو. در دستان جبرئیل، مشتی از خاک کربلا بود. گفت: این، از قلتگاه اوست. اشک های پیامبر صلی الله علیه وآله جاری شد. جبرئیل گفت: غمگین نباش! خدا انتقام او را خواهد گرفت، به دست قیام کننده ای از خاندان شما. 🌾 او نهمین فرزند است، از نسل حسین، غیبتی دارد طولانی .. با اوست که خدا اسلام را پیروز میکند، و کافران را نابود می سازد. 📚کفایة الاثر، ص۱۸۷ 🌷 اللهم عجل لویک الفرج 🌷 ‌┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 🔳 یک جوان ازعالمی پرسید: من جوان هستم ونمی توانم نگاه خودراازنامحرم منع کنم. چاره ام چیست؟ عالم کوزه ای پر از شیر به او داد و به او گفت که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد و از شخصی خواست که او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت؛ جلوی همه مردم او را کتک بزند...‼️ جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت... عالم از او پرسید: چند نامحرم سر راه خود دیدی⁉️ جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکرآن بودم که شیر را نریزم که مبادا جلوی مردم کتک بخورم و خار و خفیف شوم... ⚠️ عالم گفت این حکایت مومنی است که همیشه خدا را ناظر بر کارهایش میبیند‌ و از روز قیامت و‌ حساب و کتابش که مبادا در نظر مردم خار و خفیف شود بیم دارد. ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 یڪ آقای فرش فروش ڪه اهل نماز اول وقت بود به بنده گفت: یڪ ڪسی برای خریدن فرش وارد مغازه ی بنده شد. گفتم: وقت نماز است. گفت: من وقت ندارم، مسافرم و می خواهم بروم. هر چه اصرار ڪردم، دیدم نمی شود و گول شیطان را خوردم و یڪ قدری ڪه از نماز اول وقت گذشت، دیدم همین آقای مشتری ڪه خیلی شیفته ی این معامله بود، گفت من باید قدری تامل بڪنم! و از خرید منصرف شد!! شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را. امیر مومنان (ع) فرمودند: اگر مومن، دنیا را مانع از آخرت خودش قرار بدهد؛ پروردگار او را از هر دو باز می دارد. 📚 ایت الله حق شناس، کتاب از ملڪ تا ملڪوت، ج۱، ص۲۱۳ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 در راه مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند. به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی‌عرضه است، اسبش دائم عقب می‌ماند. شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش این‌ همه عظمت را ندارد. ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می‌تازد. میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است، سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق بال در آورد. این است رسم رفاقت... ✔ در غیاب یکدیگر، حافظ آبروی هم باشیم. 📚 روضات الجنات، ص۱۱۵ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 زن‌هایی که می‌خواستند تفسیر قرآن و علوم دینی یاد بگیرند، می‌رفتند سراغش. مجالسش رونق داشت. ابن عباس وقتی می‌خواست روایتی بگوید که به زینب برمی‌گشت، می‌گفت: «عقیله ما، دختر علی، این‌طور گفت» و دیگر معروف شده بود به عقیله بنی‌هاشم. آن‌قدر که خیلی‌ها به جای زینب صدایش می‌زدند عقیله. عجیب هم نیست اگر کسی معلم‌اش فاطمه باشد و علی، عقیله یک قوم و قبیله بشود. 📚 کتاب قصه کربلا‌ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند میدهم که کامروا شوی. 🔳 اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری... 🔳 دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی... 🔳 و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی... پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟لقمان جواب داد: 🔲 اگر کمی دیر تر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. 🔲 اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس میکنی بهنرین خوابگاه جهان است... 🔲 و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست. ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 پیرمردی نارنجی‌پوش در حالی‌که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت: به این بچه کمک کنید. یک ماشین بهش زد و فرار کرد. پرستار گفت: این بچه نیاز به عمل داره و باید هزینه اش رو پرداخت کنید. پیرمرد گفت: اما من پولی ندارم، پدر و مادر این بچه رو هم نمیشناسم. خواهش میکنم عملش کنید، من هرجور شده پول رو تا شب براتون میارم. پرستار گفت: با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید. پیرمرد پيش دكتر رفت؛ اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت: این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه. صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می‌اندیشید. ⭕️ گاهی اوقات تا اتفاقی برای خودمان پیش نیاید، به فکر ابعاد مختلف آن نیستیم. ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 🍃 قحطى، همه جا را گرفته بود . قرصى نان يافت نمى‏شد . در آن حال، مردى از بنى اسرائيل به كوهى از ريگ در بيابان رسيد . پيش خود انديشيد كه كاشكى اين كوه ريگ، كوه گندم بود و من آن را پيش قومم مى‏بردم و آنان را از رنج گرسنگى مى‏رهاندم. به شهر بازگشت. پيامبر آن روزگار نزدش آمد و گفت: در بيرون شهر چه ديدى و چه خواستى؟ گفت: كوهى ديدم كه از سنگ‏هاى خرد (ريگ) انباشته بود. در دلم گذشت كه اگر اين همه، گندم مى‏بود، همه را صدقه مى‏دادم و قحطى را بر مى‏انداختم. پيامبر قوم گفت: بر تو بشارت باد كه ساعتى پيش، فرشته وحى بر من نازل شد و گفت كه خداى تعالى صدقه تو پذيرفت و تو را چندان ثواب داد كه اگر تو آن همه گندم مى‏داشتى و به صدقه مى‏دادى، ثواب مى‏داد. 📚 حكايت پارسايان، رضا بابايى ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈ شهید محمدرضا دهقان امیری ☘️@dehghan_amiri20☘️ ┈•••✾••🌿🌸🌿••✾•••┈
📝 📝 🔹 پیر مرد دانایی به نوه اش گفت: فرزندم تا حالا دانسته ای که بهشت مجانی است و دوزخ را باید با پول خرید. نوه اش گفت: پدر بزرگ چگونه بهشت مجانی است اما دوزخ رو باید با پول خرید؟ پیرمرد گفت پسرم نماز و روزه و کارهای نیک، بابتشان هیچ پولی پرداخت نمیکنی و بهشت مجانی به دست می آید؛ اما شراب و زنا و قمار و ربا بابتشان پول پرداخت میکنی پس جهنم را باید با پول خرید. 🔸 قضاوت با شما ؛ کدام بهتر است؟! بهشت؟ (مجانی ) یا جهنم؟ (پولی) ‌ ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