به‌نام‌او چشیدن انگار باید باور کنم که نیستی، باید باور کنم که همین یکشنبه، قرار است در خانه ابدی قرار بگیری. انگار باید باور کنم که "کل نفس ذائقه الموت" را تو هم چشیدی و دیگر میان ما نیستی. سید جان، این چشیدنی را من هم می‌چشم، همان‌طور که همه می‌چشند، از همان روز اول که قالوا بلی گفتیم... سید! مرگ در ذائقه آدمی‌زاد است ولی مرگ عزیزان خیلی سخت است. خیلی غصه می‌آید سروقتت، همه‌اش می‌گویی کاش من جای او رفته‌بودم. شاید من هم کمی، فقط کمی مثل او مفید می‌شدم. از همین جا، همین ساعت، مستقیم می‌روم کربلا سال ۶۱، کنار جد بزرگوارتان. فدا شدن لذتی عجیب دارد، دو سر سود است. تو که آن بالا نشستی بهتر می‌دانی. این جان که باید اول و آخر بدهی و بروی را به پای محبوبی بریزی. اصلا خدا می‌داند که آدمی را بساطی نیست و مایه‌ای نیست، جز همین جان، که امروز و فردا در می‌رود، پس می‌گذارد که ابرارش با همین جانِ ودیعه‌ای کار الهی کنند. همان جانی که فاطمه(سلام‌‌الله‌علیها) پشت در نثار کرد. همان جانی که امام علی(علیه‌السلام) در محراب کوفه تسلیم پروردگارش کرد و همان جانی که امام حسین(علیه‌السلام) در کربلا به پای محبوب ریخت. سید تو هم ادامه همین راهی. دلم برای رجزهای حیدری‌ات تنگ می‌شود‌. جسم را قوت ماندن نیست، من تو را و جسم خسته‌ات را به خدا می‌سپارم برای من دعا کن. برای ما دعا کن. دعای عزیزکرده‌ها خریدنی‌ است. دعا کن از پس فتنه‌ها ما هم خریدنی شویم. #سید_مقاومت #نصرالله #سیدحسن_نصرالله #بیروت #ضاحیه #انا_علی_العهد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او کانون بانوان زندانی سیاسی این اسم کانون‌شان بود، اسمی عجیب و پر رمز و راز. با همان کلمات می‌شد فهمید که زنان زندانی بودند، سیاسی بودند، آزاد شده‌بودند و کانون زده‌بودند. اما کی؟ همان موقع که ایران برای ثابت کردن تمدن خود و فریاد از بی‌هویتی دوران پهلوی، دختران خود را هم به میدان آورده بود. ۴۶ سال اقتدار همایشی بود که این زنان را معرفی کند. چه‌قدر شهید داده‌بودند و چه‌ بانوانی بعد از تحمل رنج،دنیا را رها کرده‌بودند. اما هنوز زنانی بودند که بیایند و بنشینند و از آزادی بگویند و از انقلاب. فضه سادات مجری بود، با کنایه گفت: آن‌هایی که از زیر پتو می‌خواستید انقلاب کنید بیایید و انقلاب کردن را از این زنان یاد بگیرید. راست می‌گفت انقلاب کردن دلیل می‌خواهد دلیلی که بیارزد جان هم بدهی زجر هم بکشی. چقدر مدیون این زنان هستیم. موقع بیان خاطرات سالن پر از صدای گریه می‌شد؛ حتی آن دختر خیلی کم حجاب، حتی آن مرد چهارشانه دوربین در دست، حتی... حتی سیده زهرا نقوی از پاکستان که روی سن آمد و گفت شما نمی‌دانید ایران‌تان چقدر می‌ارزد؟! راست می‌گفت. بانوی مکزیکی هم گفت، آن کانادایی هم گفت، آن یکی از فرانسه متصل شد و او هم گفت. #همایش #جماران #زنان_زندانی_سیاسی "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او درب پشتی سالن می‌خورد به محله جماران. برای اولین بار به جماران رفتم. حسینیه امام ساده‌تر از خیالم بود، بی‌ریا، قشنگ، درست مثل خود امام. همان جا بود فهمیدم می‌شود رهبری یک جهان زیر دستت باشد و ساده باشی، مستاجر باشی. کارگر محله با تاکید می‌گفت که امام مستاجر بوده. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او این‌جا هم موزه آقای هاشمی و محل زندگی ایشان بود. همین "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye