• دوبیتیهای عاشورایی •
.
.
۱
تو و مشک و دو چشم تر، ابوالفضل!
و نخلستانی از خنجر، ابوالفضل!
فرات از شرم، چکهچکه شد آب
پس از دستان آب آور، ابوالفضل!
۲
به دندانت کشم از خوش خیالی
ببین ای مشک! این آشفته حالی
اگرچه دست هایم از تن افتاد
نمیخواهم بیایم دست خالی
۳
زمین آیینه پوش مشک تو باد
بهاران گلفروش مشک تو باد
علمدار خدا، باب الحوائج!
دو عالم جرعه نوش مشک تو باد
۴
کسی دلواپس گلهای سیب است
چقدر آن مرد، آوازش غریب است
چه حسی آسمانی دارد، او کیست؟
حبیب ابن حبیب ابن حبیب است
۵
میآیم با شمیم زخم لاله
به دستم خونی اوراق رساله
در این شام غریبان آتشم زد
مصیبتنامهی یاس سه ساله
۶
تنش لبریز زخم تازیانه
شب و ماه خرابه آشیانه
گل پرپر پدر را خواب میدید
ستاره نمنم از چشمش روانه
۷
سری بر نیزه در دارالاماره
گلویش سیب سرخی پارهپاره
میان رقص شبکوران کوفی
میافتد بر زمین نعش ستاره
۸
بخوان تا ظهر، مقتل، ابن طاووس!
احادیث مفصل، ابن طاووس!
میآیم با لهوفت پَر بگیرم
بسوزانم از اول، ابن طاووس!
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• کدخدا •
.
.
کج کرد پالانِ خرش را کدخدای ما
خونِ خر و پالانِ کج ماندهست پای ما
دستِ کجی میرفت اگر سوی خر و خورجین
خرج کفن میکرد دزد بینوای ما
وقتی سرِ خر را به سوی شهر کج میکرد
پشتِ سرش میرفت تیرِ ناسزای ما
تقدیرِ ما مثلِ خروسان سَر بریدن بود
آری یکی میشد عروسی با عزای ما
در پای وافور و کباب کبک خان میسوخت
قالیچههای دستباف نخنمای ما
کِی میشد آن جا دست روی دست بگذاریم
گرگی اگر شب نیلبک میزد به جای ما
بر گردن گربه سیاهان بود تقصیرش
وقتی نمیبارید باران با دعای ما
در شیشه میکردند خونِ ما و میگفتند
رنگی ندارد بعد از این دیگر حنای ما
زاغ سیاه ایل ما را چوب میزد خان
تا کم نیارد پیشِ کفش تابهتای ما
بیدی نمی فهمید حال وروز مجنونی
تا تب نمی کردند لیلی ها برای ما
آب و هوای شهر می افتاد از چشمش
وقتی کسی رد می شد از آب و هوای ما
میگفت فردا حشرِ ذرات است می بینید
مثلِ غباری در غروب روستای ما
چوب خدا هرچند اغلب بیصدا باشد
بشنو به فرق کدخدا، چوب خدای ما
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
۱۴۰۳/۰۶/۱۲
بوشهر
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
•مشق عاشقی•
نذر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع)
.
.
