بشارت وفتنه های آخرالزمان👹
خدایاشکرت: 🌺داستان ظهور🌺 🌙ماه مکّه به سوی کعبه میآید...🕋 ❓چرا این کتاب را در دست گرفته ای و با
🌺داستان ظهور🌺
🌷سیّد محمّد شهید میشود 🌷
◀️امروز، روز بیست و پنجم «ذی الحجّه» است. ما تا زمان ظهور، پانزده روز فرصت داریم.
◀️همسفر خوبم! آیا موافقی که با هم به اطراف کوه «ذی طُوی» برویم؟
◀️حتما در دعای ندبه، این جمله را بسیار خوانده ای: «أبِرَضْوی أم غیرها أم ذی طُوی».
◀️اکنون برخیز و با من به کوه «ذی طُوی» بیا. وقتی از کعبه به سوی مدینه حرکت کنیم، حدود پنج کیلومتر که برویم به آن کوه میرسیم.
◀️نگاه کن! ده نفر از یاران امام، در بالای این کوه جمع شده اند.
شاید بگویی: مگر امام سیصد و سیزده یار ندارد، پس چرا آنها فقط ده نفرند؟
این ده نفر یاران مخصوص او هستند که زودتر از همه خدمت امام رسیده اند؛ امّا آن سیصد و سیزده نفر، حدود چهارده روز دیگر به مکّه خواهند آمد.
◀️امام زمان بر فراز کوه ذی طُوی ایستاده است و منتظر است تا خدا به او اجازه ی ظهور بدهد.
◀️آیا میدانی آن عبایی که بر دوش امام زمان است، عبای پیامبر میباشد؟
آن عمامه زرد رنگی را که بر سر دارد، میبینی؟ این، همان عمامه رسول خداست.
◀️گوش کن!
امام به یاران خود میگوید: «می خواهم یک نفر را به سوی مردم مکّه بفرستم».
این یک مأموریّت مهم است.
چه کسی به عنوان نماینده امام به سوی مردم مکّه خواهد رفت؟
◀️اکنون امام یکی از پسر عموهای خود را برای این کار مهم انتخاب میکند.
نام او «سیّد محمّد» است.
◀️ امام به او دستور میدهد که به سوی مردم مکّه برود و پیامی را به آنها برساند.
آیا میخواهی این پیام را بشنوی؟
◀️گوش کن! پیام امام این است: «من از خاندانی مهربان و از نسل پیامبر هستم و شما را به یاری دین خدا دعوت میکنم. ای مردم مکّه، مرا یاری کنید».
◀️تو خود میدانی که امام زمان، نیازی به کمک مردم مکّه ندارد؛ زیرا روزگار ظهور نزدیک است، و به زودی وعده خدا فرا میرسد و هزاران فرشته به یاری او میآیند.
◀️پس چرا امام از مردم مکّه تقاضای کمک میکند؟
امام آنان را دعوت میکند تا به راه راست هدایت شوند و در این صورت، در این شهر هیچ خونی ریخته نخواهد شد.
آری، او امام مهربانی هاست و برای همین با تمام صداقت، مردم مکّه را به یاری دعوت میکند.
◀️نگاه کن! سیّد محمّد آماده حرکت شده و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد؛ زیرا مأموریّتی مهم به او داده شده است.
◀️او با مولای خود و دیگر دوستانش خداحافظی میکند و به سمت مسجد الحرام رهسپار میشود.
◀️من کمی نگران هستم، مردم مکّه با این جوان چگونه برخورد خواهند کرد؟
ساعتی میگذرد، خبری از سیّد محمّد نمی شود، کم کم به نگرانی من افزوده میشود.
◀️خدایا! چرا سیّد محمّد این قدر دیر کرد؟ و لحظاتی بعد یک نفر در حالی که خیلی پریشان است نزد امام میآید.
او به امام خبر میدهد که سیّد محمّد وارد مسجد الحرام شد و پیام شما را به مردم مکّه رساند؛ امّا مردم مکّه به او حمله کردند و او را کنار کعبه شهید کردند.
◀️آخر به چه جرمی به قتل رسید؟
مگر این شهر، حرم امن الهی نیست؟ مگر حتّی حیوانات هم اینجا در امن و امان نیستند؟ مگر نماینده امام چه گفت که مردم مکّه چنین خروشیدند و او را مظلومانه کشتند؟
◀️او همان شهیدی است که در احادیث ما به عنوان «نفس زَکیِّه» از او نام برده شده است. حتماً میخواهی بدانی معنای آن چیست؟
◀️نفس زَکیِّه یعنی: فردی بی گناه و پاک که مظلومانه کشته میشود...
✨ادامه دارد...
