🌸🍃🌸 نیمه شعبان بر احرار و ابرار عالم مبارکباد 🌸🍃🌸 کانـال دهــــکده لایـــــحه 🔻🔻 https://eitaa.com/dehkadelayehe

« لایحه دفاعیه » #54 ریاست محترم شعبه ... دادگاه حقوقی محاکم عمومی مجتمع قضائی شهید ... سلام علیکم – با احترام در مقام وکیل خوانده در برابر دعوی خواهان ها ....... بخواسته الزام به تنظیم سند رسمی ملک ، بتاریخ رسیدگی 19/1/1402 به ساعت 30/09 صبح به کلاسه 0102775 بدینوسیله و در مقام دفاع ( شکلی ) و دفاع به معنـای اخـص ( ماهوی ) خاطر عالی را به آگاهی می رساند ، دعوی پیش گفته از دو جهت شکل و ماهیت ، اعتبار قانونی را واجد نمی باشد . بعنوان مقدمه و از باب تلمذ مطالبی بشرح ذیل به حضور تقدیم می گردد : عالی جناب به موجب یک اصل مستقرشده حقوقی « بار اثبات ادعا بر عهده مدعی است » بنابر این هر گاه خواهان ادعائی مطرح کند باید به تناسب ادعای خود ادله اثبات ارائه نماید در نتیجه هر حقی که مدعی نتواند دلایلی برای اثبات آن ارائه نماید و خلاف اصل باشد و طرف مقابل نیز آن را منکر شود ، مورد حمایت مرجع قضائی قرار نخواهد گرفت . با حفظ مقدمه مذکور ، دو ایراد شکلی دادخواست خواهان محترم بشرح ذیل می باشد : نخست بر خلاف آنچه در دوسیه مطمح نظر عنوان گردیده و بین طرفین قصد شده و قصد واقع گردیده ، موکل بر اساس وکالت نامه شماره 49747 مورخ 20/11/1359 اعلام و اقرار نموده ( مورد وکالت و موضوع برگ عمران شماره 74226 مورخ 14/11/1358 عمران اراضی شهری استان تهران را به آقایان : 1) بالا اوغلان 2) غلامعلی 3) علی واگذار نموده است ، در نتیجه کدام صلح یا اقرار یا تعهد « له » خواهان حسب آنچه بدان در دادخواست استناد گردیده ، از طرف موکل انجام شده معلوم نمی باشد . قدر متیقن موردی که خواهان بدان تشبث نموده یعنی سند عادی مورخ 20/11/59 بر مبنا و پیرو وکالتنامه شماره 49474 دفترخانه اسناد رسمی شماره ... بوده که در وکالت نامه یاد شده ، « نامی » از شخص خواهان وجود ندارد . دوم آقای بالا اوغلان بعنوان یکی از 3 واگذار گیرنده مشاعی طرف دعوی قرار داده نشده است . در نتیجه خواهان های ردیف سوم به بعد فاقد سمت قانونی می باشند . در ماهیت : 1- والا مقام بهتر واقف هستند حرکت سازنده در تمام عقود قصد است ، موکل بر اساس وکالتنامه مزبور که بر مبنای برگ عمران صادره از سوی سازمان اراضی شهری استان تهران به شماره 74226 مورخ 14/11/58 بوده مالک قانونی 1000 متر مربع بوده و نسبت به 3 فرد یاد شده که خواهان از شمول آنها خارج است ، اقدام به واگذاری 1000 متر مربع وفق برگ عمران نموده و هیچ تعهد و نیتی در خصوص 570 متر باقیمانده که در مالکیت دولت در آن زمان قرار داشته انجام نشده و اصولاً برای چنین اقدامی اهلیت قانونی لازم بوده که موکل در زمان اراده و قصد با 3 فرد یاد شده ، هیچ اهلیت قانونی در خصوص 570 متر مربع نداشته که بخواهد آن را مورد قصد و انشاء جهت واگذاری قرار دهد ، درنتیجه از مفهوم و منطوق واگذاری صورت گرفته ، قابل استدراک است واگذاری انجام شده صرفاً حق و حقوق موکل با ( گواهی عمران ) پیش گفته بوده که در سطر دوم سند عادی مورخ 20/11/59 به وضوح چنین قید شده : « کلیه حق و حقوقی که در پلاک شماره 130 فرعی از 126 بطور مشاعی واقع در قریه ... با گواهی عمران شماره 74226 مورخ 14/11/58 تهران واگذارنمودم به آقایان وکلا در وکالت نامه شماره فوق ... » ( الخ ) ( عین متن ) که در مانحن فیه این قید ، حکایت از اراده و قصد طرفین صرفاً در محدوده برگ عمران و بر روی هزار متر مربع بوده و هیچ توافق و قصدی برای 570 متری که در آن زمان تحت مالکیت دولت بوده انجام نشده است . 