#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش9️⃣
در ذکر این فقره، بعد از فقرات سابقه، یحتمل که اشاره باشد به آن که این کتب، کتابهای آسمانی است که نازل شده. و مثل آنها، مثل رحمت نازله از سماء است، که احیاء خلق به آن می شود. و رحمت خداوند از وجود و ظهور امام ظاهر می شود. پس کانه; انزال کتب هم به او می شود. بلکه وجود آن حضرت، کتاب الله است; که جامع کلمات الله و محیط بر هر خلقی هست. چنانکه خداوند فرمود: «ما فرطنا فی الکتاب من شیی ء.
ب و لا یابس الا فی کتاب مبین »
و فرموده: «و کل شیی ء احصیناه فی امام مبین.
و جای دیگر فرموده: «تبیانا لکل شیی ء»
و فرموده: و کل شیی ء فصلناه تفصیلا»
که حاصل همه آن است که; کتاب «تورات » و «قرآن » و «امام » همه جامع هر چیزی هستند. و همه چیزها در تحت ایشان درج است.
پس; همه کتب و همه ائمه باید چنین باشند. زیرا که همه حاکی از مشیت خداوندند، و در حدیث وارد شده. که «خلق الله المشیة بنفسها. ثم خلق الاشیاء بالمشیتة. » یعنی; خداوند مشیت را بی واسطه، به نفس آن آفرید. و سایر اشیاء را به توسط مشیت خلق فرمود.
@deldadegi
دلدادگی💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش0️⃣1️⃣
پس در ظهور امام (عج) ظهور هر چیزی هست. زیرا که ارواح آنها در کتب آسمانی ماخوذ است. و در حقیقت کل اشیاء کلمات آن کتب می باشند. و آن کتب جامع آنهایند. پس امام عصر هم جامع آنها خواهد بود. و از این جهت باکی نیست که مراد از انزال کتب مذکوره، در این فقره هم، اذن ظهور آن حضرت باشد - ولو مجازا - چنانچه بر صاحب ذوق سلیم مخفی نیست. و چون انسب به فقرات مذکوره، بیان اختلاف خلق در مراتب است، زیرا که به ظهور امام، خلق مختلف می شوند; زیرا که بعضی قبول می کنند و تصدیق آن حضرت را می نمایند و بعضی تکذیب می کنند و در مقام عناد برمی آیند، لهذا بعد از فقرات مذکوره می گویی:
و رب الظل والحرور.
یعنی: و ای پروردگار سایه و گرما!
و معلوم است که سایه، سرد است و گرما، گرم است و این دو، نقیض یکدیگرند و مخالف یکدیگرند. پس ممکن است که سایه اشاره به «نیکان » باشد و گرما اشاره به «بدان ». زیرا که «نیکان » در سایه عرش خداوندند و «بدان » در گرمای آفتاب محشرند. و «نیکان »، دلهای ایشان از امید رحمت پروردگار خنک، و «بدان »، دلهای ایشان از آتش خوف و عذاب سوزان است. و «نیکان » در خنکی نعمت های خداوند آسوده اند و «بدان » در گرمی عذاب جهنم گرفتارند.
@deldadegi
دلدادگی 💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش1️⃣1️⃣
و بالجمله این گونه مناسبات بسیار است. و ممکن است که سایه اشاره به «بدان » و گرما اشاره به «نیکان » باشد. زیرا که «بدان » مثل سایه تاریک و دور از انوار الهی می باشند. و «نیکان » گرم محبت خدا و عشق او هستند. و «بدان » مثل سایه سرد می باشند; یعنی مثل آهن سرد که پتک امتحانات و تکالیف و مواعظ خداوند در ایشان اثر نمی کند. و «نیکان » مثل آهن و مس و امثال آنهایند که ایشان را در کوره امتحانات خداوندی گرم و گداخته ساخته باشند. و به این واسطه در نزد خدا و اولیاء او تسلیم باشند، که به هر شکلی بخواهند که ایشان را بسازند، قبول کنند و ابا و امتناع ننمایند; مثل مس گداخته که قبول این می کند که او را انواع ظروف بسازند و همچنین «بدان »، دل سرد از اعمال خیرند. و آنها را به جا نمی آورند. و «نیکان » دل گرم به آنهایند و آنها را بجا بیاورند. و «بدان » به طمع در دنیا و به امید آن خنک دلند. و «نیکان » از خوف خدا و تشویش اعمال خود، در آتشند. و بالجمله مناسبات این گونه تاویل هم بسیار است.