موسی شنید از آن درخت إنّی أنا اللهی
دستش برآورد از گریبان ناگهان ماهی
مبعوثی ای موسی درآور کفشهایت را
آندم شنید او یا پساز اوقات کوتاهی
در آستان إبنموسی هم خبرهاییست
بنشین که هردم بشنوی شور هواللهی
اینجا درآور کفشهای پرغبارت را
بنگر رها از گرد هر اندوه جانکاهی
در کفشدارانش هم ابر گریه میبینم
حس میکنند از گنبدش باران ناگاهی
بنشین در این ایوان و مشق عاشقی بنویس
مفروش دل را جز بر این حضرت به درگاهی
این دلرباییها که خاتم کاریاش دارد
حتّی نخواهی یافت در گیسوی دلخواهی
بیشبهه کاه و کهربا را نسبتی تنگ است
با کهربایش چیست دلتنگی بهجز کاهی
در چشمم امشب آفتابی میشود اشکی
تا در زیارتنامه از دل میکشم آهی
تا هشت فرسخ هم به فانوس احتیاجش نیست
گر بگذرد شبگردی از اینجا شبانگاهی
در حکم وادی مقدس هست و بالاتر
با این کرامتها که تو مشهور افواهی
خونت چه خواهد کرد «قتلغ»های عالم را
روزی اگر بیرون بیاید دست خونخواهی
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
🟡🟡🟡
صفحه شاعر،نویسنده،پژوهشگر و منتقد ادبی،
محمدحسین انصاری نژاد، به ایتا پیوست.
.
شعرها، یادداشتها و دغدغههای شاعر
.
کانال #محمد_حسین_انصاری_نژاد با عنوان (( بیدهای بیمجنون )) در پیامرسان ایتا
.
⬅️به کانال #محمد_حسین_انصاری_نژاد بپیوندید➡️
.
لینک کانال:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
38.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🛑🛑
نماهنگ « شب شکاران »
تقدیم به شهیدان یمن
✅ خواننده، آهنگساز و تنظیمکننده:
ساسان نوذری
✅ شاعر:
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
✅شاعر بخش عربی:
مرتضی حیدری آل کثیر
.
آدرس کانال در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• دو بند از یک ترکیب بند عاشورایی •
.
مرغ شب نیست که یک حنجره حق حق بسراید
سخت دیر است زمانی که فرزدق بسراید
کاشکی هم سفر وادی طف بود فرزدق
تا که هفتاد و دو منظومه، معلق بسراید
در ازل دعبل از این بادیه رد شد که زمانی
شعرها چون می گلگون مروق بسراید
زینب آمد که غزل های شهید ازلی را
وقت شق القمر از ابروی منشق بسراید
این زن این شب شکن این کوه چه خونخواه می آید
تا شود وعده ی خورشید، محقق بسراید
خیزران می شنود از ملکوت لبی آنگاه
عشق گل کرده که زیبایی مطلق بسراید!
به همین زودی از این سمت بهاری بشکوفد
قمری از ولوله ی لاله و زنبق بسراید
گل سرخ است تمامی زمین های پس از این
باغ یک پارچه منصور،انا الحق بسراید
می شکوفد چه درختان که به تکثیر قیامش
می وزد بر همه ی خاک ، مزامیر قیامش
.
.
.
کاتبی کو که حدیث متواتر بنویسد
چشم بر شط کف آلود جواهر بنویسد
خنکای کفی از علقمه را حس کند آنگاه
هر حدیثی به دلش شد متبادر بنویسد
تا چهل منزل از این بادیه نی نامه بخواند
وچهل روضه ی بی سر به منابر بنویسد
عشق بر منبری از نیزه از این سمت وزیده
کاش دستی به زمین های مجاور بنویسد
کاش می آمد و با دستخط یاس سه ساله
شرح دلتنگی گل های مهاجر بنویسد
اربعین و شب و ماه ومی گلگون به پیاله
کیست بر علقمه تا گریه ی"جابر" بنویسد
"این طالب" به لبش ندبه ی مشروح بخواند
شرحی از ناحیه ی غایب حاضربنویسد
کاش روح القدس اینجا بر می داشت علم را
کیست این دست که ناگاه نگه داشت قلم را؟!
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
•قصیده ی درد حماسی•
.
.
به رسم همدلی، در پاسخ به قصیدهی دردمندانهی شاعردقیقه یاب،دوست مهربان ودیرینه ام دکترمحمد مرادی
به مطلع:
خیال کردی خیلی کیا - بیا دارم
خیال راحت و ایام با صفا دارم
.
.
