🔔ضربآهنگ ناقوسی
☘️پیاده به زیارت عتبه سیدالشهداء علیهالسلام رفته بودیم. در میانه راه برای استراحت به قهوهخانهای رسیدیم و دیدیم صدای رقص و پایکوبی میآید. آخوند ملاحسینقلی همدانی چهره درهم کشید و گفت: «یکی مردانگی کند و برود این جماعت را نهی از منکر نماید.»
همه ما در حال سکوت و تعجب، ایستادیم و به او نگاه کردیم.
🍁گروهی در قهوهخانه پر از دودو دَم، مشغول رقص و آواز و قهقهه و مستی بودند.
استاد سرش را تکان داد و گفت:« باشه، خودم میروم.»
آخوند وارد شد و مستقیما به سراغ سرکردهشان رفت و گفت: « سلام علیکم، آقا رخصت میفرمایید بنده بخوانم و شما سازش بزنید؟ »
🍃ناگهان صدای ساز و آواز به سکوتی مرگبار تبدیل شد. رئیسشان خندید و گفت: « شیخ، مگر شما هم بلدی با این ماسماسکها بازی بازی کنی؟»
🌺ملاحسینقلی لبخندی زد و گفت: « من بلدم شعر بخوانم، رخصت هست بخوانم؟»
مرد دستی به سبیل کَتوکلفتش کشید و با قهقهای گفت: « آشیخ، تو بخون ما سازش میزنیم.» با قهقهای که سر دادند، تا مغز استخوانم سوخت.
🌱صدایش را صاف کرد و با ضربآهنگی ناقوسی، وسط دودودَم قهوهخانه شروع به خواندن این اشعار کرد:
لا اله الا الله
حَقاً حَقاً صِدقاً صِدقاً
اِنَّ الدُّنیا قَد غَرَّتنا
وَ شَغَلَتنا وَ استَهوَتنا،
یَابن الدُّنیا مَهلاً مَهلاً
یَابن الدُّنیا دَقّاً دَقّاً
یَابن الدُّنیا جَمعاً جَمعاً
تُفَنی الدُّنیا قَرناً قَرناً،
ما مِن یَومٍ یَمضی عَنا
اِلا اَوهی مِنا رُکناً،
قَد ضَیّعنا داراً تَبقی
وَ اَستَوطَنا داراً تَفنی
لَسنا نَدری ما قَرَّطنا
فِیها اِلا لَو قَدمتنا *
🌸ترکیب ضربآهنگِ این شعر با نفس الهی او، اثری بر جان آنها گذاشت که از ساز زدن دست کشیدند و شروع کردند به گریه. صدای آه و ناله و اشک و تأسف بود که سقف قهوهخانه را به لرزه میانداخت.
📚 کهکشان نیستی، ص 54-51.
داستانی بر اساس زندگی آیت الله سید علی قاضی طباطبایی
📕* ترجمه شعر :
شهادت می دهم به یگانگی خداوند و حال آن که حق است، راست است راست است،
بدرستی که دنیا ما را فریب داد
و مشغول کرد و در رابطه با آخرت عقل ما را ضایع و نابود نمود و ما را گمراه ساخت.
ای فرزند دنیا؛ پس انداز و به تأخیر انداز کارهای دنیوی را،
ای فرزند دنیا؛ هر روز کوبیده می شوید و در فشارید از مصیبت ها و تا چند یکدیگر را در فشار می گذارید برای بدست آوردن دنیا؟
و به زودی در هم شکسته خواهید شد.
ای فرزند دنیا؛ تا کی جمع می کنی اسباب و مال دنیا را؟
پس بدان دنیا از بین می برد مردم قرن را از پس قرنی دیگر،
هیچ روز نمی گذرد از عمر ما مگر آن که یک رکن از ارکان بدن ما ضعیف تر گردد،
به راستی که نابود کردیم خانه ی باقی را و وطن خود گردانیدیم خانه ی فانی را،
نمی دانیم که برای آن دنیا کوتاهی کردیم،
مگر پس از اینکه می میریم.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#داستان #اخلاقی #نهی_ازمنگر #ملاحسینقلی_همدانی