2- تفسیر خواهان از واگذاری 570 متر مربع به یقین و ظرس قاطع اشتباه است زیرا موکل در وکالتنامه دومی که در سال 1360 اعطا شده و در این وکالتنامه نام مورث خواهان های ردیف سوم به بعد آمده است ، صرفاً اعطای وکالت نموده و وکالت در نفس وکالت معتبر و افاده از بیع نمی کند و اصرار خواهان های ردیف سوم به بعد به اتصال دادن وکالتنامه سال 1360 به قرارداد واگذاری مورخ 20/11/1359 و پیرو وکالتنامه شماره 494740 ، پایه و اساس قانونی ندارد . بنائاً به مراتب و معنونه در فوق : 1- وکالتنامه مؤخری که در سال 1360 به مورث خواهان های ردیف سوم به بعد داده شده هیچ ارتباطی با قرارداد واگذاری سال 1359 ندارد . 2- خواهان ردیف اول ( علی ) بر مبنای قرارداد مورخ 20/11/1359 بصورت مشاع به همراه خواهان ردیف دوم و شخص دیگری بنام بالا اوغلان که طرف دعوا قرار داده نشده و به میزان هزار متر مربع و به استناد برگ عمران ، مالکیت اخذ و برای آن سند نیز گرفته اند و هیچ قصد و توافق برای 570 متر مربع وجود نداشته که بتوان بر پایه این رابطه حقوقی ، الزام به ایفاء تعهد را متصور گردید . رسیدگی و صدور حکم بر بطلان دعوی خواهان ها از محضر دادگاه مورد استدعاست . با تشکر و تجدید احترام کانال دهــــکده لایـــحه 🔻🔻 https://eitaa.com/dehkadelayehe

السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام ای تغییر دهنده دلها و دیده‏ ها ای مدبر شب و روز ای گرداننده سال و حالت ها بگردان حال ما را به نیکوترین حال 🎊سال نو ، بر شما مبارك @dehkadelayele

لایحه #55 اعتراض به قرار منع تعقیب شهادت کذب در مرجع انتظامی ریاست محترم شعبه مرجوع الیه دادگاه کیفری دو .... سلام علیکم در مقام وکیل شاکی آقای... در اعتراض به قرار منع تعقیب شماره .... مورخ .... کلاسه .... شعبه .... بازپرسی....، خاطر شریف را با ذکر ادله در ذیل مستحضر به خلاف قانون بودن قرار یاد شده ، میدارم : عالی مقام واقف هستند اثرات مخرب شهادت کذب افرادی که با تطمیع و با اخذ پول ادای شهادت کذب میکنند توالی فاسده گسترده ای بر اجرای عدالت دارد و می تواند زحمات بی شائبه قضات عدالت گستر را در محاق فرو برده و در جامعه ایجاد تنفر نسبت به سیستم قوه قضائیه در نزد افکار عمومی را رقم بزند زیرا : قضات بر مبنای شهادت شهود و سایر ادله رأی می دهند غافل آن که شاکی و یا متهم در برخی موارد از شهودی بهره می گیرند که اساساً اطلاعی از ما وقع نداشته و اظهارات آنها تلقینی و کذب است . در موضوع مانحن فیه ، مرجع انتظامی بعنوان یکی از صاحب منصبان رسمی و ضابط قوه قضائیه ، بدون دستور کتبی دادستان توانائی پذیرش شهود و ثبت اظهارات آنها را ندارد . در واقع امر ، دادستان با