eitaa logo
دلداده‌ انقلاب
3.7هزار دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
21.9هزار ویدیو
196 فایل
✅به کانال #دلداده_انقلاب [دلدادگی سابق] خوش آمدید شعار کانال:عشق و دلدادگی را در نوکری اهلبیت و اربابمون سیدالشهدا (علیهم السلام) بیاموزیم که عشق، همان ایثار جان است در راه معشوق 👈دلداده‌ اربابمون حسینیم ودیانت ماعین سیاست ماست 🧲پل ارتباطۍ @adminn19
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️خداحافظ امر به معروف؛ بدرود نهی از منکر! ✍ هاتف الرحمن صالحی دیروز عصر (مورخه ۲۷ خردادماه ۱۳۹۹)، دقایقی به حال جامعه اسلامی مان و عدم مسئولیت پذیری و تکلیف مداری جامعه مان گریستم. ❌داستان اینگونه رقم خورد: دو تن از بانوان (زیر ۱۸ سال) در داخل قطار مترو با کمال وقاحت و پررویی، کردند و این امر تا لحظه خروج از ایستگاه مترو فردوسی ادامه داشت. نکته جالب توجه و ملال آور این بود که نه تنها هیچ یک از مسافرین قطار، واکنشی در قبال این ناهنجاری از خود نشان ندادند، بلکه پس از پیاده شدن این دو تن از قطار و وول خوردن در ایستگاه متروی فردوسی، یکی از ماموران پلیس پیشگیری آن (ستوان دوم محمد کلاته) نیز بعد از رویت این صحنه، صرفاً به این عزیزان خیره شد و بدون هیچ تذکّری، به لذّت مقطعی خود پرداخت! حقیر پس از مشاهده بی اعتنایی پلیس به این مسئله، به طور لسانی مبادرت به و نهی از منکر کردم که بلافاصله با توهین و ناسزای این بانوان مواجه شدم. در همین اثنا، فردی به جمع هواداران این بانوان پیوست و با بی ادبی تمام، پس از به کار بردن الفاظ زشت، بنده را تهدید به ضرب و شتم نمود که در ادامه متوجه شدم ایشان رئیس فردوسی هستند! دقایقی نگذشته بود که دومین مامور پلیس مترو (استوار دوم جوان و جویای نامی بود بدون اتیکت نام و نشان!) به غائله اضافه شد و خطاب به بنده فرمود: "تو چکاره مملکتی که تو هر کاری دخالت می کنی؟! مترو صاحب داره. می خوای جوری بزنم که دیگه بلند نشی؟!" در این حین، آن دو بانوی خطاکار با لبخند بر لب و نیز با ادامه دادن به فحش و ناسزای خود نسبت به بنده کمترین، از پله برقی ایستگاه متروی فردوسی بالا رفتند و به ادامه امور روزمره خود پرداختند! سپس آن مامور (استوار دوم بی ادبی که ریش وی هم هنوز کامل نشده بود و تقریباً ۱۸ سال سن داشت) با اصرار بنده را به ایستگاه پلیس مترو هدایت کرد و در کمتر از آنی دو شاهد (یکی از آن ها، رئیس ایستگاه مترو فردوسی بود!) نیز به جمع اضافه شدند برای شهادت دادن در قبال توهین حقیر به آن دو بانو و نیز هتک حرمت بنده نسبت به مامور دولت! البته شایان ذکر است که در این مدّت معطلّی، هر دوی این مامورین بی صبرانه منتظر پوزش و عذرخواهی بنده و فیصله دادن به قضیه بودند؛ اما از بدِ روزگار، گیر آدمی افتاده بودند که سرش برای چنین اموری درد می کرد! نهایتاً شکایت بلند بالایی با ذکر دروغ ها و تهمت های ناروایی به اینجانب و وارونه جلوه دادن حقیقت ماجرا و امضای دو شاهد، توسط ستوان دوم کلانه در سه نسخه تدوین شد و سپس ایشان ایستگاه را ترک گفتند. البته در حین خروج، خطاب به بنده فرمودند: "به نظرم همین جا قضیه را ختم کنید و برید دنبال زندگی تان"! پس از ۲ ساعت معطّلی، آن استوار دوم بی تجربه با کلانتری ۱۰۷ فلسطین تماس گرفت و پس از گذشت قریب به ۴۰ دقیقه، یکی از مامورین برای مشایعت ما تا کلانتری، به محل اعزام شد. در بین راه، این مامور محترم اعزامی سفره دلش را گشود و گفت: "طبق قانون ما اجازه تذّکر به بانوان بی حجاب را نداریم. پس مامورین ما در ایستگاه متروی فردوسی طبق مقرّرات عمل نموده است. تنها مرجع تذکّر به این موارد، پلیس امنیت می باشد و بس!" سپس ایشان با فحش و ناسزا گفتن به جناب روحانی، جهانگیری و رحمانی فضلی، ادامه داد: "دولت تدبیر و امید مملکت را به گند و کثافت کشیده است و فکر می کنید با یک امر به معروف، گل و بلبل می شود؟!" سپس از بنده و آن گروهبان باصطلاح وظیفه شناس درخواست مصالحه داشت. پس از دقایقی اندک، به کلانتری رسیدیم. در آنجا نیز یکی دو تن از افسران همین نکته را با ادبیاتی دیگر یادآور شدند: "تذکر شما به خانم های بی حجاب، جز اعصاب خوردی و دردسر برایتان، هیچ آورده دیگری نخواهد داشت. مملکت از دست رفته است و شما به موی دو تا دختر گیر داده ای؟!" نهایتاً -طبق تجارب پیشین- با سلام و صلوات، مصالحه نامه را امضاء نمودم و با دست دادن و روبوسی کردن (البته با مراقبت های بهداشتی!) با آن استوار دوم جوان، از کلانتری خارج شدم. 💢این اتفاق میمون و مبارک، سه نتیجه بسیار ارزشمند برای حقیر در برداشت: ۱. فهمیدم که هنجار و ضدّهنجار در جامعه اسلامی مان، به کلّی عوض شده است و اکثریت مردم و نیز مامورین دولت، طرفدار ناهنجاری های اخلاقی اند و متنفّر از امر به معروف و نهی از منکر! ۲. فهمیدم که اگرچه همه می دانیم دولت تدبیر و امید چه به روز مملکت و فرهنگ جامعه در آورده است، اما همچنان سکوت پیشه نموده ایم! ۳. فهمیدم اگر چه نیروی انتظامی کم کاری های غیرقابل گذشتی در مبارزه با بی اخلاقی ها و ناهنجاری های اجتماعی دارد، اما انصافاً بی تقصیر است؛ چراکه مامور است و معذور! @deldadegi دلدادگی💙