نشست تو ماشین،دستاش میلرزید،بخاری رو روشن کردم
گفت: ماشینت بوی دریا میده!
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت: ماهی مرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هرچیزی موقع مرگ بوی اونجایی رو میده که دلتنگشه...
گفت: من بمیرم بوی تو رو میدم!
| #سیامک_تقی_زاده |
@deli_ism ♥