تفویض این اختیار به مرجع انتظامی شهود شاکی را مطالبه می کند در نتیجه ادای شهادت شهود در مرجع انتظامی فی نفسه ادای شهادت در دادسرا خواهد بود و از طرفی در زمان تقنین قانون مجازات اسلامی در سال 1375 اصولاً دادسرا وجود نداشته است به همین علت مقنن در ماده 650 بخش تعزیرات کلمه دادگاه را تسوید نموده است چه اینکه وقتی دادسرایی در زمان قانونگذاری موجود نبوده به تبع باید کلمه دادگاه به کار می رفته است در حالی که هم اکنون دادسرا تشکیل شده و به صاحب منصبان قضایی دادسرا نیز قاضی اطلاق می شود، فلذا اگر بخواهیم با این رویه به پیش برویم هر فردی به خود اجازه می دهد در دادسرا و از طریق دستور دادسرا در مرجع انتظامی ، بدون اندک واهمه ای ادای شهادت کذب نموده و موجبات بازداشت و النهایه تسلیم فرد ذی حق ، بر خلاف واقع گردد. عالی مقام قانون گذار در ماده 2 ق.م.ا. فعل و ترک فعل را جرم انگاری نموده و شهادت کذب در دادسرا و از طریق دادسرا در مرجع انتظامی و دادگاه ، به هر شکل و به هر طریق از لحاظ شرعی و قانونی و اخلاقی جرم است و اگر استدلال منعکس در قرار منع تعقیب مورد اعتراض را قبول کنیم ، زین پس پذیرش دستور دادستان و شعبات دادسرا جهت ثبت اظهارات شهود در مرجع انتظامی را باید حشو قبیح بدانیم زیرا وقتی دادسرا شهادت کذب شاهد را در مرجع انتظامی و نزد خود فاقد جنبه کیفری می داند تکلیف شاکی به ارائه شهود بی وجه است و ارائه شهود باید در دادگاه انجام شود. شما بهتر می دانید صد ها قرار منع تعقیب به علت اینکه شاکی نتوانسته شهودی را در مرجع انتظامی یا دادسرا تعرفه کند با قرار منع تعقیب بدرقه شده است حال چگونه است دادسرا عدم تعرفه شهود را از موجبات قرار منع تعقیب می داند و همزمان شهادت کذب نزد خود را نیز فاقد کیفر می داند ،جمع بین این دو تناقض ممکن نیست و رفع این معضل و مشکل فقط از طریق علم آن اساتید مجرب و بصیر ممکن خواهد بود تا بدین شکل ریشه ظلم و فریب محاکم از طریق شهادت کذب شهود خشکانده شود.. بنائاً به مراتب و معنونه در فوق : مرجع دادسرا حتی به خود زحمت اندک تحقیقات و ملاحظه سوابق شهود کذاب که حسب اطلاعات مسموع شده برخی از آنان شهادت کذب را وسیله امرار معاش خود قرار داده اند و با فراق بال و اطلاع از چنين تصمیماتی همه روزه در حال ضربه به اساس اجرای عدالت می باشند ، نداده است و باعث دلسردی موکل در احقاق حق شده است . ملحق بدان در تصمیمات نهایی مراجع قضایی و از جمله دلایل مجرمیت و یا محکومیت هر متهمی در دادسرا و دادگاه ، استناد به نظر مرجع انتظامی می باشد ولی هم اکنون قرار منع تعقیب معترض علیه می گوید مرجع انتظامی و دادسرا هیچ جایگاه قانونی ندارند . رسیدگی و نقض قرار معترض علیه به دلیل عدم کفایت و کمال رسیدکی و درک صحیح از قانون یاد شده مورد استدعاست. با تشکر و تجدید احترام https://eitaa.com/dehkadelayehe

لایحه دفاعیه شکلی و ماهوی جلسه اول رسیدگی #56 خلع‌ ید بیع شفاهی زعیم‌ محترم شعبه ... دادگاه حقوقی ... سلام علیکم؛ با احترام به وکالت از ناحیه خوانده آقای / خانم .... در برابر دعوی مطروحه از طرف آقای خانم... با عنوان خواسته : خلع‌ید و مطالبه اجرت المثل ایام تصرف.... مقید به رسیدگی در وقت : ...... ساعت : ... به آگاهی میرساند ، دعوی مبحوث فیه بدلایل آتی الذکر محکوم به بطلان است : اولاً: معتقدم‌‌ برخلاف ادله ابرازی خواهان ، و اینکه خواهان در دادخواست تقدیمی اعلام نموده : ... صرفاً برای مدت چندماه ، آپارتمان مورد تنازع را در اختیار موکل و به قید و وصف امانت داده ... خلاف ظاهر است زیرا استدامه تصرفات چند ساله از سوی موکل ، تعرضی را از سوی خواهان بعنوان مالک در بر نداشته ،که امری درخور تأمل می‌باشد. ثانیا،ً در عرف معمول حتی قراردادهای اجاره بیش از مدت یک سال منعقد نمی‌گردد؛ حال چگونه ممکن است بپذیریم اسکان موقت و آن هم سه ساله و با وصف امانی و خلاف عرف ادامه یافته و خواهان‌کمترین تعرضی بدان ننموده است . ثالثا،ً وجوه مأخوذه از موکل توسط خواهان و از طرق مختلف و در سال‌های تصرف موکل در ملک مورد ترافع ، که با اندک کارشناسی ثابت میگردد حدود هفتاد درصد بهای ملک را در بر میگرد ، حکایت از توافقاتی بین اصحاب دعوی ولو به‌صورت شفاهی دارد که قدر متیقن نافی وصف تصرف غاصبانه موکل است. رابعاً:، چنانچه توافق شفاهی طرفین برای انجام معامله مورد انکار خواهان قرار گیرد ، در پاسخ باید گفت که این انکار با ادعای اخطار شفاهی خواهان خطاب به موکل جهت تخلیه و تحویل آپارتمان که در روابطی غیر از تصرفات غاصبانه کاربرد دارد واجد تنافی میگردد . خامساً:، فاصله زمانی تاریخ ارسال یک‌ماه گذشته اظهارنامه از سوی خواهان ، خود حاکی از عدم تعرض او نسبت به موکل در سال‌های تصرف دارد ، اگرچه نوع توافق و شرایط حاکم بر آن مستلزم اثبات است و شاید از این پرونده خروج موضوعی داشته باشد ، و البته بلافاصله اقدام به تقدیم دادخواست خواهد شد ، ولی همان‌گونه که فوقاً اشاره شد ، تصرفات موکل، قطع به یقیین حاصل توافق بوده و صفت غصب در این خصوص مفقود می‌باشد. بنائا به مراتب و معنونه در فوق : و با اتکال به مفهوم مخالف ماده ۳۰۸‌قانون مدنی ، و مدلول اصل مندرج در ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی، رسیدگی و صدور حکم بر بطلان دعوی مورد استدعاست. با تشکر و تجدید احترام https://eitaa.com/dehkadelayehe

لایحه تجدید نظر خواهی » #57 وکالت بلاعزل طلاق عمل منافی با وکالت زعمای والامقام شعبه مرجوع الیه دادگاه تجدید نظر استان .. ( استیناف خواهی از طریق شعبه ... دادگاه عمومی حقوقی .... ) سلام علیکم با احترام اینجانب ........... و در جایگاه وکیل تجدید نظر خواه و در مخالفت با استدلالات نمایان در رأی مکتوب شده در دادنامه شماره .... مورخ .. حایز : ابطال دادخواست بدلیل استرداد آن از سوی زوج بعنوان موکل مدنی با استدلال ذیل ، طبع سریع الخاطر عالی جنابان را ، به آگاهی میرساند ، رأی استیناف خواسته بر پایه وجهات تعدیدی دامنه ماده 348 ق.آ.د.م. بشرح الف / ج / ه شایگان اقاله و سزاوار انهزام است : عالی جنابان محکمه نخستین مبادرت به صدور قرار‌ابطال‌دادخواست تقدیمی اینجانب در جایگاه وکیل تعیینی با وکالت مع الواسطه از سوی زوجه با این استدلال که؛ اسقاط‌ حق‌ عزل‌ وکیل توان‌ جلوگیری از اقدام زوج بعنوان‌موکل مدنی درخصوص موضوع خواسته را ندارد ، مبادرت به قبول درخواست استرداد دادخواست از سوی زوج و صدور قرار ابطال دادخواست نموده است....