eitaa logo
دلدادگان کوی یار غائب 🌸مهدی (عج)🌸
454 دنبال‌کننده
350 عکس
128 ویدیو
2 فایل
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه گم گشته ام به اشک که پیدا کنم تو را دل شسته ام ز جان که تمنا کنم تو را
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺حکمت: ۳۷۹ ای فرزند آدم! رزق و روزی دوگونه است، روزیی که تو آن را و روزیی که آن تو را . 🌸 روزیی که تو را جوید، اگر به سراغش نروی او به سوی تو خواهد آمد، پس خود را بر خود منه، که بر طرف کردن اندوه هر روز از عمر، تو را کافی‌ست. 🔷اگر سال آینده در شمار عمر تو باشد همانا خدای بزرگ در هر روز سهم تو را خواهد داد؛ 🔶و اگر از شمار عمرت نباشد ، تو را با اندوه آن چه‌کار؟ که هرگز جوینده‌ای در گرفتن سهم روزیی تو بر تو پیشی نگیرد، و چیره شونده‌ای برتو چیره نگردد، و آنچه برای تو مقدّر گشته بی کم و کاست به تو خواهد رسید. 🌺حکمت: ۴۳۱ روزی بر دو قسم است: آنکه تو را می‌خواهد و آنکه تو او را می‌جویی. 🔶کسی که دنیا راخواهد، مرگ نیز او را می‌طلبد تا از دنیا بیرونش کند. 🔷و کسی که آخرت خواهد، دنیا او را می‌طلبد تا روزی او را تمام بپردازد. : اگر حضرت امیر به زندگی اکنون ما، که نه تنها برای آینده خود، که برای آینده فرزندان خود هم حرص میزنیم نگاهی بی‌اندازند ،چه برای گفتن داریم؟ آیا اینهمه گرفتاریها، برای عدم اطمینان ما به بودن پروردگار و کلام حضرت امیر نیست!!!!؟🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺حکمت: ۳۳۱ خدای سبحان طاعت را غنیمت قرار داد، آنگاه که کوتاهی کنند. 🌸 خطبه: ۱۷۶ آگاه باشید چیزی از طاعت خدا نیست جز آنکه با انجام می‌گیرد و چیزی از معصیت خدا نیست جز اینکه با و رغبت عمل می‌شود. پس رحمت خداوند بر کسی که شهوت خود را مغلوب و هوای نفس را سرکوب کند، زیرا کار مشکل بازداشتن نفس از شهوت بوده که پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است. 🔷 بندگان خدا بدانید که انسان با ایمان شب را به روز و روز را به شب نمی‌رساند جز آنکه را می‌داند؛ همواره نفس را سرزنش می‌کند و گناه‌کارش می‌شمارد. 🔶 پس در دنیا چونان پیشینیان صالح خود باشید که در پیش روی شما درگذشتند و همانند مسافران خیمه خویش را از جا درآوردند و به راه خود رفتند. 🌺حکمت: ۳۸۳ به ترس که خداوند تو را به هنگام بنگرد و در خویش نیابد؛ آنگاه از زیانکارانی. 🔷 هرگاه نیرومند شدی توانت را در طاعت پروردگار به کارگیر 🔶 و هرگاه ناتوان گشتی ناتوانی را در نافرمانی خدا قرار ده. : آيا ما جزو انسانهای با ایمانی که حضرت فرمود: شب و روز نفس خود را متهم می‌کنند هستیم؟؟؟ یعنی به حسابرسی نفس خود می‌پردازیم یا اینکه.....🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 نامه ۶۹ می‌فرماید: نام خدا را بزرگ دار، و جز به سخنى بر زبان نياور، و جهان پس از مرگ را فراوان به ياد آور، هرگز آرزوى مرگ مكن جز آن كه بدانى از نجات يافتگانى. 🌺 شرح: 🔶‮ «نام خدا را بزرگ بشمار و جز به حق از او نام مبر (و هرگز به نام او به دروغ سوگند مخور)»؛ (وَ عَظِّمِ‌ اسْمَ‌ اللّٰهِ‌ أَنْ‌ تَذْكُرَهُ‌ إِلَّا عَلَى حَقٍّ‌) ، همان‌گونه كه در قرآن مجيد آمده است: ««وَ لاٰ تَجْعَلُوا اَللّٰهَ‌ عُرْضَةً‌ لِأَيْمٰانِكُمْ‌ أَنْ‌ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ‌ اَلنّٰاسِ‌» ؛ خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهيد؛ و براى اينكه نيكى كنيد، و تقوا پيشه سازيد، و در ميان مردم اصلاح كنيد (با سوگند خود به خداوند مانع‌تراشى نكنيد). 🔷 مى‌فرمايد: «بسيار به ياد مرگ و عالم پس از مرگ باش و هرگز آرزوى مرگ مكن مگر با شرطى استوار (از اعمال خود مطمئن باشى)»؛ (وَ أَكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ‌ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ‌، وَ لَا تَتَمَنَّ‌ الْمَوْتَ‌ إِلَّا بِشَرْطٍ وَثِيقٍ‌ ) . ياد مرگ و زندگى پس از آن انسان را از هواپرستى و حرص بر اموال دنيا و آلودگى به انواع گناهان باز مى‌دارد و به او هشدار مى‌دهد كه آمادۀ سفر آخرت باشد و زاد و توشۀ لازم را براى آن سفر پرخطر فراهم سازد. جملۀ «وَ لَا تَتَمَنَّ‌ الْمَوْتَ‌ ...» اوّلاً، اشاره به اين است كه انسان نبايد بدون اطمينان به ايمان و اعمال صالح آرزوى مرگ كند و ثانياً، چون هيچ اطمينانى براى هيچ‌كس جز معصومان به چنين شرطى نيست پيوسته از آرزوى مرگ خوددارى كند. : چقدر آماده رفتن هستیم، کوله‌باری برداشته و ره‌توشه‌ای جمع کرده‌ایم؟؟؟ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺خطبه ۳(شقشقیه) 🔷أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلاَنٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ اَلْقُطْبِ مِنَ اَلرَّحَى 🔶آگاه باشيد! به خدا سوگند! ، جامۀ خلافت را بر تن كرد، در حالى كه جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون است به آسياب كه دور آن حركت مى‌كند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶 شرح:اين خطبه به طوفانهاى سخت و سنگينى اشاره مى‌كند كه بعد از رسول خدا (ص) براى تغيير انجام شد و شايسته‌ترين فرد را با تكيه بر دليل و منطق براى جانشينى پيامبر (ص) نشان مى‌دهد و سپس به مشكلات عظيمى كه به خاطر از اين امر و از نصّ‌ صريح پيامبر (ص) در امر خلافت براى مسلمين پديد آمد اشاره مى‌فرمايد. حضرت امیر نخست شكايت خود را از اولین مرحلۀ خلافت بيان مى‌دارد و مى‌فرمايد: به خدا سوگند او پيراهن خلافت را بر تن كرد در حالى كه خوب مى‌دانست موقعيّت من در مسئلۀ خلافت همچون محور سنگ آسياست! (كه بدون آن هرگز گردش نمى‌كند) "قميص" (پيراهن) شايد اشاره به اين نكته باشد كه او از مسئلۀ خلافت به عنوان پيراهنى براى پوشش و زينت خود بهره گرفت در حالى كه اين آسياب عظيم، نياز به دارد كه نظام آن را در حركت شديدش حفظ كند و از باز دارد و در نوسانات و بحرانها، حافظ آن باشد و به نفع اسلام و مسلمين بچرخد. آرى خلافت پيراهن نيست، سنگ آسياى گردندۀ جامعه است، خلافت نياز به محور دارد، نه اين كه كسى او را بر تن كند و پوشش خود قرار دهد. : چقدر درد و دل‌های حضرت امیر را، نه برای دفاع از پیامبر، بلکه تنها به عنوان شیعه‌ی او خوانده‌ایم. 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۱۹ 🔶 فَقَالَ عليه‌السلام: مَا بَالُكُمْ أَ مُخْرَسُونَ أَنْتُمْ فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَكَ فَقَالَ عليه‌السلام: مَا بَالُكُمْ لاَ سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ وَأَتَقَلْقَلُ تَقَلْقُلَ اَلْقِدْحِ فِي اَلْجَفِيرِ اَلْفَارِغِ لاَ هُدِيتُمْ لِقَصْدٍ أَ فِي مِثْلِ هَذَا يَنْبَغِي لِي أَنْ أَخْرُجَ وَ إِنَّمَا يَخْرُجُ فِي مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِكُمْ وَ ذَوِي بَأْسِكُمْ وَ لاَ يَنْبَغِي لِي أَنْ أَدَعَ اَلْجُنْدَ وَ اَلْمِصْرَ وَ بَيْتَ اَلْمَالِ وَ جِبَايَةَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْقَضَاءَ بَيْنَ اَلْمُسْلِمِينَ‌ وَ اَلنَّظَرَ فِي حُقُوقِ اَلْمُطَالِبِينَ أَتَقَلْقَلُ تَقَلْقُلَ اَلْقِدْحِ فِي اَلْجَفِيرِ اَلْفَارِغِ 🔷 پس فرمود: شما را چه شده، آيا لال هستيد؟ گروهى گفتند: اى امير المؤمنين، اگر تو حركت كنى با تو حركت مى‌كنيم. پس فرمود: شما را چه مى‌شود؟ هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد. آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم؟ هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم با دسته‌اى بيرون روم، و به دنبال دسته‌اى به راه افتم و چونان تير نتراشيده در جعبه‌اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶 شرح: هنگامى كه به امام عليه السّلام خبر رسيد جمعى از غارتگران لشكر معاويه، به بعضى از مناطق مرزى هجوم آورده‌اند، مردم را جمع كرد و به آنها دستور حركت و جهاد داد. امّا همان گونه كه در بالا آمد، جمعيّت كردند و به نداى او لبيّك نگفتند؛ امام عليه السّلام سخت ناراحت شد و فرمود: «شما را چه مى‌شود؟ مگر لال شده‌ايد؟ (چرا جواب نمى‌گوييد؟)، گروهى عرض كردند: اى امير مؤمنان! اگر تو حركت كنى ما هم در ركابت خواهيم بود» امام عليه السّلام از اين سخت برآشفت و: «فرمود: شما را چه مى‌شود؟ هرگز به راه‌ راست موفق نشويد، و هيچ‌گاه، به نرسيد. در هيچ جاى دنيا، و در هيچ عصر و زمانى چنين نبوده كه رهبر يك قوم و رييس يك كشور، در هر حادثۀ كوچكى و در ناآرامى‌هاى موضعى شخصا به مقابله برخيزد. هميشه ، با گروهى از وفاداران را براى خاموش كردن اين گونه آتش‌ها، گسيل مى‌دارند. زيرا خالى كردن مركز حكومت، ممكن است عوارض بسيار نامطلوبى داشته باشد. سيرۀ پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله نيز نشان مى‌دهد كه آن حضرت فقط در «غزوات» مهم و سرنوشت‌ساز، شخصا فرماندهى لشكر را بر عهد مى‌گرفت، و در جنگ‌هاى كوچكتر، فرمانده‌اى تعيين مى‌فرمود و پرچم به دست او مى‌داد و سفارش‌هاى لازم را مى‌كرد. و اكثر جنگ‌ها، در تاريخ اسلام به همين صورت انجام شده كه نام آن «سريه» گذارده شده است. منتها اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در برابر او چنان بودند كه هر دستورى را بى‌چون و چرا، اجرا مى‌كردند و احدى به خود اجازه نمى‌داد بگويد: «تا تو نيايى ما نمى‌رويم». : برای یاری نکردن ، شیطان همیشه بهانه به دستمان می‌دهد، ما چقدر نَفْسِ خود را مطیع اوامر مولا تربیت کرده‌ایم!!!؟ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: ؟ 🌺 خطبه ۱۹۰ 🌸 [ادامه]وَ قَبْلَ بُلُوغِ اَلْغَايَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِيقِ اَلْأَرْمَاسِ وَ شِدَّةِ اَلْإِبْلاَسِ وَ هَوْلِ اَلْمُطَّلَعِ وَ رَوْعَاتِ اَلْفَزَعِ وَ اِخْتِلاَفِ اَلْأَضْلاَعِ وَ اِسْتِكَاكِ اَلْأَسْمَاعِ وَ ظُلْمَةِ اَللَّحْدِ وَ خِيفَةِ اَلْوَعْدِ وَ غَمِّ اَلضَّرِيحِ وَ رَدْمِ اَلصَّفِيحِ پيش از فرارسيدن مرگ، از تنگى قبرها(۱)، و شدّت غم و اندوه(۲)، و ترس از قيامت(۳)، و در بيم به سربردن(۴)، و در هم ريختن استخوان‌ها(۵)، و كر شدن گوش‌ها(۶)، و تاريكى لحد(۷)، و وحشت از آينده(۸)، و غم و اندوه فراوان در تنگناى گور(۹)، و پوشانده شدن آن با سنگ و خاك(۱۰)، چه مى‌دانيد؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶 شرح: ‮آن‌گاه امام عليه السّلام به ذكر بخشى از مرگ و قبر مى‌پردازد. با توجه به اينكه مرگ در نزد ما به معناى پايان همه چيز نيست و روح بعد از آن، مى‌ماند و بسيارى از مسائل بعد از مرگ را لمس مى‌كند، كه در مقايسه با خانه‌هاى وسيع و زيبا بسيار وحشت‌انگيز است و نگرانيهاى مربوط به و وحشت از آينده، از دوستان و عزيزان و احساس و شدن اعضاى پيكر در زير خاك و در يك كلمه منتقل شدن از محيطى آرام و مرفه به محيطى بسيار وحشتناك، همه اينها امورى است كه فكر آن لرزه بر اندام مى‌اندازد و به همگان هشدار مى‌دهد كه براى چنين سفر پرخوف و خطرى بشوند. شايان توجه است كه امام عليه السّلام ضمن ده تعبير گويا و كوتاه و تكان‌دهنده، گويى همه چيز را در مقابل چشم مخاطبان در ارتباط با مسئلۀ مرگ و قبر مجسم مى‌سازد؛ امورى كه همه بايد در انتظار آن باشند و انديشه در آن انسان را از خواب غفلت، هر چند عميق باشد بيدار مى‌سازد و به اصلاح برنامه‌هاى زندگيش وادار مى‌كند. شايد به همين دليل در دستورات اسلامى آمده است هنگامى كه ميّت را به سوى قبر مى‌بريد قبل از رسيدن به قبر او را به زمين بگذاريد، اندكى صبر كنيد باز جلوتر ببريد و به زمين بگذاريد و اندكى صبر كنيد و به اين ترتيب او را براى ورود به جايگاه وحشتناكش آماده كنيد. : برای تنهای قبر خود چه انتخاب کرده و از با او انس گرفته‌ایم؟ اصلا قبر و مسائلش برایمان کردن داشته؟ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺خطبه ۱۹۰ [ادامه]وَ سِيقَ اَلَّذِينَ اِتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى اَلْجَنَّةِ زُمَراً قَدْ أُمِنَ اَلْعَذَابُ وَ اِنْقَطَعَ اَلْعِتَابُ وَ زُحْزِحُوا عَنِ اَلنَّارِ وَ اِطْمَأَنَّتْ بِهِمُ اَلدَّارُ وَ رَضُوا اَلْمَثْوَى وَ اَلْقَرَارَ اَلَّذِينَ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي اَلدُّنْيَا زَاكِيَةً وَ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةً وَ كَانَ لَيْلُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ نَهَاراً تَخَشُّعاً وَ اِسْتِغْفَارًا وَ كَانَ نَهَارُهُمْ لَيْلاً تَوَحُّشاً وَ اِنْقِطَاعاً و در آن ميان (پرهيزكاران را گروه، گروه، به سوى بهشت رهنمون مى‌شوند) آنان از كيفر و عذاب در امانند، و از سرزنش‌ها آسوده، و از آتش دورند، در خانه‌هاى امن الهى، از جايگاه خود خشنودند، آنان در دنيا رفتارشان پاك، ديدگانشان گريان شب‌هايشان با خشوع و استغفار چونان روز، و روزشان از ترس گناه چونان شب مى‌ماند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸 شرح: سپس به احوال بهشتيان مى‌پردازد و آن را نيز چنان دقيق و روشن ترسيم مى‌كند كه شعلۀ اشتياق را در دل مؤمنان برمى‌افروزد، مى‌فرمايد: «و پرهيزگاران گروه گروه به سوى بهشت رهنمون مى‌شوند در حالى كه از و از و از ؛ در خانه‌هايى امن و مطمئن قرار مى‌گيرند و از اين جايگاه، بسيار خشنودند»؛ آن‌گاه به معرفى اين گروه پرداخته و بخشى از اعمال آنها را شرح مى‌دهد. امام عليه السّلام در اين چهار وصف، مقام والاى آنها را به عالى‌ترين صورت ترسيم كرده و آن را دليل بر بهشتى بودن آنها شمرده است. از يك سو اعمالشان در دنيا از هر گونه آلودگى به گناه و ريا و خود بزرگ بينى پاك بوده و از خوف خدا و مصائب بندگان مظلوم پروردگار بوده است و از سوى ديگر با و و خضوع و از لغزشها شبهايشان همچون روز و روزهاى آنها به سبب دورى از دنياپرستان و درگير شدن در غوغاهاى مادى و انقطاع الى الله همچون شب بوده است، آرى اين است اوصاف بهشتيان والامقام و سعادتمندان اهل نجات و به يقين با داشتن اين صفات، شايسته چنان افتخارى هستند. : کدامیک از که حضرت امیر درباره بهشتیان فرمودند، در ما هست که آرزومند بهشت هم هستیم!!!!!؟ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: !!!؟ 