گشوده پنجره بر باغ دلگشا داری
دلی به گستره ی روضه الصفاداری
شب است ودرگذر آفتابگردان ها
نشسته دست به زلف اقاقیا داری
شب است وازهیجان ستارگان سرمست
به جام دستی وچشمی به ماسواداری
به شب جواهر دیوان شمس رادرپیش
به جای شمس طلا پشت متکا داری
درآن تسلسل گیسوی بید مجنون ها
چه بیت ها که که ازالهام سوفیا داری
به رنج مویه ی نارنج ها می اندیشی
به لاله چشم وبه لب ذکرلااله داری
نشسته محو کدامین کتیبه ی تاریخی
به حافظیه بگو چشم بر کجاداری
میان شیهه ی اسبان وبانگ فاتح لنگ
قلندرانه عبور از "پل فسا"داری
تو هم "زرنج حسودان مرنج وایمن باش"
که مثل حافظ ازاین دست کیمیاداری
نشسته ای چه صبورانه در"کشاکش دهر"
به سینه ،جوهره ی "سنگ آسیا"داری
صدای اوست ستم سوز وپنبه درگوشند
چه خوب درکی ازآن چوب بی صداداری
بچرخ تاصف کفتارها بیاشوبند
عقابی وگذر از قله ی دنا داری
توراسپیده دمان صوت آبشار به گوش
که این شکفتن ازآن صبح وآن صفاداری
به رغم شاعرکانی حقیر تیره درون
به سینه روشنی ازچشمه ی ولا داری
نشسته خیره به نهج البلاغه چشم ترت
ازآن سپهر،به دستت ستاره ها داری
غریب ردشده ای درغروب شط فرات
شکوه شاعری ازشور نینوا داری
دلی که سوخته ازخانواده ی شهداست
دلی مرید علمدار کربلا داری
توشاعری ونظرکرده ی امام شهید
که چشم یکسره بربقعه الرضاداری
درست،آینه ی چشمه سار دهکده ای
دلی به روشنی صبح روستا داری
تویی که همنفس مردمان پایین شهر
همیشه شوق نشستن به بوریا داری
تورا که دغدغه ی کودکان بی کفش است
شگفت نیست که درعیدهم عزاداری
به "قصردشت"نه قصری شبیه بعضی ها
نه یک اتاقک چوبی به"چوگیا"داری
به دست خالی همسایه ات می اندیشی
به کشف قافیه ای همردیف ناداری
نه مردخدعه نه آتش بیار معرکه ای
نه میل سفسطه وبحث وماجرا داری
تو از سموم علف های هرزه می گویی
مباد خرمگسان را به خشم واداری!
میان خلوت گسترده ات چه هنگامه ست
چه شعرهای شگفتی درانزوا داری
نشانده ای تبر نقد رابه تابوها
سرشکستن بت های مافیا داری
به نقد ،پنبه ی عالی جناب را زده ای
به گوش ،پنبه ازآشوب وناسزا داری
کشیده اند برایت هزار خط و نشان
مباد آن که دمی دست برعصا داری
چه غم توراست اگر نارفیق فکرکند
تو هم جواهر نایاب درخفا داری
خیال کرده نجومی بگیر هم هستی
مریض هم نشوی چون که دکتراداری
دمی تکان بدهد گربپرسی ازروباه
چه شاهدی تو دراثبات ادعا داری
نصیب دشمنکان جز مس سیاه مباد
که دوستانی چون "شاعر طلا "داری
به شعریکسره تلفیق تیغ وترمه توراست
به جشن ومعرکه کلکی هنر نما داری
حماسه است وتغزل تورا دو بال شهود
عقیده ای تهی از عقده وریا داری
ببین"سنا"و"ضحا"یت دو آیه ی عشقند
فروغ زندگی ازروی این دوتا داری
چه غم که جمعی ازاین قوم،کدخداترسند
تورا چه غم که فقط ترس ازخدا داری
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
ma melate emam hoeynim.m4a
حجم:
12.32M
#کتاب_صوتی «ما ملت امام حسینیم»
(ترکیب بند عاشورایی با نگاهی به حماسهٔ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی)
.
