زلیخا کور شد و یوسف نرفت از چشمش
یوسف گمگشته باز آمد ولی با عشقش!:)
شعر گفتم ز سرم میل وصالت برود
بیت بیتش همه از شوق رسیدن به تو بود:)
یه سکوتی هم هست که مال بعد از شنیدن یه سری از حرفاییه که نباید میشنیدی! ببین حس عجیبیه! بیرونش سکوته ولی از درونت هی صدای شکستن میاد!
یکی از غمگین ترین لحضه ی زندگی اونجاییه که:
وسط جمع یاد اون میوفتی و ساکت میشی و همه چیز رو سرت خراب میشه..
هی طرف اتفاقا سخت بود..
خیلی هم سخت گذشت؛ولی من وانمود کردم حالم خوبه.❤️🩹
بخدا منم میدونم این روزا قراره تموم بشه ولی خب این روزای عُمر منه:(
من نه قوی بودم،نه صبور بودم..
فقط و فقط مجبور بودم
و اجبار از من یه آدم دیگه ساخت