🌺خطبه ۱۹۰ [ادامه] فَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ مَآباً وَ اَلْجَزَاءَ ثَوَاباً وَ كٰانُوا أَحَقَّ بِهٰا وَ أَهْلَهٰا فِي مُلْكٍ دَائِمٍ وَ نَعِيمٍ قَائِمٍ، فَارْعَوْا عِبَادَ اَللَّهِ مَا بِرِعَايَتِهِ يَفُوزُ فَائِزُكُمْ وَ بِإِضَاعَتِهِ يَخْسَرُ مُبْطِلُكُمْ وَ بَادِرُوا آجَالَكُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فَإِنَّكُمْ مُرْتَهَنُونَ بِمَا أَسْلَفْتُمْ وَ مَدِينُونَ بِمَا قَدَّمْتُمْ. پس خداوند بهشت را منزلگه نهايى آنان قرار داد، و پاداش ايشان را نيكو پرداخت، كه سزاوار آن نعمت‌ها بودند، و لايق ملكى جاودانه و نعمت‌هايى پايدار شدند، اى بندگان خدا، مراقب چيزى باشيد كه رستگاران با پاس داشتن آن سعادتمند شدند، و تبهكاران با ضايع كردن آن به خسران و زيان رسيدند پيش از آن كه مرگ شما فرا رسد با اعمال نيكو آماده باشيد، زيرا در گرو كارهايى هستيد كه انجام داده‌ايد، و پاداش داده مى‌شويد به كارهايى كه از پيش مرتكب شده‌ايد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸 شرح: (فارعوا عباد اللّه ما برعايته يفوز فائزكم، و بإضاعته يخسر مبطلكم ) . روشن است كه اين تعبير گوياى امام، اشاره به و عمل صالح است كه رعايت آن سبب رستگارى و پشت كردن به آن سبب زيان و خسران است. همان‌گونه كه در قرآن مجيد مى‌فرمايد: «وَ مَنْ‌ يُطِعِ‌ اَللّٰهَ‌ وَ رَسُولَهُ‌ وَ يَخْشَ‌ اَللّٰهَ‌ وَ يَتَّقْهِ‌ فَأُولٰئِكَ‌ هُمُ‌ اَلْفٰائِزُونَ‌» هركس خدا و پيامبرش را اطاعت كند و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد آنها رستگاران واقعى هستند». با اعمال صالح بر خود پيشى بگيريد، زيرا شما در گروی كارهايى هستيد كه از پيش فرستاده‌ايد.گويى مرگِ وحشتناك به سراغ شما آمده؛ داريد و نه از هيچ لغزشى . خداوند ما و شما را در راه اطاعت خود موفق دارد و از ما و شما به فضل و رحمتش درگذرد.؛ (و بادروا آجالكم بأعمالكم؛ فإنّكم مرتهنون بما أسلفتم، و مدينون بما قدّمتم) . چه تعبير زيبايى است (تعبير به رهن) نسبت به گناهان پيشين؛ گويى گناهان به صورت به گردن انسان مى‌افتد و همۀ وجود، به منزله در برابر اين وام گروگان است كه تا توبه نكند و با اعمال صالح جبران ننمايد همچنان آن است. قرآن مجيد مى‌فرمايد: «كُلُّ‌ نَفْسٍ‌ بِمٰا كَسَبَتْ‌ رَهِينَةٌ‌» هر كس گرو اعمال خويش است». در حديث معروف نبوى مى‌خوانيم: «أيّها النّاس إنّ‌ أنفسكم مرهونة بأعمالكم ففكّوها باستغفاركم؛ اى مردم جان شما در گرو اعمال شماست آن را به وسيلۀ آزاد سازيد» : حقیقت چیست که می‌تواند جان انسان‌ها را از گروی آزاد کند؟؟؟ همین ذکری که لق لقه‌ی زبان ماست!!! یا چیزی از آن؟؟؟ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: !!! 🌺خطبه ۱۹۰ [ادامه] وَ كَأَنْ قَدْ نَزَلَ بِكُمُ اَلْمَخُوفُ فَلاَ رَجْعَةً تَنَالُونَ وَ لاَ عَثْرَةً تُقَالُونَ اِسْتَعْمَلَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ بِطَاعَتِهِ وَ طَاعَةِ رَسُولِهِ وَ عَفَا عَنَّا وَ عَنْكُمْ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ اِلْزَمُوا اَلْأَرْضَ وَ اِصْبِرُوا عَلَى اَلْبَلاَءِ وَ لاَ تُحَرِّكُوا بِأَيْدِيكُمْ وَ سُيُوفِكُمْ فِي هَوَى أَلْسِنَتِكُمْ وَ لاَ تَسْتَعْجِلُوا بِمَا لَمْ يُعَجِّلْهُ اَللَّهُ لَكُمْ ناگهان مرگ وحشتناك سر مى‌رسد، كه ديگر باز گشتى در آن نيست، و از لغزش‌ها نمى‌توان پوزش خواست. خداوند ما و شما را در راه خود و پيامبرش استوار سازد، و از گناهان ما و شما به فضل و رحمتش در گذرد. سربازان! بر جاى خود محكم بايستيد، در برابر بلاها و مشكلات استقامت كنيد، شمشيرها و دست‌ها را در هواى زبان‌هاى خويش به كار مگيريد، و آنچه كه خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب نكنيد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: در حقيقت امام عليه السّلام به اين واقعيت اشاره مى‌كند كه: ممكن است مرگ دامان انسان را در حادثه‌اى بگيرد، به خصوص اين‌كه ما را كه بر اثر ايست قلبى يا حوادث ديگر اتفاق مى‌افتد با چشم خود مى‌بينيم، مرگى كه است و اسباب ظاهرى در برابر آن عاجز و ناتوان است. سپس امام عليه السّلام اين فراز را با دعاى كوتاه و جامعى پايان مى‌بخشد و مى‌گويد: «خداوند ما و شما را در راه اطاعت خود و موفق دارد و از ما و شما به فضل و رحمتش در گذرد». در فراز بعدی امام عليه السّلام به كسانى كه براى شهادت مى‌كردند و اصرار داشتند، چنين دستور مى‌دهد: «بر جاى خود باشيد ( دست به نبرد نزنيد)؛ همان‌گونه كه گروهى از جهاد فى سبيل اللّه مى‌كنند، گروهى به عكس عجله دارند و طالب جهاد و گاه شهادت در راه خدا هستند. گرچه نيّات اين گروه مقدس است ولى اعمال بدون برنامه و بى‌موقع به يقين و نادرستى دارد. به همين دليل امام عليه السّلام از اين كار نهى مى‌كند. :تبعیت از (الله، رسول،امام) کجای زندگی ماست؟ آنقدر برایمان مشخص شده که حتی نيّات خیر خود را با آن کنیم!!!؟؟ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۰ : [ادامه] فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ مَاتَ شَهِيداً وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اَللّٰهِ وَ اِسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَى مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ اَلنِّيَّةُ مَقَامَ إِصْلاَتِهِ لِسَيْفِهِ فَإِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ مُدَّةً وَ أَجَلاً زيرا هر كس از شما كه در بستر خويش با شناخت خدا و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت پيامبر عليه السّلام بميرد، شهيد از دنيا رفته و پاداش او بر خداست، و ثواب اعمال نيكويى كه قصد انجام آن را داشته خواهد برد، و نيّت او ثواب شمشير كشيدن را دارد. همانا هر چيزى را وقت مشخّص و سرآمدى معيّن است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: سپس به صورت دليل چنين مى‌فرمايد: «زيرا آن كس از شما كه در بستر خويش بميرد ولى پروردگار خود و رسول او و اهل بيتش را به‌طور شايسته داشته باشد از دنيا رفته است. پاداش او بر خداست و ثواب اعمال صالحى را كه قصد آن را داشته مى‌برد و نيّتش جاى ضربات شمشيرش را مى‌گيرد» در پايان در جمله‌اى فشرده مى‌افزايد: «(بدانيد) هركارى، وقتى دارد و سرآمدى»؛ (فانّ‌ لكلّ‌ شيء مدّة و أجلا) . اين جمله‌هاى حكيمانه در هرعصر و هرزمان كارآيى دارد و پاسخ خوبى است براى افراد تندرو و كه نيّات پاكى دارند و چه بسا عاشق جهاد و شهادتند؛ ولى زمان مناسب آن را تشخيص نمى‌دهند. پيوسته بيتابى مى‌كنند و به رهبر خود فشار مى‌آورند؛ ولى ، تسليم فشارها نمى‌شود و ميوه را بى‌موقع نمى‌چيند؛ اما آنان را بشارت مى‌دهد كه خداوند پاداشى را كه مى‌خواهند به سبب به آنها مى‌دهد. اگر در ادعاى خود و ايمانشان به مبدأ و معاد و پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و خاندانش باشد، مشمول ثواب مجاهدان راه خدا و شهيدان مى‌شوند. اين سخن نه تنها در مورد جهاد و شهادت، بلكه دربارۀ همۀ ، صادق است كه بايد به موقع اقدام كرد و در غير موقع، خالص، كار اعمال صالح را انجام مى‌دهد. 🍂🍂🍂🍂 : چقدر برای معرفت پیدا کردن به در زندگی وقت می‌گذاریم تا در لحظه مرگ در باشیم؟؟؟ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺خطبه ۱۹۱ : اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلْفَاشِي فِي اَلْخَلْقِ حَمْدُهُ وَ اَلْغَالِبِ جُنْدُهُ وَ اَلْمُتَعَالِي جَدُّهُ، أَحْمَدُهُ عَلَى نِعَمِهِ اَلتُّؤَامِ وَ آلاَئِهِ اَلْعِظَامِ اَلَّذِي عَظُمَ حِلْمُهُ فَعَفَا وَ عَدَلَ فِي كُلِّ مَا قَضَى وَ عَلِمَ مَا يَمْضِي وَ مَا مَضَى سپاس خداوندى را سزاست كه ستايش او در خلق آشكار، و سپاهش پيروز، و بزرگى او والا و بيكرانه است. خدا را براى نعمت‌هاى پى در پى، و بخشش‌هاى بزرگش ستايش مى‌كنم، خدايى كه حلمش بزرگ و عفوش فراگير است، در فرمانش عادل، و از گذشته و آينده با خبر است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸 شرح: امام(عليه السّلام) در بخش اوّل اين خطبه كه از خطبه‌هاى آن حضرت است از حمد خدا آغاز مى‌كند و او را به سه وصف مى‌ستايد و عرضه مى‌دارد: «ستايش ويژۀ خداوندى است كه و ثنايش همۀ آفريده‌ها را فراگرفته و پيروز و و عظمتش متعالى است». تعبير به «الفاشى في الخلق حمده» كه از گستردگى حمد خداوند در ميان خبر مى‌دهد؛ ممكن است اشاره به اين باشد كه همه اقوام او را حمد و ثنا مى‌گويند و يا اشاره به حمد و سپاسى است كه جهان به ويژه نعمتهاى پروردگار با زبان حال يا زبان قال، حمد و تسبيح او را مى‌گويند. پيروز بودن لشكر خدا از آن رو است كه نه تنها بلكه همۀ سپاه و لشكر خداست و هيچ كس و هيچ چيز تاب مقاومت در برابر آنها را ندارد. سپس انگشت بر نعمتهاى مادى و معنوى خداوند گذارده و در برابر آنها حمد خدا مى‌گويد، نعمتهاى الهى غالبا نعمتهاى است، مثلا نعمت زبان هم وسيله است و هم براى هدايت غذا به زير دندان براى جويدن و هم وسيله بسيار مهمى براى فروبردن غذا و هم طعمها و باخبر شدن از سلامت و فساد غذاها و همچنين نعمتهاى بى‌شمار ديگر. ممكن است قرار گرفتن «آلاء» در مقابل «نعم» اشاره به نعمتهاى معنوى در مقابل نعمتهاى مادى باشد. 🍂🍂🍂🍂 : وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] مُبْتَدِعِ اَلْخَلاَئِقِ بِعِلْمِهِ وَ مُنْشِئِهِمْ بِحُكْمِهِ بِلاَ اِقْتِدَاءٍ وَ لاَ تَعْلِيمٍ وَ لاَ اِحْتِذَاءٍ لِمِثَالِ صَانِعٍ حَكِيمٍ وَ لاَ إِصَابَةِ خَطَإٍ وَ لاَ حَضْرَةِ مَلَإٍ با علم خود جهان هستى را پديد آورده، و با فرمان خود موجودات را آفريده است، بى آن كه از كسى پيروى كند، و يا بياموزد، و يا از طرح حكيم ديگرى استفاده نمايد، در آفرينش پديده‌ها، دچار اشتباهى نشده، و نه با حضور و مشورت گروهى، آفريده است 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: اوصاف پنجگانه كه از خداوند آغاز مى‌شود و به آفرينش خلايق و منتهى مى‌گردد، مهم‌ترين بخش از صفات خداست كه شامل علم و قدرت و عدالت و لطف و مرحمت است. آن‌گاه به اين حقيقت اشاره مى‌كند كه آفرينش خداوند بدون هيچ‌گونه سابقه‌ ، و است، مى‌فرمايد: «بى‌آنكه (در اين كار) از كسى پيروى كند و يا آموزشى ببيند، و يا از نمونه‌اى كه از آفرينندۀ حكيمى صادر شده باشد الگو پذيرد، يا خطايى براى او پيش آيد (و از خطاى خود تجربه آموزد) و نه جمعيّتى حضور داشته باشند (كه با آنها مشورت كند يا از آنان كمك گيرد»؛ (بلا اقتداء و لا تعليم، و لا احتذاء لمثال صانع حكيم، و لا إصابة خطإ، و لا حضرة ملإ) . در واقع كسى كه در صنعت خود از ديگرى الهام مى‌پذيرد، ممكن است از يكى از پنج طريق زير باشد: نخست، از ديگرى تقليد كند، دوم آموزش ببيند، سوم نمونه‌اى از صنعتگر دانشمندى ببيند و با استفاده از آن به مقصود خود برسد، چهارم از خطاهاى خود تجربه بيندوزد و پنجم گروهى را به مشورت و همكارى دعوت كند؛ اما خداوند صانع حكيم، خلقتش در همه جا و است از همۀ آنچه در بالا آمده، لذا دربارۀ آفرينش او لفظ (خلقت بدون سابقه) به كار مى‌رود. 🍂🍂🍂🍂 : وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ “و بيقين ما به شما[ مردم ]در زمين توانايى [و اقتدار ]بخشيديم و برايتان در آن وسايل [و امكانات‏] زيست قرار داديم، [امّا] چه اندك سپاس [خدا ]مى ‏گزاريد.” (سوره مبارکه‌أعراف، آیه ۱۰) 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] الرسول الأعظم وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اِبْتَعَثَهُ وَ اَلنَّاسُ يَضْرِبُونَ فِي غَمْرَةٍ وَ يَمُوجُونَ فِي حَيْرَةٍ قَدْ قَادَتْهُمْ أَزِمَّةُ اَلْحَيْنِ وَ اِسْتَغْلَقَتْ عَلَى أَفْئِدَتِهِمْ أَقْفَالُ اَلرَّيْنِ گواهى مى‌دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست، هنگامى او را مبعوث فرمود كه مردم در گرداب جهالت فرو رفته بودند، و در حيرت و سرگردانى به سر مى‌بردند، هلاكت آنان را مهار كرده و به سوى خود مى‌كشيد، و گمراهى بر جان و دلشان قفل زده بود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: سپس امام عليه السّلام در ادامۀ اين بخش از خطبه بعد از حمد و ثناى الهى، شهادت به رسالت پيامبر پرداخته و وضع عصر قيام آن حضرت را در چند جملۀ كوتاه و پرمعنا تشريح مى‌كند تا اهميّت اين دعوت الهى آشكارتر و ملموس‌تر شود. امام عليه السّلام با چند تشبيه گويا وضع مردم را در عصر جاهليّت كاملا ترسيم فرموده است؛ گاه آنها را به كسى تشبيه مى‌كند كه در افتاده و پيوسته فرياد مى‌كشد و كمك مى‌طلبد، و گاه به حيواناتى تشبيه كرده كه به دست افراد فاسد و مفسدى است كه آنان را به سوى پرتگاه مى‌كشند، و گاه دل‌هاى آنها را شبيه مى‌داند كه قفل محكمى بر در آن خورده و هيچ علم و دانش و آگاهى و فضيلتى وارد آن نمى‌شود. به راستى تا انسان به وضع مردمى كه در عصر جاهليّت مى‌زيستند از نظر ، ، ، و آگاه نشود، به عظمت مقام پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه وآله و دعوت او آشنا نخواهد شد، به همين دليل امام در خطبه‌هاى متعددى از نهج البلاغه با تعبيرهاى بسيار گويا وضع آن زمان را براى نسلهايى كه آن عصر را درك نكرده بودند و يا درك كرده و به فراموشى سپرده بودند، يادآور مى‌شود . 🍂🍂🍂🍂 : ما چقدر با عصرجاهلیت فاصله داریم، نکند گرفتار شده باشیم و ... 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] عِبَادَ اَللَّهِ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اَللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ اَلْمُوجِبَةُ عَلَى اَللَّهِ حَقَّكُمْ وَ أَنْ تَسْتَعِينُوا عَلَيْهَا بِاللَّهِ وَ تَسْتَعِينُوا بِهَا عَلَى اَللَّهِ اى بندگان خدا! شما را به پرهيزكارى سفارش مى‌كنم، كه حق خداوند بر شماست، و نيز موجب حق شما بر پروردگار است. از خدا براى پرهيزكارى يارى بخواهيد، و براى انجام دستورات خدا از تقوا يارى جوييد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: اين بخش از كلام امام عليه السّلام هدف اصلى خطبه را تشكيل مى‌دهد و آنچه در بخش نخست گذشت در واقع مقدمه و زمينه‌ساز اين بخش است، زيرا تا ايمان به خدا و نبوت پيامبر اكرم نباشد سخن از تقوا گفتن موضوعى ندارد؛ نخست مى‌فرمايد: «اى بندگان خدا شما را به تقوا و پرهيزكارى توصيه مى‌كنم، زيرا كه تقوا حق خداوند بر شما است و سبب حق شما بر خداوند (نيز) خواهد بود»؛اين تعبير دربارۀ تقوا است كه از يك سو حقّ‌ خداست بر بندگان و از سوى ديگر سبب مى‌شود بندگان بر خداوند حقّى پيدا كنند؛ اما حق خداست به دليل آنكه نتيجۀ تقوا همان و پروردگار است و اطاعت حق خدا بر بندگان است، و اما حق بندگان است، زيرا بر اثر آن استحقاق پاداش خواهند يافت. بسيارى از شارحان نهج البلاغه تقوا را در اينجا به اطاعت كامل از فرمانهاى خدا تفسير كرده‌اند در حالى كه تقوا آن و پاى‌بند بودن باطنى به اصولى است كه اثرش اطاعت فرمان خداست؛ تقوا همان چيزى است كه در مراحل نخستين به صورت ظاهر مى‌شود و در مراحل عالى به صورت ، و اينها همه از صفات باطنى است. كسى كه در برابر اطاعت و گناه بى‌تفاوت است بى‌تقواست و آن كس كه پاى‌بند به اصول الهى و متعهّد به آنهاست، باتقواست و آثار هردو در اعمال نمايان مى‌شود. سپس امام براى بدست آوردن اين گوهر گرانبها چنين مى‌فرمايد: «شما را توصيه مى‌كنم كه با از خداوند به تقوا دست يابيد (كه پيمودن اين راه بى‌يارى خدا بسيار مشكل است) و به يارى تقوا بر خداوند حق (پاداش) پيدا كنيد»؛ (و أن تستعينوا عليها باللّه، و تستعينوا بها على اللّه) . آرى پيمودن راه تقوا، تقوايى كه بر زندگى انسان كند، جز به يارى خداوند ميسّر نيست. 