از عشق پَروا كردنش را دوست دارم
امروز و فردا كردنش را دوست دارم
از چشمهايش عشق را خواندم وليكن
انكار و حاشا كردنش را دوست دارم
ابری شدن در روزهای آفتابی
بی طاقتی، تاكردنش را دوست دارم
از پشت سيم خاردار روی ديوار
تنها تماشا كردنش را دوست دارم
گلهای خوشبو را ميان گيسوانش
بادست خود جا كردنش را دوست دارم
بازیّ قايم باشك و در بین گلها
با شوق پيدا كردنش را دوست دارم
باچشمهايش شعرهای عاشقانه
می گويد، انشا كردنش را دوست دارم
می دانم او اهل مدارا نيست، امّا
قدری مُدارا كردنش را دوست دارم
در عشق امّا نيست، آيا نيست، امّا
امّا و آيا كردنش را دوست دارم
| #لاادری |
@deli_ism ♥