الخ و این در حالی است که با بقای وکالت‌ تفویضی‌ که بر اساس وکالت بلاعزل اعطایی زوج تجدید نظر خوانده به موکله به اینجانب تفویض شده ، علی الاصول زوج حق‌ دخالت در دادرسی و استرداد‌ دادخواست را بعنوان اصیل نداشته است و رای تجدید نظر خواسته بدین سبب مخدوش است. چه در صورت قبول استدلال محکمه بدوی، علی القاعده این امر باعث بر هم خوردن نظم عرفی توافقات خارج از دادگاه و بی اثر نمودن وکالت نامه رسمی در مورد چگونگی طلاق زوجه خواهیم شد زیرا عمل منافی با وکالت که باعث از بین رفتن عقد وکالت میشود در مکان و محلی مصداق دارد که زوج خود شخصا دادخواست طلاق رجعی تقدیم و زوجه را با لحاظ اتمام دوران عده ، از زوجیت بطور قطعی خارج کند ، در نتیجه استرداد دادخواست نمیتواند از مصادیق عمل منافی با وکالت باشد چه در این صورت هر گاه زوجه بعنوان وکیل مع الواسطه با حق توکیل خود تفویض اختیار نموده و برای عمل به مفاد وکالت بلاعزل ، وکیل استخدام نماید و اقدامات قانونی معمول دارد ، زوج با تقدیم یک لایحه و تقاضای استرداد دادخواست ، تمامی زحمات و هزینه زوجه را یکجا برهم زده ، زایل کرده و یک آنارشیسم و پارادوکس با نظر مقنن در مبحث وکالت و شرط بلاعزل بودن وکالت مدنی را رقم خواهد زد . از سوی دیگر چون شرط عزل از زوج ساقط شده ، مشارالیه حقی در دخالت در دادرسی و عزل و نصب وکیل دعاوی را نخواهد داشت و این حق منحصراً در اختیار وکیل مع الواسطه قرار داشته و خواهد داشت. بنائا به مراتب و معنونه در فوق : نقض قرار تجدید نظر خواسته و الزام محکمه بدوی به ورود در ماهیت دعوی مورد استدعاست. با تشکر و تجدید احترام جعفر اخترنیا https://eitaa.com/dehkadelayehe

لایحه تهدید زوجین ریاست محترم شعبه .... دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب... سلام علیکم با احترام در مقام وکیل مشتکی عنه آقای .... و در برابر شکایت خانم .... متضمن تهدید ، خاطر شریف را به آگاهی میرساند، شکایت مطروحه بدلایل ذیل شایسته تزئین به قرار منع تعقیب است ، چه معتقدم تهدید باید مستقیم و حضوری صورت گیرد. زیرا در تحقق بزه تهدید عواملی مانند سن، جنس و موقعیت شغلی تهدید شونده نیز مؤثر خواهد بود ، با این وصف آنچه مبرهن است ، بین موکل و شاکی رابطه زواج دائم برقرار بوده و چنانچه تهدیدی از سوی موکل قابلیت اجرایی داشت ، باید تاکنون به وقوع میپوست . و از طرف دیگر وجود پرونده‌ها و شکایت‌های متعدد ما بین زوجین و پس از شروع اختلافات مدلل میدارد ، هریک قصد داشته که دیگری را تحت الفظی مغلوبه نماید و جایی برای تهدید و ارعاب منتهی به اقدام فیزیکی متصور نبود و عدم تصور جهت عملی ساختن تهدید ، نشان از عدم تاثیر گذاری این کلمات نوشتاري غیر مستقیم در شاکی خواهد بود ، به دیگر سخن اگر تهدیدی وجود داشت اقدام میشد نه آنکه شاکی همان شب بعد از دریافت پیامک تهدید آمیز ، قرار ملاقات هم با موکل برگزار کند . وانگهی اعتقاد دارم تهدید باید مستقیم و حضوری واقع گردد و اختلافات مابین زوجین در حدی