🍂🍂🍂🍂 : چقدر تا کنون به پایبند بوده‌ایم؟!!! 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] فَإِنَّ اَلتَّقْوَى فِي اَلْيَوْمِ اَلْحِرْزُ وَ اَلْجُنَّةُ وَ فِي غَدٍ اَلطَّرِيقُ إِلَى اَلْجَنَّةِ مَسْلَكُهَا وَاضِحٌ وَ سَالِكُهَا رَابِحٌ وَ مُسْتَوْدَعُهَا حَافِظٌ زيرا تقوا، امروز سپر بلا، و فردا راه رسيدن به بهشت است، راه تقوا روشن، و روندۀ آن بهرمند، و امانت دارش خدا، كه حافظ‍‌ آن خواهد بود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮آن‌گاه امام به دو اثر مهم تقوا به عنوان دليل اشاره كرده، مى‌فرمايد: «زيرا پرهيزگارى امروز، پناهگاه و سپر بلاى شماست و فردا راه رسيدن به بهشت است»؛ (فإنّ‌ التّقوى في اليوم الحرز و الجنّة) . آرى! همۀ حوادث تلخ فردى و اجتماعى كه زندگى را در كام انسان در اين جهان، ناگوار مى‌كند بر اثر گناه و خروج از جادۀ عدل و انصاف است؛ تقوا سبب مى‌شود كه انسان در اين جهان از سقوط در پرتگاه گناه و عواقب دردناك آن رهايى يابد و زندگى شيرين توأم با آرامش و سعادت داشته باشد و فرداى قيامت به مقتضاى: « «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ‌ خَيْرَ اَلزّٰادِ اَلتَّقْوىٰ‌» و زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد و توشه پرهيزكارى است». راه وصول به بهشت و نعمتهاى بى‌نظير بهشتى است، آيا گوهرى گرانبهاتر از اين پيدا مى‌شود كه هم در دنيا حافظ انسان باشد و هم در آخرت نجات‌دهندۀ او گردد؟ سپس در ادامۀ سخن به سه نكتۀ مهم دربارۀ تقوا اشاره مى‌كند، نخست مى‌فرمايد: «جاده تقوا واضح و روشن و پويندۀ آن صاحب سود فراوان و امانتدارش (خداوند) حافظ آن است» (و في غد الطّريق إلى الجنّة. مسلكها واضح، و سالكها رابح، و مستودعها حافظ) . اما واضح بودن جادۀ تقوا به جهت آن است كه از يك سو با فطرت انسان، كاملا هماهنگ است و از سوى ديگر در عالم تشريع در كتاب و سنّت، مسير اين جاده، تبيين شده است. اما سود بردن سالك اين راه به جهت آن است كه از يك سو در قيامت به مقتضاى «تِلْكَ‌ اَلْجَنَّةُ‌ اَلَّتِي نُورِثُ‌ مِنْ‌ عِبٰادِنٰا مَنْ‌ كٰانَ‌ تَقِيًّا» پرهيزكاران را به سوى بهشت دعوت مى‌كند و از سوى ديگر در دنيا صاحب آن را از آلودگيها و پستيها و زندگى تاريك و ظلمانى رهايى مى‌بخشد و او را آبرومند و سربلند و مورد احترام قرار مى‌دهد. اما حافظ بودن نگاهدارندۀ آن (بنابر اينكه «مستودع» را به معناى اسم مفعولى بگيريم) به سبب آن است كه خداوند اجر و پاداش پرهيزكاران را بر عهده گرفته، بنابراين امانت آنها نزد خدا محفوظ است و فرشتگان الهى نيز حافظ اعمال پرهيزگارانند، و اگر «مستودع» را به معناى اسم مكان (مخزن و جايگاه) بدانيم جايگاه تقوا قلب انسان است كه آن را به خوبى حفظ مى‌كند و از آن مراقبتی می‌نماید. 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: ؟ 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] لَمْ تَبْرَحْ عَارِضَةً نَفْسَهَا عَلَى اَلْأُمَمِ اَلْمَاضِينَ مِنْكُمْ وَ اَلْغَابِرِينَ لِحَاجَتِهِمْ إِلَيْهَا غَداً إِذَا أَعَادَ اَللَّهُ مَا أَبْدَى وَ أَخَذَ مَا أَعْطَى وَ سَأَلَ عَمَّا أَسْدَى، فَمَا أَقَلَّ مَنْ قَبِلَهَا وَ حَمَلَهَا حَقَّ حَمْلِهَا أُولَئِكَ اَلْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ هُمْ أَهْلُ صِفَةِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ إِذْ يَقُولُ وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبٰادِيَ اَلشَّكُورُ تقوا همواره خود را بر امّت‌هاى گذشته (و حال) عرضه كرده و بر آينده نيز عرضه مى‌كند، زيرا فرداى قيامت، همه به آن نيازمندند. آنگاه كه در قيامت آفريده‌ها را گرد مى‌آورد و آنچه باز داده است باز پس مى‌گيرد و در بارۀ همۀ نعمت‌ها مى‌پرسد. پس چه اندكند آنان كه تقوا را برگزيدند و بار آن را بدرستى بر دوش كشيدند آرى پرهيزكاران تعدادشان اندك است و شايسته ستايش خداوند سبحان كه فرمود: «بندگان سپاسگزار من اندكند» 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: نكتۀ دومى كه امام به آن اشاره مى‌كند، اين است كه تقوا حقيقتى است پايدار كه محدود به زمان و مكانى نبوده و نخواهد بود، مى‌فرمايد: تقوا همواره خود را به امت‌هاى پيشين و آينده عرضه داشته و مى‌دارد، زيرا فرداى قيامت همه به آن نيازمندند؛ در آن روز كه خدا آنچه را كه آفريده بازمى‌گرداند و آنچه را عطا كرده، بازمى‌ستاند و از همه نعمت‌هايش (صاحبان نعمت را) بازخواست مى‌كند (كه با نعمت‌هاى او چه كردند؟) آرى تقوا همچون قصر زيبا، باشكوه و آرام‌بخشى است كه همگان را به سوى خود فرا مى‌خواند و در برابر ديدگان همه انسانها بوده و خواهد بود و همۀ كتب آسمانى و انبيا و اولياى الهى به سوى آن دعوت كرده‌اند. قرآن مجيد مى‌گويد. «وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا اَلَّذِينَ‌ أُوتُوا اَلْكِتٰابَ‌ مِنْ‌ قَبْلِكُمْ‌ وَ إِيّٰاكُمْ‌ أَنِ‌ اِتَّقُوا اَللّٰهَ‌» امام عليه السّلام در سومين نكته مى‌فرمايد: «اما چه كم هستند كسانى كه تقوا را پذيرا شدند و حق آن را ادا كردند (آرى) آنها عددشان كم و شايسته توصيفى هستند كه خداوند (در قرآن مجيد) مى‌فرمايد: اندكى از بندگان من سپاسگزارند «وَ قَلِيلٌ‌ مِنْ‌ عِبٰادِيَ‌ اَلشَّكُورُ» امّا چرا تقوا با آن همه اهميّتى كه دارد طالبانش كم است‌؟ پاسخ اين سؤال چندان پيچيده نيست، زيرا تقوا مخالف هواى نفس است و گام برداشتن برخلاف هواى نفس كار آسانى نيست. جادۀ تقوا بسيار پرسنگلاخ و پرفراز و نشيب است، هرچند پايانى لذت‌بخش دارد؛ ولى جادۀ هواى نفس، اما صاف و لذت‌بخش؛ اما پايانش بسيار دردناك است. در حديثى مى‌خوانيم هنگامى كه خداوند بهشت را آفريد به جبرئيل فرمود نگاهى به آن بيفكن. هنگامى كه جبرئيل مناظر زيباى بهشت را ديد عرض كرد پروردگارا «لا يتركها أحد إلاّ دخلها؛ هيچ‌كس نيست كه بهشت را رها سازد و وارد آن نشود»؛ اما هنگامى كه خداوند آن را در لابه‌لاى ناراحتيها (و مخالفت هواى نفس) پيچيد، فرمود نگاهى به آن بيفكن، چون جبرئيل به آن نگاه كرد عرض كرد: «يا ربّ‌ أخشى أن لا يدخلها أحد؛ پروردگارا از اين مى‌ترسم كه هيچ‌كس وارد آن نشود». هنگامى كه دوزخ را آفريد به جبرئيل فرمود: نگاهى به آن بيفكن، چون‌كه جبرئيل به آن منظره وحشتناك نگاه كرد عرض كرد: «يا ربّ‌ لا يدخلها أحد؛ پروردگارا هيچ‌كس به سراغ آن نخواهد آمد» اما هنگامى كه خداوند آن را در لابه‌لاى شهوات پيچيد فرمود نگاهى به آن بيفكن. وقتى كه جبرئيل به آن نگاه كرد عرض كرد: «يا ربّ‌ أخشى أن يدخلها كلّ‌ أحد؛ پروردگارا از آن مى‌ترسم كه همه وارد آن شوند». اين حديث پرمعنا در واقع شرحى است بر حديث فشرده‌اى كه از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده است: «حفّت الجنّة بالمكاره و حفّت النّار بالشّهوات» 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] فَأَهْطِعُوا بِأَسْمَاعِكُمْ إِلَيْهَا وَ أَلِظُّوا بِجِدِّكُمْ عَلَيْهَا وَ اِعْتَاضُوهَا مِنْ كُلِّ سَلَفٍ خَلَفاً وَ مِنْ كُلِّ مُخَالِفٍ مُوَافِقاً پس گوش جان را به نداى تقوا بسپاريد، و براى بدست آوردن آن تلاش كنيد. تقوا را به جاى آنچه از دست رفته به دست آوريد و عوض هر كار مخالفى كه مرتكب شده‌ايد، انتخاب كنيد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: امام على عليه السّلام در اين بخش از خطبه بحث گسترده و عميقى دربارۀ آثار تقوا