و علی ای حال، این دو لفظ «ظل و حرور» باشد، اگرچه باکی نیست که مراد از آنها، همین ظاهر معنی آنها باشد، که سایه حقیقی و گرمای حقیقی باشد، ولکن باکی هم نیست که سر آنها و حقیقت آنها، مثل سایر فقرات این دعا، اشاره به آنچه باشد که مذکور شد. یا نحو آنها، از آنچه که مناسب است. زیرا که مانعی از خفاء اسرار در کلمات خدا و رسول و ائمه (ع) نیست. بلکه البته هر کلامی از کلمات ایشان، مشتمل بر اسرار بسیار، بلکه حقایق بی شمار هست.
@deldadegi
دلدادگی💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش2️⃣1️⃣
پس یحتمل که آنچه گفتیم از آنها باشد. و چون بیان اختلاف در فقره مذکور شد که به سبب ظهور باطن هر کسی است، به ظهور امام عصر; یعنی چون لاف خلق می شود، لهذا ظهور آن بزرگوار، نظیر ظهور خاتم الانبیاء (ص) و قرآن است که نظیر باران رحمت خداوند بودند; که در زمین قابل، موجب روییدن گل و لاله شدند. و در زمین ناقابل، موجب روییدن شوره و نمک شدند. و از این جهت، حضرت خاتم (ص) «رحمة للعالمین » شد. و قرآن هم «شفاء» و «رحمت » شد. «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین » با وجودی که همین رحمت نسبت به کافرین عذاب شد چنانکه خداوند تخصیص فرموده شفا و رحمت را به مؤمنین. و فرموده که: «ولا یزیدالظالمین الاخسارا» و در خصوص مطلق رحمت فرموده که: «ان رحمة الله قریب من المحسنین.»
پس مقتضای جمع فیما بین این آیات، آن است که; رحمت هر چند عام باشد، لابد برای کافرین و ظالمین عذاب خواهد بود. زیرا که موجب رسوایی و ظهور نفاق و کفر ایشان می شود. پس همچنین حضرت قائم (ع) هم بعد از ظهور خود، رحمت و عذاب برای مؤمنین و کافرین خواهد شد; مثل قران
@deldadegi
دلدادگی💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش3️⃣1️⃣
از این جهت می گویی:
«و منزل القرآن العظیم.»
یعنی: و ای فروفرستنده قرآن بزرگ!
که اشاره به آن است که آن حضرت مانند قرآن است که برای مؤمنین شفا و رحمت است، و برای ظالمین زیان است.
و می توان گفت که: چون در اخبار وارد شده که قرآن تمام را حضرت قائم (ع) ظاهر می فرماید ; لهذا در این فقره اشاره شده که خداوند اظهار قرآن تمام را بر دست آن حضرت خواهد فرمود. و از این جهت آن را وصف به بزرگی فرموده اند.
و ممکن است که وصف «عظیم »، اقتداء به کلام خدا باشد که در قرآن فرموده: «ولقد آتیناک سبعا من المثانی والقرآن العظیم.»
و بالجمله; وجه مناسبت این فقره، به این دعا از این راه است که آن حضرت، قرآن تمام را ظاهر خواهد فرمود; بر وجهی که گویا خداوند در آن وقت آن را نازل می فرماید، یا از این راه است که آن حضرت نظیر قرآن است; که برای مؤمنین شفا و رحمت و برای ظالمین زیان و عذاب خواهد بود.
و بعداز این فقره می خوانی که:
«و رب الملائکة المقربین والانبیاء والمرسلین.
یعنی: و ای پروردگار ملائکه مقربین و پیغمبران و فرستادگان از جانب خدا!
و این فقره، یحتمل که اشاره باشد به آن که چون امام عصر ظاهر شد و بعضی مؤمن به او شدند و بعضی کافر; لهذا آن حضرت مصداق کریمه «هل ینظرون [الا ان یاتیهم]الله فی ظلل من الغمام والملاءکة » خواهد بود. زیرا که این آیه، تفسیر به آمدن عذاب خداوند هم شده در قیامت. چنانکه در آیه دیگر هم هست که: «و جاء ربک والملک صفا صفا. » و در جای دیگر فرموده: «یوم یاتی بعض آیات ربک، لاینفع نفسا ایمانها» و در جای دیگر فرموده: «فاذا جاء امرالله قضی بینهم بالحق و خسر هنالک المبلطون » و فرموده: «وجی ء بالنبیین والشهداء»
@deldadegi
دلدادگی💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش4⃣1⃣
از این جهت می گویی:
«و منزل القرآن العظیم.»
یعنی: و ای فروفرستنده قرآن بزرگ!
که اشاره به آن است که آن حضرت مانند قرآن است که برای مؤمنین شفا و رحمت است، و برای ظالمین زیان است.
و می توان گفت که: چون در اخبار وارد شده که قرآن تمام را حضرت قائم (ع) ظاهر می فرماید ; لهذا در این فقره اشاره شده که خداوند اظهار قرآن تمام را بر دست آن حضرت خواهد فرمود. و از این جهت آن را وصف به بزرگی فرموده اند.