نبوده که تهدید جدی تلقی شود بلکه عرف چنین تهدیدی را قمپز و سر و صدا در کردن جهت نشان دادن توانا بودن میداند و‌ لذا تهدید از طریق ارسال پیامک آن هم در روابط زوجین به مانند بزه رابطه نامشروع فاقد رکن مستقیم و حضوری بودن است و جدی نبودن آن با توجه به نوع رابطه و تکرار این قبیل سخنان لغو و بی اثر و بی عمل ، از شمول جرم تهدید خارج خواهد بود ، چه خداوند قادر متعال در شریفه ۵ سوره مائده، انسان را بدلیل قسم لغو از شمول مواخذه خارج نموده است . ( لا يُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ ) بنائا به مراتب و معنونه در فوق: منع تعقیب موکل مورد استدعاست. با تشکر و تجدید احترام https://eitaa.com/dehkadelayehe

لایحه دفاعیه » ازدواج مجدد ریاست محترم شعبه 4 دادگاه حقوقی محاکم عمومی شهرستان ... سلام علیکم – با احترام اینجانب در مقام وکیل خوانده دعوی در مقابل خواهان محترم آقای .... با طرح خواسته بشرح : ازدواج مجدد دلایل ابرازی بشرح : دادخواست بتاریخ رسیدگی ساعت صبح با رده بندی پرونده خاطر روشن ضمیرذات مقدس قضائی را مستحضر می دارم ، دادخواهی مطروحه بدلایل مشروحه آتی الذکر ، حاوی ایراد در شکل و ماهیت بوده و استحقاق اجابت ندارد ، و به همین منظور با ذکر یک پیش گفتار ، به طرح و توصیف ایرادات می پردازم : آن مطنطن بصیر بهتر می دانند ، نفس الامری بودن عدالت در کنار مطلق بودن چیزی همانند وضع قانون به وسیله قانونگذار یا رواج آن در عرف جاری جامعه نیست که اعتبار و ارزش پیدا کرده باشد ؛ بلکه اعتبار و مشروعیت همه آنها از خود عدالت بوده و عدالت نیز تابع خواست و اراده قانونگذار و سلیقه فردی یا جمعی افراد نیست ؛ بلکه حقیقتی است که ارزش ذاتی و اعتبار نفسانی دارد در نتیجه عدالت، حقیقتی فراتر از عرف، قانون و قرارداد است . با پاسداری از آغازین کلام ، معتقد بوده و رجاء واثق دارم ، دادخواست تقدیمی خواهان با ادلّه ای که در راستای اثبات دعوی تابش یافته ، درماهـیت صـانع حقی برای خواهان بدلایل ذیل نمی باشد : در ماهیت دعوی : اولاً: با توجه به مدلول ماده 58 ق. حمایت خانواده مصوب 1353 که به موجب قوانین بعدی نسخ نگردیده ، و شورای نگهبان هم خلاف شرع بودن آن را اعلام نکرده است از جمله ماده 16 و قسمت اول ماده 17 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 ، به اعتبار و قوت خود باقی است ، در نتیجه احراز ملائت و اجرای عدالت زوج با توجه به قسمت نخست ماده 17 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 در مورد بند 1 ماده 16این قانون ضروری می باشد . ثانیاً : با فقدان حسن رفتار خواهان در زندگی مشترک ، و ادعای عدم توانائی ، هیچ وجدان متعارف و اگاهی وجود امر دو همسری را با شرایط خواهان بر نمی تابد ، مضاف بر اینکه قصد خواهان از طرح این دعوی پاسخگوئی به نیازهای فردی نبوده و از طرف دیگر شرط اخذ همسر مجدد برقراری ( عدالت ) و ( ملائت ) و البته ( صدور گواهی نشوز ) بوده که در مانحن فیه هیچ یک از ارکان قانونی در دعوی حاضر مشهود نیست . مضافاً خواهان هیچ حکم قطعیت یافته و به اجرا درآمده در خصوص الزام زوجه به تمکین تحصیل نکرده تا در مرحله اجرا با عدم تمکین ، گواهی نشوز صادر شود . در نتیجه : دلیل قانونی برای عدم تمکین اینجانب و تحقق شرایط ازدواج مجدد زوج وجود ندارد . بنائاً به مراتب و معنونه در فوق : رسیدگی و صدور حکم بر بطلان دعوی مورد استدعاست . با تشکر و تجدید احترام https://eitaa.com/dehkadelayehe

