میتوان به خواب رفت.
و رویای تو را دید!
میتوانم دستانت را بگیرم
و در پیچ و خَم کوچههایی که بهار را ارزان میفروشند، قدم بزنم...!
چشمانت را نظاره کنم
و طرح زیبای خندههایت را
روی دیوار کاهگِلی باغی بکشم
که شکوفههایش از ترس بوییده شدن،
هنوز سلامِ بهار را ندادهاند...
تا کجا قدم بزنم!؟
خودم را پشت کدام درخت پنهان کنم؟
که نگاهی مرا نبیند.
که دستی تکانم ندهد.
که صدایم نزند،
که بیدار نشوم....!
| #مهران_رمضانیان |
@deli_ism ♥
قسمت پنهان تاریخ،
شاید هیتلری باشد
که در سرمای روسیه کسی را جا گذاشته است.
زنی که عاشقانه به او فکر میکند!
وگرنه
هیچ چیز در این دنیا
ارزش جنگیدن را ندارد...
| #مهران_رمضانیان |
@deli_ism ♥
امروز آسمان طور دیگری آبیست.
خورشید جور دیگری میتابد.
خانه عجیب مرتب است!
امروز همه چیز به طرز مشکوکی دوست داشتنیتر است.
گویا تو آمده ای...
| #مهران_رمضانیان |
@deli_ism ♥️
تو را دوست دارم.
قبل از هر رویدادی!
مثلا انقلاب سال 57.
شاید قبلتر از اینکه مجلسی به توپ بسته شود!
یا شاید بهانهای برای شروع جنگ جهانی...
قبلتر از تصمیم نادر برای فتح هندوستان.
قبل از حمله مغول.
یا هر انفجاری که حاصلش جهانمان باشد.
بگذار سادهتر بگویم.
تو خودِ دوست داشتنی...
| #مهران_رمضانیان |
@deli_ism ♥