و ممکن است که وصف «عظیم »، اقتداء به کلام خدا باشد که در قرآن فرموده: «ولقد آتیناک سبعا من المثانی والقرآن العظیم.»
و بالجمله; وجه مناسبت این فقره، به این دعا از این راه است که آن حضرت، قرآن تمام را ظاهر خواهد فرمود; بر وجهی که گویا خداوند در آن وقت آن را نازل می فرماید، یا از این راه است که آن حضرت نظیر قرآن است; که برای مؤمنین شفا و رحمت و برای ظالمین زیان و عذاب خواهد بود.
و بعداز این فقره می خوانی که:
«و رب الملائکة المقربین والانبیاء والمرسلین.
یعنی: و ای پروردگار ملائکه مقربین و پیغمبران و فرستادگان از جانب خدا!
و این فقره، یحتمل که اشاره باشد به آن که چون امام عصر ظاهر شد و بعضی مؤمن به او شدند و بعضی کافر; لهذا آن حضرت مصداق کریمه «هل ینظرون [الا ان یاتیهم]الله فی ظلل من الغمام والملاءکة » خواهد بود. زیرا که این آیه، تفسیر به آمدن عذاب خداوند هم شده در قیامت. چنانکه در آیه دیگر هم هست که: «و جاء ربک والملک صفا صفا. » و در جای دیگر فرموده: «یوم یاتی بعض آیات ربک، لاینفع نفسا ایمانها» و در جای دیگر فرموده: «فاذا جاء امرالله قضی بینهم بالحق و خسر هنالک المبلطون » و فرموده: «وجی ء بالنبیین والشهداء»
@deldadegi
دلدادگی💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش5️⃣1️⃣
پس چنانکه در قیامت کبری، این اوضاع است، در قیامت صغری هم نظیر آنها هست. و همه به واسطه ظهور امام خواهد شد.
پس حاصل مقصود از فقره مذکور این است که; ای پروردگار ملائکه که در قیامت کبری و صغری با عذاب تو، یا امر تو می آیند و مقرب نزد تواند به اطاعت آنچه تو ایشان راامر به آن بنمایی از آوردن عذاب یا غیر آن! و همچنین; ای پروردگار نبیین و مرسلین که در روز قیامت ایشان را حاضر فرمایی، که شهدا خلق یا غیر آن باشند!
و بالجمله; ممکن است که جمیع فقرات مذکوره از اول دعا تا اینجا را، همه با شان امام عصر فروز آوریم و بگوییم که مراد از همه، خود حضرت و مایتعلق او است; از ظهور و لوازم آن. بلکه ممکن است که همه فقرات فی الحقیقه دعا باشد. و مجرد خواندن خدا به این اسماء نباشد; که معنی آنها این باشد. مثلا که; خداوندا! رب و مربی شو امام زمان را، به ظهور او و رب و مربی شو مظهر و محل ظهور علوم و ذات او را به ظهور او نیز! و تجدید خلقت و اظهار حقائق و بواطن را بنما به ظهور او! و انزال حقیقت تورات و انجیل و زبور را بنما به اظهار او! که جامع جمیع حقایق است،مثل این کتب. و خلایق را دو طائفه فرما به ظهور او! که ابرار و اشرار باشند. و قرآن تمام یا حقیقت قرآن را که شفا و رحمت برای مؤمنین باشد; فروفرست به ظهور آن حضرت! که برای نیکان خوب است و بدان بدان بد. •~~~┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤*
@deldadegi
دلدادگی💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش6️⃣1️⃣
و رب و مربی شو ملائکه و نبیین و مرسلین را به ظهور آن حضرت! که ظهور تو و کمالات و افعال تو است. و امر تو و عذاب تو و قیامت صغرای تو همه به آن متحقق می شود.
و مؤید اراده دعا است، از فقرات مذکوره، آنچه بعد از آنها می گویی:
اللهم انی اسالک بوجهک الکریم.
یعنی: خداوندا! به درستی که من سؤال می کنم تو را به حق ذات تو یا مظهر تو که بزرگوار است.
زیرا که مسؤول ، مذکور نیست. و حذف مقتضی مفید عموم است. پس مسؤول در تحت سؤال عام است. و کانه معنی این است که: خداوندا! تو میدانی مقصود مرا. و وظیفه من خواندن و سؤال از تو است. چنانکه در فقرات اول دعا تو را خواندم، و به این فقره هم سؤال از تو کردم. و مقصود من از اول این دعا تا آخر، چیزی نیست، به عهد و بیعت و صلوات و اظهار خلوص و تمنی و ظهور امام (ع) و وصول به خدمت او و انجام امور او و سایر آنچه متعلق به اوست، که داخل در تحت سؤال عام اسست. و چون در این فقره خدا را به وجه او قسم دادی که تفسیر به ذات شده در آیه «کل شی ء هالک الا وجهه » و غیر آن با تفسیر به مظهر اسماءالله و صفات الله شده، چنانچه در احادیث این مضمون مستفاد هست ، لهذا بعد از آن می گویی:
و بنور وجهک المنیر.
