شهدا پیش ارباب و من بیچاره جا موندم... #استوری #پس_زمینه_گوشی #شهید_قاسم_سلیمانی @deldadegi دلدادگی💙

پند آخر قبل مـرگش شهریـار خوش سخن داد پندی رهگشـــا بر مــــرد و زن گفت اگـر راضی شود دل برقضـــا می شود خوشبخت انسان از رضا دل اگــــر بر قسمـتش راضی نشد می کند بیچـــارگی را سهــم خود پس بیا راضی در این عالـم شویم تا خلاص از غصه ها و غـم شویم برگرفته از آخرین مصاحبه ی جناب شهریار به مناسبت ۲۷ شهریور سالروز کوچش و روز شعر و ادب فارسی #شهریار ✍#اسماعیل‌علیخانی @deldadegi دلدادگی 💙

درشفاعت شهدا دستِ‌درازی دارند عکسشان را بنگر چــهره نازی دارند مابه یادآوری خاطره ها محتاجیـم ورنه آنان‌به من‌وتو چه نیازی‌دارند به یاد امام و شهدا صلوات @deldadegi دلدادگی💙

#یاد_امام_و_شهدا_کنیم در #شب_زیارتی_اربابمون_سیدالشهدا'ع' اگر نبود امام دلها و انقلاب اسلامی و خون پاک شهدا شیعه غریب بود هنوز... #رسم_معرفت_بجا_بیاوریم دلدادگی💙

🔷🔷🔷 حِسان شاعر آمده ام "ای شاه پناهم بده" اولین بار که به دیدار شهریار میره میخاد خودش معرفی کنه میگه من شاعرم، شهریار توجه خاصی بهش نمیکنه بعد حسان میگه "شاعر اهل بیتم"، شهریار، حسان را به آغوش میکشه #حب_الحسین_یجمعنا @deldadegi دلدادگی💙

شهید محسن حججی متولد سال 1370 در نجف‌آباد اصفهان، شهید مدافع حرم است. این شهید مردادماه 1396 در عملیاتی در منطقه التنف واقع در منطقه مرزی بین سوریه و عراق بعد از کوبیده شدن مواضع جبهه ی مقاومت در آن منطقه توسط هواپیماهای ارتش تروریست و تروریست پرور آمریکا به دست نیروهای گروه تروریستی داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به شهادت رسید. شهادت این شهید مدافع حرم بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داشت و شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی، نظامی و ورزشی زیادی به این موضوع واکنش نشان دادند. سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت شهید محسن حججی تاکید کرد: به حلقوم بریده این شهید عزیز و تمامی شهیدان راه اباعبدالله (ع) سوگند یاد می‌کنیم که از تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک برآمده در پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست. @deldadegi دلدادگی💙

شب زیارتی اربابمون سیدالشهداست و دلها در هوایِ حرم آقا،ثوابِ اشکها و دلدادگیمون تقدیم به #شهید_محسن_حججی🌹 به موقعِ تشییع جنازم به پیرهنِ مشکیم مینازم تو خونه ی قبرم یا حسین یه ضریحِ شیش گوش می سازم خاکم نکنید بذارید اربابم برسه اونی که واسم همه کسه 😭😭 خاکم نکنید دلم فقط آقامو می خواد امام رضا قول داده میاد 😭😭 حسین جان نوکرت با کفن بیگانست بکشید روی من بوریا 😭😭😭 وقتی که می خوام جون بدم رومو بکنید به رو کربلا❤ 😭😭😭 🔷مداح: حسن عطایی @deldadegi دلدادگی💙

#عقیله_بنی‌هاشم به وقارش آفتاب و به حیایش ماهتاب... 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 دخترک بیتاب تر از همیشه کنج خانه نشسته، زانوی غم بغل کرده دلتنگیهایش بسیار شده و دل کوچکش بهانه ی مادر میگیرد فراق ، قرارش برده و امانش بریده است سر به زانو مینهد و صدای هق هقش فرا میگیرد خانه کوچک مولا را باز هم گره به کار علی افتاده و حیران ، که کدام یتیمِ فاطمه آرام کند و دل کدامشان صبوری بخشد مولا می آید و کنار زینب آرام‌مینشیند دستی زیر چانه ی کوچکش برده سرش بالا می آورد اشکهای گونه اش را به سرانگشت استقبال میکند و دستی بر گیسوان دخترکش میکشد بغض های خفته ی زینب ، باز میشکند و صورت به سینه ی پدر مخفی کرده، سیل اشک روانه میکند پور ابیطالب گاه سربه آسمان برده ،اشکش فرو میخورد، گاه از اندوه غربتش، لب میگزد و گاه سر به زیر آورده، به صد مِهر، سرِ زینبش بوسه میزند خوب میداند که دخترش صبور عالم است و کاسه ی صبرش بی جهت لبریز نمیگردد خوب میداند که زینب چنان دلتنگِ مادر شده که آرام و قرار از کفش رفته خوب میداند که باید چاره ای بسازد دل ناشکیب زینب را علی صورت به صورت زینب نزدیک کرده آرام وعده اش میدهد. زینب به گوشه ی آستین، اشکش خشک کرده، بوسه برگونه های پدر میزند. زینب دل به وعده ی پدر خوش میکند و منتظر میماند، سیاهی شب از راه برسد منتظر میماند علی به وعده اش وفا کند و زینب را کنار قبر مادر برد منتظر میماند تا گره ی دلتنگیهایش ، بر مزار مادر باز کند نیمه های شب است و دل آسمان تاریک، علی در خانه را میگشاید و خود پیش گام برمیدارد، زینب درسایه پدر بیرون میآید و حسنین پشت سر خواهر، به سوی مسجدالنبی، روانه میشوند چون علی به مسجد پامینهد، شمع دیوار را به دمی خاموش میکند و زینبش را بفرما میزند حسنین این همه تاریکی را علت میپرسند و علی پاسخ میدهد به گوشه ی مسجد، مردی به نماز مشغول است زینب ، یادگار فاطمه است و ناموس الهی، درّ وجودش به صدف حجب پیچیده است و گوهرِ رویش به سِترِ حیا، مخفی زینبم را در منظرِ نامحرمان، خوش ندارم و قد و قامتش، پیش چشم اغیار ، تاب نمی آورم و کاش ، به مجلس یزید، چون زینب در منظر نامحرمان حاضر گردید، آن هنگام که صورت به گوشه ی آستین مخفی کرده بود و قد و قامتش به میان اهل قافله پنهان کرده بود؛ آن هنگام که تیر نگاه پستشان، به سوی دخت امیرالمومنین باریدن گرفت، آن هنگام که نظرهای تنگشان به ناموس پیمبر اوفتاد؛ علی به دمی ، شمعِ خورشید ، بی فروغ مینمود تا دیگر نتابد نامردمان شام را.... 🅿️اختصاصی دلدادگی💙 ✍بنت الزهرا @deldadegi دلدادگی💙