📚 #داستان_ظهور
#قسمت_دوم
✍مهدی خدامیان ارانی
#حکومت_مهدوی
#امام_زمان
@deldadgann1401
💥 #زمان_خروج_سفیانی سال ظهور امام مهدی
#قسمت_دوم
⁉️آیا خراسانی از ایران و یمانی، نیز همانند سفیانی در ماه رجب، قیام خواهند کرد؟
🔰🔰🔰
سوالی که مطرح خواهد شد: آیا معنای خروج همزمان، به معنای خروج یمانی و خراسانی در ماه رجب خواهد بود؟ به عبارت دیگر: آیا یمانی و خراسانی، نیز به مانند سفیانی در ماه رجب خروج خواهند کرد و یا همزمانی خروج، معنا و مفهوم دیگری دارد؟
🔰به اجمال می توان گفت: خروج سفیانی به تصریح احادیث، در ماه رجب خواهد بود، لکن خروج همزمان یمانی، خراسانی با سفیانی، الزاما ماه رجب نیست و تسامحا و در اثر غفلت، از سوی برخی از محققین، به خروج هر سه جریان در ماه رجب، خروج همزمان، اطلاق شده است. درحالیکه لسان روایات به دو گونه است:
🔻الف. در دستهای از احادیث مختص سفیانی، به خروج سفیانی و بدون اشاره به یمانی و خراسانی، اشاره شده است که قطعا در ماه رجب خواهد بود.
🔻ب. اما در دستهای دیگر از احادیث به خروج همزمان یمانی و خراسانی با سفیانی ذکر شده است و بدون اشاره به ماه رجب، فقط تصریح شده است، این سه جریان، در یک سال و یک ماه و یک روز، همزمان خروج خواهند کرد و هیچ اشاره ای به ماه رجب، نشده است. به عبارت دیگر، درست است که، سفیانی در ماه رجب سال ظهور، از درعا در مرز بین سوریه- اردن، از وادی یابس، خروج خواهد کرد و بعد از سلسله حوادثی که چند ماه به طول خواهد انجامید، اما تنها هنگام خروج و حمله به عراق از طرف سفیانی، آنگاه یمانی و خراسانی نیز همزمان، بر علیه سفیانی، خروج خواهند کرد. بنابراین، معنای همزمانی خروج بدین سان تفسیر میشود.
تفصیل این موضوع، در ادامه و در بخش "معنای همزمانی خروج"، شرح داده خواهد شد.
#معنای_همزمانی_خروج _خراسانی و یمانی با سفیانی
🔰در مجموعه روایاتِ نشانههای ظهور، سه روایت وجود دارد که به خروج همزمان یمانی و خراسانی با سفیانی، در یک سال و یک ماه و یک روز، تصریح شده است.
امام باقر در این خصوص فرمودهاند:
... خروجُ السفیانیِّ و الیمانیِّ والخراسانیِّ فی سَنَةٍ واحدةٍ فی شهرٍ واحدٍ فی یومٍ واحدٍ؛[6]
خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.
و نیز از امام صادق چنین روایت شده است:
و قد یکونُ خروجُه و خروجُ الیمانیِّ من الیمنِ مع الرایاتِ البیضِ فی یومٍ واحدٍ و شهرٍ واحدٍ و سنةٍ واحدةٍ؛[7]
خروج (سفیانی) و خروج یمانی با پرچمهای سفید از یمن در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود.
پی نوشت ها:
[6] . نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[7] . فضل بن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، (به نقل از مجله تراثنا ، شماره 4)
http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
💥 #زمان_خروج_سفیانی سال ظهور امام مهدی
#قسمت_دوم
⁉️⁉️آیا خراسانی از ایران و یمانی، نیز همانند سفیانی در ماه رجب، قیام خواهند کرد؟
🔰🔰🔰
سوالی که مطرح خواهد شد: آیا معنای خروج همزمان، به معنای خروج یمانی و خراسانی در ماه رجب خواهد بود؟ به عبارت دیگر: آیا یمانی و خراسانی، نیز به مانند سفیانی در ماه رجب خروج خواهند کرد و یا همزمانی خروج، معنا و مفهوم دیگری دارد؟
🔰به اجمال می توان گفت: خروج سفیانی به تصریح احادیث، در ماه رجب خواهد بود، لکن خروج همزمان یمانی، خراسانی با سفیانی، الزاما ماه رجب نیست و تسامحا و در اثر غفلت، از سوی برخی از محققین، به خروج هر سه جریان در ماه رجب، خروج همزمان، اطلاق شده است. درحالیکه لسان روایات به دو گونه است:
🔻الف. در دستهای از احادیث مختص سفیانی، به خروج سفیانی و بدون اشاره به یمانی و خراسانی، اشاره شده است که قطعا در ماه رجب خواهد بود.
