اسفند که از راه میرسه حال و هوای همه چی یه جور دیگه میشه. انگار روزا و ساعتا و دقیقه ها و حتی ثانیه ها مثل ما آدما درحال دویدن میشن.
دویدن واس جمع و جور کردن همه ی کارای عقب مونده ی سال و رفتن ب استقبال یه سال جدید. بوی بهارو دوس دارم و اسفند حتی از خود بهار هم بیشتر بوی بهار داره☺️🌱. ولی اسفند خیلی با سرعت در حال دویدنه، به نظرم منم باید سرعت بگیرم و خودمو بهش برسونم، کلی کار دارم که از فردا باید یه لیست ازشون تهیه کنم و بسم الله گویان شروع کنم به انجامشون.
مثلا خونه رو تقسیم کنم به بخش های مختلف و هرروز یه قسمتشو تمیز کنم. خریدای ریزی ک دارم رو ب مرور انجام بدم که به شلوغی آخر سال نخورم.
ریا نشه 😅برنامه ریزی کنم واس امور معنوی چون شعبان ماه پر عظمتیه و دست منم خالی و این روزا هم رو به اتمام، باید خودمو آماده کنم واس استقبال از ماه خدا.
بشینم ببینم کیا رو اذیت کردم برم حلالیت بگیرم و خونه ی دلم رو هم تر تمیز کنم. اگه کینه ای هم هست ببخشم😊.
خلاصه که از فردا باید یه تکون اساسی ب همه چی بدم🤪
شما هم بجنبید که از قافله عقب نمونید، چون دفتر امسال هم داره با همه ی خاطرات تلخ و شیرینش بسته میشه.
خدایا شکرت واس همه چی
خدایا سال پیش رو واس همه سال خوب و پر از آرامش و تندرستی و برکت باشه.
دوست دارم خدا جون.
به وقت یه عالمه کار 🙃 بریم بخوابیم که هزار و یک کار نکرده داریم و پر انرژی باید بریم سمتش💪😁
سلام به روی ماهتون😊
اونم یه سلام از نوع پر انرژیش اونم از یه روز آفتابی خیلی قشنگ بعد از کلی روزبرفی تو ماه اسفند تقدیم به همتون.
امیدوارم آسمون دلتونم همینقدر صاف و آفتابی باشه و حالتون خوب.
میدونم چقدر درگیر کارای آخر سال و خونه تکونی و بدو بدو هستید. پس امیدوارم خدا به همتون قوت و توان بده و دل خوش و سلامتی که بتونید به همه ی کاراتون برسید 💪☺️
منم کلی کار نکرده دارم و دارم برنامه ریزی میکنم واس کارای بعدازظهرم🤪
امروز باید اتاق رو نظم بدم و بِتِکونمش😃🧴🪣🧽 پس بسم الله گویان پیش به سوی یه عالمه کار 😊
سلام سلام😊 من دوباره بعد مدتها اومدم.
سلام گرم من رو از وسط یه روز گرم بهاری، در کنار اجاق گاز و از میون صدای قل قل غذا روی گاز پذیرا باشید.
قراره از امروز فعالیتمو بیشتر کنم و از روزمرگیهام و دل نوشته هام بیشتر براتون بذارم.
پس پیش به سوی یه کانال پر انرژی
آخ آخ... همین اول کاری نزدیک بود برنجم شفته بشه، آخه داشتم مینوشتم 😩😆
امان از دست این فضای مجازی😅
یادمه دوستم که تازه ازدواج کرده بود، دوبار غذاش موقع تلفنی حرف زدن با من سوخت🤣 از اونموقه دیگ بش زنگ نزدم 😂😂😂
با صدای مکالمه ی رفتگرهایی که از کنار پنجره ی خونه ی بی بی عبور میکردن، بیدار شدم.
ساعت حدودا ده صبح بود، اینجا خونه ی بی بی بود و ما مثل همیشه جمع شده بودیم خونش، اما خودش از آسمون ها مارو نظاره میکرد. دیگ نبود که رنگ و لعاب سفره ی صبحونه اش هوش از سر آدم بپرونه😔دیگ نبود که عطر چای تازه دمش مستت کنه. دیگ نبود ک با لبخند و روی خوش بگه "بیا بی بی جون، صبحونه حاضره"
سفره های رنگین بی بی، زبونزد خاص و عام بود. دستپختش دقیقا طعم بهشت میداد. اینو هر کی حتی یه بار مهمون بیبی شده بود بهش اعتراف میکرد.
یادمه همینطور ک مشغول خوردن صبحانه بودیم، عطر خورشت ظهر هم میپیچید تو کل خونه. بی بی سحر خیز بود، واس همین خیلی نشاط داشت و وقتش برکت.
میدونید مکالمه ی بین رفتگرها چی بود؟! همون مکالمه ای ک با صداش از خواب بیدارشدم...اونا میگفتن: خدا بیامرزه بیبی خانوم رو، هروقت میرفتیم در خونش که بازیافتی ها رو ازش بگیریم کلی بهمون پول و غذا میداد،خدا بیامرز خیلی دست خیر داشت و صدای آه حسرت نبود بی بی از دل پاک رفتگر محل، آه من رو هم بلند کرد.
میشه برای شادی روح همه ی مادرا و مادر بزرگای آسمونی صلوات و فاتحه بفرستید🙏
#خاطرات_بیبی
سلام به روی ماهتون. صبح قشنگ و آفتابیتون بخیر😊☀️
چطورایین؟
من ک امروز خیلی کار دارم.
الانم برم یه چای مشت بزنم بر بدن و طوفانی روزمو آغاز کنم💪یا علی
یادداشت های یک مادر خانه دار
عید باشه، حرم باشه، چایخانه ی حضرت باشه... من و این همه خوشبختی محاله😍 عیدتون مبارک. از این چای های
البته عکس با تأخیر تقدیم نگاهتون میشه😅
هدایت شده از مرسلون
19.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰📱استوری/ عشقو مهمون دلم کردی، خواب میدیدم بغلم کردی...😔
تهیه و تولید: abaratinfo
#محرم
#امام_حسین
#استوری
🔻#مرسلون سکوی معرفی و نشر تولیدات فاخر فضای مجازی، به ما بپیوندید👇
@Morsalun_ir
یادداشت های یک مادر خانه دار
🔰📱استوری/ عشقو مهمون دلم کردی، خواب میدیدم بغلم کردی...😔 تهیه و تولید: abaratinfo #محرم #امام_حسین
خداروشکر خدا دوباره توفیق داد محرم واس امام حسین علیه السلام عزاداری کنیم و این نزدیکترین معنی خوشبختیه