خواسته : مطالبه وجه دو فقره چک به شماره های ۱).... بتاریخ ...‌ به مبلغ ..... ریال عهده بانک ...... ۲)شماره .... به تاریخ .....مبلغ .... ریال عهده بانک ..... از خوانده بعنوان ضامن پرداخت با احتساب خسارت تاخیر در تأدیه از تاریخ سر رسید چک لغایت اجرای حکم ضمن احتساب کلیه خسارات دادرسی دلایل : دلیل سمت / کارت ملی تصویر چک ها تصویر ظهر چک ها گواهینامه های عدم پرداخت تصویر دادنامه صادره از شعبه ۱۵۰ دادگاه حقوقی تهران کلاسه 0100319 شرح دادخواست ریاست محترم مجتمع قضایی شهید محلاتی تهران سلام علیکم با احترام خاطر عالی را مستحضر میدارم: به موجب دو فقره چک به شماره های ..... تاریخ..... مبلغ .... ریال ، خوانده در مقام ضامن ظهر هر دو فقره چک را امضا نموده و امضا رها پشت چک علی الاصول اطلاق بر ضمانت دارد . صادر کننده چک بنحو غیابی در شعبه ۱۵۰ دادگاه عمومی حقوقی تهران محکومیت حاصل نموده است . بنائا به مراتب و معنونه در فوق: و استنادا به مواد ۳۱۰ به بعد قانون تجارت و ۱۹۸و ۵۱۹ و ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی رسیدگی و استماع خواسته و سپس صدور حکم بشرح ستون خواسته مورد استدعاست. با تشکر و تجدید احترام https://eitaa.com/dehkadelayehe

بخشی از دفاعیه قتل عمد اعتقاد به مهدور الدم بودن رابطه نامشروع .... بنائا به مراتب و معنونه در فوق:. ملخص دفاعیه به آگاهی میرساند: ۱. اعتقاد به مهدور الدم بودن در جلسه آخر دفاع و بصورت تلقینی از سوی بازپرس در دهان متهم قرار گرفته ، در حالیکه اعتقاد به هدر بودن از قبل جنایت باید موجود و بعد جنایت باید ابراز شود ، لذا این سخن و ادعا تا قبل آخرین جلسه دفاع از،سوی متهم و وکلای ایشان بیان نشده و از طرفی فرد معتقد به مهدور بودن خون دیگری اقدام به امحا صحنه جنایت به کمک جمع حاضر و سپس یسته بندی و انتقال جسد بصورت مخفیانه و النهایه جنایت شنیع بر میت به قصد امحا کلی جنایت نمی‌کند و تمام این سلسه اقدامات خون سردانه بیانگر تبحر این افراد در قتل دارد و تا زمان دستگیری تمام افراد حاضر در صحنه از افشا راز قتل و اعلام به پلیس خوداری نموده و در جریان تحقیقات بواسطه تلاش فنی پلیس جسد کشف و متهمان ناچار به اعتراف شده اند . لذا طرح این ادعا در این مرحله، بیانگر ذات جنایتکارانه این افراد بوده و اینان نیز اعتقاد دارند دختری که شوهر داشته و هیج مانع از تمتع جنسی نداشته و با آزادی کامل با مقتول که فردی مجرد بوده ارتباط گرفته ، افعال او بلا اشکال و او نباید مجازات شود و مقتول که به دروغ به او گفته شده ، در حالت طلاق قرار دارد باید در منزل و در تله ایجاد شده به فجیع ترین وضعیت و توسط حداقل ۳ نفر بصورت مشارکت مستقیم به قتل برسد و جسد او نیز سوزانده شود ، این اعتقاد این جمع به مانند همان اعتقاد به مهدور الدم بودن شنیع است . ۲.