براى انسانهاى بيدار دل بيان فرموده است و در دوازده جملۀ كوتاه و پرمعنا ابعاد مختلف آن را به نمايش گذارده است: نخست مى‌فرمايد: «گوش جان خود را براى شنيدن نداى تقوا باز كنيد، و با جديت براى به دست آوردن آن تلاش نماييد، تقوا را به جاى آنچه از دست رفته است قرار دهيد. و آن را در عوض هركار مخالفى (كه انجام مى‌داديد) پذيرا شويد»؛ (فأهطعوا بأسماعكم إليها، و ألظّوا بجدّكم عليها، و اعتاضوها من كلّ‌ سلف خلفا، و من كلّ‌ مخالف موافقا) . گويى تقوا همۀ انسانها را به سوى خود فرامى‌خواند و آثار نيك خود را براى همگان تشريح مى‌كند، لذا امام مى‌فرمايد: به سرعت گوش خود را به دعوت تقوا بسپاريد و به دنبال آن برخيزيد و به تهيۀ مقدمات آن بپردازيد و اگر تقوا داشته باشيد از دست رفتن سرمايه‌هاى دنيا غمى ندارد و تقوا در برابر مخالفان مدافع شماست. واژۀ «مخالف» در اينجا ممكن است اشاره به گناهان پيشينى باشد كه آثار آن با تقوا برچيده مى‌شود و يا منظور دشمنان و مخالفان انسان باشد، زيرا خداوند وعدۀ پيروزى به پرهيزگاران داده است همان‌گونه كه قرآن مجيد مى‌فرمايد: « «إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ مَعَ‌ اَلَّذِينَ‌ اِتَّقَوْا وَ اَلَّذِينَ‌ هُمْ‌ مُحْسِنُونَ‌» خداوند با پرهيزكاران و نيكوكاران است». و نيز مى‌فرمايد: « «وَ إِنْ‌ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لاٰ يَضُرُّكُمْ‌ كَيْدُهُمْ‌ شَيْئاً» هرگاه شكيبايى و تقوا پيشه كنيد مكر مخالفان به شما نمى‌رسد» 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ :أَيْقِظُوا بِهَا نَوْمَكُمْ وَ اِقْطَعُوا بِهَا يَوْمَكُمْ وَ أَشْعِرُوهَا قُلُوبَكُمْ وَ اِرْحَضُوا بِهَا ذُنُوبَكُمْ وَ دَاوُوا بِهَا اَلْأَسْقَامَ وَ بَادِرُوا بِهَا اَلْحِمَامَ وَ اِعْتَبِرُوا بِمَنْ أَضَاعَهَا وَ لاَ يَعْتَبِرَنَّ بِكُمْ مَنْ أَطَاعَهَا [ادامه] با تقوا خواب خود را به بيدارى تبديل، و روزتان را با آن سپرى كنيد، دل‌هاى خود را با تقوا زنده كنيد، و گناهان خود را با آن شستشو دهيد. بيمارى‌هاى روان و جان خود را با تقوا درمان، و خود را آمادۀ سفر آخرت گردانيد، از تباه كنندگان تقوا عبرت گيريد و خود عبرت پرهيزكاران نشويد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: سپس در شش جملۀ ديگر مى‌افزايد: «خواب خود را با تقوا به بيدارى مبدّل سازيد، و روز خود را با آن طى كنيد، قلوب خود را با آن همراه نماييد، گناهان خويش را با آن شستشو دهيد، و بيماريهاى جان و دل را با آن مداوا كنيد»؛ (ايقظوا بها نومكم و اقطعوا بها يومكم، و أشعروها قلوبكم، و ارحضوا بها ذنوبكم، و داووا بها الأسقام) . جملۀ «أيقظوا بها نومكم» ممكن است اشاره به خواب معمولى باشد؛ يعنى در پرتو تقوا پاسى از شب را بيدار باشيد و با خدا راز و نياز كنيد. (در مقابل و اقطعوا بها يومكم) اين احتمال داده شده كه مراد بيدار شدن از خواب غفلت به سبب تقواست. جملۀ «اشعروها قلوبكم» (با توجه به اينكه شعار لباس زيرين است) ممكن است به اين اشاره باشد كه دل خود را با تقوا نورانى كنيد و يا تقوا را شعار و علامت خويش قرار دهيد و يا دلهاى خود را با تقوا بيدار سازيد. (چنانچه «اشعروا» از ريشۀ شعور باشد). جمله «داووا بها الأسقام» دردهاى اجتماعى است كه به واسطه تقوا درمان مى‌شوند. 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] أَلاَ فَصُونُوهَا وَ تَصَوَّنُوا بِهَا وَ كُونُوا عَنِ اَلدُّنْيَا نُزَّاهاً وَ إِلَى اَلْآخِرَةِ وُلاَّهاً وَ لاَ تَضَعُوا مَنْ رَفَعَتْهُ اَلتَّقْوَى وَ لاَ تَرْفَعُوا مَنْ رَفَعَتْهُ اَلدُّنْيَا برابر دنيا خويشتن دار و برابر آخرت دلباخته باشيد. آن كس را كه تقوا بلند مرتبت كرد خوار نشماريد، و آن را كه دنيا عزيزش كرد گرامى نداريد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮در نهمين تا دوازدهمين جمله‌ها مى‌فرمايد: «به وسيله تقوا بر مرگ خود پيشى گيريد. (و با آن آماده سفر آخرت شويد) از كسانى كه تقوا را بر باد دادند (و گرفتار انواع بدبختى‌ها شدند) عبرت بگيريد، مبادا مطيعان تقوا از بى‌تقوايى شما عبرت گيرند! به هوش باشيد! تقوا را حفظ كنيد و خويشتن را نيز در پرتو آن محافظت نماييد». قرآن مجيد نيز مى‌فرمايد: « «سٰابِقُوا إِلىٰ‌ مَغْفِرَةٍ‌ مِنْ‌ رَبِّكُمْ‌ وَ جَنَّةٍ‌ عَرْضُهٰا كَعَرْضِ‌ اَلسَّمٰاءِ‌ وَ اَلْأَرْضِ‌» به پيش تازيد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است». در جاى ديگر مى‌فرمايد: « «وَ لِبٰاسُ‌ اَلتَّقْوىٰ‌ ذٰلِكَ‌ خَيْرٌ» لباس پرهيزكارى لباس خوبى است». آرى لباس تقوا را بايد حفظ كرد و با لباس تقوا نيز بايد مصون و محفوظ بود. جملۀ «و اعتبروا...» اشاره به اين است كه نتيجۀ بى‌تقواييها در همين زندگى دنيا در برابر چشمان شماست؛ هم با چشم مى‌بينيد و هم در تاريخ مى‌خوانيد كه افراد و جوامع بشرى بر اثر بى‌تقواييها به چه سرنوشت شوم و دردناكى گرفتار شدند. شما از آنان عبرت گيريد و نگذاريد ديگران از شما عبرت گيرند. قرآن مجيد بعد از اينكه داستان يوسف و برادران و همسر عزيز مصر و مشكلاتى كه بر اثر بى‌تقوايى دامن گروهى را گرفت و آثار پربركتى را كه از تقوا عايد يوسف عليه السّلام شد بيان مى‌كند، مى‌فرمايد: « «لَقَدْ كٰانَ‌ فِي قَصَصِهِمْ‌ عِبْرَةٌ‌ لِأُولِي اَلْأَلْبٰابِ‌» به يقين در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه است» 🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] وَ لاَ تَشِيمُوا بَارِقَهَا وَ لاَ تَسْمَعُوا نَاطِقَهَا وَ لاَ تُجِيبُوا نَاعِقَهَا وَ لاَ تَسْتَضِيئُوا بِإِشْرَاقِهَا وَ لاَ تُفْتَنُوا بِأَعْلاَقِهَا فَإِنَّ بَرْقَهَا خَالِبٌ وَ نُطْقَهَا كَاذِبٌ وَ أَمْوَالَهَا مَحْرُوبَةٌ وَ أَعْلاَقَهَا مَسْلُوبَةٌ برق درخشنده دنيا شما را خيره نكند، و سخن ستاينده دنيا را نشنويد. به دعوت كنندۀ دنيا پاسخ ندهيد، و از تابش دنيا روشنايى نخواهيد، و فريفته كالاهاى گران قدر دنيا نگرديد. همانا برق دنياى حرام بى فروغ است، و سخنش دروغ، و اموالش به غارت رفتنى، و كالاهاى آن تاراج شدنى است 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮سپس امام عليه السّلام در ادامه اين سخن به بيان عواقب سوء دنياپرستى مى‌پردازد كه از شاخه‌هاى بى‌تقوايى است و درضمن چند جملۀ كوتاه، دستوراتى دربارۀ برحذر شدن از دنياى فريبنده بيان كرده، چنين مى‌فرمايد: «در برابر زرق و برق دنيا خويشتن‌دار، و نسبت به آخرت دلباخته و مشتاق باشيد. آن كس كه تقوا او را بلند مرتبه ساخته، خوار مشمريد و آن كس كه دنيا عزيزش كرده ارجمند ندانيد. به زرق‌وبرق دنيا چشم ندوزيد و به سخن كسى كه شما را ترغيب به آن مى‌كند گوش فراندهيد و به ندايش پاسخ مگوييد. از درخشندگى ظاهريش روشنايى مخواهيد و فريفته اشياى (به ظاهر) نفيس آن نگرديد». در واقع امام عليه السّلام در اين عبارت پر معنا طرق نفوذ دنيا را در فكر و جان انسانها مورد توجّه قرار داده و دربارۀ همۀ آنها هشدار مى‌دهد؛ دورى از زرق‌وبرق دنيا، عشق به آخرت، حمايت از پرهيزگاران، بى‌اعتنايى به مقامات دنياپرستان، چشم ندوختن به اموال و ثروتها و كاخها و زينتهاى ظاهرى، گوش ندادن به وسوسه‌هاى دنياپرستان، دست ردّ به سينۀ آنها گذاشتن، فريب درخشش ظاهرى دنيا را نخوردن و به امورى كه مورد علاقۀ صاحبان زر و زور است، دل نبستن. به يقين هركس اين هشدارهاى نه‌گانه را به كار ببندد در دام شيطان و دنياپرستان نخواهد افتاد. سپس امام على عليه السّلام به بيان دليلهاى روشنى براى هشدارهاى بالا پرداخته، چنين ادامه مى‌دهد: «زيرا زرق و برقش نيرنگ و سخنش دروغ و اموال گران قيمتش غارت شده، و متاعش به سرقت رفته است!» 