در پی خوندن زندگی نامه ایشون با برادر(رفیق) شهید هم اشنا شدم...
حاجی شد اولین برادر شهیدم...
و بعد اون به صورت معجزه وار نمازای من علاوه بر متداول شدنش اول وقت شد...
شاید چادر سرم نمیکردم اما ی تار موم نمیذاشتم بریزه بیرون...
چشمام پاک شد🙂
و من تموم اینا رو چیزی جز لطف و کمک حضرت زهرا و بی بی زینب و حاجی و شهدا نمیدونم:))))
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی...
_
:)
هزار بار پیاده طواف کعبه کنی قبول حق نشود گر دلی بیازاری:)
_
بسی زیبا:)
طاعت ان نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
_
:))))
چشم من خیره به ع***حرمت بند شده با چه حالی بنویسم که دلم تنگ شده:)
_
🙂💔