eitaa logo
دکلمه 🍁
1.3هزار دنبال‌کننده
508 عکس
118 ویدیو
1 فایل
. .. شعر و اندیشه... 🍁🍁🍁 دکلمه محفلی‌ست برای آرامش روان شما... 🌱🌱🌱 ارسال پیام ناشناس: 👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/17075982099858
مشاهده در ایتا
دانلود
Banan-Tasnife_Royaye_Hasti.mp3
9.23M
هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی، کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی ای هستی من و مستی تو، افسانه‌ای غم افزا، کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی؟ | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ص): ▫️خداوند متعال در روز و ، به زمين با عنايت مى‌نگرد. پس، از خانه‌ها بيرون آييد تا رحمت به شما برسد. 🔸 عید قربان و ایثار و گذشت در راه رضای خدا بر همه مسلمانان مبارک باد. ‌| @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
زنی ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ هر شب قبل از خواب، ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ دارد خوشحالی‌هایش را بنویسد. یکی ﺍﺯ شب‌ها ﺍین‌گونه ﻧﻮﺷﺖ: خوشحالم ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺮﺧﺮ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺯﻧﺪه ﺍﺳﺖ و در کنار من، خوشحالم ﻛﻪ دخترم ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ظرف‌ها شکایت می‌کند ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎن‌‌ها ﭘﺮﺳﻪ نمی‌زند. خوشحالم ﻛﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻜﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﻢ. خوشحالم که لباس‌هایم ﻛﻤﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪه‌ﺍﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺬﺍﯼ ﻛﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ. خوشحالم ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽﺍﻓﺘﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ. خوشحالم ﻛﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﯾﻢ ﻭ ﭘﻨﺠره‌ها ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻛﻨﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺧﺎﻧﻪ‌ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ. خوشحالم ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﯿﻤﺎﺭ می‌شوم، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺳﺎﻟﻢ هستم. خوشحالم که ﺧﺮﯾﺪ ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﺳﺎﻝ، ﺟﯿﺒﻢ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ می‌کند، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺨﺮﻡ. خوشحالم که ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ زنده‌ام. | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
بعضی چیزها را نمی شود گفت. بعضی چیزها را احساس می کنید، رگ و پی شما را می تراشد، دل شما را آب می‌کند، اما وقتی می‌خواهید بیان کنید، می‌بینید که بی رنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست اما آن روح، آن چیزی که دل شما را می‌فشارد در آن نیست. 📖 رمان ✍🏻 | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
در زمان یکی از شاهان، شایعه شد که شاه مرده. شاه به عواملش دستور پیگیری داد که کسی که شایعه را درست کرده پیدا کنند. پس از جست‌وجو، به عامل شایعه پراکنی که یک پیرزن بود رسیدند، و نزد پادشاه بردند. پادشاه به پیرزن گفت، چرا شایعه مرگ من را درست کردی، در حالی که من زنده‌ام. پیرزن گفت: من از اوضاع مملکت به این نتیجه رسیدم که شما دارفانی را وداع گفته‌اید.چون هرکسی هرکاری که بخواهد انجام می‌دهد، قاضی رشوه می‌گیرد و داروغه از همه باج خواهی می‌کند و به همه زور می‌گوید، کاسب‌ها هم کم فروشی و گران فروشی می‌کنند، هیچ دادخواهی هم پیدا نمی‌‌شود، هیچ‌کس به فکر مردم نیست و مردم به حال خود رها شده‌اند، لاجرم فکر کردم شما در قید حیات نیستی! | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
مارها قورباغه‌ها را می‌خوردند و قورباغه‌ها از این نابسامانی بسیار غمگین بودند تا اینکه قورباغه‌ها علیه مارها به لک‌لک‌ها شکایت کردند. لک‌لک‌ها تعدادی از مارها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغه‌ها از این حمایت شادمان شدند؛ طولی نکشید که لک‌لک‌ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه‌ها. قورباغه‌ها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند. عده‌ای از آن‌ها با لک‌لک‌ها کنار آمدند و عده‌ای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند. مارها بازگشتند ولی این‌بار، همپایِ لک‌لک‌ها شروع به خوردن قورباغه‌ها کردند. حالا دیگر قورباغه‌ها متقاعد شده‌اند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمده‌اند ولی تنها یک مشکل برای آن‌ها حل نشده باقی مانده است، اینکه نمی‌دانند توسط دوستانشان خورده می‌شوند یا دشمنانشان؟! | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
هرچه راه دشوارتر، یاران کمتر... | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
به ما گفته بودند به احترام آزادی برخيزيم چه‌قدر ساده و با اشتياق از جايمان بلند شديم از آن روز نه جايی برای نشستن داريم نه سرزمينی برای ماندن... | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
حرف ما این است که باید برای هر احساسی نام متناسب با آن را در نظر بگیریم، نه اینکه هر احساسی را عشق بنامیم. عشق و محبت واقعی را وقتی می‌آموزیم که آن را ساده و آسان تصور نکنیم و اگر واقع گرا هستیم از نقاب‌ها و پوشش‌های عشق‌نما، که در جامعه متظاهر به عشق وجود دارد استفاده نکنیم. | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
هر"پرهیزکاری" گذشته ای دارد وهر"گناه کاری" آینده ای. میدانم اگر: داوری نادرستی در مورد کسی بکنم، جهان تمام تلاشش را می‌کند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند! در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم. محتاط باشیم در "سرزنش " و "داوری کردن" دیگران وقتی؛ نه از " دیروز او"خبر داریم، نه از "فردای خودمان"... 📖 تسخیر شدگان ✍🏻 | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
اگر مثل آدم خداحافظی كنی، غصّه می‌خوری، ولی خیالت راحت است، امّا جدایی بدون خداحافظی بد است، خیلی بد. یك دیدار ناتمام است. ذهن ناچار می‌شود هی به عقب برگردد و درست یك ذره مانده به آخر متوقف بشود... انگار بِروی به سینما و آخر فیلم را ندیده باشی! | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚
| برهنه با زمین گزین‌گویه‌ها و ناگفته‌ها | روبه‌روی زندگی نمی‌ایستند تا مشاهده کنند. برای همین است که حرف‌ها به دل نمی‌نشیند، برای همین است که در شعرها شوری نیست، در نقاشی‌ها جوشش زندگی گم شده‌است. | @Deklameh | شعر و اندیشه 📚