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۱ : [ادامه] أَلاَ وَ هِيَ اَلْمُتَصَدِّيَةُ اَلْعَنُونُ وَ اَلْجَامِحَةُ اَلْحَرُونُ وَ اَلْمَائِنَةُ اَلْخَؤُونُ وَ اَلْجَحُودُ اَلْكَنُودُ وَ اَلْعَنُودُ اَلصَّدُودُ وَ اَلْحَيُودُ اَلْمَيُودُ، حَالُهَا اِنْتِقَالٌ وَ وَطْأَتُهَا زِلْزَالٌ وَ عِزُّهَا ذُلٌّ وَ جِدُّهَا هَزْلٌ وَ عُلْوُهَا سُفْلٌ دَارُ حَرَبٍ وَ سَلَبٍ وَ نَهْبٍ وَ عَطَبٍ آگاه باشيد! دنياى حرام چونان عشوه‌گر هرزه‌اى است كه تسليم نشود، و مركب سركشى است كه فرمان نبرد، دروغگويى خيانتكار، ناسپاس حق نشناس، دشمنى حيله‌گر، پشت كننده‌اى سرگردان. حالاتش متزلزل، عزّتش خوارى، جدّش بازى و شوخى، و بلندى آن سقوط‍‌ است. خانه جنگ و غارتگرى، تبهكارى و هلاكت، و سر منزل نا آرامى است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮آن‌گاه بار ديگر امام به همۀ مخاطبان خويش هشدار مى‌دهد و با ذكر شش وصف ديگر از اوصاف رذيلۀ دنيا همگان را از گرفتار شدن در دام آن بر حذر مى‌دارد و مى‌فرمايد: «آگاه باشيد دنيا همچون زن هرزۀ عشوه‌گر و خودنمايى است كه مردم را به سوى خود فرا مى‌خواند و يا همچون حيوان سركشى صاحبش را از خود مى‌راند، دروغگويى است پر خيانت، ناسپاسى است حق‌نشناس و دشمنى است بازدارنده و پشت‌كننده‌اى است مضطرب و نگران» ‮توجه به اينكه حبّ‌ دنيا و دلبستگى شديد به امور مادّى سرچشمۀ انواع گناهان و جنايات و خلافكاريهاست و با توجّه به اينكه در عصر امام به موجب فتوحات اسلامى، ثروت زيادى در كشور اسلام فراهم شده بود و عدّه‌اى غرق ناز و نعمت بودند، امام بارها در خطبه‌هايش مردم را از دنياپرستى نهى مى‌كند و با تعبيراتى كه در كلام ديگرى، نظير آن ديده نشده است آثار زشت دنياپرستى را بر ملا مى‌سازد، لذا در اين بخش از خطبۀ امام عليه السّلام نخست با پنج جملۀ كوتاه بر بى‌اعتبار بودن مواهب مادى تأكيد مى‌كند و مى‌فرمايد: «حال دنيا دگرگونى (دائمى) است و گامهاى محكمش لرزان، عزّتش ذلّت، برنامه‌هاى جدى‌اش شوخى، و بلندى‌اش عين سقوط است»؛ (حالها انتقال، و وطأتها زلزال، و عزّها ذلّ‌، و جدّها هزل، و علوها سفل ) . اما دگرگونى حال دنيا بر كسى پوشيده نيست چه بسا شبانگاه، بر تخت قدرت نشسته و قصد كشورگشايى دارد؛ ولى سحرگاه نه تن سر و نه سر تاج دارد! با يك گردش چرخ نيلوفرى نيرومندان سقوط مى‌كنند و ضعيفان به قدرت مى‌رسند و عزيزان ديروز ذليلان امروز مى‌گردند. اما متزلزل بودن گامهاى آن به آن علت است كه قرارگاه انسان در اين جهان دائما متزلزل است بر هرچيز تكيه كند - مال، ثروت، جوانى و سلامتى - همه امورى متزلزلند. و امّا اينكه عزّتش عين ذلّت است. بعضى از شارحان آن را به اين معنا تفسير كرده‌اند كه عزّت‌هاى مادى و نامشروع سبب ذلّت در آخرت است و بعضى گفته‌اند: سبب دورى از خدا در همين دنياست؛ ولى تفسير روشن‌تر آن است كه عزّتهاى مادّى سبب وابستگيهاى شديد مى‌شود، وابستگيهايى كه او را به ذلّت مى‌كشاند و براى حفظ آن بايد در مقابل هركس و ناكس سر فرود آورد. اما اينكه جدّ آن هزل و شوخى است علت آن ناپايدارى و سرعت زوال و عدم استقرار است و بلندى‌اش پستى است از اين‌رو كه افراد بلند مقام براى حفظ قدرت خويش تن به پستيهاى فراوانى مى‌دهند و از افراد آلوده و كثيف براى حفظ قدرت خود بهره مى‌گيرند 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 ادامه خطبه ۱۹۱ : [ادامه] أَهْلُهَا عَلَى سَاقٍ وَ سِيَاقٍ وَ لَحَاقٍ وَ فِرَاقٍ قَدْ تَحَيَّرَتْ مَذَاهِبُهَا وَ أَعْجَزَتْ مَهَارِبُهَا وَ خَابَتْ مَطَالِبُهَا فَأَسْلَمَتْهُمُ اَلْمَعَاقِلُ وَ لَفَظَتْهُمُ اَلْمَنَازِلُ وَ أَعْيَتْهُمُ اَلْمَحَاوِلُ جايگاه ديدار كردن‌ها و جدايى‌هاست. راه‌هاى آن حيرت زا، گريزگاهايش ناپيدا، و خواسته‌هايش نوميد كننده و زيانبار است، پناهگاه‌هاى آن دنيا انسان را تسليم مرگ مى‌كند، و از خانه‌هاى خود بيرون مى‌راند، و چاره انديشى‌هاى آن ناتوان كننده است 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮سپس با دو وصف ديگر، اين مطلب را كامل‌تر مى‌سازد و مى‌فرمايد: «دنيا سراى غارت و دزدى و ربودن (اموال و مقامات يكديگر) و تباه شدن و هلاكت است و اهل آن پيوسته آمادۀ حال حركت (به سوى مرگ) و پيوستن (به پيشينيان) و جدايى (از دوستان و عزيزان) هستند»؛ (دار حرب و سلب، و نهب و عطب. أهلها على ساق و سياق ، و لحاق و فراق ). واژۀ «حرب و سلب، و نهب» هرچند همه به معناى غارت كردن و بردن اموال كسى است؛ ولى به نظر مى‌رسد در ميان آنها تفاوت دقيقى است «حرب» آن است كه همۀ اموال كسى را ببرند، زيرا در لغت به عنوان «اخذ جميع ماله» تفسير شده است؛ ولى «سلب» غالبا به معناى بردن لباس افراد و آنچه در دست دارند تفسير شده است و لذا در حديث داريم: «من قتل قتيلا فله سلبه؛ كسى كه در ميدان جنگ فردى را به قتل برساند لباس و سلاحش از آن اوست». و اما «نهب» كه در لغت به معناى غنيمت گرفتن و غارت كردن آمده است ممكن است اشاره به غارتهاى گروهى و دسته‌جمعى باشد، بنابراين معناى كلام امام عليه السّلام اين مى‌شود كه: دنيا گاه تمام هستى انسان را مى‌برد و گاه بخشى از آن را و گاه گروهى از غارتگران به عناوين مختلف بر سر كار مى‌آيند و اموال گروههايى از مردم را به غارت مى‌برند. آرى، به راستى دنيا - اگر خوب دقت كنيم - ميدان كارزارى است كه غارتگران در آن به جان هم افتاده‌اند و غارت در اشكال مختلف آن صورت مى‌گيرد و سرانجامش «عطب» يعنى هلاكت و نابودى است و اينها همه در حالى است كه همۀ انسانها در آستانه سفر، به جهان ديگر قرار دارند و كسى از فرداى خود باخبر نيست. سپس امام(عليه السّلام) در سه جملۀ ديگر به بخش ديگرى از مشكلات و معايب دنيا اشاره كرده مى‌فرمايد: «راههايش حيرت‌زا، گريزگاههايش ناتوان‌كننده و مقاصدش يأس‌آور و نوميدى زاست»؛ (قد تحيّرت مذاهبها، و أعجزت مهاربها ، و خابت مطالبها) 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 ادامه خطبه ۱۹۱ : فَمِنْ نَاجٍ مَعْقُورٍ وَ لَحْمٍ مَجْزُورٍ وَ شِلْوٍ مَذْبُوحٍ وَ دَمٍ مَسْفُوحٍ وَ عَاضٍّ عَلَى يَدَيْهِ وَ صَافِقٍ بِكَفَّيْهِ وَ مُرْتَفِقٍ بِخَدَّيْهِ وَ زَارٍ عَلَى رَأْيِهِ وَ رَاجِعٍ عَنْ عَزْمِهِ نجات يافته‌اى مجروح، يا مجروحى پاره پاره تن، دسته‌اى سر از تن جدا، و دسته‌اى ديگر در خون خود تپيده، گروهى انگشت به دندان، و جمعى از حسرت و اندوه دست بر دست مى‌مالاند، برخى سر بر روى دست‌ها نهاده به فكر فرو رفته‌اند، عدّه‌اى بر اشتباهات گذشته افسوس مى‌خورند و خويشتن را محكوم مى‌كنند، و عدّه‌اى ديگر از عزم و تصميم‌ها دست برداشته‌اند 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮در نتيجه سرنوشت مغروران دنياپرست به يكى از چند صورتى كه امام در ادامۀ اين سخن بيان فرموده، رقم مى‌خورد، مى‌فرمايد: «يا نجات‌يافته‌اى مجروحند يا مرده‌اى پاره پاره، يا سر از تن جدا شده، يا غرق به خون، يا پشيمانى كه هر دو دستش را به دندان مى‌گزد، يا حسرت‌مندى كه دستها را به هم مى‌سايد، يا حيرت‌زده‌اى كه سر را به روى دستها تكيه داده (و به فكر فرو رفته) يا پشيمانى كه بر اشتباهات خويش تأسف مى‌خورد (و خود را شايستۀ ملامت مى‌بيند) و يا از تصميم