#داستان_دلنوشته
✨پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت: خواهش می کنم به داد این بچه برسید، ماشین بهش زد و فرار کرد؛ بلافاصله پرستار گفت: این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
پیرمرد: اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم. خواهش می کنم عملش کنید من هرجور شده پول و تا شب براتون میارم
سپس پرستار گفت با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
پيش دكتر رفت اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت: این قانون بیمارستانه، باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
صبح روز بعد… همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید.💚
تـو این شبـا
اگـه دلتـون شڪست
اگـه اشڪتـون جارے شـد
براے حـال دل همـه وحـال دل بنـده هـم دعا ڪنید
یه عزیزی میگفت: دلـت بشڪنه تمـومـه..!
و اون موقع ست که نگاه ڪردن به دلـت...
میشه مادری ڪنی
دلم بشڪنه؟
#ـRj
✨ #پیام_شهید
همیشه میگفت:
بعد از توکل به خداوند،
توسل به حضرات معصومین؛
خصوصا حضرت زهرا "س"
حلال مشکلات است...
| #شهیدابراهیم_هادی |💚
✨شادےروحشون صلوات✨
✍ @delneveshtehrj
✨به
جُـز
تو
کیست...
که
حُسنش،
دلی
زِ
مـــا
بـبـرد ...!
#وصال_شیرازی💚
السلام_علیڪ_یاایاعبدالله✨
✍ @delneveshtehrj
✨به گمانِ من هنرِ بزرگ، هنرِ فاصلههاست. آدم زیادی نزدیک باشد، میسوزد. زیادی دور، یخ میزند. باید نقطهی درست را پیدا کرد و در آن ماند و آن را جز با ریاضت کشیدن نمیتوان یافت. مثلِ همهی چیزهایِ دیگری که آدم واقعاً میآموزد. برای دانستن باید بهایش را پرداخت.
#كريستن_بوبن