eitaa logo
دکلمه 🍁
1.3هزار دنبال‌کننده
508 عکس
118 ویدیو
1 فایل
. .. شعر و اندیشه... 🍁🍁🍁 دکلمه محفلی‌ست برای آرامش روان شما... 🌱🌱🌱 ارسال پیام ناشناس: 👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/17075982099858
مشاهده در ایتا
دانلود
‏چه کسی میفهمد ‏در دلم رازی هست ‏میسپارم آن را ‏به خیال خود و تنهایی خود... | @Deklameh |
رفتم نزدیک آب های مصور، پای درخت شکوفه دار گلابی با تنه ای از حضور! نبض می‌آمیخت با حقایق مرطوب. حیرت من با درخت قاطی می‌شد... | @Deklameh |
مردم بالادست، چه صفایی دارند! چشمه‌هاشان جوشان، گاوهاشان شیر افشان باد! من ندیدم دهشان، بی‌ گمان پای چپرهاشان جا پای خداست ماهتاب آن‌جا، می‌کند روشن پهنای کلام... | @Deklameh |
صبح است، باید بلند شد در امتدادِ وقت قدم زد گل را نگاه کرد، ابهام را شنید باید دوید تا تهِ بودن...! | @Deklameh | مجله فرهنگی 📚
در این زمانه درخت‌ها از مردمان خرم‌ترند کوه‌ها از آرزوها بلندترند نی‌ها از اندیشه‌ها راست‌ترند برف‌ها از دل‌ها سپیدترند | @Deklameh | مجله فرهنگی 📚
مثل کبریت کشیدن در باد، زندگی دشوار است. من خلاف جهت آب شنا کردن را، مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد... هرچه باداباد!... 👤 | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
در این زمانه درخت‌ها از مردمان خرم‌ترند کوه‌ها از آرزوها بلندترند. نی‌ها از اندیشه‌ها راست‌ترند برف‌ها از دل‌ها سپیدترند... | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم  حرفی از جنس زمان نشنیدم  هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود  کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد؛ هیچ‌کس زاغچه‌ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت... | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم می گویم: در دیاری که پر از دیوار است به کجا باید رفت؟ به که باید پیوست؟ به که باید دل بست؟ حس تنهای درونم می گوید: بشکن دیواری که درونت داری! چه سوالی داری؟ تو خدا را داری ... و خدا اول و آخر با توست و خداوند عشق است... ‌ ‎‌ | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
من در این تاریکی، فکر یک بَره روشن هستم تا بیاید علفِ خستگی‌ام را بِچَرَد | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
در چشم‌ها شاخه نیست. در رگ‌ها آسمان نیست. در این زمانه درخت‌ها از مردمان خرّم‌ترند. کوه‌ها از آرزوها بلندترند. نی‌ها از اندیشه‌ها راست‌ترند. برف‌ها از دل‌ها سپیدترند. نامه‌ای از به دوستش | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
من به مهمانیِ دنیا رفتم؛ من به دشتِ اندوه، من به باغِ عرفان، من به ایوانِ چراغانیِ دانش رفتم رفتم از پلەی مذهب بالا تا تهِ کوچەی شک، تا هوای خُنَکِ استغناء تا شبِ خیسِ محبت رفتم، من به دیدارِ کسی رفتم در آن سرِ عشق... صدای پای آب | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