eitaa logo
دلدادگان کوی یار غائب 🌸مهدی (عج)🌸🏴
538 دنبال‌کننده
841 عکس
333 ویدیو
5 فایل
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه گم گشته ام به اشک که پیدا کنم تو را دل شسته ام ز جان که تمنا کنم تو را
مشاهده در ایتا
دانلود
دلدادگان کوی یار غائب 🌸مهدی (عج)🌸🏴
چرایی سه بار، بر روی پای راست زدن در آخر 1⃣. پیروی از امام خود می کنیم؛ دعای عهد از سوی علیه السلام صادر شده است، ایشان چنین عملی را انجام می داده اند. حضرت درباره دعای عهد می فرمایند: «هر كه اين عهد را بخواند از ما باشد و اگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد خدا او را از قبر بيرون آورد كه در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالى به او را كرامت فرمايد و از او محو كند. ☘آن عهد اين است اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيع.... وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ☘ پس سه مرتبه دست بر ران راست خود مى‏ زنى و در هر مرتبه مى‏ گويى: ☘«الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ‏؛ تعجیل فرما، تعجیل فرمودنی در ظهور، ای آقای من! ای صاحب اختیار این زمان ما!»☘ 📿«العجل» یعنی: طلب می کنیم تعجیل فرمودن تو را، ای امام زمان! یا به جا آور تعجیل را، ای آقایی ما و صاحب ما! 2⃣ زدن بر ، یحتمل اشاره به و تحسر بر است، چنانکه در مقام تاسف و حسرت و غم بر زانوی خود می زنند. ران راست به جهت راست است بر چپ، یا اشاره به آن است که آدمی باید از باشد تا در باشد. 👌 تکرار سه دفعه ، تاکید در تاسف و تحسر و در خواهش تعجیل فرمودن در ظهور است. عدد سه ، اول مراتب است، که در خواهش و طلب، به آن متحقق می شود که موجب شود. 3⃣آخر دعا، به امام است; با وجودی که همه دعا، به خداوند است. زیرا که این التفات ، اشاره به دعا است به امام زمان و مقصود این است که: «ای امام زمان! همه این دعاها در درگاه خداوند، به و محبت و تو بود. پس در فرما! » ⭕️اذن در ظهور اگر چه مختص به خداوند است و در دست امام نیست، زیرا که مامور به امر خداوند است، و لکن مقصود در مقام هیچ چیز نیست به جز ملاقات امام در ظهور. پس از خود او با بودن ظهور در ندارد. 3⃣. این حرکت نوعی است،و بیعت يک براي دادن به يک حاکم و به معناي او و در برابر اوست. جلوه ي بيعت، دست در دست حاکم گذاشتن و فشردن دست اوست، و در پس اين پرده ي ظاهري، عهد وپيمان ها و گواهي هاي متعددي است که بيعت کننده به آن ها مي کند واین حرکت خود نوعی ما با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. 💢لذا در آخر سه بار به پاي راست مي زنيم و مي گوييم: «العجل العجل، يا مولاي يا صاحب الزمان» ╭━═━⊰🖤🌿🖤⊱━═━╮ @deldadegan_yar_ghayeb
📌ولایت چیست یعنی را حاکم گرفتن تنها او را دوست داشتن و این ولایت و است که معاویه و احمد حنبل و جرج جرداق و... از آن بهره‌ای ندارند؟ در درون آنها و در وجود آنها و دستور علی نیست؛ که هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها در آنها دارند. معاویه گرچه علی را ﷼دوست دارد ولی سلطنت را بیشتر از علی خواهان است و دوستدار آن است. و احمد حنبل گرچه برای علی شعر می‌سراید، اما حکومت دیگری را به دارد. و جرج جرداق گرچه از علی ، اما برای علی نمی‌نویسد که محرک دیگر دارد ، فقط عاطفه‌ای که او را به انداخته است. اما مالک؟ این است که را به عهده دارد و این را به آسانی می‌کشد. مالک چند سال برای معاویه رنج کشیده و کرده، خویش و فامیل و قبیله‌اش را به ، شب‌ها و روزها را بر روی و سر نیزه‌ها گذرانده و و شمشیر زده تا اینکه لشگر شام را و معاویه را به حرکت وادار کرده و در بیرون از آماده فرار نمود، هان چیزی نمانده تا این بزرگ بشکند و این سرکشی یا شود و مالک به ، به پیروزی محبوب دست بیابد و در میان قومش و در میان تمام مردم به بزرگی شود و بر رقیب خودش اشعث و بر قبیله رقیبش کِنده پیروز شود. درست در این ، علی او را می‌خواند، علی او را می‌طلبد، علی می‌گوید که برگرد. و این از مرگ و این از مرگ جانکاه تر است. یک هوی ، مخالفت یک هوس، مخالفت با یک حرف و گذشتن از حرف‌های خلق، مخالفت با یک از جلوه‌های دنیا ما را می‌شکند، ما را از پا در می‌آورد. ما از با یک حرف، با یک فحش، با یک پشیز باز می‌گردیم و اما مالک؟ و اما مالک؟ از تمام هواهای چند ساله و تمام حرف‌های تمام مردها و زن‌های عرب و از زمزمه زبان‌ها بر سر راه مردان فاتح از نگاه‌های شیفته سرداران پیروز و از تمام جلوه‌های دنیا، از این همه می‌گذرد و و به علی این آگاه می‌شود. چرا؟ چون در درون مالک، دیگر و غریزه‌ها، حرف‌ها و زمزمه‌های زن ‌های عرب، جلوه‌های پررنگ و برق دنیا حاکم نیست؛ این‌ها از این هستند که در مالک موجی و حرکتی ایجاد کنند. این بادهای بی‌رمق بیچارتر از این است که در این دریای بزرگ، طوفانی بپا کند؛ مالک از هواها، از حرف‌ها، از جلوه‌های دنیا بزرگتر است عظمت او اسیر این حقارت‌ها نیست. او در سطح غریزه نیست. او انسانی است که در زندگی می‌کند و زندگی و مرگ او با این می‌خواند، او است از طوفان نمی‌لرزد. او کاه نیست تا با از دهنی زیر و رو شود. او به ولایت رسیده و از ولایت برخوردار است. و و و رفتن و داشتن و داشتن او همه از کنترل می‌شود؛ نه از طرف هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها، مالک این را یافته که علی، این مرد از غیر حق و این انسان آگاه حق، بیش از مالک به مالک دارد و بیش از مالک از و منافع مالک آگاهی دارد و بیشتر از مالک به منافع او می‌اندیشد؛ و بهتر به منافع او می‌اندیشد؛ پس دیگر دیگر جای نیست جای نیست که حماقت‌های آوری بیش نیستند. جای است و و پیروی و تشیع و دنباله روی. 📚علی صفایی حائری، غدیر 🌐دلدادگان کوی یار غائب 🌷 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄🌷 🆔 @deldadegan_yar_ghayeb