ان شاءاللّه همه در حد خود ماجور اند و نواقص را هم خداوند عفو بفرمائید و الا هیچ کسی به عمل خود وارد بهشت نمی شود بلکه همه به فضل او محتاج اند و مضمون این مطلب هم آیات صریح قرآن است و هم روایات معصومین علیهم السلام.
نفرمایید اگر منافقین در حال محاکمه اند آن فرمانده و آن مسئول هم باید محاکمه شود زیرا این ها در یک ردیف نیستند.
اگر این افراد خودی که مثلاً فرمانده بودند محاکمه بشوند نص فقه ماست که خطای حکام در احکام از بیت المال جبران می شود. پس همردیف نیستند.
۳. برخورد با عراقی در مکه: این کار عین عمل به قرآن است که ان جنحوا للسلم فاجنح لها و..
اگر صلح شد دیگر باید دست کشید.
عراقی ها بدتر از ابوسفیان نبودند که در فتح مکه پیامبر خدا فرمود انتم طلقا، و آن رفتار کریمانه ای که پیامبر از خود نشان دادند.
و غیر این رفتار، شایسته نیست.
اینکه ۳۰ سال پیش جنگی تمام شده و ما هنوز کینه به دل بگیریم و بگوییم پدر سوخته ها و... صحیح نیست.
در فقه این یک قاعده ی عمومی است که احکام تابع موضوعات اند و اگر موضوع عوض شد حکم هم عوض میشود.
آن عراق پدر سوخته،عراق حزب بعث و دشمن بود، این عراق سیستانی و ابو مهدی المهندس ها و...
کلیت عراق را می گویم نه تک تک افراد و احزاب را.
آن عراق آلت دست بیگانه و متجاوز بود این عراق مردمان کریم ایام اربعین است. این عراق خط مقدم مبارزه با سلفی های داعشی و غیره است.
این عراق حرم های اهل بیت است.
این عراق مردم فقیر و ستمدیده و غارت شده است.
همه را نباید با یک چوب راند.
ما امروز ایران صنعتی شده با آمار بیکاری زیر ده درصدیم.
ما اقتصاد زیر بیست دنیاییم.
ما کشوری هستیم که زیر ساختهایمان را آماده کرده ایم.
ما امید مستضعفان جهانیم.
ما قائل به حکومت یک دست جهانی هستیم نه دولت_ملت ها و....
چرا پول خرج نکنیم؟
چرا وارد عراق و سوریه و فلسطین و یمن و آفریقا و آمریکای جنوبی و... نشویم؟
این ادامه دفاع مقدس است.
دست روی دست گذاشتن بازگشت از اصولی است که آن همه جان پاک فدا شدند.
مگر جهاد همیشه در قتال است؟
مگر جبهه منحصر در جبهه ی جنگ نظامی است؟
مگر در جنگ اگر جبهه ی جنوب سخت بود و مورد تمرکز بیشتر عراق، جبهه ی غرب را رها می کردیم؟
حالا می توان به بهانهی وجود مشکل نسبی در اقتصاد و معیشت و جنگ در جبهه ی اقتصادی، از جبهه ی بین المللی خود غافل شویم؟ از جبهه ی فرهنگی غافل شویم؟
اگر نگرش تک بعدی داشته باشیم و جامع نگر نباشیم قطعاً ضربه خواهیم خورد.
همهی آن چه گفته شد برای توجیه تقصیرات موردی افراد نیست. بلکه غرض از اطاله این بود که این تقصیرات نباید تنقیص این ایثارهای معجزه گونه شود و خسته و پشیمان از راه آمده شویم.
احیانا اگر افرادی را به ناحق منصبی را اشغال کردهاند و یقین داریم که قضاوتمان مان در مورد آن ها صحیح است ناراحتی ندارد.
دور فلکی یکسره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل.
عرض پوزش مجدد
✍سید مصطفی موسوی
پ ن:
اشکالاتی مطرح شد در مورد اینکه خطای حکام در احکام از بیت المال جبران می شود و در مورد پاراگراف آخر.
متن ذیل پاسخ آن است:
✍عرض سلام وادب و تشکر از لطف عزیزان.
البته این نکته (خطای حکام...) به عنوان مؤید و استشهاد ذکر شد و خود شاخ و برگهای خاص خود رادارد.
ولی برای رفع تعجب جنابعالی از این قاعده توجهتان را به متن ذیل که در کتب مختلف فقهی ذکر شده جلب می کنم:
ضمان الحاكم إذا أرسل خلف امرأة فأسقطت:
إذا ذكرت امرأة عند الحاكم بسوء فأرسل إليها لإقامة الحد أو لتحقيق موجبه فأسقطت ما في بطنها خوفاً وفزعاً فعلى الحاكم الضمان والظاهر أنّ هذا لا خلاف فيه، وإنّما وقع الخلاف في أنّ دية الجنين حينئذٍ تكون في بيت المال؛ #لأنّه_من _خطأ_الحكّام و #هو_في_بيت المال، أم على عاقلة الإمام أو الحاكم؛ لأنّه من قتل الخطأ، و#الأوّل هو #الموافق_للقواعد وهو #قول_الأكثر .
اصل این مطلب مربوط به قضات و مجریان حدود است اما به سایر کارگزاران مأذون از حاکم شرع در صورت کوتاهی نکردن قابل تسری است.
از باب استئمان ( امین شمردن) نیز می توان فرماندهان را در خطاهای غیر تقصیری معذور دانست.
در غیر این صورت هیچ کسی حاضر به قبول مسئولیت نیست و موجب اخلال در نظام اجتماعی مسلمین خواهد بود.
در مورد تذکری که برخی عزیزان در مورد پاراگراف آخر دادهاند هم عرض کنم منظور چشم پوشی و بی تفاوتی نیست. قطعا سازندگی بر سوختن و ساختن مقدم است.
بلکه خطاب سخن، متوجه بخش شکوائیه سخنان آن عزیز است و تسکین رنجش ها.
💌دل آرام💌
@delaram110