🔻ب. اما در دستهای دیگر از احادیث به خروج همزمان یمانی و خراسانی با سفیانی ذکر شده است و بدون اشاره به ماه رجب، فقط تصریح شده است، این سه جریان، در یک سال و یک ماه و یک روز، همزمان خروج خواهند کرد و هیچ اشاره ای به ماه رجب، نشده است. به عبارت دیگر، درست است که، سفیانی در ماه رجب سال ظهور، از درعا در مرز بین سوریه- اردن، از وادی یابس، خروج خواهد کرد و بعد از سلسله حوادثی که چند ماه به طول خواهد انجامید، اما تنها هنگام خروج و حمله به عراق از طرف سفیانی، آنگاه یمانی و خراسانی نیز همزمان، بر علیه سفیانی، خروج خواهند کرد. بنابراین، معنای همزمانی خروج بدین سان تفسیر میشود.
تفصیل این موضوع، در ادامه و در بخش "معنای همزمانی خروج"، شرح داده خواهد شد.
#معنای_همزمانی_خروج _خراسانی و یمانی با سفیانی
🔰در مجموعه روایاتِ نشانههای ظهور، سه روایت وجود دارد که به خروج همزمان یمانی و خراسانی با سفیانی، در یک سال و یک ماه و یک روز، تصریح شده است.
امام باقر در این خصوص فرمودهاند:
... خروجُ السفیانیِّ و الیمانیِّ والخراسانیِّ فی سَنَةٍ واحدةٍ فی شهرٍ واحدٍ فی یومٍ واحدٍ؛[6]
خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.
و نیز از امام صادق چنین روایت شده است:
و قد یکونُ خروجُه و خروجُ الیمانیِّ من الیمنِ مع الرایاتِ البیضِ فی یومٍ واحدٍ و شهرٍ واحدٍ و سنةٍ واحدةٍ؛[7]
خروج (سفیانی) و خروج یمانی با پرچمهای سفید از یمن در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود.
پی نوشت ها:
[6] . نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[7] . فضل بن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، (به نقل از مجله تراثنا ، شماره ۴
http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
📚 #کاردینال
#قسمت_دوم
«امیر»
گوش هامو تیز کردم ... حق با شهریار بود !
انگار صدای بچه می اومد
یه لحظه ترس برم داشت
هر لحظه صدای فریاد و درگیری و صدای گریه و ناله بیشتر میشد.
شهریار چراغ قوه رو برداشت و گفت :
- من که دلم طاقت نمیاره، میرم یه سر و گوشی آب بدم!
- شهریار ... فکر کنم بیخیال بشیم بهتره، کارگاه بغلی به ما چه ربطی داره؟
- حالت خوبه؟ ما رو اینجا گذاشتن نگهبانی بدیم، باید بفهمیم دیوار کناریمون چه خبره؟
به دور شدن شهریار خیره شدم ، حق با اون بود ...
چراغ قوه و چوب دستی رو برداشتم و پشت سرش راه افتادم.
شهریار بهم اشاره کرد تا آروم راه برم
صدای فریاد و همهمه هر لحظه بیشتر میشد.
نردبون رو کنار دیوار گذاشتم.
یواش بالا رفتم و از گوشه ی درخت های انبوه به صحنه ای که در چند متریم بود زل زدم :
حدود ۵۰-۶۰ تا پسر و دختر بچه ی کوچیک یه گوشه جمع شده بودن
۸ تا مرد قوی هیکل و غیرنرمال دورشون رو گرفته بودن
به محض اینکه یکیشون صحبت یا اعتراضی میکرد و یا گریه سر میداد به شدت کتک میخورد....
از اون فاصله می دیدم که صورت اکثرشون خونی بود
انگار بدجوری کتک خورده بودن
یه دختربچه شروع به گریه کرد
یکی از مردا به سمتش رفت و سیلی محکمی بهش زد :
- مگه بهتون نگفتم لال بشید هاااا؟ ا
با تهدید دستش رو بالا آورد و رو به همه ی بچه ها گفت :
- اگه یکباردیگه صدایی ازتون بیرون بیاد ، همین جا سرتون رو میبُرم و چالتون میکنم.
چرا چشم های وامونده تون رو باز نمیکنید
نگاه کنید دیگه ...
اینجا ته دنیاست
هر چقدرم ناله و گریه کنید صداتون به هیچ جایی نمیرسه.
شیرفهم شد؟ یا یه جور دیگه نشونتون بدم؟؟
[چاقو غلاف شده رو از ضامن کشید و به حالت تهدید نشون داد]
چند تا بچه ی دیگه گریه کردن و به سرعت بغض شون رو از ترس قورت دادن.