📍شاعر: #محمد_حسین_انصاری_نژاد
📍گوینده و تدوینگر: محمدعلی جهاندیده
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• ای ایران بخوان! •
.
وقت آن آمد که از امید، از ایمان بخوانم
مهدی جهاندار
.
.
کاشکی یک بیشه از هنگامهی شیران بخوانی
شاهنامه از سر شب تا به شبگیران بخوانی
در تمام قلعهی خیبر طنین ذوالفقار است
راوی امشب باید از آن قلعهی ویران بخوانی
در کمینند این صفوف نقطهزنها وقت آن است
با نخستین خم به ابروی کمانگیران بخوانی
"می رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند" آی
باطل السحرست این وقتی به زنجیران بخوانی
ای وطن! اقبال می آید به سویت ،کاش هردم
"ای جوانان عجم"را بادم پیران بخوانی
حرمت نان ونمک پیش یهود خیبری کو؟
کاشکی از حال وروز آن نمک گیران بخوانی
کاشکی نذر نگاه سید آیینه پوشان
باز ای ایران وای ایران وای ایران بخوانی
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
۱۴۰۴/۰۴/۲۷
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• شروههای دشستان•
به خدابخش صفادل و اندوه غزلهایش
.
.
روبهرويم نشستهای انگار، هی ورق میزنی غزل با من
با خودم فکر میکنم که غزل، هيجانیست از ازل با من
تب چنگيز بر نشابورت، و لگدکوب باغ انگورت
تو ولی عاشقانه مینوشی، غزل تازه چون عسل با من
چمدانت پر از ترانهی شوق، میبری با خودت به کودکیام
مانده از جشن بادبادکها کولهباری اَتلمَتل با من
با خودم فکر میکنم که چرا بر سرم آسمان کبودتر است؟
با خودم فکر... میکند چشمت، اين معمای گيج حل با من؟
فايز شروههای دشستان، جرعهنوش سبوی خيام است
هر دو از يک مسير رد شدهاند، شيشه و شروه در بغل با من
امشب از کوچهباغ نيشابور، میرسی روی ساحل بوشهر
منطقالطير عشق میخوانی هی ورق میزنی غزل با من
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• شور فرات •
.
🟥 شاعر: #محمد_حسین_انصاری_نژاد
🟥 خواننده و آهنگساز: ساسان نوذری
🟥 تدوین و تصویرسازی: محمد عرب احمدی
⬛ کاری از مرکز فضای مجازی حقیق
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
قصیده اربعین
.
.
کدام چله نشین است این چنین که منم
علم به دوش دراین ظهراربعین که منم
اویس،دست تکان می دهد براهل یمن
چهل عمود بیایید ازیمین که منم
چهل عمودنرفتم که دست حرمله ای
کمان به دست فرودآمدازکمین که منم
ببین درآینه ی شط شکوه ساقی را
خدا که دست برآرد ازآستین که منم
چهل عمود،شبی ازفرات رد شده ام
به روی دست،ورق های یاسمین که منم!
سکوت تشنه لبانیم ساقیا مددی
أَدِر، و ناوِلُني مثلَ ساتكين كه منم
امام خوانده تورا"نافذالبصیره"وبس
برآر دست ازآن چشمه ی یقین که منم
علم به دوش،شهیدان کیستند به دشت؟
به لاله پوش ترین قسمت زمین که منم
کجاست سوره ی یاسین سربریده به طف
به نیزه می شنوم شرح یاوسین که منم
میان معرکه "هل من معین"کیست به دشت؟
به نیزه ،شعشعه ی ماه بی معین که منم
نشسته جلوه ی ثاراللهی به پیرهنش
نشسته نقش هوالله برنگین که منم
خموش ردشدی ازخیمه گاه سوخته ای
شکسته بشنو ازاین تار بی طنین که منم
کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است
در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « بیدهای بی مجنون »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a