برگشته‌اى (كه راه چاره را در برابر خود مسدود مى‌بيند»؛ (فمن ناج معقور ، و لحم مجزور ، و شلو مذبوح، و دم مسفوح ، و عاضّ‌ على يديه، و صافق بكفّيه، و مرتفق بخدّيه ، و زار على رأيه، و راجع عن عزمه) . امام عاقبت كار مغروران ناكام در اين دنيا را در نه صورت بالا به گونه‌اى بيان فرموده كه دقيق‌تر و گوياتر از آن تصوّر نمى‌شود؛ اين اصناف نه‌گانه هركدام به نوعى ضربات دنيا را بر پيكر خود احساس مى‌كنند و قدر جامع آن است كه پايان كارشان شقاوت و حسرت و ندامت است چه آنها كه ضرباتشان سنگين است و در كام مرگ فرومى‌روند و چه آنها كه زنده مى‌مانند و حسرت مى‌خورند. تاريخ نمونه‌هاى زيادى از هريك از اين گروههاى نه‌گانه را نشان مى‌دهد و اى بسا خود، نيز در عمر كوتاهمان آنها را با چشم خود ديده‌ايم 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 ادامه خطبه ۱۹۱ : وَ قَدْ أَدْبَرَتِ اَلْحِيلَةُ وَ أَقْبَلَتِ اَلْغِيلَةُ وَ لاَتَ حِينَ مَنَاصٍ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ قَدْ فَاتَ مَا فَاتَ وَ ذَهَبَ مَا ذَهَبَ وَ مَضَتِ اَلدُّنْيَا لِحَالِ بَالِهَا فَمٰا بَكَتْ عَلَيْهِمُ اَلسَّمٰاءُ وَ اَلْأَرْضُ وَ مٰا كٰانُوا مُنْظَرِينَ چرا كه راه فرار و هر نوع حيله‌گرى بسته شده، و دنيا آنها را غافلگير كرده است، و كار از كار گذشته، و عمر گرانبها هدر رفته است. هيهات! هيهات! آنچه از دست رفت گذشت، و آنچه سپرى شد رفت، و جهان چنانكه مى‌خواست به پايان رسيد. «نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين، و هرگز ديگر به آنها مهلتى داده نشد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮آن‌گاه در آخرين جمله‌هاى اين خطبه به اين حقيقت اشاره مى‌كند كه به هنگام فرا رسيدن حوادث بلاخيز و مرگ حتمى، راهها مسدود مى‌شود، مى‌فرمايد: «اين در حالى است كه راه چاره بسته شده، حوادث غافلگيركننده فرارسيده «و هنگام فرار و نجات نيست» ومى‌افزايد: «هيهات هيهات! آنچه بايد از دست برود از دست رفته، گذشته‌ها گذشته و دنيا همچنان به راه خود ادامه مى‌دهد (كسى از آنان ياد نمى‌كند) نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين، و نه به آنها مهلتى داده شد»؛ آرى! آنها كه روزى بر مركب غرور سوار بودند در كاخهاى پر زرق‌وبرق مى‌زيستند و خود را فرمانروايان زمين و آسمان مى‌پنداشتند، هنگامى كه پنجه‌هاى نيرومند قضا گلوى آنها را گرفت، چنان ذليلانه تسليم شدند و با دنيا وداع گفتند كه گويى هرگز نبودند؛ چشمى براى آنها گريان نشد و خاطرى پژمان نگشت و بعد از آنها دنيا همچنان به راه خويش ادامه مى‌دهد و پيش مى‌رود و اقوام و ملّتها و قدرتمندان و زورمندان، يكى بعد از ديگرى مى‌آيند و مى‌روند و گرد و غبار نسيان و فراموشى بر تاريخشان پاشيده مى‌شود. جملۀ «وَ لاٰتَ‌ حِينَ‌ مَنٰاصٍ‌» كه عينا از قرآن مجيد گرفته شده دربارۀ گروههايى از اقوام پيشين است كه گرفتار غرور اختلاف بودند و زندگى دنيا را جاودان مى‌پنداشتند - و هنگامى كه در چنگال عذاب الهى گرفتار شدند فرياد مى‌زدند و كمك مى‌خواستند؛ ولى وقت نجات گذشته بود. و جملۀ «فَمٰا بَكَتْ‌ عَلَيْهِمُ‌ اَلسَّمٰاءُ‌ وَ اَلْأَرْضُ‌» نيز آيه‌اى ديگر از قرآن مجيد است كه اشاره به حال فرعونيان مى‌كند در آن هنگام كه همگى در دريا غرق شدند و باغها و چشمه‌ها و كاخها و نعمتها را به ديگران واگذاردند و رفتند بى‌آنكه چشمى براى آنها بگريد. اين تعبير كه «نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين» ممكن است كنايه از حقارت و پستى و نبودن يار و ياور براى آنها باشد، زيرا در ميان عرب معمول است هنگامى كه مى‌خواهند عظمت مقام كسى را كه از دست رفته است بيان كنند مى‌گويند: آسمان و زمين بر او گريه كردند و خورشيد و ماه به سبب فقدانش تاريك شدند. 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" 🌟یکشنبه‌ها: آشتی با نهج البلاغه 🌟 موضوع این هفته: 🌺 خطبه ۱۹۷ : وَ لَقَدْ عَلِمَ اَلْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌عليه‌وآله أَنِّي لَمْ أَرُدَّ عَلَى اَللَّهِ وَ لاَ عَلَى رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي اَلْمَوَاطِنِ اَلَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا اَلْأَبْطَالُ وَ تَتَأَخَّرُ فِيهَا اَلْأَقْدَامُ نَجْدَةً أَكْرَمَنِي اَللَّهُ بِهَا اصحاب و ياران حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه حافظان اسرار او مى‌باشند، مى‌دانند كه من حتى براى يك لحظه هم مخالف فرمان خدا و رسول او نبودم، بلكه با جان خود پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را يارى كردم. در جاهايى كه شجاعان قدم‌هايشان مى‌لرزيد، و فرار مى‌كردند، آن دليرى و مردانگى را خدا به من عطا فرمود 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸شرح: ‮امام عليه السّلام در آغاز اين خطبه اشاره به دو نكتۀ مهم مى‌كند: نخست اين‌كه هميشه و در همه‌جا و بدون هيچ قيد و شرط، مطيع فرمان خدا و پيامبر بوده است، در حالى كه گاه و بى‌گاه بعضى از افراد عادى يا سرشناسِ ياران پيامبر بر آن حضرت خرده مى‌گرفتند، مى‌فرمايد: «اصحاب و ياران رازدار محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به خوبى مى‌دانند كه من هرگز به معارضه با (احكام و دستورات) خدا و پيامبرش برنخاستم (بلكه پيوسته چشم بر امر و گوش بر فرمان بودم)»؛ اشاره به آن گروهى است كه اسرار پيامبر و تاريخ صحيح اسلام به آنها سپرده شده بود و اين به خوبى نشان مى‌دهد كه تنها گروهى از ياران آن حضرت بودند كه به دقّت و خالى از هرگونه غرض و سوءنيّت، حافظ اسرار اسلام و حوادث تاريخى بودند و مردم آنها را به دقّت و امانت مى‌شناختند. در برابر گروهى در دوران معاويه كه دين خود را به دنيا فروختند و احاديثى جعل كردند و با فضايل على(عليه‌السّلام) به مبارزه برخاستند و حتى نقايصى را به كذب و دروغ به آن حضرت نسبت دادند، تا دنياى خود را با اين گناهان آباد كنند. اين جمله در عين حال اشاره به كسانى دارد كه گاهى زبان اعتراض مى‌گشودند، همان‌گونه كه در قرآن مجيد آمده است: «وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَلْمِزُكَ‌ فِي اَلصَّدَقٰاتِ‌ فَإِنْ‌ أُعْطُوا مِنْهٰا رَضُوا وَ إِنْ‌ لَمْ‌ يُعْطَوْا مِنْهٰا إِذٰا هُمْ‌ يَسْخَطُونَ‌» و در ميان آنها كسانى هستند كه در تقسيم غنايم به تو خرده مى‌گيرند. اگر از آن غنايم سهمى به آنها داده شود راضى مى‌شوند و اگر داده نشود خشم مى‌گيرند». نيز اشاره به افراد سرشناسى مانند عمر[لعنة‌الله‌علیه] است كه در روايات اهل سنّت نيز آمده كه در روز حديبيّه - طبق نقل مصنّف عبد الرزّاق صنعانى، عالم معروف اهل سنّت - به پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) اعتراض كرد و گفت: آيا تو رسول بر حقّ‌ خدا نيستى‌؟! پيامبر فرموند: آرى! عمر[لعنة‌الله‌علیه] گفت: آيا ما بر حق نيستيم و دشمنان ما بر باطل؟ پيامبر فرموند: آرى! گفت: چرا ما در دين خود تسليم پستى شويم (و صلحى كه شبيه تسليم است با دشمن داشته باشيم)؟ پيامبر فرموند: من رسول خدا هستم و گوش به فرمان پروردگارم، او مرا يارى خواهد كرد. عمر[لعنة‌الله‌علیه] اعتراض خود را ادامه داد و گفت: مگر نفرمودى ما به زيارت خانۀ خدا مشرّف مى‌شويم‌؟ فرموند: آيا من گفتم امسال مشرّف مى‌شويد؟ عرض كرد: نه! فرمود: الآن هم مى‌گويم به زودى مشرّف خواهيد شد» 🍂🍂🍂🍂 لینک کانال👇 @deldadegan_yar_ghayeb