سُقلمه ای ناگهانی منو به خودم آورد.
شهریار روی چهارپایه ی کنار من ایستاده بود.
با چشمای وحشت زده به من نگاه کرد.
اشاره کردم سکوت کنه و هیچ صدایی از خودش درنیاره.
شِرمین با دیدن ما روی چهار پایه و نربون شروع به واق واق کرد.
انگار قالب تهی کردم.
پاهام شروع به لرزیدن کرد.
دو تا از این اون مردا به سمت دیوار ما برگشتن
من وشهریار بی حرکت ایستاده بودیم، اما میدونستیم توی این تاریکی و بین اون درخت ها تشخیص مون خیلی سخته.
یکی از اون دو مرد که به ما نزدیکتر بود با عصبانیت داد زد :
- هوشنگ ... این صدای واق واق چیه میاد؟؟ تو که گفتی این دور بر پرنده پر نمیزنه.
هوشنگ داد زد :
- فریدخان من گفتم پرنده پر نمیزنه، سگ رو که نگفتم! هر کارخونه و زمینی بلاخره یه سگ ول کردن که کسی داخل نره.
اینام حتما بوی آدمیزاد بهشون خورده وحشی شدن.
خیالت تخت ، هیچ خبری از آدمیزاد نیست.
- خب دیگه کمتر زر بزن ، زنگ بزن به اون پژمانِ حروم لقمه ببین کی میان، باید زودتر کار تموم بشه.
✅ادامه دارد....
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
🇮🇷#کانال_دلدادگان_حضرت_مهدی(عج)
http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═
🍃🌸
هدایت شده از بشارت وفتنه های آخرالزمان👹
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_صالح علیه السلام #قسمت_دوم
🔹ناسپاسی قوم ثمود و تکرار تاریخ «۱»🔹
قوم عاد به سبب گناهان خود، منقرض شدند و خدا سرزمین و املاک شان را به قوم ثمود ارزانی داشت.
قوم ثمود در سرزمین عاد جانشین ایشان شدند و این سرزمین را بیش از پیشینیان آباد ساختند. قنات ها حفر کردند، باغ و بستان هایی بوجود آوردند، کاخ هایی محکم و باشکوه بنا نمودند و در میان کوهها خانه هایی از سنگ تراشیدند، تا از حوادث روزگار و مصایب آن در امان باشند.
قوم ثمود نیز مانند قوم عاد در خوشگذرانی و وسعت ناز و نعمت بسر می بردند ولی شکر خدا را به جا نمی آوردند و فضل او را سپاسگزار نبودند، بلکه به ستمگری و عصیان خود افزودند، روز به روز از حق فاصله می گرفتند و به کبر و غرور خویش می افزودند. ایشان نیز پرستش خدای یکتا را کنار گذاشته به عبادت بت ها پرداختند.
برای خدا شریک ساختند و از دستورات او سرپیچی کردند، با این تصور که در این نعمت فراوان جاویدان خواهند بود، و این خوشگذرانی ابدی است.
خدا صالح علیه السّلام را که از جهت نسب بر همه آنان برتر و از جهت حلم بهتر و از جهت عقل برگزیده تر از ایشان بود، بر آنان مبعوث کرد.
صالح ع قوم خود را به توحید و به عبادت خدای یکتا دعوت کرد و در جهت ارشاد آنان چنین خاطر نشان کرد:
خدای یکتا شما را از خاک خلق کرده و بوسیله شما زمین را آباد ساخته است و شما را روی زمین جای داده و نماینده خویش ساخته است و آشکار و نهان نعمتهای خود را بر شما جاری کرده است.
سپس آنان را دعوت کرد که بت پرستی را کنار بگذارند و خدای یکتا را ستایش کنند، زیرا بت مالک نفع و ضرری نیست و شما در هر چیز محتاج به خدای یکتا هستید.
صالح علیه السّلام ارتباط خویشاوندی و قرابت خود را با آنان، خاطرنشان کرد و گفت:
شما، قوم و فرزندان قبیله من هستید و من خیر و مصلحت شما را می خواهم و نیت سوئی در دل ندارم، سپس صالح از آنان خواست از خدا طلب آمرزش کنند و از گناهانی که مرتکب شده اند توبه کنند، زیرا خدا به آن کس که او را بخواند نزدیک است و درخواست سائلین را پاسخ میدهد و هرکس به سوی او بازگردد اجابتش می کند و توبه او را می پذیرد.
#ناسپاسی_قوم_ثمود_و_تکرار_تاریخ
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
◉●◉✿ا✿◉●•◦
❥🌤[دلدادگان حَضڑت مَهدے ﷻ³¹³]🌤
•┈•◈◉◈•┈••◈◉◈•
https://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960