@deldadegi
دلدادگی💙
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش7️⃣1️⃣
یعنی: و سؤال می کنم تو را به حق نور ذات، یا مظهر نوردهنده تو. و نور وجه، غیروجه است. والا این فقره تکرار فقره سابقه بر آن خواهد بود. ولکن باز مرجع آن، امام زمان خواهد بود. زیرا که نظیر آنچه در کرسی، که مظهر نور عرش بود، گفتیم، در اینجا هم می آید. زیرا که قائم مقام نبی و ولی (ع) هر دو، امام عصر است پس وجه و نور وجه هم هر دو عبارت از آن بزرگوار است و همچنین، چنانکه بعد از ذکر عرش و کرسی در فقرات سابقه، ذکر خلق خلایق شد، بعد از ذکر وجه و نور وجه هم در اینجا می گویی:
و ملکک القدیم.
یعنی: و سؤال می کنم تو را به حق پادشاهی قدیم تو، یا مملکت قدیم تو. و معلوم است که ملک و مملکت عالم، افعال خداوند است; که عالم خلایق باشد، که آن هم به ظهور امام متحقق می شود، که اشیاء مختلفه ظاهر می شوند. یعنی حقیقت آن ها و مراتب آنها، معلوم می شود. چنانکه گویا در عدم، مساوی بوده اند و به وجود، ممتاز از یکدیگر و مختلف شده اند; چنان که در سابق گفتیم.
و در وصف «ملک »، به «قدیم » اشاره به لزوم وجود امام است در جمیع اعصار. زیرا که مظهر ذات و کمال و افعال خداوند است. و تغییر در خداوند محال است. پس قدیم است. و ازلی است. و ابدی است. و امام هم مظهر او در جمیع آنها است. و محال است عدم او در زمانی. اگرچه بعضی اوقات ظاهر مشهور و بعض اوقات غائب مستور باشد. •~~~┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤*
@deldadegi
دلدادگی💙
دلداده انقلاب
#قرار_عاشقی
#_شرح_دعای_عهد
#بخش8️⃣1️⃣
و همچنین اشاره به قدم خدا و لزوم وجود امام است، آنچه می گویی:
یعنی: ای زنده ای که مردگی برای تو محال است! و ای پاینده ای که زوال نداری! یا، ای برپا به امور خلایق که تو را تغییر و تبدیلی نیست و پیوسته در ایجاد خلق و حفظ ایشان، بعد از ایجاد هستی و از ایشان غافل نیستی.
و حیات خداوند در عرصه خلق از امام، ظاهر است، و همچنین قیومیت اتو. پس این فقره اشاره است به اظهار ایمان به آن بزرگوار; هم در اصل وجود او و حیات او و هم در صاحب اختیاری او برای کل مردم; که مقتضای ولایت و قیومیت او است; چنانکه آن حضرت را «قائم » نیز می نامند. یعنی برپا به امر خداوند. و بعد از آن، تکرار سؤال می کنی و می گویی:
اسالک باسمک الذی اشرقت به السموات والارضون.
یعنی: سؤال می کنم تو را به نام حق تو، آن چنان نامی که درخشید به آن آسمانها و زمینها.
و مراد از این نام هم، همان «نور عظیم » است که در اول دعا مذکور شد. پس ممکن است که مراد، امام (ع) باشد. و اصل «نام » و «نشان » است. و امام زمان هم نشان خداوند و قائم مقام او است، در میانه خلق. و اگر مراد، حضرت خاتم الانبیاء (ص) باشد، واضح است که آن بزرگوار باعث ایجاد کون و مکان است; چنانکه خداوند به او خطاب فرمود که: «لولاک لما خلقت الافلاک.»
پس مراد به درخشیدن آسمانها و زمینها به او، مخلوق شدن و ظاهر شدن آنها است، به توسط آن حضرت. مانند طالع شدن و ظاهر شدن آفتاب، که مشرق می شود عالم را. ولکن در همین معنی، حضرت امام عصر هم، قائم مقام آن جناب است. پس به توسط وجود او، عالم برپاست. و به ظهور او، حقایق خلق هم ظاهر می شود. زیرا که آن حضرت محک امتحان و میزان مراتب خلق می شود. پس کانه به او آسمانها و زمینها و جمیع خلایق آنها، به عرصه ظهور و وجود می آیند; که مراتب آنها از او معلوم می شود. و بعد از آن می گویی:
و باسمک الذی یصلح به الاولون والآخرون.