از مفهوم و منطوق اقاریر بلا شائبه متهمان در ابتدای دستگیری ، مشارکت سه نفر در جنایت بوسیله جسم سخت محرز و فاقد تردید است زیرا وضعیت جسمانی مقتول طوری بوده ، یک نفر مانند آقای رسول هرگز توانایی کشتن او را نداشته و در فیلم ضبط شده انتظار برای رسیدن نیرو و سپس رفتن به محل قتل بیانگر صحت این ادعاست . مضافا در کیفرخواست بازپرس به افدام یکی از متهمان بنام .... به زدن چوب بر بدن مقتول اشاره نموده ، هر چند آن را فاقد اثر دانسته که این استدلال و نحوه تشخیص و بازسازی ذهنی صحنه جنایت جای تقدیر از بازپرس محترم دارد . ۳ . کمترین اتهام جمع کل متهمان حاضر چه آنانکه در کیفرخواست آمده و چه افرادی که منع تعقیب شده اند، امحا صحنه و آثار جرم بعد از جنایت بوده که در صورت موجود بودن صحنه جرم و مشاهده در و دیوار خونین و صحنه جنگ ، به راحتی مشارکت جمعی در قتل فجیع را مدلل می‌داشت و اخفا راز قتل و امتناع از اطلاع این جنایت به مقامات قضایی جزو اتهامات جدی کل افراد حاضر در این پرونده بوده که بازپرس محترم و البته خوش حال و بیخیال پرونده ، با دادن فراغت ذمه و رفع تکلیف از کنار آن و ان شاالله سهواً عبور نموده که اقتضای بررسی دقیق و علل این امحا و اختفا دارد . ۴ .متهمان با اخذ یک استشهادیه احمقانه از دوستان و آشنایان خود سعی در القا فساد اخلاقی مقتول و جا انداختن ادعای مهدور الدم بودن در اذهان قضایی و سپس برهم زدن نظم و اندیشه دادگاه را دارند ، در حالیکه حسب تحقیقات و اطلاعات مسموع شده از موکلین ، خانم فرشته روابط خاصی در قبل از تاهل با افرادی داشته که در محل زندگی شایع بوده و بعد از تاهل نیز به ایجاد رابطه با مقتول مجرد نموده و اینک در پرونده از او بعنوان یک فرشته یاد می‌شود... (البته فرشته فساد و مرگ ...) ۵.پرونده ای مابین خانم فرشته و شوهر او در دادگاه کیفری یک استان به اتهام رابطه نامشروع و زنای احصان مطرح می‌شود که این خانم به این اتهام تحت تعقیب قرار گرفته و نهایتا با توافق و بخشش حقوق مالي خود و اخذ طلاق ، از مجازات می‌گریزد. و در آنجا هرگز چنین ادعاهایی از سوی خانم فرشته و وکلای او مطرح نمیشود . مطالعه این پرونده و اظهارات شوهر این خانم ، خط بطلانی خواهد بود بر ادعای تلقین شده مهدور الدم بودن . و نکته آخر اینکه متهمان در صدد القا فساد اخلاقی مقتول و مهدور بودن خون او و تطهیر چهره اصلی و مقصر تام این جنایت یعنی خانم فرشته به قصد فرار از مجازات هستند گو اینکه تا همین نقطه دو تن از مباشرین در جنایت به معاون بدل شده و برخی از مشارکت کنندگان در امحا صحنه جرم از رنگ آمیزی خانه محل جنایت جهت امحا در و دیوار خونین تا شستشوی فرش ها در صبح بعد از جنایت و انتقال لوازم تخریب شده و اختفا آثار و آلت های قتاله چون چوب و تبر و راز قتل ، و شخص خانم فرشته مفتخر به اخذ قرار منع تعقیب نیز شده اند . رسیدگی و انجام تحقیقات تکمیلی و صدور حکم شایسته مورد استدعاست ‌. با تشکر و تجدید احترام https://eitaa.com/dehkadelayehe

انتقادات ،پیشنهادات ، مشاوره ، تنظیم لایحه و دادخواست و .... توسط تیم وکلای مجرب و بصیر دادگستری https://eitaa.com/wwwakhtarlaww