حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم
این روزها به تلخزبانی زبانزدم
گفتم که عاشقت شدهام، دورتر شدی
ای کاش لال بودم و حرفی نمیزدم...
#سجاد_سامانی
آن پادشاه فاتح اگر چشمهای توست
پیروز، عاشقی که دلش در تصرّف است
#سجاد_سامانی
اگر چه حال مرا از کسی نمی پرسی…
همینکه حال تو خوب است حال من خوب است!
#سجاد_سامانی
┅┄ ❥❥#حرفهای_دلتنگی
https://eitaa.com/delghamin
و چه زیباست این بیت #سجاد_سامانی
به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم:
خدا دل بستگانِ روسیاهش را نگه دارد...
هرکه جز من بود از دیدارمان مأیوس بود
همتم را رود اگر میداشت اقیانوس بود
رد شدی از بین ما دیوانگان و مدتیست
بحثمان این است: آهو بود یا طاووس بود؟
خواب دیدم دستهایم خالی از گیسوی توست
خوب شد با عطر مویت پا شدم، کابوس بود
عطر گیسوی رهایی آمد و آزاد کرد
پادشاهی را که در زندان خود محبوس بود
هر زمان از عشق پرسیدند، گفتم آه، عشق...
خاطرات بیشماری پشت این افسوس بود
#سجاد_سامانی
- که بود؟
+ شهرهی عالم به سست پیمانی
وفا نکرد و دریغ از کمی پشیمانی
- چه گفت؟
+گفت فراق تو بر من آسان است
وداع کرد و نمییابمش به آسانی...
#سجاد_سامانی
توصیف ناپذیری و این را به غیر تو
در وصفِ هرکسی که بگویم تعارف است.. :)
#سجاد_سامانی
خانهای از جنسِ دلتنگی بنا کردم ولی
چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی ..!
#سجاد_سامانی
•••┈✾~🔥~✾┈•••
کافر به چشمهای تو باور میآورد
آن چشمها که آه مرا بر میآورد
من در پی تو هستم و مردم پی بهشت
ایمان شهر، کفر مرا در میآورد
عطر تو خوشتر است از آن عطرها که باد
از سوی باغهای معطر میآورد
آتش بزن به خاطرههایی که در قفس
پرواز را به یاد کبوتر میآورد
عاشق شدم، که تلخی ایام سرنوشت
بی یاد عشق، حوصله را سر میآورد ...
#سجاد_سامانی
با منِ تنها غریبی، آشنای دیگران
کاش من هم لحظهای بودم به جای دیگران
دستهایت دستمهایم را رها کردند و حال
برگ پاییزم که میافتم به پای دیگران
ابر خواهم بود تا از شهر پنهانت کنم
دور باد از روی ماهت چشمهای دیگران
عشق اگر کفر است یا از کافران کافرترم
یا خدایم فرق دارد با خدای دیگران
زخمهای من نهتنها از محبتهای توست
دسترنج روزگار است و دعای دیگران!
#سجاد_سامانی
📕ایما/ #زخم_شمشیر_غمت
پریشان است گیسویی در این باد و پریشانتر
مسـلمانی که میخواهـد نگاهش را نگه دارد
#سجاد_سامانی
هزار نامه نوشتم بدون ختم کلام
حديث شوق به پایان رساندنش سخت است
#سجاد_سامانی