eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
✨🍃🌸 محمدرضا جان یادت همواره جاودان. روز۱۴شهریور....آتش قلب مادر....
🌸🌸🕊 🌸🕊 🕊 ای غم گسار مرگ پسر سنگ صبور خوب پدر هر چند گفته اند كه در خون تپيده است چشمت هنوز مانده به در خم می کند زمانه کمر را زدرد و غم چون کوه استوار مگر بی قامت رشید پسر هم جهنم است هر جا شود بهشت اگر پر مي كشد دلت كه ببينيش يك نظر هر وقت آورند خبر آری زبانزد است شهیدت به خود ببال عمرت نرفته است هدر داماد می کنی پسرت را نه غم مخور با حوریان تاج به سر 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
تصویر ویژه‌ای از گرامی در حالیکه قاب عکسی از دیدار آیت‌الله خامنه‌ای و فرزند شهیدش را در دست داشت. شادی روح بلندومطهراین وفرزندانش صلوات 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🍃📽 #مصاحبه..... 🧡🌱خواهر شهید: مراسم هفتم محمدرضا که در مدرسه عالی برگزار شد اولین باری بود که کاملا
🍃📽 ..... 🧡🌱تسنیم:با توجه به اینکه محمدرضا دهه هفتادی بوده و بسیاری از جوانان  تحت تاثیر او قرار گرفتند در این مدت عنایت خاصی شامل حال کسی شده؟ : خیلی از این موضوعات اتفاقا افتاده است. یک مورد که برای خودم نیز عجیب بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه می‌کرد. او تعریف می‌کرد که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچه‌ای پاک و طاهر بودم و قرآن‌خوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم. به سبب آشنایی با دوستان ناباب از راه به‌در شدم و 17 سال خدا و ائمه را منکر شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است.  اسم من مصطفی بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند.یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا می‌زند  «حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یک ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان» این را که گفت بلند شدم و چهره‌اش به دلم نشست. 10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم. آن جوان می‌گفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبه‌ام و مال‌های حرامی که کسب کرده بودم, تمام زندگی‌ام را فروختم تا مال‌های حرام از زندگی‌ام بیرون برود و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یک رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.مواردی دیگر و چیزهای عجیبی رخ می‌داد که روحیه‌ام منقلب شدیم که به نظرم دلیل این اتفاق این است که محمدرضا سن و سال کمی دارد و برای همه عجیب است که این جوان با این سن و سال رفته و دفاع کرده است. محمدرضا یک معامله با خدا کرده و به خاطر این معامله خدا خریدارش شد. ...😌 🦋💐 🌸 ☔️🌙|•° @dehghan_amiri20