eitaa logo
دلـ🇮🇷ـداده انــ🇵🇸ـقلاب
3.7هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
27.1هزار ویدیو
234 فایل
✅به کانال #دلداده_انقلاب [دلدادگی سابق] خوش آمدید شعار کانال:عشق و دلدادگی را در نوکری اهلبیت و اربابمون سیدالشهدا (علیهم السلام) بیاموزیم که عشق، همان ایثار جان است در راه معشوق 👈دلداده‌ اربابمون حسینیم ودیانت ماعین سیاست ماست 🧲پل ارتباطۍ @adminn19
مشاهده در ایتا
دانلود
دلـ🇮🇷ـداده انــ🇵🇸ـقلاب
شهید بابک نوری هریس....🌹 دانشجوی ارشدحقوق دانشگاه تهران🎓 اعزامی از گیلان رشت 💠با من خداحافظی نکرد، چیزی به من نگفت. از همان دور به من نگاه کرد، من هم به او نگاه کردم و این شد آخرین دیدار مان. دوم یا سوم آبان بود که اعزام شد فاصله اعزام تا شهادتش ۲۶ روز بود.برای شهادت عجله داشت، من ۵۰ ماه سابقه جبهه دارم اما شهید نشدم، ولی این پسر آنقدر با همه وجودش شهادت را می خواست که به یک ماه نکشیده طلبیده شد و رفت. 🌷اوائل فقط به مادر و خواهر هایش زنگ می زد، با من صحبت نمی کرد. اما یک روز دیدم موبایلم زنگ خورد وشماره ای هم که افتاد ناشناس بود، فکر کردم بابک است، وقتی تلفن را جواب دادم دیدم آن طرف خط یکی از دوستان و همرزمان خودم در زمان جنگ است. سلام و علیک کردیم و من پرسیدم حاج حسن کجایی؟ گفت سوریه ام. بیشتر بچه های گردان میثم هم الان اینجا هستند. بعد هم گفت : پسرت هم اینجاست چرا به من نگفته بودی پسرت مدافع حرم است؟! بعد هم گوشی را داد به بابک و با هم صحبت کردیم. از آن به بعد در این مدت کوتاهی که سوریه بود بابک دیگر به من زنگ می زد. حتی آخرین مکالمه هم بین من و او بود. 🌷آن روز وقتی بابک تماس گرفت من از تهران داشتم برمی گشتم رشت که بروم مشهد. بابک تا شنید من می خواهم بروم مشهد گفت آقا جان قول بده من را دعا کنی.گفتم : پسرم ، قربانت بروم ، قربان صدایت بشوم تو باید من را دعا کنی گفت نه آقا جان قول بده هردو از هم التماس دعا داشتیم و این شد آخرین حرف های بین من و بابک. نکته جالب اینجاست که بابک همان روز از من خواست که از دوستان شهیدم بخواهم شفاعتش را بکنند و این اتفاق یک جور عجیبی افتاد و بعد از شهادتش من اصلا خبر نداشتم که مزارش را کجا در نظر گرفته اند اما وقتی که برای تشییع او رفتیم دیدم که خانه جدید بابک درست کنار بچه های عملیات کربلای دو و کربلای پنج است که همگی دوستان و همرزمان من بودند و در جبهه شهید شدند . دیدم بابک با دوستان من همجوار شده. همان موقع به او گفتم : "بابک جان، بابک زیبای من دیدی خدا خودش تو را به خواسته ات رساند… خودش آرزویت را برآورده کرد تو باعث افتخار من شدی." @deldadegi دلدادگی💙